به گزارش مشرق، تراکتورسازی در سالهای اخیر مدیران زیادی را در مسند کار دیده است. 2 سال قبل که محمدحسین جعفری از سمت خود کنار رفت، حمید زینیزاده جای او را گرفت.
زینیزاده حدود 6 ماه بر مسند کار حاضر بود و سپس جمشید نظمی جایگزین او شد. بعد از یکسال هم نظمی کنار رفت و سعید عباسی مدیریت باشگاه را بر عهده گرفت.
فوتبال ایران این فرضیه را به طور کامل به اثبات رساند که در هرجایی که ثبات نباشد مشکلات زیاد میشود. در همین راستا شاهد این هستیم تراکتورسازی هر روز با مشکلاتی روبرو میشود که مدیران فعالی یا در حال فعالیت در رقم خوردن آن نقشی نداشتند و به دلیل برخی نا هماهنگیها با مشکلات بیشتری هم روبرو میشوند.
جدیدترین اتفاقی که در این راستا افتاده مربوط به طلب 242 هزاری دلاری تونی اولیویرا سرمربی پرتغالی تراکتورسازی است.
سعید عباسی مدیر عامل باشگاه تراکتورسازی در مصاحبههای خود اعلام کرده که اولیویرا از زمان مدیران گذشته حدود 242 هزار دلار طلب دارد که این مسئله باشگاه را با مشکلات زیادی روبرو کرده و با تهدیداتی از سوی فیفا روبرو شده است.
از طرف دیگر محمدحسین جعفری مدیرعامل اسبق تراکتورسازی که بدهی اولیویرا مربوط به زمان او است اعلام کرده که تنها 40 هزار دلار از بدهی او به اولیویرا باقی مانده است.
جعفری مدعی است که بدهی زمان مدیریت او به اولیویرا 148 هزار دلار بوده است که از این مبلغ 100 هزار دلار از سوی جمشید نظمی برای دومین سال حضور اولیویرا پرداخت شده و تنها 48 هزار دلار باقی مانده است.
نظمی مدیرعامل سابق تراکتورسازی هم مدعی است که او تمام پول قرارداد سال دوم اولیویرا را پرداخت کرده و تنها 4 هزار دلار از زمان او باقی مانده است. که در مجموع پول قرارداد دو سال اول حضور اولیویرا 52 هزار دلار میشود.
در این بین چه اتفاقی افتاده که اولیویرا 242 هزار دلار از تراکتورسازی میخواهد و فیفا هم باشگاه را ملزم به پرداخت این طلب میکند مسئلهای است که پاسخی برای آن یافته نشده و به راز این معما تبدیل شده است.
یک فرضیه این است که باشگاه تراکتورسازی پول را به اولیویرا پرداخت کرده اما سند پرداخت به فیفا ارسال نشده است. وقتی فردی از مرجع قانونی فیفا اعلام شکایت میکند به دلیل اینکه پرونده در حال اجرا است باید اسناد مربوط به حل مشکل به مرجع قانونی اعلام شود. در این رابطه جمشید نظمی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس مدعی شده که تا زمان حضور در باشگاه نامهای از سوی فیفا برای مسئله شکایت اولیویرا نرسیده بود اما خود این مربی اعلام کرده بود که برای طلب 148 هزار دلاری در فیفا طرح دعوا کرده است که به این ترتیب فقط دعوای خود را به مبلغ 48 هزار دلار پیگیری میکند.
فرضیه دوم این است که اولیویرا باید این مسئله را در پیگیری شکایت خود اعلام میکرد که 100 هزار دلار گرفته است و کتمان حقیقت از سوی این مربی سبب شده است که همچنان بحث شکایت 148 هزار دلاری او در جریان باشد.
فرضیه سوم هم بیانگر این است که مدیریت فعلی باشگاه تراکتورسازی در دفاع این پرونده کمکاری کرده باشد و سندها را به درستی ارائه نداده باشد.
فرضیه چهارم هم میتواند این مسئله باشد که باشگاه تراکتورسازی پول را به این مربی پرداخت کرده است، اما سند قابل دفاعی برای اثبات این ادعا ندارد یا اینکه بر اثر تغییرات مداومی که در باشگاه رخ داده اسناد گم یا ناپدید شدهاند.
در این بین مشخص است که تغییرات پی در پی مدیریت و سلیقههای مختلف در باشگاه تراکتورسازی این مشکلات را به وجود آورده است. به نظر میرسد این مسئله مشکلی نیست که قابل حل نباشد و برخی اختلاف نظرها گره این مشکل را کورتر میکند. اولیویرا هم با یک اظهار نظر صریح میتواند به حل این مشکل کمک کند. این پرونده میتواند حقیقت را آشکار کند و شاید در پایان این پرونده نقابها از چهرهها برداشته شود. باید کمی منتظر ماند و دید در آینده چه اتفاقی میافتد.
