به گزارش مشرق، وزیر بازرگانی دولت هاشمی، رئیس پیشین اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران و از شخصیتهای اصلی حزب مؤتلفه اسلامی از ورزش و فوتبال سخن گفت.
گزیده اظهارات یحیی آل اسحاق در پی میآید:
* قبل از انقلاب به عنوان یک کار انقلابی و مبارزهای، معلم ورزش شدم و در مدارس مختلفی مثل قدس، اثنیعشری و در کل مدارس جنوب شهر تدریس میکردم. خودم فارغالتحصیل علوی بودم و در علوی هم تدریس کردم و با وجودی که معلم زبان و فیزیک و ... بودم اینها را ول کردم و رفتم معلم ورزش شدم. روزی حدود 10 ساعت با دانشآموزانم ورزش میکردم؛ فوتبال، والیبال، بسکتبال و ... اصلا برایم مهم نبود چه رشتهای. غرضم ارزشگذاری به ورزش بود.
* هر خصوصیت اخلاقی که میخواهی زیاد شود، بهتر است یک فوتبالیست قهرمان پیدا کنی و از او بخواهی آن کار را انجام دهد یا برعکس. اگر یک آدمی را انتخاب کنی که نمازخوان باشد، قبل از بازی طرف دو رکعت نماز بخواند و این را جوانها ببینند خیلی تاثیرگذار است. تختی قبل از آن کشتی معروفش دو رکعت نماز خواند و رفت و تصویر این در زمان قبل از انقلاب پخش شد. پدر من که سالها در زندان بود و زندانی کشیده بود، به من میگفت حاضرم تمام زجری که در این سالها کشیدهام و تمام عمری که به خاطر خدا گذاشتهام با دو رکعت نماز تختی عوض کنم.
* اگر قهرمانان ما الگوی مصرفگرایی، بداخلاقی، نفوذ فرهنگی، اعتیاد و ... شوند به همان نسبت تاثیر منفی میگذارند. الان ببینید حرفزدن اینها را هم حتی بچهها تقلید میکنند. نوه کوچک من میخواهد کار مسی را تقلید کند. چهار ماه قبل به باشگاه بارسلونا رفتم. همانجا یک توپ ابری و یک لباس خریدم و دیدم بهترین تشویق برایش همین است.
* علی دایی به اتاق بازرگانی تهران آمد اما فقط کارت گرفت. ورزشکاران ما که وارد اقتصاد شدند، بدون تخصص وارد شدند و فقط کاسب هستند. البته باید ببینیم که در حوزه و حیطه خودشان توانستند موفق شوند یا خیر.
گزیده اظهارات یحیی آل اسحاق در پی میآید:
* قبل از انقلاب به عنوان یک کار انقلابی و مبارزهای، معلم ورزش شدم و در مدارس مختلفی مثل قدس، اثنیعشری و در کل مدارس جنوب شهر تدریس میکردم. خودم فارغالتحصیل علوی بودم و در علوی هم تدریس کردم و با وجودی که معلم زبان و فیزیک و ... بودم اینها را ول کردم و رفتم معلم ورزش شدم. روزی حدود 10 ساعت با دانشآموزانم ورزش میکردم؛ فوتبال، والیبال، بسکتبال و ... اصلا برایم مهم نبود چه رشتهای. غرضم ارزشگذاری به ورزش بود.
* هر خصوصیت اخلاقی که میخواهی زیاد شود، بهتر است یک فوتبالیست قهرمان پیدا کنی و از او بخواهی آن کار را انجام دهد یا برعکس. اگر یک آدمی را انتخاب کنی که نمازخوان باشد، قبل از بازی طرف دو رکعت نماز بخواند و این را جوانها ببینند خیلی تاثیرگذار است. تختی قبل از آن کشتی معروفش دو رکعت نماز خواند و رفت و تصویر این در زمان قبل از انقلاب پخش شد. پدر من که سالها در زندان بود و زندانی کشیده بود، به من میگفت حاضرم تمام زجری که در این سالها کشیدهام و تمام عمری که به خاطر خدا گذاشتهام با دو رکعت نماز تختی عوض کنم.
* اگر قهرمانان ما الگوی مصرفگرایی، بداخلاقی، نفوذ فرهنگی، اعتیاد و ... شوند به همان نسبت تاثیر منفی میگذارند. الان ببینید حرفزدن اینها را هم حتی بچهها تقلید میکنند. نوه کوچک من میخواهد کار مسی را تقلید کند. چهار ماه قبل به باشگاه بارسلونا رفتم. همانجا یک توپ ابری و یک لباس خریدم و دیدم بهترین تشویق برایش همین است.
* علی دایی به اتاق بازرگانی تهران آمد اما فقط کارت گرفت. ورزشکاران ما که وارد اقتصاد شدند، بدون تخصص وارد شدند و فقط کاسب هستند. البته باید ببینیم که در حوزه و حیطه خودشان توانستند موفق شوند یا خیر.