با توجه به این فرمایشات، این سؤال ایجاد میشود که چرا گروههای مقاومت در کشورهایی همچون فرانسه و الجزایر برخلاف نیروی مقاومت در ایران در قالب بسیج، بعد از پیروزی به حاشیه راندهشدهاند.
جنبشهاي مقاومت ازنظر تاريخي داراي قدمت زيادي هستند كه توسط مردم علیه بیگانگان و یا حاکمان جور ایجاد میشدهاند. برخي از آنها موفق و برخي ناموفق بودهاند، اما عموماً واژه جنبش مقاومت[2] بعد از جنگ جهاني دوم، وارد ادبيات سياسي شد. در اين دوره، در بيشتر كشورهايي كه به اشغال آلمان درآمده بودند، جنبشهاي مقاومتي علیه اشغالگران به وجود آمد كه مشهورترين آن جنبش مقاومت يا نیروهای آزادیبخش فرانسه[3] به رهبري مارشال دوگل[4] بود.
جنبش مقاومت فرانسه بعد از بیرون راندن اشغالگران از خاک این کشور، به دلیل تعارض با سیاستمداران بهتدریج حاشیه رانده شد و حتی مارشال دوگل رهبر جنبش مقاومت بیش از ده سال خانهنشین شد تا اینکه وقایع الجزایر پیش آمد و فرانسه باز به این نیروها نیاز پیدا کرد و مارشال دوگل به سیاست بازگشت (1958-1969) ولی هیچگاه نتوانست موفقیتهای خود را تکرار کند و در عوض در زمان حکمرانیاش جنایتهای زیادی در حق مردم الجزایر به وقوع پیوست.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم و کاهش قدرت کشورهای استعماری، ملتهای مختلف بهویژه در آسیا و آفریقا به فکر کسب استقلال برآمدند و با تشکیل نیروهای مقاومت ضد استعماری در دهههای پنجاه و شصت میلادی، موفق به کسب استقلال شدند برای نمونه جنبش آزادیبخش الجزایر[5] یکی از جنبشهای مقاومتی است که مبارزات خونبار و بلندمدتی (1954 تا 1962) علیه دولت استعماری فرانسه داشت.
رهبران مقاومت الجزایر بعد از پیروزی دچار اختلافات زیادی بر سر تقسیم قدرت شدند و با کودتای هواری بومدین علیه احمد بن بلا اولین رئیسجمهور الجزایر و برقراری یک حکومت بسته در این کشور، نیروهای وابسته به این مقاومت بهتدریج به حاشیه رانده شدند.
بهطورکلی جنبشهاي مقاومت، به نهضتهايي اطلاق ميشود، كه در دوران جنگ جهاني دوم و پسازآن در كشورهاي مستعمره[6] و تحت قيموميت[7] و وابسته در آسيا، آفريقا و آمريكاي لاتين شکل گرفت. این جنبشها باهدف كسب استقلال سياسي، اقتصادي و براندازي تسلط و نفوذ كشورهاي استعماري و امپرياليستي شروع به مبارزه نظامي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي كردند که نتيجه کار اين جنبشهای مقاومت، استقلال و کوتاه کردن دست اشغالگران و استعمارگران و از بین بردن حکومتهای وابسته به آنها بوده است که جنبش مقاومت مردم ایران نیز با وقوع انقلاب اسلامی از این قاعده مستثنی نبوده است.
اما نقطه تمایز جنبش مقاومت مردم ایران با جنبشهای مقاومت همچون فرانسه و الجزایر در این امر است که جنبش مقاومت ایران باوجود نقشآفرینی در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بعدازآن نیز باقدرت و قوت بیشتری در قالب سازمان بسیج تداوم پیدا کرده است و در میادین مهمی همچون جنگ تحمیلی و بعدازآن حضوری فعال داشته است درحالیکه جنبشهای دیگر با کسب پیروزی بهتدریج به حاشیه راندهشدهاند.
