به گزارش مشرق، اکبر عالمی مترجم و مدرس دانشگاه در حوزه سینما در
خصوص حال و هوای سینمای مستند ایران گفت: ما دو دوره بسیار شکوفا در
مستندسازی ایران داشتیم. یکی بعد از ورود و کمک مدرسان آمریکایی به ایران
که سینما را به صورت علمی در کل اداره هنرهای زیبای کشور تدریس کردند و
دیگری چند سال اخیر که از گوشه و کنار سرزمین پهناور ما کارگردانهای
مستندساز بسیار خلاقی پا به عرصه گذاشتند البته اواسط دهه 1360 نیز تعدادی
مستندساز مطرح به سینما معرفی شدند که نام آنها بر قله درخشید.
وی
افزود: متاسفانه حتی در دوره شکوفایی سینمای مستند، بودجه این بخش ناچیز
بوده. بر خلاف آن چیزی که امروز در قویترین نقطه جهان در خصوص مستندسازی
سراغ داریم؛ البته سینمای ما نیز با وجود اینکه دستش خالی است، میتواند به
جنبه خرد و اندیشیدنش ببالد و از آن استفادههای بهینهای کند.
وی
با بیان این مطلب که سینمای مستند از طبیعت والایی برخوردار است، بیان
کرد: یادمان باشد که مستند قبل از سینمای داستانپرداز و بلافاصله بعد از
پیدایش فیلمبرداری به وجود آمد و تا حدود 13 سال در دنیا حرف اول را میزد و
از آن زمان تا به امروز از جایگاه والایی برخوردار است؛ چرا که ضعیفترین
مستندی که توسط ضعیفترین کارگردان روی کره زمین ساخته میشود، دانستههای
ما و شما را به طور قطع بالا میبرد. چون یکی از مهمترین ستونهای تولید
فیلم مستند، پژوهش است و به ستون خلاقیت تکیه میزنند و به این دو مقوله
مینازند. پس زمانی که در مورد مستند حرف میزنیم، باید فکر کنیم راجع به
کتابی بسیار عجیب، نقاشی بسیار توانا یا شاعر و نویسندهای والا صحبت
میکنیم و احترام لازم را باید به آن بگذاریم.
عالمی
عنوان کرد: در چند سال اخیر چه در انجمن سینمای جوان و چه در مرکز گسترش
فیلمسازی به خصوص دوره محمد آفریده شاهد هستیم، بستری از زایش و آفرینندگی
به وجود آمد که یاد دارم، 2400 نفر در فهرست نامنویسی کردیم. برخی از آنها
خود آموخته بودند؛ یعنی روزها کارگری میکردند، پولهای خود را در قلک
میریختند و با آنها فیلم میساختند که من جلوی آنها سر تعظیم فرود
میآورم.
این
مدرس تصریح کرد: نامآورانی مانند مقدسیان و محمد جهاننژاد، مرحوم زاون
قوکاسیان داریم که باید از آنها یاد گرفت؛ اما اگر بخواهیم یادی از دوره
طلایی کنیم، کارهای ماندگاری را برای تجدید سینمای مستند ایران و ملت ما
هدیه داده شده؛ اما یادمان باشد یک روزی جوانها به صحنه و روی تشک کشتی
میآیند و با تمام احترامی که برای پهلوان تختی قائلیم، کتف او را به تشک
میمالند. بنابراین اگر جهان غیر از این باشد، جلو نخواهند رفت.
وی
افزود: جوانهای فیلمساز ما در ابتدا برای پیشرفت باید به دنبال راز
ماندگاری هنرمندان برجسته باشند که من به شما میگویم راز ماندگاری آنها
چیست. اول: پژوهش؛ دوم: دانش و خرد و سوم: نگاه مبتکرانه و خلاق مستندساز
در شکلگیری مستندش خواهد بود که ما باید این نگاه را در خودمان تقویت
کنیم.
عالمی
با طرح یک خاطره عنوان کرد: روزی دانشجویی سر کلاس از من پرسید چطور
میتوانم نگاهم را در مستندسازی ارتقا دهم، به او گفتم با خیره شدن به آثار
آدمهای برجسته در رشته خودت. نیز با سفر کردن، مجالست با اشخاص دانا،
هنرمند و خلاق و همنفس شدن با آنها، خوب خواندن و خوب شنیدن؛ همه اینها به
جوهره خلاقیتی که لازمه حرکت تو در تمام رشتههای هنری و سینمایی است، کمک
خواهد کرد.
عالمی
در پاسخ به این سوال که چرا سینمای ما طی سالهای اخیر نتوانسته نیاز
مخاطب را برطرف کند و در چه قسمتی درگیر مشکلات بیشتری است، اظهار داشت: در
این فرصت شتابزده نمیتوانم نسخهای برای تمام درسهای سینمای ایران
بنویسم؛ اما من در پاسخ به سوال شما روی «حسد» تاکید میکنم. ما زنان
فیلمسازی داریم که منزلت حیرتآوری دارند که حتی آمریکا با آن سینما چنین
زنان فیلمساز خردمندی ندارد. افرادی مانند رخشان بنیاعتماد، تهمینه
میلانی، پوران درخشنده و ... برخی از جوانها که قصد دارند با تکیه زدن به
دستاوردهای پیشینیان بر قله مرتفع افتخار بایستند. در میان مردان نیز زمانی
که اصغر فرهادی اسکار گرفت، قدرت را در وجود او برای رسیدن به قله افتخار
میشد دید.
وی
ادامه داد: متاسفانه من که 42 سال از تدریسم در سینما میگذرد، در خواب
نمیدیدم که زنان و مردان فیلمساز ما در جهان افتخارآفرین باشند. باید
ببینیم برای آنها چه کار کردیم، آیا جز حسادت کاری انجام دادیم؟! من 70
سال از خدا عمر گرفتم و همیشه از حسادت میترسیدم و به کسانی که هم نفس و
از نزدیکان من بودند و به موفقیتهای من حسادت میکردند، با زبان بیزبانی
میگفتم کسی جای دیگری را تنگ نمیکند، و اگر سلیقه اصغر فرهادی یا عباس
کیارستمی و دیگری به من و شما نزدیک است و نیست جای کسی را تنگ نخواهند
کرد، پس سرتان به کار و موفقیت خودتان باشد!
عالمی
خاطرنشان کرد: ایران سرزمین بزرگی است. باید یاد بگیریم که به هم حسادت
نکنیم. باید به کسانی که اهل حسد هستند بگوییم دو تا صنوبر با هم دشمنی
نمیکنند، تو یا صنوبر نیستی که حسادت میکنی یا درخت کوچک باغی هستی که قد
نکشیدی؛ اما مطمئنم اگر قد کشیدی به کسی حسادت نمیکنی. زمانی که دیدید
فردی به موفقیت دیگر افراد حسادت میکند، بفهمید آن شخص درخت کوچولوی باغی
است که نمیتواند سرو شود، این سخن را از سهراب سپهری گفتم.
وی
ادامه داد: حسد بود که رگ امیرکبیر را در حمام فین کاشان قطع کرد یا منصور
حلاج را به شهادت رساند. پس باید حسادت را کنار بگذاریم و به آلایش نفس
برسیم. متاسفانه زمانی که نام و نشانی پیدا میکنید یا شما را میکوبند و
یا برچسب میزنند و راههای مختلفی برای پایین کشاندن شما پیدا میکنند. به
اینجا میرسم که باید از کارگردانهای زن و مرد تراز اولمان حمایت کرده و
روی سر بگذاریم و حلوا حلوا کنیم و به جای اینکه دنبال جزئیات مشکلات
سینمای ایران باشیم، اول حس حسادت را از خود دور کنیم بعد به دنبال رفع
معضلات برویم.
عالمی
خاطرنشان کرد: یکی دیگر از مشکلات مهم سینمای ما بحث تهیهکننده است که
باید در این زمینه نیز تعریف واقعی تهیهکننده مشخص شود و در چندین کتاب
تنظیم و ارائه کنیم، بعد به دنبال پرتقال فروش باشیم. چون منزلت فرد،
جهانبینی و دانش هیچ کس در سینما بالاتر از تهیهکننده خوب و درجه یک
نیست. هیچ کس مانند تهیهکننده خردمند نمیتواند فیلمنامه نویس، کارگردان و
دیگر عوامل فیلم را به کار دعوت کند. پس هسته مرکزی سینما تهیه کننده است و
اوست که با جمعآوری گروهی حرفهای میتواند اثری ماندگار خلق کند.