به گزارش مشرق به نقل از آخرين، با گذشت سه دهه از عمر انقلاب اسلامي و طرح مباحث مختلف در خصوص دانشگاهاسلامي، همچنان شاهد فاصلههاي چشمگير با تحقق اين شعار در کشور هستيم که البته اين مسئله به معناي ناديده گرفتن پيشرفت دانشگاه و دانشگاهيان کشور طي ساليان اخير نيست.
بيشک دانشگاه اسلامي معيارهايي دارد که آشنايي با اين معيارها ميتواند ما را در راه رسيدن به آن کمک کند، از نگاه مقام معظم رهبري يکي از مهمترين شاخصههاي اسلامي شدن، علمي شدن و عميق شدن است، خودباور بودن استاد و دانشجو است، اتکا به نفس داشتن استاد و دانشجو است.
البته در اين بين ظواهر هم بايد مورد توجه قرار گيرد، چون يکي از خصوصيات دانشگاه اسلامي اين است که تدين در آن وجه غالب است، چون جامعه ما جامعه اسلامي است و تدين در آن وجه غالب است.
در نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامي بودن، يعني ايستادگي بر روي اصول و پايههاي مستحکمي که زيرپاي انديشه و فکر انسان وجود دارد و بر اساس آن، بنا کردن، پيش رفتن، جوشيدن و زاييدن. اين، اسلامي کردن است.
در اين شرايط و با توجه با در پيش بودن شروع سال تحصيلي جديد دانشگاهها، به سراغ مديرکل فرهنگي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري رفتيم تا يک بار ديگر به بررسي و تشريح ابعاد مختلف "دانشگاه اسلامي " پرداخته و برخي از اقدامات و برنامههاي وزارت علوم در اين راستا را پيگيري کنيم.
در ادامه گفتوگوي مشروح با جليل دارا مديرکل فرهنگي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در خصوص اقدامات، برنامهها و روند تحقق شعار دانشگاه اسلامي، موانع موجود و بسترهاي لازم و همچنين مباحث مربوط به راهاندازي معاونت مستقل فرهنگي در دانشگاههاي کشور آمده است؛
آقاي دکتر! معيارهاي دانشگاه اسلامي در جمهوري اسلامي چيست؟
- دارا: برداشت بنده از شعار دانشگاه اسلامي با توجه به آئيننامههاي موجود در حوزه اسلامي کردن دانشگاهها اين است که در 3 بخش بايد فعاليت کنيم. اول بحث محتوا و متون است که به عنوان غذاي فکري دانشگاهيان شناخته ميشود و بايد مطابق معيارهاي اسلامي و ديني باشد. در دانشگاه اسلامي تمام علومي که تدريس ميشود، بايد مطابق معيارهاي ديني باشد.
البته اين محتوا بيشتر به رشتههاي علوم انساني برميگردد چون علوم فني و مهندسي عموما در سراسر جهان قوانين يکساني دارد، اما علوم انساني متفاوت است و حتي برخي معتقدند که علوم طبيعي هم بايد مطابق با معيارهاي ديني تنظيم شود، اما مشخصا در علوم انساني به محتواي بومي نياز داريم که بايد مطابق معيارهاي ايراني-اسلامي تنظيم شود.
در اين زمينه بايد تلاش کنيم که محتوا را اصلاح کنيم چون عموما محتواي دروس در کشور هم راستا نيست و به همين دليل دانشجويان پس از خروج از دانشگاه دچار مشکلاتي ميشوند بعضاً چنين برداشت ميشود که خروجي دانشگاههاي کشور کاملا اسلامي نيست. در همين زمينه باديد يادآوري کرد که اين طور نيست که تا کنون کاري انجام نشده باشد، کار انجام شده است و محتواي دروس هم تغيير کرده و اصلاح شده است، اما اين ميزان بازنگري کافي نيست و بايد سعي کنيم همپاي درخواست جمهوري اسلامي گام برداريم.
30 سال از پيروزي انقلاب ميگذرد و هر روز فراگيري آن در نظام بينالملل افزايش مييابد و مولفههاي آن نفوذ بيشتري در سراسر جهان مييابد و به همين دليل از جمهوري اسلامي که يک انقلاب جهاني بود، انتظارات زيادي وجود دارد، چون آموزههاي حضرت امام(ره)، مولفههاي جهاني داشت و به همين دليل بسياري از کشورهاي اسلامي درخواستها و انتظاراتي از ما دارند و حتي بسياري از کشورهاي غربي هم در انتظار شنيدن حرفهاي ما هستند.
يعني بايد همراه با تامين نياز داخل، به فکر رفع درخواستهاي بينالمللي هم باشيم؟
- دارا: تاکيد ما اين است که دانشگاه بايد از مصرفکنندگي در عرصه علم، به توليدکنندگي و صدور علم به جهان روي آورد، اين توليد هم نياز داخلي کشور را تامين ميکند و هم اينکه پاسخ خوبي به درخواستهاي خارجي و انتظارات موجود از جمهوري اسلامي خواهد داد. به شکر خدا پديده انقلاب اسلامي اين برکت را داشته است که آموزههاي جديدي در حوزههاي مختلف دفاع مقدس، جهاد، ارزشهاي اسلامي و ... وارد ادبيات جهاني کرده است.
سؤال اصلي اين است که چرا رشتههايي مانند روانشناسي، جامعهشناسي و حتي علوم سياسي ما بايد از نگاههاي غربي منشعب شود؟ البته اين مسئله به معناي زير سؤال بردن اين علوم نيست و اعتقاد ما اين نيست که بايد تمام اين علوم را به صورت کامل کنار گذاشت، اما به قول مقام معظم رهبري بايد آن را غربال کرد تا از مواردي که قابليت استفاده دارند، بهره بگيريم.
ببينيد، در اين سالها همواره صحبت از اقتصاد اسلامي و روانشناسي اسلامي مطرح بوده است، اين روانشناسي اسلامي يعني آن چيزي که منطبق با نگاه ديني و اعتقادي ما باشد و اين کار تا کنون انجام نشده است، پس محتوا بايد بازنگري و يا حتي مجدداً تدوين شود و البته در کنار اين مساله بايد به نيروهايي که در دانشگاه به کار گرفته ميشوند، نيز توجه کافي داشته باشيم.
بنابراين رکن دوم دانشگاه اسلامي، نيروي انساني آن است؟
- دارا: بله؛ اين نيروي انساني شامل اساتيد، کارکنان و در مرحله بعد دانشجويان است، اساتيد مهمترين رکن اين بخش هستند و به عنوان متوليان اصلي امر تربيت و پرورش در دانشگاه شناخته ميشوند که قرار است دانشجويان را هدايت کنند. اساتيد و کارکنان اگر در مسير تربيت درست دانشجويان حرکت کنند، بسياري از مشکلات حل خواهد شد.
يعني شما معتقديد که اساتيد در کنار نقش علمي بايد به مسائل تربيتي و اخلاقي هم توجه داشته باشند؟
- دارا: کاملاً درست است، بايد يک نهضت تربيتي و پرورشي در دانشگاه به راه بياندازيم، در حال حاضر هم بسياري از اساتيد ما اين معيارها را داشته و در همين مسير حرکت ميکنند ولي اگر افرادي در اين مسير نيستند، بايد با آموزش و تقويت به اين مسير آمده و مطابق نگاههاي اسلامي حرکت کنند، تاکيد وزارت علوم اين است که بايد روي کار تربيتي اين بخش تمرکز ويژه داشته باشيم.
دانشجويان در اين ميان چه جايگاهي دارند؟
- دارا: بعد از اساتيد، نوبت به دانشجويان ميرسد. به گفته حضرت امام خميني(ره) دانشگاه را بايد به کارخانه آدمسازي تبديل کنيم تا در مسير اسلامي شدن دانشگاهها حرکت کنيم. عالمي که از دانشگاه اسلامي بيرون ميآيد به لحاظ تربيتي بايد اخلاق اسلامي داشته باشد، يعني دانشگاه اسلامي بايد عالم اسلامي تربيت کند.
حرف ما اين است که هر چقدر هم در اخبار به مقالات ISI و تعداد دانشجويان و ... اشاره شود، هرچند که بسيار افتخارآميز است اما تاثيري در عملکرد دانشگاه اسلامي ندارد. هر چند که دانشگاه اسلامي و دانشگاهيان مسلمان هم بايد در مسير حرکت علمي، ممتاز و برجسته و پيشرو باشند، اما رکن اول دانشگاه اسلامي، مباحث تربيتي است، اگر در دانشگاهي سير و روند صعودي تربيتي و پرورشي دانشجويان از مسر ديني و اسلامي وجود نداشته باشد، از نگاه ما آن دانشگاه اسلامي نيست.