هدف کلی همه جنبشهای مقاومت و آزادیبخش، نابودی و واژگونی رژیم و یا ایدئولوژی حاکم و یا اخراج و بیرون راندن نیروهای اشغالگر از یک سرزمین است اما جنبش مقاومت ایران بهغیراز هدف فوق به دنبال نظام سازی مطلوب یا همان ایجاد زمینه ایجاد دولت کریمه مهدوی نیز است. در حقیقت پیروزی انقلاب اسلامی در این مرحله پیروزی نهایی محسوب نشده و برای دستیابی به آن باید جنش مقاومت مردمی نیز ادامه پیدا کند.
دین اسلام برای اینکه برای تمامی مراحل و جزئیات حیات بشری برنامه مدونی را ارائه کرده است و آیات و روایات موجود در موضوعات مختلف نشاندهنده جامعیت و شمولیت آن است و پذیرش اسلام بهعنوان دین شامل و جامع، مقدمهای برای اجرای اوامر و نواهی آن نیز است و در اجرای این امر، تدوین اصول و راهکارهای علمی و منطقی توسط علمای آگاه در علوم مختلف آشنا به منابع اصیل اسلامی ضروری است.
ازنظر تاریخی نیز هرگاه مسلمانان اساس حرکت خود را اسلام قرار دادهاند از مشکلات کمتری برخوردار بودهاند و جوامع روبهپیشرفتی را داشتهاند و بلعکس هرگاه از آن دور شدهاند مشکلات جهان اسلام بیشتر و موجب عقبماندگی افزونتر شده است.
با روشنگری برخی از فعالین اسلام از نیمه دوم قرن نوزدهم جرقههای جریان بیداری اسلامی بهعنوان یک پروسه زده و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران با تلاش امام خمینی(ره) در 1357، یکی از نقاط عطف مهم خود را پشت سر گذاشت، این پروسه هرروز وارد مرحله تازه شده است و به نظر میرسد که همچنان نیز ادامه داشته باشد.
نظام مطلوب اسلامی دارای گفتمانهای زیادی همچون برقراری احکام اسلامی، ظلمستیزی، مبارزه فساد، مقابله با سکولاریسم و عدالت اجتماعی در سایه دین مبین اسلام است. جنبش مقاومت مردمی ایران که به اشکال گوناگون توانسته جهتدهی و اداره نظام سیاسی را بر عهده بگیرد نیازمند مدیریت صحیح است تا بتواند زمینه را برای برپایی نظام مطلوب اسلامی، ایجاد نماید. چون ذات برپایی نظام مطلوب اسلامی تحولزاست درنتیجه ما شاهد افزایش مقاومتهای بیرونی و درونی در قالب بحرانآفرینی مخالفان درروند آن هستیم. با نظر رهبران انقلاب اسلامی ایران تا رسیدن به نظام مطلوب اسلامی باید جنبش مقاومت مردمی ایران ادامه پیدا کند تا بتواند بحرانها و تهدیداتی که روند نظام سازی مطلوب اسلامی را تهدید مینماید با اتکا به این جنبش مدیریت نمایند.
از سوی دیگر رهبران انقلاب اسلامی همواره بر مشارکت عمومی برای پیشبرد اهداف انقلاب تأکیددارند زیرا همکاری و مشارکت میان انسان، یکی از عوامل تداوم حیات بشری بوده که زیربنای آن پذیرش اصل برابری مردم است و هدف از آن، همفکری، همکاری و تشریک مساعی افراد یک جامعه انسانی در جهت بهبود کمیت و کیفیت زندگی در تمامی زمینههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است.[8]
اساس و شالوده مشارکت عمومی، مشارکت عامه مردم در تصمیمگیریهای مربوط به خود است که در قالب دو نوع مشارکت خودانگیخته یا خودجوش و مشارکت برانگيخته یا بسيج شده است. در یک جامعه اسلامی باید به مردم فرصت داده شود كه در ساختن آينده و تعيين سرنوشت خود سهيم و شريك باشند، زیرا زمانی كه مردم احساس كنند كه خود عملاً و مستقیماً در برنامه و امور جامعه دخالت دارند، مسلماً تعهد بیشتری در قبال حيات اجتماعی احساس خواهند كرد. مشاركت عمومی بهخصوص به شکل آگاهانه، خودانگيخته كمک زیادی به اهدافی همچون بقاء و تداوم جامعه هدف دارد.[9]
ازنظر رهبران انقلاب اسلامی، مشارکت عمومی در فراگیری آمادگی فکری، فرهنگی، سیاسی و نظامی لازمه جامعه مورد تهدید است، زیرا در صورت تلاش بر سیطره فرهنگی، اقتصادی و یا حتی اشغال سرزمین توسط قدرت توسعهطلب و استکباری، اقشار مختلف جامعه ازجمله مرد، زن، نوجوان و سالخورده باید از آمادگی برای دفاع از خود و کشور داشته باشند، بهطوریکه دشمنان بههیچوجه امکان اجرای اهداف خود را نداشته باشند. در دیدگاه آنها، مقابله با تهدیدات از طریق مشارکت گسترده و هوشیارانه مردم صورت میگیرد.
