به گزارش مشرق به نقل از روزنامه الثوره سوریه، سال گذشته در حالی پایان یافت که اندک امیدی برای بهتر بودن سال جدید وجود داشت، اما عربستان با اقدامات جنون آمیز از جمله اعدام شیخ نمر در آغاز سال جدید میلادی، دیدگاه متفاوت و متناقضی را در این خصوص ارائه کرد.
به عبارت بهتر توصیفات و دیدگاههای آل سعود و مواضعی که اتخاذ کردند با پیش بینی ها در تضاد بود.
پایان آتش بس در یمن که هیچ گاه به اجرا در نیامد، نیز بخشی دیگر از این سردرگمی و سیاست های ضد و نقیض عربستان را به نمایش گذاشت.
به نظر می رسد رابطه مستقیمی بین اجرای حکم اعدام شیخ نمر و پایان آتش بس در یمن وجود نداشته باشد اما در چارچوب شدت آشکار مواضع عربستان و کودتا علیه خوشبینی هایی که اندکی دایره آن گسترش پیدا کرده بود، سخت بتوان این دو موضوع را از هم جدا کرد زیرا این اقدام عربستان فقط به ارسال پیام دوگانه به داخل و خارج مجدود نمی شود بلکه به دنبال هدفی فراتر وخطرناکتر از این است که چه بسا شعله های آن نه تنها در منطقه بلکه در سراسر دنیا زبانه بکشد.
در این میان وارد زبان آمار و ارقام نمی شویم هرچند در مورد عربستان به آن نیاز داریم از جمله اینکه در این مورد آمار اعدام ها در عربستان در سالی که گذشت قابل ملاحظه است، اما چیزی خطرناک تر از دنیای آمار و ارقام است.
به عبارت دیگر در عربستان شاهد جمع اقدامات ضد و نقیضی هستیم که بی هدف نیست بلکه بیانگر برنامه ریزی و در پیش گرفتن شیوه ای است که حتی نظام های قرون وسطایی نیز از آن احساس حقارت و شرم میکنند.
سیاست های جنون آمیز عربستان در حالی به اجرا گذاشته شده است که ریاض از سوی غرب به دلیل ناکامی های پی در پی در تیررس انتقاد قرار گرفته است و علاوه بر این بحران های داخلی در این کشور نیز زمینه دیگری را برای روبرو شدن با انتقادهای تند فراهم کرده است.
در کنار این ناکامی ها باید شکست آن در ایجاد ائتلاف های علنی و غیر علنی را نیز در نظر گرفت و توجه داشت که عربستان سخت در تلاش برآمد در پس این ائتلاف ها به دنبال برون رفتی از بحران هایی باشد که روز به روز وخیم تر می شود.
علاوه بر این بر کسی پوشیده نیست که عربستان سخت در تکاپوی صادر کردن بحران های داخلی خود است و در این راه در تلاش برای ایجاد شکاف در منطقه است و برای تحقق این هدف در صدد برآمدن ائتلاف های وهمی است و با این کار برخورد و درگیری بین کشورهای اسلامی را افزایش دهد.
هنگامی که تمام این دست و پا زدن ها بی حاصل مانده و تاثیری نداشت ریاض در صدد برآمد یک بند جدید به تروریسم اضافه کند زیرا امید داشتن به تروریسم به تنهایی دیگر کافی نبود و در این راه وارد اقدامات خصمانه و جنون آمیز شد که ابهام شرایط منطقه را دو چندان کرد و به این ترتیب سال جدید را با بحران های رو به انفجار در داخل کشور آغاز کرد که بازتاب های خطرناکی را رقم خواهد زد.
گرچه بخشی از این خطرها ناشی از اعدام شیخ نمر و یا ادامه حملات به یمن است اما بدتر اینکه نتیجه شومی به دنبال خواهد داشت که چه بسا در شعله ورکردن کشمکش های منطقه ای نمود یابد.
به اینجا که می رسیم به نظر می رسد روشن است که اقدامات عربستان بیش از اینکه برای همسایگانش خطرساز باشد، درون جامعه سعودی را تهدید میکند و بیش از منطقه برای جهان خطرناک است به ویژه اینکه تمام مسائلی که جهان در چند دهه اخیر در مورد تروریسم متوجه شده است ریشه در عربستان داشته و با پول های سعودی و حمایت غربی گره خورده است.
بنابراین عربستان امروز با خطری روبه رو است که برخاسته از بچگی سیاستمداران این کشور است.
عربستان در تقویم سال جدید فقط رهبری تروریسم جهانی و رخدادهای حاصل از آن را به دست ندارد بلکه به پایگاه اقدامات جنون آمیز در جبهه های متعدد تبدیل شده است تا جایی که آل سعود به بمب ساعتی تبدیل شده اند که خطر آنان امنیت و صلح را نه فقط در سطح منطقه بلکه در سطح جهانی در معرض تهدید قرار داده است.
به عبارت بهتر توصیفات و دیدگاههای آل سعود و مواضعی که اتخاذ کردند با پیش بینی ها در تضاد بود.
پایان آتش بس در یمن که هیچ گاه به اجرا در نیامد، نیز بخشی دیگر از این سردرگمی و سیاست های ضد و نقیض عربستان را به نمایش گذاشت.
به نظر می رسد رابطه مستقیمی بین اجرای حکم اعدام شیخ نمر و پایان آتش بس در یمن وجود نداشته باشد اما در چارچوب شدت آشکار مواضع عربستان و کودتا علیه خوشبینی هایی که اندکی دایره آن گسترش پیدا کرده بود، سخت بتوان این دو موضوع را از هم جدا کرد زیرا این اقدام عربستان فقط به ارسال پیام دوگانه به داخل و خارج مجدود نمی شود بلکه به دنبال هدفی فراتر وخطرناکتر از این است که چه بسا شعله های آن نه تنها در منطقه بلکه در سراسر دنیا زبانه بکشد.
در این میان وارد زبان آمار و ارقام نمی شویم هرچند در مورد عربستان به آن نیاز داریم از جمله اینکه در این مورد آمار اعدام ها در عربستان در سالی که گذشت قابل ملاحظه است، اما چیزی خطرناک تر از دنیای آمار و ارقام است.
به عبارت دیگر در عربستان شاهد جمع اقدامات ضد و نقیضی هستیم که بی هدف نیست بلکه بیانگر برنامه ریزی و در پیش گرفتن شیوه ای است که حتی نظام های قرون وسطایی نیز از آن احساس حقارت و شرم میکنند.
سیاست های جنون آمیز عربستان در حالی به اجرا گذاشته شده است که ریاض از سوی غرب به دلیل ناکامی های پی در پی در تیررس انتقاد قرار گرفته است و علاوه بر این بحران های داخلی در این کشور نیز زمینه دیگری را برای روبرو شدن با انتقادهای تند فراهم کرده است.
در کنار این ناکامی ها باید شکست آن در ایجاد ائتلاف های علنی و غیر علنی را نیز در نظر گرفت و توجه داشت که عربستان سخت در تلاش برآمد در پس این ائتلاف ها به دنبال برون رفتی از بحران هایی باشد که روز به روز وخیم تر می شود.
علاوه بر این بر کسی پوشیده نیست که عربستان سخت در تکاپوی صادر کردن بحران های داخلی خود است و در این راه در تلاش برای ایجاد شکاف در منطقه است و برای تحقق این هدف در صدد برآمدن ائتلاف های وهمی است و با این کار برخورد و درگیری بین کشورهای اسلامی را افزایش دهد.
هنگامی که تمام این دست و پا زدن ها بی حاصل مانده و تاثیری نداشت ریاض در صدد برآمد یک بند جدید به تروریسم اضافه کند زیرا امید داشتن به تروریسم به تنهایی دیگر کافی نبود و در این راه وارد اقدامات خصمانه و جنون آمیز شد که ابهام شرایط منطقه را دو چندان کرد و به این ترتیب سال جدید را با بحران های رو به انفجار در داخل کشور آغاز کرد که بازتاب های خطرناکی را رقم خواهد زد.
گرچه بخشی از این خطرها ناشی از اعدام شیخ نمر و یا ادامه حملات به یمن است اما بدتر اینکه نتیجه شومی به دنبال خواهد داشت که چه بسا در شعله ورکردن کشمکش های منطقه ای نمود یابد.
به اینجا که می رسیم به نظر می رسد روشن است که اقدامات عربستان بیش از اینکه برای همسایگانش خطرساز باشد، درون جامعه سعودی را تهدید میکند و بیش از منطقه برای جهان خطرناک است به ویژه اینکه تمام مسائلی که جهان در چند دهه اخیر در مورد تروریسم متوجه شده است ریشه در عربستان داشته و با پول های سعودی و حمایت غربی گره خورده است.
بنابراین عربستان امروز با خطری روبه رو است که برخاسته از بچگی سیاستمداران این کشور است.
عربستان در تقویم سال جدید فقط رهبری تروریسم جهانی و رخدادهای حاصل از آن را به دست ندارد بلکه به پایگاه اقدامات جنون آمیز در جبهه های متعدد تبدیل شده است تا جایی که آل سعود به بمب ساعتی تبدیل شده اند که خطر آنان امنیت و صلح را نه فقط در سطح منطقه بلکه در سطح جهانی در معرض تهدید قرار داده است.