به گزارش مشرق، امروز انفجاری مهیب در مرکز شهر استانبول بزرگترین شهر ترکیه روی داد که در این حادثه دستکم 10 نفر کشته و 15 تن نیز زخمی شدند.
این حادثه در شرایطی روی داد که چند ماه قبل هم انفجاری در نزدیک متروی شهر آنکارا دهها کشته و زخمی برجای گذاشته بود و پیش از آن هم انفجار تروریستی در شهر سوروچ 100 کشته برجای گذاشته بود.
نکته قابل توجه پس از حادثه خونین و دردناک استانبول واکنش رئیس جمهور ترکیه به این حادثه بود؛ وی ساعتی پس از این حمله تروریستی که بنابر اعلام مقامات رسمی آنکارا توسط یک سعودی عضو داعش انجام گرفته بود، روبروی دوربینهای تلویزیونی قرار گرفت و بجای اینکه درباره مسئولیت دولتش در مواجه با شرایطی که اکنون مردم ترکیه با آن روبرو هستند توضیح دهد بار دیگر ایران را متهم به ایجاد جنگ مذهبی در منطقه کرد.
اشاره سخنان آقای اردوغان به جنگ داخلی 4 ساله در سوریه بود، جایی که تهران حاضر به پذیرش نظر آنکارا درباره لزوم کنار رفتن بشار اسد و به قدرت رسیدن مخالفان مسلح نشد و از آنجا بود که ایران به هدف انتقادات تند مقامات دولت اردوغان تبدیل شد و در این زمینه اردوغان همراه با سعودی ها بر طبل لزوم مقابله با ایران به عنوان کشوری شیعه پرداخت.
آقای اردوغان که برای دادگاه محمد مرسی خود را حامی آزادی مینامید پس از گردن زدن یک مخالف شیعه آنرا مسئله داخلی دانست همانطور که برای مخالفان مسلح سوری از لزوم حقوق انسانی سخن میگفت اما اعتراضات مسالمت آمیز بحرین را فرقه گرایی مینامید.
همراهی همه جانبه ترکیه با سیاستهای رژیم سعودی در بحرین، عراق و سوریه این دو را به یکدیگر نزدیک کرده تا از این طریق با ایران مقابله کنند ولی دوستی با رژیم مرتجع و وهابی سعودی ترکیه را در مسیری قرار داده که پاکستان در دهه 80 میلادی قرار گرفت.
رئیس جمهور ترکیه پس از حادثه آنکارا هم به جای مقابله با تروریستهای داعشی و پایان ماه عسلش با سعودیها کردها را هدف حمله قرار داد و دخالت های نظامی و امنیتی در سوریه و عراق را تشدید کرد اما سوال اینجاست که آقای اردوغان که خودش از ابتدای بحران در وسط میدان سوریه قرار دارد و انواع حمایتهای لجستیک را در اختیار تروریستها قرار داده آیا این سوال را با خود مطرح کرده که حمایتهایش از همان مخالفان مسلح نبوده که امروز منجر به چالش امنیتی در خاک خود ترکیه شده است؟
ترکیه با آغاز بحران در ابتدا خود را حامی معترضان معرفی کرد اما دیری نپائید که دولت حزب عدالت و توسعه با تفکرات اخوانی خود شروع به تسلیح، آموزش و ارسال کمکهای مختلف اطلاعاتی و لجستیکی به مخالفان کرد و در این میان نقش اصلی را در صادرات هزاران تروریست تکفیری از اقصی نقاط جهان به داخل خاک سوریه ایفا کرد دقیقا همان کاری که دولت تحت ریاست ژنرال محمد ضیا الحق در پاکستان علیه افغانستان با پول سعودیها و اماراتیها انجام می داد.
حالا همان تروریستها با همان تفکرات که در آن زمان با عنوان القاعده و امروز با عنوان داعش و جیش الاسلام فعال شدهاند، برخلاف پیش بینی سیاستمدار ماجراجوی و بلندپرواز ترکیهای که هیتلر را الگوی خود میداند در برابر یاوران سابق خود شمشیر کشیدهاند.
درپی همین سیاستهای متهورانه، ترکیه که تا چند سال قبل پیشتاز رشد اقتصادی در منطقه و نماد رشد فرهنگ و ثروت در خاورمیانه شناخته می شد حالا در رسانه ها و افکار عمومی جهان تبدیل به نماد حمایت از تروریسم شده است.
