قزیلی: نکتهای که در گفتگوهای مردمی به آن توجه کردم اینکه آقایی که از مطب میآید دکتر است، یعنی آدمهای عادی برخی مخالفند و میگویند اصلا امنیت نداشتیم و نداریم، یعنی دو مصاحبهای هم که مخالف امنیت میبینیم از آدمهای عادی کوچه و بازارند ولی کسی که از نگاه من مخاطب پزشک است و از فضای شفاخانه بیرون میآید او هم اقرار میکند که در اینجا امنیت حاکم شده است، او به لحاظ اجتماعی در سطح اجتماعی قرار دارد و هرچه او برایم میگوید برایم مسلّم است پس اینجاست که احساس میکنم چقدر خوب است که طالبان آمده است، خداراشکر که آمده است یعنی این را به مخاطب القا میکند. میشود در این مورد هم توضیح بفرمایید؟
اسلامزاده: بله، نظر شخصیام درباره امنیت و جاهایی که طالبان هست و جاهایی که طالبان نیست این است که در جایی که طالبان هست امنیت بهتر است.
قزیلی: که همین هم به مخاطب ارائه میشود.
اسلامزاده: بله.
طالبی: در مشاهداتتان هست.
اسلامزاده: بله، توضیح میدهم چون یکسری چیزها در فیلم نیست در سفرنامهای که نوشتم و 300 صفحه است گفتهام.
قزیلی: فکر میکنم باید سفرنامه را کنار فیلم به مخاطب بدهید که کاملاً موقعیت شما را درک کند.
اسلامزاده: بله قطعا اینطور است چون ظرف فیلم و اینکه با آن سختی هرشب مینوشتم این بود که میدانستم ظرف فیلم محدود است.
قزیلی: با این ظرف محدود چگونه ریسک کردید و چنین کاری را ارائه دادید؟ وقتی الکن است.
اسلامزاده: الکن نیست، وقتی آمدم مثلا دیدم یکسری جاها چه کارهایی میتوانستم بکنم که نکردم چون هم ارتباطم کامل قطع بود و ارتباطم با خانواده را هم قطع کرده بودم و شرایط سختی بود، برای همین حرفتان را قبول دارم که یکسری جاها ضعیف عمل کردم چون واقعا به من سخت گذشت.
قزیلی: با اینکه میفرمایید ضعیف عمل کردید باز هم معتقدید زبان الکن نیست، من این دو را تناقض میبینم.
اسلامزاده: بله، برای اینکه نسبی است. اگر قرار بود مقاله مصوّر بیاورم خیلی از این ضعفها را نداشت چون تدوینگرمان به خاطر ظرف فیلم گفت اینجا به خاطر روایت فیلمی یا باید کامل شود و یا حذف شود. در تدوین به عنوان یک فیلم به این نگاه شده است نه یک مقاله مصوّر که بخواهم از طالبان دفاع بکنم یا رد کنم.
قزیلی: به عقیده خودتان در این فیلم از طالبان دفاع کردهاید یا رد کردهاید؟
اسلامزاده: من گذاشتم که طالبان همانطور که هست در فیلم باشد، شما در فیلم زن نمیبینید پس نگاه طالبان نسبت به زن هنوز سختگیرانه است و میتوانید به این نتیجه برسید. شما میخواهید حرفهای آخر آن آقا را ملاک کنید؟ معلوم است که او حرفهای دیپلماتیک میزند.
قزیلی: شما موظف بودید به عنوان یک رسانه از این شخص که اولین بار امکان گفتگو با او پیدا میشد سوالات مهم کنید، مصاحبه چقدر طول کشید؟
اسلامزاده: 90 دقیقه.
قزیلی: در این 90 دقیقه واقعا نتوانستید این آدم را بپیچانید، ببینید مخاطب شما فقط ایرانی نیست و مخاطب شما جهانی خواهد بود و میدانید که این مسئله بسیار مهمی است و طالبان در کنار مسلمانان قرار میگیرد. این قضاوت وجود دارد، شما حتی از دو شیعهای که آنجا هستند هم درست طراحی سوال نکردید.
