او که تا چندی دیگر وارد 62 سالگی میشود، در دوران ورزشی خود،آنقدر توانمند بود که الگوی دروازهبانهای بسیاری در سطح جهان به شمار میرفت. از جمله احمدرضا عابدزاده، گلر بزرگ فوتبال ایران همواره در مصاحبههایش از شوماخر به عنوان الگوی خود در دروازهبانی نام میبرد.
شوماخر البته تا قبل از فوتبال و مطرح شدن ،در سنین کم دوره مسگری را پشت سرگذاشت.
در ماه دسامبر 1969 در حالیکه تنها 15 سال بیشتر نداشت، با دوچرخه مسافت خانه پدری تا منطقهای به اسم «گورتسننیش» را طی میکرد تا در کارگاهی آموزش مسگری ببیند.
او در آن سالها در شرایطی که هنوز از افتخار، پول و شهرت دور بود، از برفهای سخت در خیابانها میگذشت که آموزش کاری فنی ببیند.
شوماخر میگوید: هلگا، مادرم دنبال شغلی برای من میگشت. آن موقع میخواستم هر طور شده فوتبالیست شوم. اما او به من میگفت که اول باید فن و حرفهای یاد بگیرم.
*80 مارک دستمزد نخستین سال مسگری!
شوماخر در نخستین سالی که آموزش مسگری دید، پول اندکی دستمزد گرفت. او میگوید: در آن سال کل دستمزدم 80 مارک بود. بعد 120 مارک و آخر سر هم 160 مارک گرفتم.
وی میافزاید:در همان موقع که آموزش میدیدم، فوتبال هم بازی میکردم. وقتی برای تیم ملی جوانان برگزیده شدم، رئیس من در کارگاه 50 مارک اضافه کف دستم گذاشت. او خیلی سخاوتمند بود. آن پول هم خرج خانواده شد.
شوماخر در آن دوره 3 سال و نیم آموزش فنی دید. یک ماه بعد از آنکه امتحان فنی و حرفهای برای دریافت مدرک داد، به عنوان بازیکن حرفهای اولین قراردادش را با باشگاه اف.ث.کلن منعقد کرد. او برای پایان کارش یک دیگ مسی ساخت و به استادش ارائه کرد. دیگی که هم اکنون آن را در منزلش به عنوان یادبود نگه داشته است.
اما به عنوان بازیکنی حرفهای ابتدا 1200 مارک حقوق پایه گرفت. او در این مورد اظهار میکند: البته این رقم خالص و بدون مالیات بود. مانفرد، پدرم هم یک استادکار بود. او حداکثر 250 مارک دستمزد به منزل میآمد. واقعا درک میکنم که پول درآوردن برای خانواده، چقدر سخت بود و چه معنایی دارد.
در آن دوران انجام کار سخت و دیدن دوره دشوار مسگری، شوماخر را آبدیده کرد. چکشزدنها بر مس، تحمل گرما مقابل کوره و انجام کارهای سخت از او انسانی مقاوم و ورزشکاری موفق ساخت.
*خصلتهای فراگرفته
شوماخر با به خاطر آوردن آن دوران میگوید: به همه کسانی که استاد کار فنی هستند، احترام میگذارم. میدانم آنها با چه سختی در آن موقع برای خانواده خود کسب درآمد میکردند. من از طریق فنی که آموزش دیدم، سروقت حضور یافتن و فروافتادگی را یادگرفتم.هیچوقت با تاخیر سرکار حاضر نشدم. همین خصلت را تا به امروز حفظ کردهام.
با آگاهی و شناخت از زندگی این قهرمان گذشته و این که در دوران نوجوانی چه سختیهای دیده، سئوالی که مطرح میشود، این است که آیا او واقعا یک صنعتگر خوب و ماهر باقی مانده است؟
گلر بزرگ فوتبال آلمان پاسخ میدهد: بله، من ساخته و پرداخته شدم و در منزل تقریبا همه کارهای فنی را خودم انجام میدهم. فقط در امور برقی، با وجود آگاهی از آن، ترجیح میدهم تکنسین حرفهای بیاید.
شوماخر در دوران ورزشی خود برای 5 تیم باشگاهی بازی کرد. او از سال 1972 تا 1987 از دروازه اف.ث کلن محافظت کرد. در این تیم بود که مدارج ترقی را طی کرد و گلر درجه یکی شد.
با پیراهن این تیم بود که حضور در تیم ملی آلمان را به چشم دید. وی سپس به مدت یک سال به شالکه رفت و در سالهای 1988 تا 1991 بازیکن تیم فنرباغچه ترکیه شد.
بعد از بازگشت از ترکیه، به مدت یک فصل از دروازه تیم بایرن مونیخ محافظت کرد و با پیراهن این تیم فوتبال را کنار گذاشت.
اما سه سال بعد به خواست بورسیادورتموند برای مقطعی یک ساله باردیگر به میدان بازگشت و از دروازه این تیم مراقبت کرد.
در تیم ملی فوتبال آلمان اولین بازی خود را در سال 1979 انجام داد. وقتی در راه جام ملتهای 1980 اروپا سپ مایر، گلر اسطورهای ژرمنها آسیب دید، یوپ دروال، مربی وقت ژرمنها از شوماخر استفاده کرد و بهرهاش را هم برد.
وی تا سال 1986 در تیم ملی آلمان 76 بازی انجام داد و ضمن کسب مقام قهرمانی اروپا در سال 1980 در 2 جام جهانی 1982 و 1986 نایب قهرمان شد.
شوماخر بعد از آویختن کفشهایش مربیگری نیز کرد. او در 3 تیم شالکه، بایرن مونیخ و بورسیادورتموند مربی دروازهبان ها بود.
وی که در سال 1988 کتاب جنجالی«سوت آغاز بازی»را منتشر کرد و برخی رفتارهای پنهان بازیکنان را فاش کرد، از سال 2012 به عنوان نایب رئیس باشگاه اف.ث.کلن کار میکند.