یکی از راههای ساماندهی این مشارکت علاوه بر نهادسازیهای جدید، حفظ و تقویت نهادهای مردمی که پیش از انقلاب اسلامی تشکیل شده بود همچون جنبش مقاومت مردمی که بهصورت هستههای پراکنده مردمی در نقاط مختلف کشور شکل گرفته بود. در این راستا امام خمینی (ره) با فرمان تشکیل بسیج مستضعفین در حقیقت سعی در یکپارچهسازی، نهادمند کردن و تقویت این جنبش را داشتند تا زمینه مشارکت مردم برای حفظ انقلاب اسلامی از تهدیدات پیش رو را ایجاد کردند و مقام معظم رهبری نیز همین شیوه حمایتی از بسیج در پیش گرفتند.
بسیج بعد از انقلاب دارای کارکردهای زیادی در حفظ انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف بوده است که برخی از کارکردها عبارتاند از:
1. کارکرد نظامی: بسیج
از ابتدای انقلاب سعی در آموزش نظامی مردم داشته است که مردم بتوانند در
مواقع حساس از آمادگی دفاعی لازم برخوردار باشند که این امر را در زمان جنگ
تحمیلی و بعدازآن شاهد بودهایم.
2. کارکرد فرهنگی:
بسیج تلاش زیادی را در جهت تعمیق فرهنگ انقلاب اسلامی و مقاومت در جامعه
انجام میدهد برای مثال میتوان به برگزاری یادبود شهدا، کلاسهای عقیدتی و
توجیهی، جشنواره هنری و فرهنگی اشاره کرد. البته همچنان با شرایط کارکردی
مطلوب فاصله وجود دارد.
3. کارکرد اقتصادی: بسیج تلاش
زیادی در جهت کمک به اقتصاد مقاومتی کرده است و با تشکیل اردوهای جهادی و
کارآفرینیهای کوچک در جهت رفع محرومیت مناطق محروم اقدام کرده است.
4. کارکرد امنیتی:
یکی از کارکردهای مهم بسیج بعد از انقلاب اسلامی کارکرد امنیتی آن است که
این امر به دلیل گستردگی این نهاد در میان مردم و استفاده از ظرفیت مردمی
موفقیتهای زیادی در دفع تهدیدات امنیتی داشته است.
در جمعبندی مطالب باید گفت به دلیل تفاوت ماهیت و اهداف جنبش مقاومت مردمی ایران با دیگر جنبشهای مقاومت و همینطور نظر رهبران انقلاب اسلامی با توجه با تهدیدات داخلی و خارجی، این جنبش حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تداوم خود را حفظ کرده است و در این راستا تاکنون اقدامات زیادی را در جهت دفع تهدیدات انجام داده است.
[1] مقام معظم رهبری،"بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای بسیج"، پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)، چهارم آذر 1394:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=31519.
[2] Resistance Movement
[3] Free French Forces
[4] Charles de Gaulle
[5] جبهة_التحرير_الوطني_الجزائرية
[6] Colony
[7] Mandate
[8] فیض اله نوروزی و مهناز بختیاری،"مشارکت اجتماعی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن"، فصلنامه راهبرد، سال هجدهم، شماره 53، زمستان 1388، ص 250.
[9] نادر نوروزى، امير نوذر صارمی و فضل الله صالحی تويسركانی،"موانع و مشكلات جلب مشارکتهای مردمی"، فصلنامه مطالعات مديريت انتظامی، سال سوم، شماره اول، بهار 1387، ص 95.
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین