متن کامل اظهارات جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در انجمن سالانه سابان ۲۰۱۵ را میتوانید در ادامه مطالعه نمایید:
جان کری در ادامه افزود: من از تمامی افرادی که در جهت تقویت روابط بین آمریکا و اسرائیل تلاش میکنند، تشکر میکنم. این انجمن منعکسکننده تعهد عمیق ما به اسرائیل و محلی برای گفتگوی آمریکایی -اسرائیلی است. اینجا همچنین مکان خوبی برای ارائه ایدههای خوب درباره سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه (غرب آسیا) است. این موضوع سبب شد که من دو سال پیش، پارسال و امروز در اینجا حاضر شوم. من این انجمن را به منزله فرصت مهمی برای مذاکرات مهم میدانم. این موضوع منصفانه است که بگوییم که آمریکا برنامه بزرگی در منطقه دارد. این برنامه همهچیز از اولویت حاکمیت قانون در اردن، آموزشهای حرفهای در لبنان، مشارکت در سرمایهگذاری عمومی و خصوصی در کرانه باختری را در بر میگیرد و ما معتقدیم که ظرفیت زیادی برای پیشرفت وجود دارد. معتقدیم که پیشرفت بستگی زیادی به بهبود وضعیت امنیتی در منطقه دارد. ما این موضوع را به خوبی درک میکنیم که امنیت برای منطقه به منزله امنیت برای آمریکاست. این هدف مهم سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه (غرب آسیا) است.
کری گفت: ماه گذشته نخستوزیر نتانیاهو در اینجا در واشنگتن درباره توحش
گروهی که داعش (گروه تکفیری -صهیونیستی) نامیده میشود، تجاوزاتی که از
طرف عوامل ایران صورت میگیرد و هرجومرجی که سبب آوارگی میلیونها نفر در
سراسر منطقه شده است، سخن گفت. او همچنین درباره تعهد و دیدگاهش به راهحل
دو کشور و دو ملت که در کنار هم در صلح و امنیت زندگی کنند، سخن گفت. اما
دوستان من، تأکید میکنم این موضوع نباید در حد یک شعار باشد و سخنانی
باشند که در گوشهای به حال خود رها شوند. این موضوع باید به یک راهبرد بدل
شود. این موضوع باید بهبود یابد. در آن حالت آمریکا از آبادگران در برابر
ویرانگران در خاورمیانه (غرب آسیا) حمایت میکند و این موضوع بیانکننده
تمامی جنبههای راهبرد خارجی ما در خاورمیانه (غرب آسیا) است. این به منزله
چسبی است که تمامی بخشهای راهبرد ما را به هم متصل میکند.
وزیر خارجه آمریکا افزود: بله راهبردی وجود دارد و من انتقادات از آن را
میدانم. ما در کانالهای تلویزیونی و هر روز شاهد این انتقادات هستیم. این
انتقادات بر شنوندگان تأثیری منفی میگذارد. اما این به معنای عقلانیت
نیست. بنابراین راهبردی وجود دارد که ما میتوانیم بر روی آن کار کنیم و
ائتلافی را بر ضد تروریسم منسجم کنیم که این کار را برعهده گرفتهایم یا
اینکه تلاش کنیم که خشونتها متوقف شوند. سفر اخیرم به اسرائیل در این
رابطه بود یا تلاش کنیم که پایههای جدیدی برای رفاه، ثبات ایجاد کنیم.
راهبرد و هدف ما این است که آبادگران این شانس را داشته باشند که بتوانند
به آنچه برای انجام وظیفه خود به آن نیازمندند، برسند. من به شما میگویم
که این موضوعی است که ما عمیقاً خود را متعهد به آن میدانیم و آن به این
دلیل ساده است که نتایج آن برای امنیت منافع ما حیاتی است. این سبب شده است
که ما از انتقال سیاسی در تونس با حمایت از رهبران این کشور برای حلوفصل
اختلافات و دفاع از مرزهایشان حمایت کنیم. این دلیل حضور من در چند هفته
اخیر در این کشور بوده است. این دلیل آن است که ما با جامعه مدنی این کشور
در ارتباطیم تا از معیارهای دمکراتیک حمایت کنیم و حاکمیت قانون را تقویت
کنیم. این دلیل آن است که ما از تلاشهای سازمان ملل برای ایجاد یک دولت
ملی در لیبی حمایت کنیم. این دلیل آن است که ما از دیگر کشورها بخواهیم که
به ما بپیوندند و به شهر رم برویم.
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در انجمن سابان در واشنگتن گفت: ما
میتوانیم به مردم لیبی کمک کنیم که هدفی مشترک پیدا کنند و به ثباتی داخلی
که به آن نیازمندند برسند و دولتی مشروع تشکیل دهند که (گروه تکفیری
صهیونیستی) داعش را که به دنبال پر کردن خلأها است به عقب برانند.
وی افزود: این دلیل آن است که ما تمامی طرفها را در یمن دعوت میکنیم که
از خشونت پرهیز کنند و این دلیلی است که ما بر روی یک راهحل بر اساس
مذاکره کار میکنیم تا طرفها بر روی انتقالی سیاسی کار کنند به طوری که
تمامی آنها در آن مشارکت داشته باشند و حقوق هر طرفی محترم شمرده شود.
وزیر خارجه آمریکا گفت: این دلیل آن است که ما هدایت ایجاد و انسجام
ائتلافی متشکل از بیش از شصت کشور را برای مبارزه و شکست (گروه تکفیری
صهیونیستی) داعش به دست بگیریم. من از شما میخواهم به یاد بیاورید که
دوازده ماه پیش هیچ ائتلافی بر ضد این گروه وجود نداشت. (گروه تکفیری
صهیونیستی) داعش وارد موصل شد و تلاش کرد وارد بغداد شود اما رئیسجمهور ما
تصمیم گرفت تا حملات هوایی را آغاز کند و نیروهایمان را برای مقابله با
این گروه منسجم کند و ما به فوریت حرکت کردیم تا به تعهداتمان درباره منطقه
عمل کنیم. ضرورت شکست دادن (گروه تکفیری صهیونیستی) داعش نمیتواند موضوعی
باشد که ساده انگاشته شود. داعش ترکیبی از قاتلان، گروگانگیران، قاچاقچیان
است که مذهب را به گروگان گرفتهاند و آن را با تفکرات قرون وسطایی ترکیب
کرده است. آنها با سلاحهای مدرن توحش خود را در سراسر جهان نشان میدهند.
آنها تجاوز به زنان غیرمسلمان را مجاز میدانند و آن را امری از طرف خدا
میدانند. از نظر آنها این شکلی از عبادت است. آنها معلمان را قصابی
میکنند، کتابها را میسوزانند، مدارس را میبندند و اماکن باستانی و
مذهبی چون مقبره دانیال را نابود میکنند. آنها مدیر امور باستانی شهر
پالمیرا را پس از اشغال آن سر از تنش جدا کردهاند. این مرد هشتاد و سه سال
سن داشت و بیش از پنجاه سال وظیفه حفاظت از میراث پالمیرا را بر عهده
داشت.
کری افزود: داعش مردم را نه برای اینکه چه کاری انجام دادهاند بلکه
برای اینکه آنها چه کسانی هستند، اعدام میکند. آنها مردم را به خاطر آنچه
به آن معتقدند و روشی که برای پرستش خدا انتخاب کردهاند اعدام میکنند.