اسلامزاده: باید چه چیزی میپرسیدم؟
قزیلی: واقعاً در شرایطی که شما قرار گرفتید میدانم که به شما سخت گذشته است ولی در آن شرایط آن دو نفر شیعه میتوانستند اتفاقات مهمی را رقم بزنند.
طالبان افغانستان یک جریان تکفیری نیست
اسلامزاده: شما بفرمایید چه چیزی میپرسیدم؟
قزیلی: به نظرتان باید چه چیزی میپرسیدید؟
اسلامزاده: من میخواستم در آن سکانسی که شیعه هست با هدفی که داشتم بر اساس تحقیقاتی که قبلا انجام دادم بگویم طالبان افغانستان یک جریان تکفیری نیست.
قزیلی: به نظرم در فیلم شما مشخص نمیشود که تکلیف طالبان چیست. وقتی با مخاطب خارجی فیلم را نگاه میکنم میگویم خب اینها که مسلمانند شما هم که مسلمانید، اینها این همه ظلم کردند و به افراد آسیب زدند، اینها چطورند و چطور با اینها هم مذهب هستید و هم مسلک هستید، اینها که خوب هستند و امنیت آوردند. ما چگونه باید تفسیر کنیم؟
اسلامزاده: شما الآن صحبتهای خودتان با هم متناقض است.
قزیلی: کجا تناقض دارد؟
اسلامزاده: میگویید باید در فیلمم سوالات بیشتری میپرسیدم، ولو اینکه پرسیدم و در فیلم هم استفاده کرده بودم ولی حذفش کردم چون بیشتر به نفع طالبان بود.
قزیلی: شما چطور سوال کردید که به نفع طالبان درآمد؟ به سوال شما برمیگردد.
طالبان با شیعه مشکل ندارد/ پشتونها زیارت را شرک نمیدانند
اسلامزاده: طالبان با شیعه مشکل ندارد، با شیعه به عنوان شیعه مشکل ندارد. من بگویم مشکل دارد؟
قزیلی: شما به این رسیدید.
اسلامزاده: بله. اولین جایی که برایم سوال شد که به هرکه میگفتم مرا میپیچاند در مزارشریف بود که گفتم اگر طالبان آمده مزارشریف را گرفته چرا این مزاری که منتسب به امام علی علیهالسلام است آسیب ندیده است؟ گفتند جرات نکرده است. بعد که قندهار رفتم دوباره دیدم اینجا پر از زیارتگاه است، اینها را چرا طالبان خراب نکرده است، اینجا بود که تحقیق کردم و در تفکر طالبان و تفکر پشتونها دیدم که اینها زیارت را شرک نمیدانند، و زیارتگاه را جایز میدانند.
قزیلی:مخاطب خارجی که فیلم شما را میبیند باید به چه نتیجهای برسد؟
اسلامزاده: به این نتیجه میرسد که طالبان تکفیری نیست. به جای اینکه دهتا سوال بپرسم میبینم با مهر ایستاده و آنجا نمازش را میخواند.
قزیلی: با همین هدفگذاری رفتید و فیلم ساختید که طالبان تکفیری نیست؟
اسلامزاده: نمیدانم دنبال چهچیزی هستید ولی میخواهم خدمتتان عرض کنم که در اطلاعاتمان نسبت به جریانهای پیرامونی نباید به مشاهدات از دور اکتفا کنیم. این را هم در پرانتز میگویم، در لیبی به آن طرف گفتم نگاه ما به لیبیها این است که در سوریه این کار را میکنند، گفت نگاه ما هم به شیعه این است که «امام حسین علیهالسلام» را خدا میدانند.
قزیلی: مستند دیگری هم در این شرایط خواهید ساخت یا برنامه دیگری ندارید؟
اسلامزاده:دلم میخواهد در این زمینه بیشتر جلو بروم.