اردوغان که می توانست با ادامه گام برداشتن در مسیر گذشته موفقیتهای خود را کامل کند و خود را در کنار چین، روسیه، هند، آفریقای جنوبی و برزیل به غول جدید اقتصاد جهان تبدیل کند و زمینه رشد اقتصادی سراسر منطقه را فراهم کند به اشتباه در مسیر ماجراجویی گام نهاد و خود را با عربستان سعودی و امارات که حامیان سنتی تروریسم در جهان هستند، شریک کرد.
حاصل این شراکت آن چیزی است که امروز در ترکیه شاهد آن هستیم و کشوری که رویای تبدیل شدن به آلمان خاورمیانه را داشت حالا در مسیر تبدیل به پاکستان جدیدی میشود که در آن تروریستها جولان میدهند، مرزهایش ناامن است، اقتصاد وابسته به توریسمش آسیب دیده، رابطه با همسایشگانی چون ایران، سوریه و عراق دچار تنش شدید شده،اعتبار بین المللیاش به دلیل دوستی با وهابیها و تکفیریها خدشه دار شده، سرعت رشد اقتصادیاش کندتر و از همه مهمتر تعداد زیادی از مردم غیرنظامی این کشور در حملات تروریستی کشته شدهاند.
البته مدنیت و تمدن در ترکیه به مراتب بالاتری از کشورهای تازه به دوران رسیده و نفتی چون عربستان و امارات است و مردم این کشور که طی قرنها توانستهاند به این جایگاه در نظام بین المللی برسند هرگز اجازه نمیدهند تاریخ قابل احترامشان با تفکرات جاه طلبانه و افکار متعصبانه یک یا چند نفر دچار آشوب شود.
ترکیه همانطور که عبدالله گل رئیس جمهور سابق این کشور گفته بود میتواند در کنار ایران، نقشی همانند آلمان و فرانسه در اروپا را در خاورمیانه تکرار کنند، دو کشوری که موتور ثبات در اروپا شدند و قاره درگیر جنگ را تبدیل به قارهای متحد کردند این مسئله نیاز به یک بازنگری در سطح نخبگان حاکم در ترکیه دارد تا با دست برداشتن از وسوسههای دوستان سعودی خود کمک کنند آرامش به منطقه بازگردد و تروریستهای خطرناک وهابی-سعودی به حاشیه بروند.
این حادثه در شرایطی روی داد که چند ماه قبل هم انفجاری در نزدیک متروی شهر آنکارا دهها کشته و زخمی برجای گذاشته بود و پیش از آن هم انفجار تروریستی در شهر سوروچ 100 کشته برجای گذاشته بود.
نکته قابل توجه پس از حادثه خونین و دردناک استانبول واکنش رئیس جمهور ترکیه به این حادثه بود؛ وی ساعتی پس از این حمله تروریستی که بنابر اعلام مقامات رسمی آنکارا توسط یک سعودی عضو داعش انجام گرفته بود، روبروی دوربینهای تلویزیونی قرار گرفت و بجای اینکه درباره مسئولیت دولتش در مواجه با شرایطی که اکنون مردم ترکیه با آن روبرو هستند توضیح دهد بار دیگر ایران را متهم به ایجاد جنگ مذهبی در منطقه کرد.
اشاره سخنان آقای اردوغان به جنگ داخلی 4 ساله در سوریه بود، جایی که تهران حاضر به پذیرش نظر آنکارا درباره لزوم کنار رفتن بشار اسد و به قدرت رسیدن مخالفان مسلح نشد و از آنجا بود که ایران به هدف انتقادات تند مقامات دولت اردوغان تبدیل شد و در این زمینه اردوغان همراه با سعودی ها بر طبل لزوم مقابله با ایران به عنوان کشوری شیعه پرداخت.
آقای اردوغان که برای دادگاه محمد مرسی خود را حامی آزادی مینامید پس از گردن زدن یک مخالف شیعه آنرا مسئله داخلی دانست همانطور که برای مخالفان مسلح سوری از لزوم حقوق انسانی سخن میگفت اما اعتراضات مسالمت آمیز بحرین را فرقه گرایی مینامید.
همراهی همه جانبه ترکیه با سیاستهای رژیم سعودی در بحرین، عراق و سوریه این دو را به یکدیگر نزدیک کرده تا از این طریق با ایران مقابله کنند ولی دوستی با رژیم مرتجع و وهابی سعودی ترکیه را در مسیری قرار داده که پاکستان در دهه 80 میلادی قرار گرفت.
رئیس جمهور ترکیه پس از حادثه آنکارا هم به جای مقابله با تروریستهای داعشی و پایان ماه عسلش با سعودیها کردها را هدف حمله قرار داد و دخالت های نظامی و امنیتی در سوریه و عراق را تشدید کرد اما سوال اینجاست که آقای اردوغان که خودش از ابتدای بحران در وسط میدان سوریه قرار دارد و انواع حمایتهای لجستیک را در اختیار تروریستها قرار داده آیا این سوال را با خود مطرح کرده که حمایتهایش از همان مخالفان مسلح نبوده که امروز منجر به چالش امنیتی در خاک خود ترکیه شده است؟
ترکیه با آغاز بحران در ابتدا خود را حامی معترضان معرفی کرد اما دیری نپائید که دولت حزب عدالت و توسعه با تفکرات اخوانی خود شروع به تسلیح، آموزش و ارسال کمکهای مختلف اطلاعاتی و لجستیکی به مخالفان کرد و در این میان نقش اصلی را در صادرات هزاران تروریست تکفیری از اقصی نقاط جهان به داخل خاک سوریه ایفا کرد دقیقا همان کاری که دولت تحت ریاست ژنرال محمد ضیا الحق در پاکستان علیه افغانستان با پول سعودیها و اماراتیها انجام می داد.
حالا همان تروریستها با همان تفکرات که در آن زمان با عنوان القاعده و امروز با عنوان داعش و جیش الاسلام فعال شدهاند، برخلاف پیش بینی سیاستمدار ماجراجوی و بلندپرواز ترکیهای که هیتلر را الگوی خود میداند در برابر یاوران سابق خود شمشیر کشیدهاند.
درپی همین سیاستهای متهورانه، ترکیه که تا چند سال قبل پیشتاز رشد اقتصادی در منطقه و نماد رشد فرهنگ و ثروت در خاورمیانه شناخته می شد حالا در رسانه ها و افکار عمومی جهان تبدیل به نماد حمایت از تروریسم شده است.
اردوغان که می توانست با ادامه گام برداشتن در مسیر گذشته موفقیتهای خود را کامل کند و خود را در کنار چین، روسیه، هند، آفریقای جنوبی و برزیل به غول جدید اقتصاد جهان تبدیل کند و زمینه رشد اقتصادی سراسر منطقه را فراهم کند به اشتباه در مسیر ماجراجویی گام نهاد و خود را با عربستان سعودی و امارات که حامیان سنتی تروریسم در جهان هستند، شریک کرد.
حاصل این شراکت آن چیزی است که امروز در ترکیه شاهد آن هستیم و کشوری که رویای تبدیل شدن به آلمان خاورمیانه را داشت حالا در مسیر تبدیل به پاکستان جدیدی میشود که در آن تروریستها جولان میدهند، مرزهایش ناامن است، اقتصاد وابسته به توریسمش آسیب دیده، رابطه با همسایشگانی چون ایران، سوریه و عراق دچار تنش شدید شده،اعتبار بین المللیاش به دلیل دوستی با وهابیها و تکفیریها خدشه دار شده، سرعت رشد اقتصادیاش کندتر و از همه مهمتر تعداد زیادی از مردم غیرنظامی این کشور در حملات تروریستی کشته شدهاند.
البته مدنیت و تمدن در ترکیه به مراتب بالاتری از کشورهای تازه به دوران رسیده و نفتی چون عربستان و امارات است و مردم این کشور که طی قرنها توانستهاند به این جایگاه در نظام بین المللی برسند هرگز اجازه نمیدهند تاریخ قابل احترامشان با تفکرات جاه طلبانه و افکار متعصبانه یک یا چند نفر دچار آشوب شود.
ترکیه همانطور که عبدالله گل رئیس جمهور سابق این کشور گفته بود میتواند در کنار ایران، نقشی همانند آلمان و فرانسه در اروپا را در خاورمیانه تکرار کنند، دو کشوری که موتور ثبات در اروپا شدند و قاره درگیر جنگ را تبدیل به قارهای متحد کردند این مسئله نیاز به یک بازنگری در سطح نخبگان حاکم در ترکیه دارد تا با دست برداشتن از وسوسههای دوستان سعودی خود کمک کنند آرامش به منطقه بازگردد و تروریستهای خطرناک وهابی-سعودی به حاشیه بروند.