آنها بر ضد هر چیزی که مربوط به تاریخ و به خصوص قرن بیستم است و از حاکمیت
قانون، آزادی، حقیقت و حریم شخصی افراد حمایت میکند، میجنگند. این سبب
شده است که داعش به عنوان تهدیدی آشکار برای منافع آمریکا و مردان و زنان
تابع قانون در سراسر جهان بدل شود. تجاوزگری آن سبب بحران آوارگان شده است.
این موضوع هزینه سنگینی به دوستان ما از جمله اردن، لبنان، ترکیه و حالا
تمامی اروپا تحمیل کرده است. این موضوع اثر زیادی بر روی اروپا داشته است.
وی گفت: در هفتههای اخیر ما در پاریس، بیروت، مصر و اماکن دیگر شواهدی از
تمایل آنها برای انجام دادن اقدامات جنایتکارانه خود در هر کجا که بتوانند
انجام دهند، بودیم. این سبب شده است که رئیسجمهور اوباما زمانی که دید
داعش وارد عراق شده است، اعلام کند که این گروه باید شکست داده شود. به این
دلیل شاهد افزایش تلاشها در روزهای اخیر هستیم. رئیسجمهور سه مأموریت را
برای رسیدن به هدفمان تعریف کرده است. مأموریت اول منسجم کردن هم
پیمانانمان به منظور تقویت کردن تلاشهای بین المللی برای شکست داعش است.
مأموریت دوم تلاش دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ داخلی در سوریه است
زیرا هر کشوری از آغاز انقلاب سوریه گفته است که هیچ راهحل نظامی برای این
موضوع وجود ندارد و باید راهحلی سیاسی وجود داشته باشد. مأموریت سوم ما
این است که بی ثباتی ناشی از جنگ در سوریه به ماوراء مرزهای این کشور گسترش
پیدا نکند بنابراین ما باید از اردن، اسرائیل، لبنان، ترکیه و هر کشوری که
این گروه اثری منفی بر آن داشته است، حمایت کنیم.
وزیر خارجه آمریکا افزود: در رابطه با داعش حمله ما به سازمانهای اصلی آن
در سوریه و عراق و مقابله با شبکههایی از آن است که تلاش میکنند که در
کشورهای دیگر فعالیت کنند. ما از ابتدا گفتهایم که این جنگ یک جنگ چند
ساله خواهد بود و تا کنون پیروزیهای مهمی داشتهایم. تا امروز ائتلاف هشت
هزار و دویست مورد حمله هوایی در عراق و سوریه صورت داده است و این تعداد
روزانه در حال افزایش است. در شش ماه گذشته ائتلاف و هم پیمانان آن در
تعامل با نیروهای عراقی تکریت را آزاد کردهاند و در حال حاضر صدها هزار
سنی توانستهاند به تکریت بازگردند و خانههای خود را نوسازی کنند. ما
همراه با عراقیها سنجار را آزاد کردهایم. ما از آنها پشتیبانی کردهایم.
ما فرماندهان آنها را در میادین نبرد از بین بردهایم. ما خطوط کمک رسانی
به تروریستها را قطع کردهایم. ما در ماههای اخیر به تاسیسات نفتی آنها
حمله کردهایم به طوری که چهارصد تانکر آنها نابود شده است و ما داعش را از
بیست و پنج درصد قلمروی که این گروه زمانی در اختیار داشت عقب راندهایم.
حالا ما فشارها را بر روی رمادی، موصل، در شمال سوریه و در امتداد مرزهای
عراق و سوریه، منابع مالی و منابع تأمین کننده نیرو و تبلیغات آنها افزایش
دادهایم.
کری گفت: انگلیسیها هم اکنون حملات خود را آغاز کردهاند و آلمان پشتیبانی
خود را افزایش داده است و ما ظرفیت حضور نیروهای ویژه آمریکا را افزایش
دادهایم. از نظر ما این سریعترین روش برای شکست دادن داعش، پایان هجوم
آوارگان و پایان دادن به این جنگ است. این دلیل آن است که بخش دوم راهبرد
ما سیاسی و ابتکاری دیپلماتیک و به روز شده است که ما آن را هدایت
کردهایم. مقامات کشورها را دو بار و در مدت دو هفته در وین گرد هم
آوردهایم تا تلاشهای هدفمندی را که پیشتر درباره آن کار شده است به هدف
برسانیم تا تروریستها را منزوی کنیم و سوریه را در راه صلح قرار دهیم. ماه
گذشته گروه حامی سوریه در وین گرد هم آمدند و خواهان گفتگو بین دولت و
مخالفان میانه رو دولت شدند و روز اول ژانویه را به عنوان روز هدف تعیین
کردهاند. آنها همین لحظات در تماس با افرادی در دوحه هستند و در حال گفتگو
با سعودیها هستند تا کنفرانسی را با مشارکت مخالفان دولت تشکیل دهند تا
مخالفان دولت اعضای تیم مذاکره کننده خود و برنامه کاری خود را تشکیل دهند و
بر سر میز مذاکره حاضر شوند. روسیه و ایران برای نخستین بار بر سر میز
مذاکره هستند و به ما در این مذاکرات ملحق شدهاند و به طور اجماع قاطع ما
توافق کردهایم که باید انتقالی وجود داشته باشد. دولتهایی که در این
مذاکرات حضور دارند در این ماه درنیویورک با هم دیدار خواهند کرد تا این
فرایند به جلو حرکت کند.
وزیر خارجه آمریکا گفت: هدف ما تسهیل انتقالی سیاسی است که تمامی طرفها
گفتهاند از آن حمایت میکنند. یک سوریه متحد، یک سوریه بدون اختلافات فرقه
ای، سوریه ای که رهبر خود را در آینده با یک انتخابات که پیشتر بر سر آن
توافق کردهاند، برگزیند و تحت نظارت سازمان ملل برگزار شود و از
استانداردهای حقوقی و بین المللی برخوردار باشد. این انتخابات باید
منصفانه، آزاد، کامل و با شفافیت برگزار شود و بتوان به آن تکیه کرد و حتی
آوارگان هم بتوانند در آن شرکت کنند و رهبر آینده کشورشان را انتخاب کنند.
هدف از این انتقال سیاسی ایجاد یک دولت جامع و فراگیر در مدت شش ماه است.
این فرایند باید شامل تهیه پیش نویس قانون اساسی و فراهم آوردن ترتیبات
نظارت بین المللی بر انتخابات در مدت هجده ماه باشد. من به شما قول میدهم
که این موضوع میتواند روی دهد. من میتوانم به شما قول دهم که مشروعیت این
اقدامات سبب خواهد شد که ما انتخابهایی داشته باشیم که به پایان این جنگ
منتهی شود.
وی گفت: در این حال آتش بس عمومی بین دولت و مخالفان مسئوولیت پذیر برقرار
خواهد شد و آنها بر سر میز مذاکره حاضر خواهند شد و آنها این فرایند
ابتکاری را آغاز خواهند کرد. تصور کنید کاری که آنها که انجام خواهند داد
سبب کاهش فشار بر آوارگان و هرج و مرج خواهد شد. این گامها همچنین سبب
منزوی کردن بیشتر تروریستها خواهد شد و ائتلاف و هم پیمانان آن را در
تعقیب داعش (گروه تکفیری صهیونیستی) و دیگر گروههای خشونت بار افراطی
تقویت خواهد کرد و آنها با امنیت و ایمنی بیشتر این کار را صورت خواهند
داد. من میخواهم در این خصوص شفاف باشم که ما افراد ساده ای در رابطه با
موانعی که در راه موفقیت این تلاشهای سیاسی وجود دارد، نیستیم. این کار
دشواری است و تمامی این کار دشوار است. اگر این کار آسان بود باید مدتها
پیش انجام میشد. این منازعه ای که از مدتها پیش و برای قرنها ادامه
داشته است. این موضوع جدیدی نیست و این به معنای آن نیست که تغییر کند.