زینیزاده حدود 6 ماه بر مسند کار حاضر بود و سپس جمشید نظمی جایگزین او شد. بعد از یکسال هم نظمی کنار رفت و سعید عباسی مدیریت باشگاه را بر عهده گرفت.
فوتبال ایران این فرضیه را به طور کامل به اثبات رساند که در هرجایی که ثبات نباشد مشکلات زیاد میشود. در همین راستا شاهد این هستیم تراکتورسازی هر روز با مشکلاتی روبرو میشود که مدیران فعالی یا در حال فعالیت در رقم خوردن آن نقشی نداشتند و به دلیل برخی نا هماهنگیها با مشکلات بیشتری هم روبرو میشوند.
جدیدترین اتفاقی که در این راستا افتاده مربوط به طلب 242 هزاری دلاری تونی اولیویرا سرمربی پرتغالی تراکتورسازی است.
سعید عباسی مدیر عامل باشگاه تراکتورسازی در مصاحبههای خود اعلام کرده که اولیویرا از زمان مدیران گذشته حدود 242 هزار دلار طلب دارد که این مسئله باشگاه را با مشکلات زیادی روبرو کرده و با تهدیداتی از سوی فیفا روبرو شده است.
از طرف دیگر محمدحسین جعفری مدیرعامل اسبق تراکتورسازی که بدهی اولیویرا مربوط به زمان او است اعلام کرده که تنها 40 هزار دلار از بدهی او به اولیویرا باقی مانده است.
جعفری مدعی است که بدهی زمان مدیریت او به اولیویرا 148 هزار دلار بوده است که از این مبلغ 100 هزار دلار از سوی جمشید نظمی برای دومین سال حضور اولیویرا پرداخت شده و تنها 48 هزار دلار باقی مانده است.
نظمی مدیرعامل سابق تراکتورسازی هم مدعی است که او تمام پول قرارداد سال دوم اولیویرا را پرداخت کرده و تنها 4 هزار دلار از زمان او باقی مانده است. که در مجموع پول قرارداد دو سال اول حضور اولیویرا 52 هزار دلار میشود.
در این بین چه اتفاقی افتاده که اولیویرا 242 هزار دلار از تراکتورسازی میخواهد و فیفا هم باشگاه را ملزم به پرداخت این طلب میکند مسئلهای است که پاسخی برای آن یافته نشده و به راز این معما تبدیل شده است.
یک فرضیه این است که باشگاه تراکتورسازی پول را به اولیویرا پرداخت کرده اما سند پرداخت به فیفا ارسال نشده است. وقتی فردی از مرجع قانونی فیفا اعلام شکایت میکند به دلیل اینکه پرونده در حال اجرا است باید اسناد مربوط به حل مشکل به مرجع قانونی اعلام شود. در این رابطه جمشید نظمی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس مدعی شده که تا زمان حضور در باشگاه نامهای از سوی فیفا برای مسئله شکایت اولیویرا نرسیده بود اما خود این مربی اعلام کرده بود که برای طلب 148 هزار دلاری در فیفا طرح دعوا کرده است که به این ترتیب فقط دعوای خود را به مبلغ 48 هزار دلار پیگیری میکند.
فرضیه دوم این است که اولیویرا باید این مسئله را در پیگیری شکایت خود اعلام میکرد که 100 هزار دلار گرفته است و کتمان حقیقت از سوی این مربی سبب شده است که همچنان بحث شکایت 148 هزار دلاری او در جریان باشد.
فرضیه سوم هم بیانگر این است که مدیریت فعلی باشگاه تراکتورسازی در دفاع این پرونده کمکاری کرده باشد و سندها را به درستی ارائه نداده باشد.
فرضیه چهارم هم میتواند این مسئله باشد که باشگاه تراکتورسازی پول را به این مربی پرداخت کرده است، اما سند قابل دفاعی برای اثبات این ادعا ندارد یا اینکه بر اثر تغییرات مداومی که در باشگاه رخ داده اسناد گم یا ناپدید شدهاند.
در این بین مشخص است که تغییرات پی در پی مدیریت و سلیقههای مختلف در باشگاه تراکتورسازی این مشکلات را به وجود آورده است. به نظر میرسد این مسئله مشکلی نیست که قابل حل نباشد و برخی اختلاف نظرها گره این مشکل را کورتر میکند. اولیویرا هم با یک اظهار نظر صریح میتواند به حل این مشکل کمک کند. این پرونده میتواند حقیقت را آشکار کند و شاید در پایان این پرونده نقابها از چهرهها برداشته شود. باید کمی منتظر ماند و دید در آینده چه اتفاقی میافتد.