گروه ورزشی مشرق - دوم دسامبر سال میلادی 2010 برای فوتبال دنیا به ظاهر روز جذاب و رنگارنگی بود، سالن مرکزی زوریخ پر بود از بزرگان دنیای فوتبال، سیاستمداران کوچک و بزرگی که مقرر بود حواسشان به تحرکات دنیای فوتبال باشد، تاجران بزرگ، حامیان مالی غول پیکر و مربیان و بازیکنان سرشناس ویترین دنیای فوتبال.
بر روی فرش قرمز آنچه که درمیان هیاهوی ابرستارگان و ابرسیاستمداران هرگز چشم دوربین ها را به خود جذب نمی کرد، پادشاه کت و شلوار پوشیده قطر بود که بازو به بازوی همسر ثروتمندش مقابل دوربین هایی که علاقه ای به ثبت حضورش نداشتند، دست تکان می داد.
چه کسی حتی تصورش را می کرد، مرد دشداشه پوش قطری با کت و شلواری که تحملش به نتیجه پایانی آن مراسم می ارزید، پیروز میدان باشد و میزبانی جام جهانی 2020 را به نام کشور کوچکش سند بزند؟
چگونه ممکن بود کشوری به نام قطر با رای صاحبان رای، میزبان جام جهانی 2020 شود، در حالی که از میان 413 فرد دارای حق رای، حداقل 380 نفر مخالفت صریح خود را این میزبانی اعلام کردند؟
وقتی، آمریکای شمالی، اکثر کشورهای آمریکای لاتین و جنوبی، 16 کشور آفریقایی، 80 درصد کشورهای اروپایی و نیمی از کشورهای آسیایی از پیروز شدن قطر در این مراسم شگفت شده، خشمگین و معترض بودند، چطور ممکن بود این کشور مالک بیشترین تعداد رای باشد؟
پاسخ این سوال مشخص است، بلاتر شخصا پس از تعلیق 90 روزه و آبروریزی تاریخ خود، اعتراف به انتخاب قطر پیش از مراسم و پیش از رای گیری کرد، اینجا است که می توان به شکاکان به مراسم کاملا تبلیغاتی توپ طلا، رنکینگ یا رده بندی عجیب و غریب فیفا، نتایج تکان دهنده در جام جهانی و رقابتهای مهم باشگاهی کمی حق داد.
از همان روز آمریکا و انگلیس دست به کار شدند تا پاسخ مناسبی به اقدام ناهماهنگ بلاتر بدهند، هر چه باشد این پیرمرد کاربلد، هر اتفاقی را با اربابان خود هماهنگ می کرد و این بار برای اولین بار به تصور باطل مستقل بودن فیفا، خیال مضحک ژاندارمی به سرش زد و سرخود، تصمیم گرفت، نتیجه سرخود تصمیم گرفتن هم ماجرای بازداشت 12 عضو ارشد فیفا، تحقیر تاریخی پلاتینی و بلاتر و شاید بتوان گفت، تخریب کامل بدنه فوتبال بود.
شاید لحظهای که نام قطر از پاکت مخصوص میزبان جام جهانی 2020 خارج شد، همزمان بود با روشن شدن فتیله یک بمب دستساز قدیمی که آمریکا برای روز مبادا آن را تهیه کرده بود. این بمب بزرگ و قوی چاشنی خود را به مرور تهیه کرده بود و آن روز، روز مبادای فوتبال بود، فوتبالی زخمی و آلوده و فاسد که به همه چیز شبیه بود الا به یک ورزش مردمی و جذاب و زیبا. هر چند این فوتبال همیشه ویترینش را برای تماشاگران عام دارد اما آنها که فوتبال را در سطحی بالاتر از فوتبال تماشا میکنند پی به آلودگیهایش میبرند.
حملات آمریکا به خانه فوتبال، پایان ندارد و در آخرین حمله برنامه ریزی شده نیز دو نفر بازداشت و بیش از 23 نفر تهدید به بازجویی شدند، دادستانی آمریکا به همه کسانی که در پرونده فساد فیفا نقش داشته و دارند هشدار داده تا هر چه سریعتر خودشان اقدام به شفاف سازی و اعتراف کنند، در غیر اینصورت آینده مبهمی در انتظار آنها خواهد بود.