اختلافات و تفاوتهای زیادی در بین جامعه بین المللی در خصوص سوریه و به
طور ویژه درباره نقش رئیسجمهور اسد وجود دارد. ما از ابتدا بر روی این
موضوع تأکید کردهایم که برای اینکه این راهحل مؤثر باشد باید فرایند آن
سوری محور باشد و سوریها آنها را تکمیل کنند. ما همچنین در وین شاهد اتحاد
غیرمنتظره بین المللی بر روی اینکه انتقال سیاسی باید تکمیل و اجرایی شود،
بودیم. من از شما میخواهم این موضوع را تصور کنید که چگونه گرد هم آوردن
عربستان سعودی، ترکیه، مصر، قطر و ایران در یک اتاق، بر سر یک میز و برای
یک هدف چه کار دشواری است. ما با دولتهایی روبرو هستیم که بر روی بیشتر
موارد با هم اختلاف دارند اما گرد هم آمدهاند و از این فرآیند سیاسی حمایت
میکنند. ما هنوز کارهای زیادی باید انجام دهیم اما اشتباه نکنید که این
امیدوار کننده ترین ابتکاری است که در سالهای اخیر وجود داشته است و شایسته
است که به طور کامل تعقیب شود.
کری گفت: ما به سختی تلاش کردهایم که فشاری که این جنگ بر کشورهای همسایه
سوریه و از جمله لبنان، ترکیه، اردن، عراق و اسرائیل وارد کرده است کاهش
پیدا کند. امروز ما تا کنون بیش از چهار میلیارد دلار در زمینه کمکهای
بشردوستانه مشارکت داشتهایم و به طور همیشگی دیگر کشورها را تشویق میکنیم
که درهای خود را بر روی این مساله بازکناند.
جان کری وزیر خارجه آمریکا در انجمن سابان در واشنگتن گفت: همانطور که در
ابتدا گفتم راهبرد آمریکا حمایت از آبادگران است ونه ویرانگران. راهبرد ما
در رابطه با سوریه اینگونه طراحی شده است. اما راهبرد ما بخشهای دیگری را
هم شامل میشود زیرا آبادگران برای موفقیت خود به فرصت نیازمندند و آنها
باید در برابر خطرات بالقوه محافظت شوند. این موضوع سبب شده است که
رئیسجمهور اوباما بر روی راهحلی بر اساس مذاکره بر روی برنامه اتمی ایران
تأکید داشته باشد.
جان کری افزود: من میدانم که برخی از شما در اینجا و برخی در جاهای دیگر
در آمریکا و دیگر کشورها هنوز نگرانیهایی دارند. من این نگرانیها را درک
میکنم. هیچ فردی چشمان خود را بر روی این موضوع نبسته است. اما ما متقاعد
شدهایم که بر اساس اطلاعات و قضاوت و سالها کار متخصصان که تمامی جامعه
اطلاعاتی آنرا برای ما فراهم آورده است و وزارت انرژی که تمامی برنامه اتمی
ما را مدیریت میکند ما قادریم که بدانیم که ایران چه کاری انجام می هد و
ما باید به راهبردهای خود پایبند باشیم و به راهبردهای خود پایبند خواهیم
ماند تا ایران به سلاح اتمی دست پیدا نکند.
وی افزود: دو سال پیش و زمانی که مذاکرات رسمی آغاز شد فعالیتهای اتمی
ایران ازچند صد سانتریفیوژ به نوزده هزار سانتریفیوژ گسترش پیدا کرده بود.
ما با نوزده هزار شروع کردیم و آنها در حال چرخش و غنی سازی بودند و آنها
زرادخانه داشتند و آنها پیشتر یک راکتور آب سنگین ساخته بودند که
میتوانست به اندازه کافی پولوتونیم تسلیحاتی را برای تولید یک بمب در مدت
دو سال در اختیار آنها قرار دهد. این کارهایی بود که آنها در حال انجام آن
بودند و ایران از پیشتر زرادخانه بزرگی از اورانیوم غنی سازی شده برای
دهها بمب داشت. این جایی بودیم که ما کار خود را آغاز کردیم. کارشناسان به
ما گفتند که ایران اگر بخواهد میتواند تمامی مواد شکاف پذیری را که به
آنها نیازمند است در کمتر از دو ماه به دست آورد. این جایی بود که ما کار
خود را آغاز کردیم. حالا آن موقع با حالا که در آن قرار داریم مقایسه کنید.
تحت طرح جامع اقدام مشترک هر راه دسترسی ایران به بمب بسته شده است. راه
پولوتونیم آن، راه اورانیوم آن، راه مخفیانه آن بسته شده است. با کاهش
میزان زرادخانه اورانیوم آن و کاهش ظرفیت غنی سازی آن موضوعی است که تمامی
ایرانیها با آن موافقت کردهاند. ما توافق نامه ای موقت داشتیم که برنامه
آنها عقب راند. تحت زمان گریز هسته ای کنونی که زمانی دو ماه بود حالا ما
دوازده ماه در اختیار داریم. به خاطر نظارتهای غیرمنتظره و راستی آزمایی
که ما بر سر آنها توافق کردهایم و بخشی از این طرح جامع اقدام مشترک است
ما بیست و پنج سال نظارت روزانه و کامل بر روی هر اونس از اورانیومی که از
معدن به کارخانه و به کیک زرد تبدیل و در داخل سانتریفیوژ به صورت گاز
تزریق میشود و از آنجا خارج و زباله میشود، داریم و آنها را ردیابی
میکنیم. به صورت روزانه و بیست و چهار ساعته و هفت روز هفته ما آنها را
ردیابی میکنیم. ما میدانیم که اگر ایران تلاش کند که گریز هسته ای کند،
نمیگویم که ممکن نیست اما به شما میگویم که میدانیم آنگاه ما همان گزینه
ای را خواهیم داشت که هم اکنون داریم. دلیل این است که ما میدانیم که اگر
ایران تصمیم گرفت که ما را دور بزند آنگاه متخصصان آن زمان زیادی برای
ایجاد تاسیسات بازفرایند سازی در اعماق زیر زمین نیاز خواهند داشت. آنگاه
آنها باید یک زنجیره ذخیره سری را از ابتدا تا آخر ایجاد کنند و آنگاه
کارشناسان ما و کارشناسان فرانسه، آلمان، انگلیس، چین و روسیه که توافق
کردهاند این فریب را تحمل نخواهند کرد.
وزیر خارجه آمریکا گفت: برخی از محدودیتهای ویژه در طرح جامع اقدام مشترک
برای مدت ده سال به کار میروند اما برخی برای پانزده سال و برخی برای بیست
سال و برخی برای بیست و پنج سال و در اینجا موضوع مهمی وجود دارد که
معیارهای راستی آزمایی و نظارت برای برنامه اتمی ایران همیشگی خواهند بود.
بر اساس توافق از تلاشهای ایران برای تعقیب یک برنامه نظامی اتمی برای
همیشه منع میشود. اگر هر وقت گام خود را بیرون گذارد این نقض توافق و
معاهده ان پی تی است.
