در این مسیر اما هنرمندان سینما و تلویزیون نیز در خصوص وضعیت آلودگی هوای تهران نظرات خود را مطرح کرده و برخی از آنها نیز از وضعیت فعلی ابراز نارضایتی کرده و عده ای هم دولت را مقصر اصلی این بحران می دانند.
منوچهر والی زاده: دولت و مردم باید دست در دست هم دهند
ما هم مثل همه مردم مشکل داریم به هر حال هنرمندان هم انسان هستند و ریه دارند؛ من فکر می کنم مردم و دولت باید دست به دست هم بدهند؛ مردم هم باید به دولت کمک کنند؛ آقا این همه ماشین در خیابان چه کار می کند؟ این ها همه باعث آلودگی می شود؛ من نمی توانم به عنوان یک هنرمند برنامه و پیشنهاد خاصی برای رفع این بحران داشته باشم و فقط امیدوارم برای رفع این معضل تلاش مقتضی صورت گیرد؛ باید از کارشناسی بپرسید که بتواند به شما راهکار بدهد، ما فقط دوبله را بلدیم.
ساناز سماواتی: نقش کلیدی دولت در رفع آلودگی هوا
به نظر من دولت می تواند نقش عمده تری نسبت به مردم در حل بحران آلودگی هوای تهران داشته باشد. اگر مسئولین به شهرستان ها توجه بیشتری کنند تا مردم آن ها به سبب یافتن کار که بعضا هم واهی است؛ به تهران سرازیر نخواهند شد و جمعیت تهران کاهش پیدا خواهد کرد؛ تازه ازدحام جمعیت بخشی از مواردی است که آلودگی را تشدید می کند؛ من فکر می کنم بنزین هایی که در خودروهای خود استفاده می کنیم کیفیت مناسب و پالایش استانداردی ندارند؛ از طرفی مردم باید تا حد امکان از استفاده های نا به جا از خودرو شخصی پرهیژ کنند که این امر هم به خودی خود اتفاق نخواهد افتاد و باید زمینه های فرهنگ سازی را در این مورد خاص برای مردم داشته باشیم.
رضا ایرانمنش: ریه هایم از آلودگی خون ریزی کرده است
والله الآن آلودگی هوا به شدت مرا اذیت می کند؛ در حال حاضر خون ریزی های من شروع شده است، حدود ده روز است که ریه من خون ریزی می کند؛ جالب است؛ من داشتم رادیو گوش می کردم؛ حالا که چند روز هوا بهتر شده؛ یکی از مسئولین صحبت می کرد و می گفت: ما این قابلیت را داریم که بخواهیم وضعیت آب و هوایی را کنترل کنیم؛ مشکل عمده ما، این است که مسئولین تا هر بحرانی پیش می آید؛ سریع می اندازند گردن مردم؛ چیزی که به وضوح وظیفه خودشان است؛ به جای این موضوع بیایند بگویند چقدر در این زمینه فرهنگ سازی کرده اند؟ تا مردم مثلا تک سرنشین نیایند؛ خود من در این چند روز، با این که مسافت منزل تا دفتر کارم حدود پنج دقیقه است و ترافیک خاصی هم وجود ندارد؛ اما با این حال خودم عذاب وجدان داشتم که با خودرو شخصی به خیابان می آیم؛ بعد فکر کردم که اگر ماشین خود را نیاورم چطور سوار این اتوبوس های پر از آدم شوم و چقدر باید صبر کنم تا به راحتی از آن ها استفاده کنم؟ در ضمن خود این اتوبوس ها هم بعضا آلودگی زیادی را ایجاد می کنند؛ ما در این زمینه هم مشکل داریم؛ قبلا ها می گفتند اتوبوس های جنوب شهر آلودگی دارند اما الآن والله من دیدم که در همه جای شهر این مشکل وجود دارد؛ امروز من چیزی را دیدم که ان عذاب وجدانم از بین رفت؛ دو تا اتوبوس در ترافیک ایستاده بودند و به اندازه صد تا ماشین دود می کردند؛ خب؛ وقتی آدم می بیند این مسئول به جای این که تلاشی کند نوک پیکان را به سمت مردم نشانه می رود؛ دلزده می شود. همین مترو هم تا جایی که من می دانم مشکلات خاص خود را دارد، من که تا به حال به دلیل مشکلات جسمانی سوار نشده ام اما می دانم آن جا هم ازدیام جمعیت بیداد میکند و مردم به سختی تردد می کنند؛ در خیابان ها هم اوضاع اسفناک است و بی شک مقصر دولت است؛ مسئولینی که از وظیفه خود شانه خالی می کنند مقصر اصلی هستند؛ حتی من چند سال پیش پیشنهادی دادم برای فرهنگ سازی؛ این که دولت بیاید باند دوچرخه سواری ایجاد کند؛ و آن هایی که تک سرنشینند بیایند با دوچرخه به صورت رایگان در شهر تردد کنند؛ مطمئن باشید خیلی ها استفاده می کنند؛ خیلی ها الآن دنبال ورزش هستند. چند روز پیش من این بچه مدرسه ای ها را می دیدم که یک سری شان ماسک داشتند و عده ای هم نه؛ دلم به شدت می سوزد که داریم چه بلایی سر آن ها و افراد بیمار سالمند می آوریم؛ خود من هنوز نگذاشته ام خانواده ام متوجه شوند که خون ریزی ریه دارم؛ خدا را شکر زیاد در فضای باز نیستم؛ اما در فضای بسته هم تاثیرات وجود دارد؛ چند روز است خون و دوده از گلوی من بیرون می آید؛ خون را تا به این لحظه عادت داشتم؛ اما دوده هم به آن اضافه شده است؛ به هر حال امیدوارم به جای شعار دادن ها، این دولت تدبیر و امید راهی پیدا کند.