در اين بين اولويت با کدام مورد است؟ محتوا، اساتيد و يا دانشجو؟
- دارا: بحث اولويتبندي در ميان اين موارد مطرح نيست و محتوا و نيروها بايد در يک ارتباط ارگانيک بازنگري و اصلاح شوند و همواره مورد توجه باشند. يعني اين طور نباشد که محتوا را اصلاح کنيم اما از اساتيدي استفاده کنيم که اساسا اعتقادي به اين محتوا ديني نداشته باشند و بيا اينکه اساتيد اسلامي باشند اما محتوا موردنياز را در اختيار آنها قرار ندهيم.
يعني با ايجاد تناسب بين استاد و محتواي درسي ميتوان به اسلامي شدن دانشگاهها اميدورا بود؟
- دارا: به هر حال نيروي انساني و محتوا دو رکن در دانشگاه اسلامي به حساب مي رود و سومين مساله نيز به فضا و محيط دانشگاه مرتبط است، نميتوان ادعا کرد که ميخواهيم از دانشگاه نيروي متعهد انقلابي و اسلامي خارج کنيم، اما فضاي دانشگاه مساعد نباشد، فضاي دانشگاه بايد واقعا اسلامي شود.
در اين زمينه اکنون در چه مرحلهاي هستيم؟
- دارا: ببينيد، اين مسئله که در يک مجتمع آموزشي با 500 - 600 دانشجو فضاي مناسبي براي نماز خواندن وجود نداشته باشد، هر چند بسيار معدود، اما براي جمهوري اسلامي خيلي بد است، به هر حال نماز يکي از اصول اوليه ما ديني و اعتقادي ما به شمار ميرود، بنابراين بايد فراهم کردن اين فضاي اوليه در دانشگاه اسلامي را در نظر بگيريم، يعني فضاي دانشگاه بايد به گونهاي باشد که دانشجو با ورود به آن، امنيت و آرامش اسلامي مطرح را به خوبي در آن حس کند.
آيا منظور فضاي فيزيکي و آرامش ظاهري است؟
- دارا: نه؛ اين آرامش فقط جنبههاي فيزيکي ندارد، بلکه آرامش و امنيت روحي و رواني هم مدنظر قرار دارد که اگر اين آرامش روحي و اعتقادي به صورت کامل وجود نداشته باشد، به نظر بنده به راحتي نميتوان دانشجو را به سوي حرکت علمي مناسب سوق داد. کاملاً مشخص است که براي ايجاد اين آرامش روحي بايد فضاي لازم وجود داشته باشد، در اين زمينه حتي بايد روي فضاي فيزيکي دانشگاه نيز برنامهريزي کرد، اگر معماري دانشگاه ايراني و اسلامي نبوده و تداعيگر معماري غربي باشد، خواسته و ناخواسته افراد را متاثر خواهد کرد. در برخي از مکاتب حتي روي همين بحث معماري توجهاي ويژه وجود دارد که بر اذهان موثر است. بنابراين در ساختمانسازي دانشگاهي هم بايد توجه کنيم و فضاي فيزيکي دانشگاهي را اسلامي کنيم.
راي ايجاد اين آرامش روحي و رواني چه بايد کرد؟
- دارا: اين کار نياز به بسترسازيهاي فراواني دارد، به عنوان مثال اکنون شاهد رشد چشمگير گرايش دانشگاهيان به استفاده از فضاي مجازي هستيم و روزانه هزاران مراجعه به سايتهاي مختلف وجود دارد، سؤال اين است که تا کنون براي تربيت اعتقادي، اخلاقي و اسلامي دانشگاهيان چه بهرهاي از اين امکان بردهايم؟ جالب است که مثلاً روشن شدن صفحه مانيتور عموماً با نمايش تصاوير تبليغاتي از ياهو و مايکروسافت و ... همراه است، اين موارد بسيار ريز و جزئي است ولي از نگاه بنده همين موارد ميتواند تداعيگر آرمانهاي و اعتقادات اسلامي ما باشد که بايد در مورد آن هم برنامه مشخصي داشته باشيم.
آقاي دارا؛ برگرديم به بحث اصلي، بنابراين به نظر شما 3 عنصر محتوا، نيروي انساني و فضاي فيزيکي بايد در کنار هم مدنظر قرار گيرد؟
- دارا: بله؛ 3 عنصر محتوا، نيروي انساني و فضاي فيزيکي را در کنار هم بايد در نظر گرفت يک زماني در اين زمينه بحث عفاف و حجاب مطرح بود، البته لزومي براي تفکيک کلاسهاي درس وجود ندارد هر چند که آئيننامهاي هم در اين زمينه وجود دارد و در آن ذکر شده است که اگر در جايي امکان اين کار وجود داشت، مانعي براي تفکيک کلاسهاي درسي دانشگاهها وجود ندارد، اما تاکيد ما بر اين است که بايد فضايي ايجاد کرد که اين موارد بين اساتيد و دانشجويان تعريف شده باشد، يعني استاد اعتقاد داشته باشد که اين کار را انجام دهد و همين مساله ميتواند به اسلامي شدن فضاي دانشگاه کمک کند.
چگونه ميتوان از اعتقادات و آرمانهاي اساتيدي که تاکنون تنها بر مباحث علمي تمرکز کردهاند، استفاده کرد؟
- دارا: البته اين مساله بايد از خود دانشگاه شروع شود چون دانشگاهيان اقشار فرهيخته جامعه بوده و صاحب فکر و انديشه هستند، پس بايد خودشان کار را شروع کنند هر چند که وزارت علوم هم حمايت لازم را انجام ميدهد. به نظر بنده اين موارد با دستور و آئيننامه پيش نميرود ولي حمايتهاي لازم از مسئولين بالادست وجود دارد و اساتيد در دانشگاهها هم بايد کمک کنند تا شاهد شکلگيري دانشگاه اسلامي در کشور باشيم.
آقاي دکتر؛ به بحث حجاب و عفاف اشاره کرديد، آيا برنامههاي گذشته در اين زمينه ادامه خواهد يافت؟
- دارا: يکي از مشکلات کشور اين است که ما بعضاً برخي موضوعات را رها ميکنيم و يا يکباره مورد دتوجه ويژه قرار ميگيرند و ميخواهيم يک شبه آن را حل کنيم، بحث حجاب و عفاف بايد همچنان با نگاه فرهنگي ادامه يابد چون رسالت اصلي ما فعاليت فرهنگي است و بخشهايي هم که درگير مساله هستند بايد فضا را به سمتي ببرند که دانشجو خودش به سمت رعايت حدود آن حرکت کند، نميشود فضاي دانشگاه در يک مسير، استاد در يک مسير و کارمندان هم در مسير ديگري حرکت کنند و در اين بين هم يک آئيننامه ابلاغ شود که مثلا حجاب و عفاف را به اين شکل رعايت کنيد. در اين زمينه لازم است همه افراد درگير همجهت حرکت کنند و هماهنگ باشند، چون اين مساله يک کار تربيتي است.
يعني آئيننامه و ابلاغ نميتواند اين يک سويي در عمل را بين بخش هاي مختلف ايجاد کند؟
- دارا: ببينيد منظور تاکيد بر رويکرد تربيتي موضوع است که با فعاليت فرهنگي بايد حل شود، مثلاً اگر يک فرزندي در يک خانواده مشکل تربيتي داشته باشد، ممکن است در مدرسه و دانشگاه هم مواردي به وي القا شود و مورد تاثير مثبت قرار گيرد، اما اگر به خانواده برگشت باز هم همان فرد سابق ميشود و به حالت اوليه برميگردد، يعني خانواده، دانشگاه و دوستان و تمام اين موارد بايد در يک جهت باشند. اين مساله به معناي آن نيست که مثلا اگر يک مورد از اين موارد هماهنگ نبود ديگر بايد کار را رها کرد. بلکه براي رسيدن به نتيجه مطلوب بايد اين شور و نشاط و علاقه را به دغدغه عمومي تبديل کنيم و در دانشگاه هم بايد به همه موارد توجه کرد.
مشخصاً در حوزه حجاب و عفاف چه برنامهاي دنبال خواهد شد؟
- دارا: در خصوص حجاب و عفاف مبناي کار وزارت علوم همچون گذشته مباحث و رويکرد فرهنگي است، بايد مزاياي حجاب و عفاف را نمايش داده و آن را با صدمات و آسيبهاي بيحجابي و مشکلات ناشي از آن مقايسه کنيم تا دانشجو با آگاهي و اطلاعات کافي، انتخاب درست داشته باشد. البته اقدامات ديگري هم در اين راستا انجام شده است تا زمينههاي لازم براي آگاهي و انتخاب دانشجويان فراهم شود، مثلاً اردوهاي مختلط دانشجويي ديگر وجود ندارد و تلاش اين بوده که اردوهايي با فضاي سالمتر از گذشته براي دانشجويان برگزار شود.
آقاي دارا؛ تبديل شدن اين موضوع به يک خواسته عمومي، مسالهاي است که بسيار تاثيرگذار خواهد بود. در اين زمينه چه بسترها و برنامههايي وجود دارد؟
- دارا: به هر حال بايد فرهنگ دانشگاهي به اين سمت برود که تحقق شعار دانشگاه اسلامي به يک خواسته عمومي تبديل شود، يکي از ابزارهاي موثر در اين مسير اساتيد هستند که تاثيري فوقالعاده دارند. اکنون وزارت علوم در روند جذب اساتيد اقدامات موثري کرده و مولفههاي فرهنگي را در مسير جذب و حتي ارتقاي اساتيد وارد کرده است.
يعني شرکت در برنامههاي فرهنگي و توجه به مسائل تربيتي در اراتقاي اساتيد موثر خواهد بود؟
- دارا: اين آئيننامه هنوز نهايي و ابلاغ نشده است ولي تا جايي که اطلاع دارم، با اين کار اساتيد ملزم ميشوند که خود را با اين مولفههاي فرهنگي هماهنگ کنند، البته اکنون نيز اساتيد دانشگاههاي کشور در اين مسير هستند ولي همان تعداد معدود هم اگر احيانا هماهنگي لازم با رويکرد دانشگاه اسلامي را نداشته باشند، با اين تدابير ميتوانند به مسير اصلي برگردند .
نکته مهم اين است که تاکنون هم آئيننامه اسلامي کردن دانشگاهها وجود داشته که به هر دليلي مغفول مانده بود.
- دارا: اينطور نبوده است که اين آئيننامه منغول مانده باشد، بنده شاهد هستم که بسياري از دانشگاههاي کشور در حال اجراي همان آئيننامه هستند و نبايد تنها به چند دانشگاه در شهر تهران توجه کرد. بسياري از دانشگاه هاي کشور در شهرستانهاي مختلف اين آئيننامه را اجرايي ميکنند و بنده نمونههايي را ديدهام که در آنها فرهنگهاي خاص و نکات اسلامي به خوبي اجرايي ميشده است. به هر حال اين مساله به نگاه و دغدغه مسئولين دانشگاه هم بستگي دارد. خلاصه اينکه آئيننامه اسلامي کردن دانشگاهها از سالها پيش تدوين شده بود و به گفته وزير علوم در اين آئيننامه صراحت و شفافيت لازم وجود دارد.
جناب آقاي دکتر! اين نکته درست، اما سوال اين است که اين آئيننامه صريح و شفاف بالاخره به صورت کامل اجرايي خواهد شد و يا اينکه همچنان بايد شاهد بسترسازي و زمينهسازي براي اجراي آن باشيم؟ اين بسترسازي تا چه زماني بايد ادامه يابد؟
- دارا: به هر صورت بسترسازي نکته بسيار مهمي است که بايد همواره مورد توجه باشد. بنده نميخواهم بگويم که روساي برخي دانشگاهها معتقد به اين مسائل نيستند، اما تاکنون نزديک 20 رئيس دانشگاه تغيير کردهاند و حتما وزير علوم در اين تغييرات نوع مديرت خاصي را مدنظر داشته است و احتمالا اين موارد فرهنگي هم جزو موارد مدنظر وزير علوم بوده است. چون شخص وزير هم يک فرد فرهنگي است که در اين زمينه دغدغه دارد.
و به نظر شما دغدغه فرهنگي وزير علوم در اين زمينه ميتواند کارساز باشد؟
- دارا: بله، قطعاً اينطور خواهد بود. در اين نوع نگاه شاهد راهاندازي 20 معاونت مستقل فرهنگي در دانشگاهها بوديم که نشان از دغدغه فرهنگي وزير علوم دارد، قطعا ايشان در انتخاب روساي دانشگاهها نيز اين دغدغه فرهنگي را مدنظر داشته و دارد که وجود اين دغدغه ميتواند به اجرايي شدن موارد مغفول گذشته در دانشگاه کمک کند.
آقاي دارا؛ در مورد اساتيد به عنوان يکي از ارکان دانشگاه اسلامي و تغييرات آئيننامه ارتقاي اعضاي هيات علمي و توجهاي که به مباحث فرهنگي و تربيتي در آن شده است، جزئيات بيشتري را تشريح ميکنيد؟
- دارا: چون اين آئيننامه هنوز نهايي نشده است، بنده هم نميتوانم جزئيات بيشتري را از آن ارائه کنم ولي در کليات موضوع اينطور است که مولفههاي فرهنگي در ارتقاي اساتيد پررنگتر شده است که در گذشته به اين شکل در آئيننامه وجود نداشته است. يعني مثلاً اگر استادي درگير فعاليتهاي فرهنگي مثل شرکت در دوره آموزشي معرفت شود، اين موارد هم در ارتقاي اساتيد مؤثر خواهد بود که تاکنون اين گونه نبوده است.
تدوين مباحث مربوط به بخش فرهنگي آئيننامه ارتقاي اساتيد و اعضاي هيات علمي دانشگاهها، چه بخشهايي مشارکت داشتهاند؟
- دارا: معاونت فرهنگي وزارت علوم در تدوين اين بخش نقش داشته است و بعد از کار کارشناسي، موارد موردنياز را براي لحاظ کردن در آئيننامه جديد پيشنهاد کرده است.
آقاي دکتر؛ شعار "دانشگاه تمدنساز ايراني-اسلامي " که در دوره گذشته فعاليت وزارت علوم مطرح شد، اکنون چه جايگاهي داشته و در چه مرحلهاي از تحقق آن هستيم؟
- دارا: اين شعار در دوره گذشته مطرح شد که آقاي خواجهسروي به عنوان معاون آقاي خرمشاد در تنظيم، تدوين و تبيين آن نقش پررنگي داشت و به همين دليل اين شعار همچنان مدنظر معاونت فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم قرار دارد. شايد اکنون اين شعار کمتر مطرح شود ولي تمام برنامهها با همين رويکرد دنبال ميشود، چون معتقديم دانشگاه بستري مناسب براي تمدنسازي است که بايد دو مولفه ايراني و اسلامي تمدن را برجسته کند. اگر در سالهاي گذشته به تبيين تمدنسازي مشغول بوديم، اکنون به اين مسئله مهم ورود پيدا کردهايم که يکي از نتايج اين بحث راهاندازي و احياي معاونت مستقل فرهنگي در دانشگاهها بوده است، به هر حال حضور فرهنگ در بخشهاي مختلف وزارت علوم، از جمله معاونت آموزشي، پژوهشي و... نشان از توجه اختصاصي به دانشگاه تمدنساز دارد و ما همچنان به دنبال تحقق کامل اين شعار هستيم.
در اين زمينه چه اقداماتي انجام شده است؟
- دارا: برگزاري کرسيهاي آزادانديشي در دانشگاهها يکي ديگر از وجوه دانشگاه تمدنساز ايراني-اسلامي است. اصلا تمدنسازي به معناي اين است که آزادانديشي در جامعه وجود داشته باشد و بتوانيم فرصتي را براي بحث و تبادلنظر دانشجويان فراهم کنيم، خلاصه اينکه در دوره اخير، اگر احيانا در بيان کمتر به اين شعار اشاره شده است ولي در عمل در پي تحقق کامل آن بوده و هستيم و اکنون به صورت عملياتي وارد آن شدهايم. برنامهها همان برنامه قبل است و راهبردهاي گذشته را که در يازده اولويت فرهنگي و يک اولويت تربيت نيروي سياسي در دانشگاه تدوين شده، همچنان دنبال ميکنيم، اما اقتضاي زماني سبب ميشود که در برخي مقاطع روي موارد خاصي تأکيد ويژه وجود داشته باشد و در همين زمينه تحولات اخير جامعه، نياز به بصيرتافزايي و آگاهيبخشي در حوزههاي سياسي را پررنگتر کرد و ما نيز به دنبال رفع اين نياز در جامعه دانشگاهيي بودهايم که برگزاري کرسي آزا انديشي هم يکي از راههاي ان محسوب ميشود.
آقاي دارا؛ مباحث مربوط به راهاندازي معاونت مستقل فرهنگي در دانشگاههاي کشور در چه مرحلهاي قرار دارد؟
- دارا: تا کنون 40 دانشگاه حکم وزير علوم براي تأسيس معاونت مستقل فرهنگي را دريافت کردهاند و از اين بين 20 مورد هم اقدام به راهاندازي اين معاونت کردهاند که همين آمار نشان از توجه ويژه به اين مسئله دارد. به هر حال از زمان ابلاغ تا اجراي اين احکام فاصله زيادي طي نشده است و بر همين اساس برنامه اين است که همه دانشگاههاي کشور تا پايان سال داراي معاونت شکل فرهنگي شوند.
اساساً اهداف راهاندازي معاونت مستقل فرهنگي در دانشگاهها چه بوده است؟
- دارا: زماني که از تحصيل علم توأم با ايمان صحبت ميکنيم و تأکيد داريم که در کنار توليد، فراگيري و نشر علم در دانشگاه بايد به پرورش و تربيت نيز توجه داشت، نيازمند بسترهايي هستيم. زماني که اخلاق در اين مسير اولويت داشته باشد، در شأن دانشگاه نيست که معاونت مستقل براي پيگيري اين اولويت در خود را نداشته باشد. مهمترين هدف راهاندازي معاونت نستقل فرهنگي در دانشگاهها، پيگيري و تحقق شعار دانشگاه اسلامي بوده است، چون در اين مسير بايد به مؤلفههاي فرهنگي توجه ويژه مبذول داشت که اين توجه به معناي کنار گذاشتن و بيتوجهي به ساير معاونتهاي دانشگاه نيست.
يعني از توان تمام بخشهاي دانشگاه در مباحث فرهنگي استفاده بهينه خواهد شد؟
- دارا: قطعا تمام بخشها از جمله رياست، معاونت پژوهشي و آموزشي دانشگاه هم درگير مباحث اخلاق و تربيتي دانشجويان هستند. معتقديم که حوزه فرهنگ با توجه به ويژگي و اهميت ويژه نيازمند پيگيري مستقل مباحث مربوط به خود است. تاکنون ادغام معاونت دانشجويي و فرهنگي در دانشگاهها نياز فرهنگي دانشگاهيان کشور را برطرف نکرده است، چون اين معاونت به حدي درگير مباحث دانشجويي و صنفي دانشجويان است که فرصتي براي مباحث فرهنگي باقي نميگذارد. به هر حال توجه به مباحث صنفي دانشجويان هم درست و به جا است و افزايش آمار دانشجويان و فراهم کردن بستر اين پذيرش در دانشگاهها از لحاظ پژوهشي و آموزشي اقدامات خاص خود را ميطلبد که معاونت دانشجويي و فرهنگي را به خود مشغول ميکند و با توجه به هجم بالاي تقاضاها، از آن گريزي نيست ولي همانطور که عرض کردم نخستين خروجي دانشگاه بايد عالم ملکوتي باشد که با توجه به رويکرد وزير علوم در دوره جديد بايد همين رويکرد فرهنگي و تربيتي را مدنظر قرار داد.
آيا در اين زمينه فعاليت پژوشي و کارشناسي لازم هم انجام شده است؟
- دارا: بله؛ انجام اين کار براساس تصميم فردي در وزارتخانه نبوده است و شوراي معاونين فرهنگي مناطق 5 گانه دانشگاههاي کشور در جلسات مختلف اين موضوع را پيگيري و کارشناسي کردهاند و در نشستهاي مختلف به صورت ريز و جزئي ابعاد آن بررسي شده است. در مورد ساختار آن نيز همفکري لازم انجام شده و بايد اذعان کنم که تأسيس معاونت فرهنگي بيشتر خواسته دانشگاهيان بوده است و بسياري از مسئولين دانشگاهي تقاضاي ايجاد معاونت مستقل فرهنگي را داشتهاند.
اين معاونت مستقل همطراز ساير معاونين دانشگاه عمل خواهد کرد؟
- دارا: بله؛ اکنون جايگاه معاونت فرهنگي با ساير معاونتهاي دانشگاه برابري ميکند و حضور شخص معاون فرهنگي در جلسات شوراي معاونين دانشگاه، به پيشبرد اهداف فرهنگي دانشگاه کمک خواهد کرد. بنده هم تاکيد دارم که کارهاي انجام شده کاملا کارشناسي بوده که از حدود 5 سال قبل شروع شده و در برخي دانشگاهها نيز وجود داشته است، اما بنابر تقاضاي دانشگاهيان و اقدامات کارشناسي ستاد وزارت علوم و احساس نيز براي پيگيري جدي فعاليتهاي فرهنگي در دانشگاه، به سمت تشکيل معاونت مستقل فرهنگي در دانشگاهها رفتيم.
ساختار مجزا و رديف بودجه خاص دو مورد از محاسن ايجاد معاونت مستقل فرهنگي در دانشگاهها است. اما بحث نيروي انساني و حتي فضاي فيزيکي مناسب براي اين معاونت نيز از موانع موجود در مسير تحقق کامل اهداف راهاندازي معاونت مستقل فرهنگي در دانشگاهها محسوب ميشود. در اين زمينه چه برنامهاي وجود دارد؟
- دارا: حوزه فعاليت مستقل فرهنگي در دانشگاهها هماکنون بسيار گسترده است و اين طور نيست که اين کار اکنون از صفر آغاز شده باشد، در همين خصوص بايد يادآور يکنم که براي بخشهاي مختلف معاونت فرهنگي در دانشگاهها، امکانات خوبي هم فراهم شده است که البته کافي نيست. اينکه کمبود فضاي فيزيکي وجود دارد، درست است که اميدواريم با آغاز به کار معاون فرهنگي در دانشگاه و دفاع از سياستهاي ابلاغ شده وزارت علوم، اين مشکلات هم حل شود. ضمن اينکه بودجه و ساختار مناسب هم اختصاص خواهد يافت. البته بسياري از دانشگاههيان ما فضاي مناسب دارند. اما مشکل اصلي بحث بودجه است که بعد از تأسيس معاونت مستقل، بودجه کافي هم به آن اختصاص خواهد يافت تا فضاي مناسب هم در دانشگاه ايجاد شود، ولي اکنون بايد با شرايط موجود کار را دنبال کنيم.
با توجه به نقش ويژه نيروي انساني و مشکلاتي که در اين زمينه وجود دارد و بعضا از نيروي غيرتخصصي در امور فرهنگي استفاده ميشود، چه تدبيري براي حل اين مشکل انديشيده شده است؟
- دارا: اولين بحث به آموزش نيروي انساني مرتبط است که برگزاري نشست کارشناسان فرهنگي دانشگاهها در اردبيل يک گام موثر در جهت تحقق برنامه هاي آموزشي بود. اگر نيروي انساني به خوبي تربيت و پرورش يابد، به تثبيت و تداوم فعاليتهاي فرهنگي دانشگاهها هم کمک ميکند. بايد توجه داشت که در بحث فرهنگي دانشگاهها، متقاضي اجرا زياد است و استاد و دانشجو در اين مسير پيشگام هستند و به همين دليل هم بايد مجموعه مخاطبان را درگير امور اجرايي کرد. يعني اکنون اينطور نيست که برنامههاي فرهنگي معطل چند کارشناس فرهنگي دانشگاه بماند و برنامههاي مدنظر با استفاده از توان فعالين فرهنگي دنبال شده است. اما نياز به کارشناسان زبده و متخصص در حوزه فعاليت فرهنگي به شدت احساس ميشود که اميدوارم با ايجاد معاونت مستقل فرهنگي اين مسائل نيز تا حد زيادي برطرف شود.
يعني اکنون نهايت بهره از شرايط حداقلي موجود برده ميشود؟
- دارا: بله؛ اکنون وضعيت چنين است.
اما با توجه به اهميت مسائل فرهنگي نياز به تخصص و دغدغه قلبي و اعتقادي هم احساس ميشود.
- دارا: بله؛ کاملاً درست است ولي بنده عرض کردم که ما تاکنون معطل نشدهايم، بعد از اين نيز با ايجاد معاونت مستقل فرهنگي و يا مواردي که در جذب و ارتقاي اساتيد مدنظر قرار گرفته، مباحث فرهنگي در اولويتهاي کاري دانشگاهيان قرار ميگيرد و ما هم در فعاليتهاي فرهنگي دانشجويان به دنبال ارائه امتيازات ويژه هستيم که همپاي امتيازات علمي باشد. به هر حال مهمترين مسئله و دغدغه مسئولين در حال حاضر براي راهاندازي معاونت مستقل فرهنگي در دانشگاه ها است که اميدوارم به سرانجام خوبي برسد.
دانشگاه اسلامي معيارهايي داردکه آشنايي با اين معيارها ميتواند ما را در راه رسيدن به آن کمک کند،از نگاه مقام معظم رهبري يکي از مهمترين شاخصههاي اسلامي شدن، علمي شدن و عميق شدن است، خودباور بودن استاد و دانشجو است،اتکا بنفس داشتن استادودانشجو است.