کری گفت: امضای یک توافق و اجرای آن دو موضوع متفاوت هستند. ما هم این
موضوع را درک میکنیم. بنابراین ما به استو مال یکی از مامورین خارجی با
کفایت خود که به طور روزانه و بیست و چهار ساعته در هفت روز هفته تلاش کند و
این موضوع را تعقیب کند که ایران به تمامی مفاد توافق پایبند باشد. ما به
تعامل نزدیک خود با کنگره و هم پیمانان خود و از جمله اسرائیل همزمان به
پیشرفت این فرایند، ادامه خواهیم داد. من حالا به طور شفاف اعلام می کنم که
توافق با ایران به منزله باز شدن درهای امید و تغییر در رفتار نیست. این
درست ترین کار بود خواه به توان در دیگر حیطه ها همکاری کرد و یا نکرد زیرا
هر تلاشی برای عقب راندن ایران و در رابطه با رفتارش اگر آنها بمب اتمی
نداشته باشند بسیار آسانتر خواهد بود. ما فرض هایی در رابطه با سیاست های
آینده ایران داریم زیرا ما راهبرد خود را بر اساس حقایق قابل مشاهده،
اقداماتی که مشاهده می کنیم و راستی آزمایی بنا می نهیم. حقیقت این است که
سیاست های تهران دلیل اصلی است که ما با هم پیمانان و دوستان خود منطقه
تعامل نزدیک داریم و این تعامل بیش از همه با اسرائیل است. نخستوزیر
نتانیاهو و وزیر جنگ اسرائیل و مقامات اطلاعاتی آن بر روی این موضوع هم نظر
هستند که ما در سطحی غیرمنتظره از همکاری های نظامی، اطلاعاتی و امنیتی
قرار داریم. ما از اسرائیل در برابر تهدیدهای پیچیده و جدیدحمایت کنیم زیرا
اوضاع متغیر است و ما این موضوع را درک می کنیم. ما به خوبی میدانیم
منطقه در چه هرجومرجی قرار دارد و این برای اسرائیل چالش زا است.
وزیر خارجه آمریکا گفت: ما هر روز با اسرائیل تعامل می کنیم تا با فشار
تحریمها بر سازمان های تروریستی چون حماس و حزب الله از دسترسی آنها به
منابع مالی و تسلیحاتی خواه از طرف ایران و یا دیگر منابع جلوگیری کنیم. ما
در کنار اسرائیل خواهیم ماند تا دشمنانش را متوقف کنیم تا از حملات علیه
غیرنظامیان جلوگیری کنیم. از سال دو هزار و نه ما بیست میلیارد دلار کمک
نظامی برای اسرائیل فراهم کرده ایم. این بیش از نیمی از پشتیبانی های نظامی
است که در سراسر جهان داریم. علاوه بر این ما سه میلیارد دلار در تولید و
ارسال سیستم موشکی گنبد آهنین هزینه کرده ایم. ما به خوبی میدانیم که این
سیستم در درگیری اخیر با حماس چگونه جان بسیاری را به خاطر حمایت ما نجات
داد. ما این مزیت را به اسرائیل داده ایم که به تجهیزات نظامی روز دنیا از
جمله جنگنده های اف -سی و پنج دسترسی داشته باشد. تنها اسرائیل در
خاورمیانه (غرب آسیا) است که آمریکا هواپیمای نسل پنجم خود را به آن فروخته
است. اوایل سال جاری رئیسجمهور دستور تامین بسته تسلیحاتی از جمله موشک
های هوا به هوا و دیگر مهمات پیشرفته را به اسرائیل صادر کرد.
جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در انجمن مجمع سابان که در اندیشکده
بروکینگز در واشنگتن برگزار شده بود تأکید کرد آمریکا با هر تلاشی که برای
مشروعیت زدایی از اسرائیل صورت بگیرد به شدت مخالفت خواهد کرد.
کری گفت: حمایت ما از اسرائیل به همان استحکام گذشته است و ما با هر تلاشی
که برای مشروعیت زدایی از دولت یهود صورت بگیرد یا با هر تلاشی برای به
تصویب رساندن قطعنامه های جانبدارانه علیه اسرائیل در سازمان های جهانی
مخالفت خواهیم کرد. من خودم شخصا تلفنی در گفتگو بوده ام و با کمیسیون یا
شورای حقوق بشر یا با افراد در سازمان ملل یا یونامید لابیگری کرده ام. ما
همواره در این نبرد در حال جنگ بوده ایم. اما من در اظهاراتم کمی درباره
این حرف خواهم زد. همین ماه گذشته من به نیویورک رفتم و در یک مراسم بسیار
هیجان برانگیز سخنرانی کردم. این مراسم به مناسبت سخنرانی تاریخی حییم
هرتسوگ در چهل سال پیش برپا شده بود که وی در آن قطعنامه بدنام برابری
صهیونیسم با نژادپرستی را که در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شده بود،
محکوم کرده بود.
مترادف ساختن جنبش ملی ملت یهود با نژادپرستی و نازیسم، که در واقع در آن
قطعنامه صورت گرفت، نه فقط کاری پوچ و بیهوده، بلکه روزی غم انگیز برای خود
سازمان ملل متحد بود. سازمان ملل مردم را گردهم آورد تا چیزی مشابه یک
مجوز جهانی برای نفرت افکنی به آنها بدهد. من خرسندم که بوژی هرتسوگ
اینجاست. بوژی، ما به پدر شما افتخار می کنیم زیرا او حقیقت را بیان کرد و
ما هم باید حقیقت را بیان کنیم. یهودستیزی امروز هم وجود دارد. تهدید امروز
در اروپا، در خاورمیانه، در بخش هایی از آسیا و در هر بخشی از سیاست ما
نهفته است. و ما ملزم هستیم که این تهدید را شناسایی کنیم، بدون توجه به
حسن تعبیرهایی که ممکن است برای مخفی کردن این پدیده مورد استفاده قرار
بگیرند. ما باید این پدیده را شکست دهیم. این مسئولیت همه ماست و ما این
مسئولیت را پذیرفته ایم.