قزیلی: در حوزه طالبان؟
اسلامزاده: در حوزه افغانستان و طالبان.
قزیلی: در مستند بعدی هم به سراغ همین مطلب خواهید رفت؟ یعنی هدفگذاریتان را میتوانید بگویید؟ چون در این کار به نظر من مستندساز از اینکه در جایی حضور پیدا کرده که هیچکس نمیتواند وارد شود و توانسته دوربینش را آنجا روشن کند ذوقزده است که خیلی چیزها یادش رفته است.
اسلامزاده: قبول دارم.
قزیلی: ممنونم.
طالبی: به نظرم می خواهید یک بخش از بدنه طالبان را از جریان تکفیری جدا کنید.
اسلامزاده: من نمیخواهم کشور به کشور بروم و بگویم اینها تکفیری نیستند یا این یکی فلان است و بر اساس یک اصل که برای خودم قرار میدهم جاهای مختلف بگویم اینها اینطور هستند یا نیستند و یک مسئلهای را اصل قرار ندادم. وقتی آنجا رفتم دیدم تصورمان واقعا اشتباه است، شبی که قندهار نشسته بودیم و میگفت صدای اذان 5 سال به خانه ملاعمر می رسیده، وقتی این مسئله بوده چطور بگویم اینها تکفیری هستند؟
قزیلی: منظورتان جریانیست که در افغانستان حاکم است، درست است؟
اسلامزاده: بله، جریان طالبان افغانستان که خودشان امارت اسلامی میگویند. در فیلم من ما داشتیم قالب یک فیلم جشنوارهای را برای این کار در نظر میگرفتیم.
قزیلی: چرا؟
اسلامزاده: برای اینکه در هر صورت برد این فیلم را اینطور بیشتر میدانم، اگر مدلی که مدنظر شماست مونتاژ میکردم جشنواره حقیقت هم راه پیدا نمیکردم چون ضریب رسانهای نمیگرفت.
قزیلی: البته دیالوگهای کوچکی هم در همان مزار شهدا میگویند.
اسلامزاده: وقتی شما این فرمی جلو میآیید روش گویش غیرمستقیمگویی میشود.
قزیلی: توقع مخاطب از فیلم شما بیش از آن چیزی بود که دیدم و برای همین از شما میپرسم هدفگذاری شما چگونه بوده است.
اسلامزاده: به نظرم در لفافه یکسری از سوالاتی که شما میفرمایید را پاسخ دادم.
قزیلی: نریشن اصلا خوب نبود.
اسلامزاده: ما خواستیم که در این فیلم اولاً صدای معروف استفاده نکنیم و قرار بود خودم بگویم که چندماه طول کشید و دیدم نمیتوانم بگویم. نزدیکترین صدایی که در گویندهها بود انتخاب کردیم.
قزیلی: در موسیقی جایی که آخرین مرحله است و باید بگذرید و وارد جایی شوید که منتظرش بودید و مخاطب باید برای آن لحظه ویژه آماده شود، موسیقی خیلی بدی گذاشتید.
اسلامزاده: چرا بد است؟
قزیلی: اصلا موسیقی دلهرهآور نیست.
اسلامزاده: اصلا حس فیلم و فیلمساز این نیست
قزیلی: حس فیلمساز در نریشن است.
اسلامزاده: اتفاقا برعکس؛ مستندساز با موسیقی و همهچیز سعی میکند درامش را منتقل کند و حرف خودش را بزند، آنجا حس رهایی هست که دارم به آنها میرسم و حس دلهرهام را جایی گذاشتهام که شما نیروی ویژه را میبینید.
قزیلی: من اصلا چنین چیزی را از مستند شما برداشت نکردم.
اسلامزاده: شما برداشت نکردید اما برای خودم این حس هست.
قزیلی: شما این فیلم را برای خودتان ساختید؟
اسلامزاده: خیر، برای مخاطبینی که بعداً ریاکشن آن را میگیرند و شما هم یک نفر از آنها هستید. چون افراد دیگر نظرشان اینطور نبوده است.
قزیلی: اگر سوال میکنیم بیشتر بر این اساس هست که مستنداتی را دیدیم، شما میگویید جشنواره را ملاک قرار دادم. اگر اذیت میشوید جواب ندهید
اسلامزاده: خیر من راحتم.
رقابت میکنیم، شک نکنید
قزیلی: مثلا در جشنواره ای مثل «ایدفا» مستنداهایی را میبینیم که قدری روی آنها کار شده و حتی در مستندهای بحران در منطقی که به شدت وحشتناک است و آن آدم هم تنهاست و معتقد است یک نفر است به قدری سوالاتشان مستحکم، دقیق و به آن هدف اصلی خود میرسند مخاطب احساس میکند که واقعا این بود؟ این اتفاق افتاد؟
اسلامزاده:در ادامه میبینیم چه اتفاقاتی در جشنوارههای مختلف برای فیلم میافتد ولی یک مسئلهای را میخواهم خدمتتان بگویم و آن اینکه ما اصلا نمیتوانیم شرایطمان را با شرایط و پروداکتی که پشت فیلمهای خارجی میرود مقایسه کنیم.
قزیلی: بله ولی شما قرار است با آنها رقابت کنید.
اسلامزاده: رقابت میکنیم، شک نکنید.
قزیلی: تنها مزیت شما این است که در نقطهای رفتید که طالبان به هیچکس اجازه نداده است که برود.
اسلامزاده: من از دی 92 که قرار شد این سفر را بروم و شروع کردم که ریشهایم بلند شود فقط همینقدر از آقای غفوری خواهش کردم که تا 15 خرداد که سفر قطعی شد یعنی از دی 92 من منتظر یک تماس بودم که بگوید فلان جا بیا و تا 15 خرداد تنها خواهشی که کردم این بود که گفتم آقای غفوری به من ماهی یک چیز بده که فقط از گرسنگی نمیرم و صاحبخانه مرا از خانهام بیرون نیندازد و درگیر کار دیگری نشوم و کار دیگری شروع کنم.
قزیلی: پشت شما که موسسه فرهنگی میثاق است.
اسلامزاده: موسسه فرهنگی میثاق یک اسم پرطمطراق دارد. در این یکسال آقای غفوری میگوید که من تا اینجا میتوانم بالاخره موسیقی را بدهم تا این حد میشود اما برخی مسائل واقعا نمیشده است که سراغ صداگذار این مدلی برویم. نمیخواستم سر این بحثها را باز کنم، تواناییاش را نداشته است.
قزیلی: رقیب شما آدمهای جشنوارهای هستند و شما آن هدف را در نظر گرفتید.
اسلامزاده: شما هنوز که فیلم من جایی نرفته و هیچ بازخوردی ندیدید خودتان را داور تمام جشنوارهها کردهاید و فیلم مرا رد کردید.
قزیلی: خیر، من داور جشنوارهها نیستم. اگر فیلم شما مزیتی بر فیلمهای دیگر دارد حتما حضور پررنگ شما در جایی است که هیچکس حضور نداشته است.
اسلامزاده: منظورتان این است که فیلم هیچچیز دیگری ندارد. من نظرم را به دیگران تعمیم نمیدهم اما احساس میکنم شما نظرتان را به همه تعمیم میدهید. این کار خوبی نیست، لطفا اجازه بدهید این فیلم یکسال جلو برود.
قزیلی: شما رقیبهایتان را میبینید؟ میشناسید؟
اسلامزاده: بله میشناسم و به آدمهای مهمی هم کار را نشان دادم. شما اجازه بده فیلم من یکسال به جشنوارههای مختلف برود و بگویند خوب نیست بعد اینطور من را محاکمه کنید. البته الآن شما خیلی هوشمندانه جلو میروید که اگر هم طوری شد به خاطر تصاویر خاص است.
قزیلی: همه همین را میگویند.
اسلامزاده: اما این کار خوبی نیست که شما نظرتان را به بقیه تعمیم میدهید. من نه با حرفهای دیگران خیلی بزرگ میشوم که خیلی تعریف میکنند و نه با حرفهای شما. فقط یک خواهش از شما دارم و آن اینکه لطفا نظرتان را به همه تعمیم ندهید. شما میفرمایید این فیلم را میخواهید به جشنوارههای دیگر ببرید؟ بله همین فیلم را میخواهم ببرم.
قزیلی: شما میگویید هدفگذاری من جشنواره است و من میگویم این هدفگذاری شما با توجه به این مسئله که خودتان هم در طول مصاحبه اذعان داشتید که ضعفهایی داشتم و نقاط قوتم کمرنگ بوده و ...
اسلامزاده: من نگفتم نقاط قوت کمرنگ بوده است، چه زمانی گفتم؟
قزیلی: قبول دارید ضعفهایی دارید؟
اسلامزاده: شما کاری بساز که ضعف در آن نباشد، بهترین فیلم را بیاور که در آن ضعف نباشد. شما میگویید ضعفهایش بر قوتهایش چیره شده که من این را قبول ندارم.
قزیلی: اشکالی ندارد، شما میگویید جشنواره ملاک من است،من فیلم را با مخاطب خارجی دیدهام.خوششان نیامده.
اسلامزاده: من هم فیلم را با مخاطب خارجی دیدم. خوشش آمده.
قزیلی: بیننده خارجی شما کدام طبقه بوده است؟
اسلامزاده: خارجی برای ما نظرش ملاک این نیست که صددرصد بگوییم این خارجی چه حرفی زد.
قزیلی: شما خودتان حرف خودتان را نقض میکنید، میگویید فیلمم هدفگذاریاش جشنواره است، خب این جشنواره کجا برگزار میشود؟ به جز ایران و سینما حقیقت و سینمافجر چه جشنوارهای در ایران داریم؟
اسلامزاده: صدتا جشنواره غیر ایرانی داریم.
قزیلی: خب پس شما با جشنواره غیر ایرانی با چه مزیتی تشریف میبرید؟
اسلامزاده: با همین فیلم که در طبق اخلاص میگذارم و میگویم این فیلم من است. یکسال اگر گذشت و دیدم فیلمم شکست خورد بعد میگویم این بنده خدا راست میگفت و اصلا رویه فیلمسازیام را عوض میکنم.
قزیلی: پس قول دادید.
اسلامزاده: بله.
قزیلی: ممنونم.
اسلامزاده: ولی شما ته حرف را باز گذاشتید و گفتید اگر موفق هم شدید تصویر داشتید.
قزیلی: شما نمیخواهید قبول کنید و من هم اصراری به قبولاندن شما ندارم. امیدوارم در هرجایی که هستید موفق باشید.
اسلامزاده: فقط شما یک کار دیگر هم بکنید و آن اینکه نظرتان را به همه تعمیم ندهید.
قزیلی: من نظرم را به کسی تعمیم نمیدهم.
اسلامزاده: خداراشکر.
قزیلی: اگر امکان حضور در جشنوارهای را داشتیم مطمئن باشید در داوری هیچ دخل و تصرفی ندارم.
اسلامزاده: اینکه قطعا هست، معلوم نیست شما را راه بدهند یا خیر. اما اگر دیدم جایی اسم شما در هیئت داوران است اصلا آنجا شرکت نمیکنم.
قزیلی: خیر، نیستم و مطمئن باشید هیچجا در هیئت داوران حضور ندارم.
اسلامزاده: خدارا شکر، برای ما مزیت است.
طالبی: هزینه کار چقدر شد؟
اسلامزاده: 40-50 تومان تا حالا خرج شده است.