بنابراین، این درسی است که تاریخ به ما آموخته است و ما هرگز نباید آن را فراموش کنیم. اما تاریخ همچنین اهمیت صلح را نیز به ما می آموزد زیرا صلح در نهایت بهترین ضامن امنیت است. آمریکا عمیقا خود را متعهد می داند آینده اسرائیل را به عنوان یک کشور یهودی و دموکراتیک تامین کند. ما همچنین خود را به یک کشور مستقل و ماندگار فلسطینی متعهد میدانیم، کشوری که فلسطینی ها بتوانند در آن با آزادی و وقار زندگی کنند. تنها راه تحقق این هدف هم راهحل مبتنی بر مذاکره است که بر اساس آن دو کشور برای دو ملت تشکیل شود که در کنار هم در صلح و امنیت زندگی کنند. من میدانم که این کار امروز چقدر ممکن است پیچیده و دشوار باشد. اما من به اندازه کافی به آنجا رفته ام و فکر می کنم این را درک می کنم. آمریکا همچنان تعهد عمیق دارد که به طرفین کمک کند هدفی را محقق کنند که ما در اینجا درباره آنها حرف زده ایم و نخستوزیر و همه آن را پذیرفتند. این همان هدفی است که ما برای خودمان آن را ترسیم نکرده ایم، بلکه برای این آن را ترسیم کرده ایم چون بهترین امید هم برای اسرائیلی ها و هم برای فلسطینی هاست. اما همه خاورمیانه وظیفه دارد گام های لازم را برای امکان پذیر ساختن صلح بردارد. من امروز می خواهم درباره برخی پرسش های دشوار و گزینه های سخت که همه با آن مواجه اند صحبت کنم. زیرا در اینجا هیچ جواب آسانی وجود ندارد. ما به قدرت رهبری و شجاعت نیاز داریم و هر دو طرف باید تصمیماتی بگیرند که می تواند تاثیر عمیقی بر آینده آنها و آینده کل منطقه داشته باشد. اول، خشونت باید متوقف شود. هیچ کس نباید در حالی که دنبال کارهای روزمره خود است، در معرض حمله قرار بگیرد و هیچ توجیهی برای اعمال خشونت علیه غیرنظامیان وجود ندارد، چه حالا و چه هر وقت دیگری. ما این حملات زشت را به شدیدترین وجه ممکن محکوم می کنیم. رئیسجمهور اوباما تصریح کرده است که اسرائیل نه فقط حق دارد بلکه موظف است از شهروندان خود دفاع کند. ما سخت تلاش کرده ایم تا راهی برای پایان یافتن خشونت ها پیدا شود. ما بر اهمیت خودداری از اظهارات و لفاظی های تحریک آمیز و آتشین و نیز خودداری از اقداماتی که آشکارا بر درک و تلقی افراد دیگر تاثیر خواهد گذاشت، تأکید کرده ایم. ما باید کسانی را داشته باشیم که قادر به خویشتنداری باشند و گام های مثبت برای کاستن از تنش ها بردارند.
من علنی و خصوصی به رهبران فلسطینی ها گفته ام هر کاری که امکان پذیر است انجام دهند تا با همه اشکال تحریک آفرینی مبارزه، و با صراحت حملات تروریستی را محکوم کنند. من از رهبران اسرائیل هم خواسته ام کسانی را که علیه غیرنظامیان فلسطینی مرتکب تروریسم می شوند به دست عدالت بسپارند. من از دستگیری اخیر که در این خصوص صورت گرفته است تشکر می کنم. ما با رهبران اردنی و اسرائیلی کار کرده ایم تا تنش ها بر سر قبه الصخره در حرم شریف کاهش یابد. منشاء بیشتر خشونت ها همین تنش هاست. من هفته گذشته به سبب نگرانی از افزایش خشونت ها بار دیگر به بیت المقدس و کرانه باختری رود اردن رفتم. در یک حمله تروریستی یک دانش آموز هجده ساله آمریکایی اهل ایالت من، ماساچوست، جان خود را به شکلی فاجعه بار از دست داد. رئیسجمهور اوباما و من هر دو با والدین این جوان حرف زدیم که ما که هر دو پدر هستیم می توانیم درک کنیم که فقدان فرزند چقدر می تواند موجب غم و اندوه فراوان و غیرقابل وصف شود. این واقعه همچنین فوریت تلاش برای جلوگیری از کشته شدن هرچه بیشتر افراد بیگناه را تشدید کرده است.
من شنیدم که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل ترسی را که اسرائیلی ها
به صورت روزمره با آن زندگی می کنند چگونه توصیف کرده است. من تعهد او را
برای تامین امنیت اساسی اسرائیلی ها درک می کنم. محمود عباس، رئیس تشکیلات
خودگردان، نیز چنان با نومیدی حرف می زد که من تاکنون این مقدار نومیدی را
در هیچ فلسطینی ندیده بودم. من از دهه ۱۹۸۰ به این منطقه رفته ام و شاید
تعداد ساعاتی که با ابومازن به گفتگو گذرانده ام بیش از تعداد ساعاتی بوده
که با یک مقام آمریکایی داشته ام. من در سه سال گذشته مذاکرات زیادی با هر
دو طرف داشته ام. اجازه دهید این را به شما بگویم که میزان بی اعتمادی در
میان دو طرف هیچگاه به اندازه امروز نبوده است. اسرائیلی ها معتقدند
فلسطینی ها هرگز حق اسرائیلی ها را برای زندگی مسالمت آمیز به عنوان یک
دولت یهود به رسمیت نخواهند شناخت. اسرائیلی ها فکر می کنند فلسطینی ها
سرگرم آموزش دادن نفرت و تکریم و تمجید تروریسم هستند و اگر موافقت نامه
صلحی امضا شود کرانه باختری نیز به یک نوار غزه دیگر تبدیل خواهد شد. من
همه این حرف ها را شنیده ام. فلسطینی ها نیز معتقدند این دولت اسرائیلی
هرگز یک کشور مستقل به آنها نخواهد داد و سرزمین آنها به صورت نظام مند در
حال غصب شدن است و خشم روزمره از اشغالگری هرگز پایان نخواهد یافت و هر کسی
به فلسطینی ها حمله می کند از مصونیت پیگرد برخوردار است. این اعتقاد
فلسطینی هاست. چیزی که من میدانم این است که مردم اسرائیل و فلسطین سزاوار
یک زندگی بهتر هستند اما مسیر کنونی به یک آینده صلح آمیزتر ختم نخواهد
شد. من از این نگرانم که اگر تلاش های جدی برای تغییر این روند صورت نگیرد —
و روی تلاش های جدی تأکید می کنم — خشونت ها و فجایع و نومیدی از این هم
بیشتر خواهد شد. این نگرانی من است. من نمی خواهم کسی را تهدید کنم. تغییر
دادن این مسیر مستلزم شجاعت و قدرت رهبری و انتخاب گزینه های دشوار است.
فلسطینی ها باید تصمیم بگیرند که چه آینده ای برای مردم خود می خواهند. این
انجمن روی روابط آمریکا-اسرائیل متمرکز شده است. اما من می خواهم روی برخی
از پرسش هایی که فلسطینی ها با آنها مواجه اند متمرکز شوم. با پایان دادن
به هماهنگی ها و همکاری های امنیتی و منحل کردن تشکیلات خودگردان، که برخی
در آنجا آن را مطرح کرده اند، چگونه می توان به صلح نزدیکتر شد؟ اگر رهبران
فلسطینی ها چنین کاری بکنند آیا نتیجه این نخواهد شد که مردم فلسطین درد و
رنج بیشتری متحمل شوند؟ آیا آنها واقعا معتقدند که بایکوت و تلاش برای
مشروعیت زدایی از اسرائیل یا تصویب قطعنامه های جانبدارانه در نهادها و
سازمان های جهانی به آنها در دستیابی به یک کشور مستقل فلسطینی کمک خواهد
کرد؟
وزیر امور خارجه آمریکا گفت توسعه مستمر شهرک ها سوالات صادقانه ای را درباره نیات بلندمدت تل آویو در ذهن ایجاد می کند.
جان کری وزیر خارجه آمریکا در ادامه اظهارات خود در مرکز سابان گفت: آیا
مقامات فلسطینی واقعا هر کاری در توان داشتند برای جلوگیری از بروز همه
اشکال تحریک انجام دادند؟ آیا این اقدامات تروریستی علیه غیرنظامیان بی
گناه، سزاوار محکوم کردن علنی نیست؟ و اسرائیلی ها چطور می توانند اطمینان
داشته باشند که فلسطینیان واقعا آماده اند به این مناقشه پایان دهند و به
آنها اجازه می دهند -در قالب یک راهحل مبتنی بر دو کشور مستقل- در صلح
زندگی کنند؟ آنها چطور به نگرانی های اسرائیل درباره اینکه اوضاعی مانند
غزه در کرانه باختری ایجاد نشود، رسیدگی می کنند؟ اسرائیل هم با سوالات مهم
و انتخاب های سختی مواجه است. اما برای این موضوعات پاسخ وجود دارد: انواع
اقدامات امنیتی و اقدامات دیگر که باید صورت گیرد و تضمین ها و همکاری
هایی که باید وجود داشته باشد؛ پاسخ های بی شماری وجود دارد. اسرائیلی ها
به شکل مناسبی سرگرم بررسی برخی از این مسائل هستند. برخی مقامات در
اسرائیل ظاهرا گفته اند به نفع اسرائیل نیست که اصلا تشکیلات خودگردان وجود
داشته باشد. نتانیاهو اما تصریح کرد او خواهان از بین رفتن تشکیلات
خودگردان نیست زیرا به رغم اختلاف نظرهای جدی که با ابومازن وجود دارد، او
درک می کند که جایگزین این تشکیلات، بدتر خواهد بود. هیچ کس نمی تواند به
شما بگوید که این جایگزین در جهانی که درگیر داعش، جهادی ها و حماس است،
چقدر بد خواهد بود. برخی این احتمال را نادیده می گیرند. اما من باور دارم
شرایط ما را وامی دارد این احتمال را جدی بدانیم زیرا سوالات قابل اعتنایی
وجود دارد که اگر شرایط فعلی ادامه یابد، تشکیلات خودگردان تا چند وقت دیگر
می تواند دوام بیاورد. سخنان مرا جدی بگیرید.
به یاد داشته باشید که حدود ۳۰ هزار نیروی امنیتی تشکیلات امنیتی در کرانه
باختری حضور دارند و مقامات اسرائیلی اذعان دارند که نقش این نیروها در
جلوگیری از اینکه اوضاع از کنترل خارج شود، اساسی بوده است. این امر به
ویژه در سه دوره جنگ و آشوب در غزه مطرح بوده است. بدون نیروهای امنیتی
تشکیلات خودگردان، نیروهای دفاعی اسرائیل ناگزیر بودند دهها هزار سرباز را
برای مدت نامحدود در کرانه باختری مستقر کنند تا این خلأ را پر کنند. آیا
اسرائیلی ها برای چنین پیامدی برای فرزندان و نوه های خود که در ارتش
اسرائیل خدمت می کنند -زمانی که این اختلاف اجتناب ناپذیر به تقابل و خشونت
می انجامد- آماده اند؟
هزینه اقتصادی و راهبردی این پیامد چه خواهد بود، زمانی که اسرائیل که هم
اکنون هم در منطقه با تهدید مواجه است با چنین پیامدی مواجه شود؟ آیا
اسرائیلی ها برای پذیرفتن بالا رفتن سطح خطر، آشوب، بی قانونی و سرخوردگی
که به تروریست ها و افراط گرایان امکان می دهد اوضاع را تحت کنترل بگیرند و
خلأ را پر کنند و از آن بهره ببرند، آماده هستند؟ بدون تشکیلات خودگردان
مسئولیت ارائه خدمات اولیه به ساکنان کرانه باختری -از جمله تامین مدرسه،
بیمارستان و برقراری نظم- هم بر دوش اسرائیل خواهد افتاد. آیا اسرائیلی ها
آماده اند در سال بیش از یک میلیارد دلار کمک بین المللی را که به تشکیلات
خودگردان می شود، جبران کنند؟ سرنوشت یک میلیارد دلار دیگر که در قالب کمک
های توسعه ای -و عمدتا برای کرانه باختری- ارائه می شود، چه خواهد شد؟ چه
خواهد شد اگر اقتصاد فلسطینیان و بخش خصوصی آن از بین برود و بیکاری و فقر
گسترده، به جا بماند؟
اینها ما را به سوالی کلی تر رهنمون می شوند، اگر خطر از هم گسستن تشکیلات
خودگردان وجود داشته باشد، و به نفع اسرائیل باشد که این تشکیلات باقی
بماند -همانطور که نخستوزیر اشاره کرد، آیا نباید کار بیشتری برای حفظ آن
صورت گیرد؟ این قضیه یک واقعیت را نشان می دهد بیشتر کسانی که علیه تشکیلات
خودگردان صحبت می کنند، واقعا به راهحل مبتنی بر دو کشور اعتقاد ندارند.
نخستوزیر در اینباره به صراحت سخن گفته است اما همزمان برخی از مقامات
فعلی اسرائیل گفته اند که با کشور فلسطینی -نه فقط برای حالا که برای
همیشه- مخالفند.
دوستان من بیایید صادق باشیم، ما نمی توانیم به انجمن هایی نظیر این
بیاییم، گردهمایی هایی داشته باشیم، اما به هنجارهای دیپلماسی «تظاهر»
کنیم.
بیایید تصور کنیم که راهحل مبتنی بر یک کشور چگونه خواهد بود؟
اول، نباید تصور کنیم که در چنین شرایطی تشکیلات خودگردان وجود خواهد داشت.
در واقع رخدادهایی که باعث تضعیف آن می شود، افزایش خواهد یافت و این
تشکیلات خیلی زودتر از آنچه تصور می شود درچنین شرایطی از بین می رود و همه
مخاطرات و تهدیدهای ناشی از آن به جا می ماند.
بیایید به مسائل مهم دیگری که این نگرش ایجاد می کند، فکر کنیم. اسرائیل
چطور می تواند ویژگی خود را به عنوان یک دولت یهودی و دموکراتیک حفظ کند
وقتی که در سراسر منطقه هیچ اکثریت یهودی دیده نمی شود. سوال دوم، آیا به
میلیون ها فلسطینی همان حقوق شهروندی اسرائیل داده می شود؟ از جمله حق رای
دادن؟ یا اینکه آنها برای همیشه در وضعیت شهروندان محروم باقی می مانند؟
واکنش بین المللی به این قضیه چه خواهد بود؟ واکنش بین المللی به تصمیم یک
جانبه اسرائیل برای ضمیمه کردن بخش وسیعی از کرانه باختری چه خواهد بود؟
اسرائیل چطور خواهد توانست با همسایگان خود در صلح زندگی کند؟ زیرا
همانگونه که راهکار صلح اعراب وعده می دهد و همه مقامات عرب که من با آنها
در سال گذشته ملاقات داشته ام، تصریح کرده اند که آنها آماده همکاری هستند
اما این کار اگر بخت راهحل مبتنی بر دو کشور وجود نداشته باشد، چطور ممکن
خواهد بود؟ خیابان های کشورهای عربی و جهان امروز چطور با این موضوع کنار
خواهد آمد؟
آیا اسرائیل در چنین شرایطی خود را با خطر درگیری دائمی با میلیون ها
فلسطینی که در درون اسرائیل زندگی می کنند، درگیر نخواهد کرد؟ پاسخ این
سوالات کاملا روشن است. راهحل یک کشوری، اصلا برای یک اسرائیل یهودی و
دموکراتیک که می خواهد در صلح زندگی کند، راهحل نیست. این یک گزینه معتبر
نیست و همانطور که شیمون پرز برنده جایزه صلح نوبل گفته است کسانی که
راهحل مبتنی بر دو کشور را رد می کنند، یک کشور را به ارمغان نمی آورند
بلکه جنگی دیگر را رقم می زنند.
این امر ما را به سوال کلی تر دیگری هدایت می کند، اگر راهحل مبتنی بر دو
کشور، تنها گزینه معتبر پیش روی ما است، چه کاری می تواند عملا صورت گیرد
تا این راهحل پیش برود؟
اینها سوالات مهمی است که برای همه ما که به اسرائیل فکر می کنیم، باید
مطرح باشد. و من عمیقا به اسرائیل فکر می کنم. من از افراد مخالف می خواهم
به همه این سوالات تا حد ممکن در ذهن خود پاسخ دهند. وضعیت موجود را دیگر
نمی توان حفظ کرد. و واقعیت این است که خشونت امروز و آنچه در شهرک ها می
گذرد و تخریب خانه ها، همگی روندی برخلاف روند مبتنی بر دو کشور مستقل است.
این روند باید معکوس شود تا ایده غیرعملی تک کشوری، از میان برود. حوادث
تروریستی امید اسرائیل هایی را که می خواهند باور داشته باشند صلح امکان
پذیر است، از بین می برد. خشونت باید متوقف شود. امید فلسطینی ها هم با
آنچه هر روز مشاهده می کنند، کم می شود. آنها بر واقعیتی تمرکز کرده اند که
افراد معدودی آن را می بینند: اینکه روند اسلو می تواند به برقرار شدن
دولت غیرنظامی بزرگتر فلسطینی منتهی شود، به جهات متعدد تضعیف شده است. در
واقع تقریبا همه محدوده ی دریایی عملا برای هر گونه فعالیت عمرانی
فلسطینیان محدود شده است. بیشتر این امر ناشی از فعالیت های ارضی و شهرک
سازی اسرائیل است و سازه های شهرک نشینان مرتبا قانونی می شوند و تخریب
سازه های فلسطینی رو به افزایش است. همزمان جمعیت کرانه باختری فقط در پنج
سال گذشته دهها هزار نفر افزایش یافته است. شهرک ها اصلا بهانه ای برای
خشونت نیستند، اما توسعه مستمر شهرک ها سوالات صادقانه ای را درباره نیات
بلندمدت اسرائیل در ذهن ایجاد می کند و تفکیک شدن اسرائیل از فلسطینیان را
دشوارتر می سازد. پاسخ های ساده ای وجود ندارد اما ما نمی توانیم از تلاش
برای یافتن راهحلی که ما را به صلح نزدیکتر کند، دست برداریم.
به این علت است که رئیسجمهور اوباما از هر دو طرف خواست عزم خود را با عمل
و با سیاست هایشان و تعهد راستین به راهحل مبتنی بر دو کشور مستقل نشان
دهند. کمیته چهارجانبه، برداشته شدن گام هایی را پیشنهاد کرده است که روند
فعلی را معکوس می کند و توافق اسلو را به شیوه ای که به هیچ وجه به امنیت
اسرائیل لطمه نمی زند، احیا می کند.
من می خواهم بر این نکته تأکید کنم که تقویت حاکمیت غیرنظامی فلسطینیان با
هزینه از دست رفتن امنیت اسرائیل نخواهد بود. در واقع تقویت اقتصاد
فلسطینیان، امنیت اسرائیلی ها و فلسطینیان را به یک اندازه افزایش می دهد و
فلسطینی ها هم باید به تعهدات خود از جمله مقابله با خشونت و تحریک عمل
کنند و عملکرد دولت خود را بهبود ببخشند و نهادهای خود را بسازند.
گام های صلح، می تواند گام های مهم اولیه باشد و تا زمانی که یک افق سیاسی
واقعی و معتبر برای راهحل مبتنی بر دو کشور-که آرمان های موجه مردم هر دو
طرف را برآورده می کند-وجود نداشته باشد، برداشته نخواهند شد. اما گام هایی
می تواند برای کاهش تنش، اعتماد سازی، حفظ سطح امید فعلی، گشودن فرصت های
جدید و یک فضای سیاسی برای اتخاذ تصمیمات مهم بیشتر، برداشته شود. من مجددا
تکرار می کنم که میدانیم اینها تصمیماتی سخت است و میدانم که چرا
اسرائیلی ها احساس می کنند، در محاصره هستند و میدانم چرا فلسطینی ها
احساس می کنند هیچ امیدی وجود ندارد. و میدانم که همیشه برای اقدام نکردن،
بهانه ای وجود دارد. اما اگر سوالاتی که پیشتر مطرح کردم، در نظر آوریم،
به این نتیجه خواهیم رسید که اکنون زمان آن است که در ورای فشارهای موجود،
هر دو طرف برای تامین منافع مردم خود وارد عمل شوند و این امر به معنای
سازش نخواهد بود، اینکه شما کاری انجام دهید که شما را امن تر سازد، و فضای
سیاسی را برای تصمیمات شما بازتر کند، و توافقی را احیا کند که شما آن را
امضا کرده اید، به معنای سازش نخواهد بود. موضوع این است که شرایطی که پیش
آمده حرکت در این مسیر را دشوار کرده است.
ما مشخصا امیدواریم هر دو طرف مسیر رسیدن به صلح را انتخاب کنند. ما می
خواهیم هر دو طرف نشان دهند در این راه جدی هستند. ما در هر گام و به هر
شیوه ممکن، در این مسیر حاضر خواهیم بود تا در این تلاش از آنها حمایت
کنیم. ما آماده ایم اردن، مصر و بقیه کشورهای حوزه خلیج (فارس) را برای
رسیدن به یک سازوکار امنیت منطقه ای که شامل اسرائیل باشد و کل منطقه را
امن تر سازد، پای میز بیاوریم.
من میدانم که بسیاری در منطقه کاملا برای به رسمیت شناختن اسرائیل متعهد
هستند، برای اینکه باب روابط باز شود و منطقه به یک کانون مالی، کشاورزی و
فناوری برای جهان تبدیل شود. آنها منتظر هستند راهکار صلح اعراب به یک صلح
واقعی در اسرائیل و جهان عرب منتهی شود و برای همه ما امنیت بیشتری به
ارمغان بیاورد. ما از سال ها تلاش و مذاکره خود میدانیم که این یک رویای
دست نیافتنی نیست. این رویایی دست یافتنی است اما به از دست ندادن امید و
عزم همه ما و همه کسانی که در راه صلح فداکاری های بسیار کرده اند، نیاز
دارد.
اسحاق رابین که ۲۰ سال قبل کشته شد، نمونه ای از این افراد است، او جرات
خطر کردن را داشت، او جرات آزمودن راهکارهای جسورانه را برای پایان دادن به
این مناقشه – به رغم وجود تروریسم و خشونت- داشت. زیرا او پاسخ برخی از
سوالاتی را که من مطرح کردم، می دانست. زیرا او می دانست جایگزین چه خواهد
بود. زیرا او باور داشت که این امر برای امنیت و رونق اقتصادی آینده یک
اسرائیل یهودی و دموکراتیک ضروری است. و زیرا او می دانست ورای فاکتورهایی
که کار را دشوار می کند و بر رخدادهای منطقه اثر می گذارد، این مناقشه ای
فراتر از هر گونه تفاوت ملی و مذهبی است. رابین رفته است اما میراث او برای
همه ما الهام بخش است. من به یاد او از همه کسانی که در اینجا هستند می
خواهم راهی برای متعهد شدن مجدد به استفاده از کلام و عمل خود برای پیشبرد
آرمان صلح بیابیم.
وزیر خارجه آمریکا در انجمنی در مرکز سابان گفت مناقشه تل آویو-فلسطینیان
حل شدنی است و این کار نیازمند تعهد جدی دو طرف برای اجرای مفاد توافقنامه
اسلو و نیز قدرت بخشیدن به ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی است.
جان کری وزیر خارجه آمریکا در انجمنی در مرکز سابان در خصوص مناقشه اسرائیل
و فلسطینیان گفت من همچنان فکر می کنم حل این مناقشه امکان پذیر است. ما
پیشرفت های بزرگی داشته ایم. ما در حوزه های مختلفی پیشرفت داشته ایم و من
نمی خواهم به عقب برگردم و آنها را برشمارم. من فکر نمی کنم دنبال کردن این
روند فقط بر عهده آنها است، اما عمدتا بر عهده آنها است. ما می توانیم به
شکل دادن به این روند و حمایت از آن و ارائه بنیانی که به آنها اطمینان
دهد، کمک کنیم و به نظر من آمریکا همواره نقشی مهم در تامین کردن این شرایط
اطمینان بخش ایفا کرده است، ما با توجه به روابط چندین ساله خود، ائتلاف
هایمان، قدرت اقتصادی و ارزش هایمان، توانایی بی رقیبی در کنار هم آوردن
افراد در پای میز مذاکره داشته ایم. اما اساسا گزینه ها روشن هستند. اگر
ابومازن ضعیف تر شود، من اعتقاد دارم این امر خطری برای اسرائیل خواهد بود.
اسرائیل چطور می تواند از آشوب در کرانه باختری سود ببرد؟ یا جنگ دیگری با
غزه داشته باشد؟ غزه هم اکنون اوضاع بسیار پرتنشی دارد و بسیار مهم است که
ما گام هایی را با توجه به هم کرانه باختری و هم غزه برداریم. من فکر می
کنم شخص نخستوزیر ایده های خوبی برای غزه دارد و آماده است آنها را در
آنجا بیازماید. اما مشخصا خشونت ها، جو را خیلی متفاوت ساخته است. این امر
موجب شده است سیاستمداران به ملامت کردن یکدیگر و اینکه کارهای کافی
دراینباره صورت نگرفته است، سوق یابند، اما در نهایت باید اندیشید که چه
چیزی بیشترین نفع را برای اسرائیل دارد و آن امنیت است. من باور دارم اگر
ما ابومازن را تقویت کنیم بسیار مهم است، زیرا اگر ما فردی را تقویت نکنیم
که بیشترین تعهد را به روند غیرخشونت آمیز دارد، پیامی به شدت منفی به بقیه
افرادی می فرستیم که سرخورده هستند. و آنها در نهایت خواهند گفت این کار
با این روش انجام شدنی نیست، آنها این روند را سی سال دنبال کردند، توافق
اسلو، مادرید و دیگر توافق ها امضا شد اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
ما باید به افرادی این چنین، قدرت عمل ببخشیم تا یکسری ظرفیت هایی متفاوت
ایجاد شود. ما جمعیت جوانی را داریم که در کرانه باختری رشد کرده اند و
فرصت شغلی و آینده ای ندارند. سوال این است که آنها چه گزینه ای پیش رو
دارند؟ من فکر می کنم نفع امنیتی مهم اسرائیل در این است که کارهای بیشتری
در این خصوص انجام دهد. و افرادی در تشکیلات امنیتی اسرائیل هستند که
اینگونه فکر می کنند و می خواهند کارهای بیشتری در مسیر تقویت فلسطینیان
صورت گیرد. بنابراین این کار منحصرا بر عهده آنها نیست اما عمدتا بر عهده
آنها است و نشانه های بیشتری وجود دارد که هر دو طرف خواهان طی کردن این
مسیر هستند.
جان کری در ادامه با اشاره به مفاد توافق اسلو گفت اسرائیل می گوید این
توافق اجرا نشده است. از این رو باید تلاش های بیشتری با همکاری دو طرف و
کسانی که در این عرصه حضور دارند، از جمله ما برای اجرای مفاد آن وجود
داشته باشد. سه سال پیش که من در آنجا بودم واین روند را شروع کردیم، ما
یکسری کارهای اقتصادی را ترتیب دادیم که برخی به طور کامل اجرا شده اند و
برخی هنوز کامل نیست. مشکل این است که پس از سه سال از آن زمان، این روند
ناامیدکننده موجب شده است اعتماد و امید کاهش یابد. از این رو اینکه مجددا
اقداماتی تعریف شوند، به حل مشکل کمک نمی کند. آنچه من سعی دارم نظرها را
به آن جلب کنم این است که کار بیشتری باید صورت گیرد تا به فلسطینیان
اطمینان داده شود که افق سیاسی روشنی برای آینده آنها وجود دارد. گفته شود
بله شما کشور خود را خواهید داشت و راهی برای رسیدن به این نقطه وجود دارد.
بنابراین به جای وعده هایی که نتیجه آنها قطعی نیست، باید به توافق اسلو
برگشت و آنچه را توافق شده است، اجرا کرد. این روند هیچ تاثیر منفی امنیتی
بر اسرائیل نخواهد داشت.
کری در ادامه گفت اکنون بحث شهرک ها موجب شده است فلسطینیان از خود بپرسند آیا این اراضی به آنها برگردانده می شود یا نه. از این رو هر دو طرف سوالات موجهی از طرف مقابل دارند. وی با اشاره به سفر خود به قبرس و دیدار با مقامات بخش ترک نشین و یونانی نشین این کشور، گفت این مقامات باهم درباره تدابیری که می توانند برای تامین امنیت یکدیگر داشته باشند، صحبت کردند؛ این امر می تواند در اینجا هم اجرا شود. وزیر خارجه آمریکا گفت مشکلی که برای ابومازن وجود دارد این است که او بر برخی افراد کنترل ندارد، او کنترل اعراب اسرائیلی را که با قیچی و چاقو حمله می کنند، ندارد. اینها برخاسته از بنیادگرا شدن جوانانی است که هیچ آینده ای ندارند. در ادامه این انجمن محور بحث به سوریه معطوف شد. از کری سوال شد با توجه به تعهد ایران به رژیم اسد، و روس ها که بیم دارند با رفتن اسد در سوریه آشوب بیشتری ایجاد شود و سعودی ها که می گویند تا اسد نرود، کاری انجام نمی دهند، چطور می شود این اختلاف نظرها را مدیریت کرد و با نگرانی ها درباره روز بعد از رفتن اسد مقابله کرد؟
وزیر خارجه آمریکا گفت کلید این ماجرا این است که ما با یک روند گذار سیاسی مواجه هستیم نه یک امر یک روزه. این همان چیزی است که برای تحققش بسیار تلاش شده است. من با سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در بلگراد دیدار داشتم. این دیدار پس از دیدار سازنده پرزیدنت اوباما با پرزیدنت پوتین و دیدار من با لاوروف در پاریس، صورت گرفت. ما درباره همین مسائل گفت و گو کردیم. من فکر می کنم روسیه درک می کند و ایران هم در مسیر درک این موضوع قرار دارد که صرف نظر از اینکه چقدر آنها می خواهند اسد را حفظ کنند، اینکار شدنی نیست. هیچ راهی برای متوقف کردن حمایت از جنگجویان سنی وجود ندارد. آنها مصمم هستند مادامی که اسد هست، به جنگ خود ادامه دهند. بنابراین صرف نظر از اینکه شما چه نظری درباره حمایت از او (اسد) داشته باشید، جنگ را نمی توانید خاتمه دهید.
*منبع: اشراف