عارف لرستانی: اتوبوس و مترو هم برای رفع آلودگی کارساز نیست
من به شخصه، مستقیما اذیت نشده ام؛ عوارض خاصی که خیلی از همشهریان دارند مثل سوزش چشم یا تنگی نفس نداشته ام ولی این به این معنا نیست که بدن آسیبی نمی بیند؛ این آلودگی هوا مثل سم است؛ که آرام آرام وارد بدن ما می شود؛ ما نیازمند یک دولت با کفایت و مردمی که به دولتشان اعتماد داشته باشند؛ هستیم؛ در این صورت می توانیم شاهد اتفاقات مثبت باشیم؛ در حال حاضر وضعیت حمل و نقل عمومی و بنزین های ما مشکل دارد؛ اتوبوس های دولتی وحشتناک دود زا هستند؛ اگر همه این چیزها درست شود مردم کمتر ماشین شخصی را بیرون می آورند؛ وقتی که من بخواهم با اتوبوس یا مترو مسیر را طی کنم و معلوم نیست اتوبوس کی می آید؟ امروز یک ساعتی می آید و فردا ساعتی دیگر؛ مشخص است که اعتمادی نمی کنم؛ حالا تازه اگر جا باشد که من سوار بشوم؛ این عدم اعتماد باعث می شود مردم هم توجه چندانی نکنند؛ من یک دوستی داشتم که چهار سال در آلمان دانشجو بود؛ می گفت در این چهار سال حتی یک بار هم نشد ورود اتوبوس به ایستگاه نزدیک منزل من از ساعت هفت بشود هفت و یک دقیقه؛ اگر نظم و انظباطی باشد مردم هم گرایش به این سمت خواهند داشت؛ حتی من فکر می کنم بخشی از افراد متول هم وقتی این اتفاق بیفتد؛ از وسایل نقلیه عمومی استفاده خواهند کرد؛ الآن مردم ما به دولت اعتماد ندارند و آن را دوست ندارند؛ امروز اگر دولت بگوید که آب تهران آلوده است؛ مردم سریع ان را سیاسی می کنند و می گویند که احتمالا یکی از آقا زاده ها کارخانه آب معدنی دارد و با این حربه می خواهند آب معدنی خود را به فروش برسانند؛ یعنی به همین راحتی، به خاطر عدم اعتماد مردم؛ اصل قضیه تغییر می کند. ببینید؛ من بحث این دولت را ندارم و حرف های سیاسی هم نمی زنم؛ دولت های قبلی هم کم و بیش به همین شکل بوده اند مردم می گویند مگر دولت چه کرده است که من تک سرنشین بیرون نروم؛ با کدام اتوبوس و مترو می شود به راحتی در شهر تردد کرد؟ خود من بارها از مترو استفاده کرده ام؛ یک کلاه سرم می گذارم و یک عینک دودی و سوار اتوبوس و مترو می شوم؛ اما واقعا در ساعات شلوغی استفاده از مترو داستان های خاص خود را دارد. می بینم که چه صف های طویلی برای اتوبوس و مترو هست؛ در زمستان اتوبوس ها سرد است و در تابستان گرم؛ مردم ما با هوش هستند؛ اگر ببینند که دولت برایشان کار انجام می دهد مراعات خواهند کرد؛ این ها هم حرف امروز و دیروز نیست؛ ما دوره طلایی را در دولت های گذشته هم نداشته ایم.
داریوش اسدزاده: دیگر به این وضعیت عادت کرده ایم
ما بچه های قدیم هستیم؛ خیلی این چیزها رویمان تاثیر نمی گذارد فکر می کنم در این سن و سال کمی دیر فهم شده ام و زیاد متوجه آلودگی هوا نمی شوم.
آرش میر احمدی: آلودگی تهران را فلج کرده است
آلودگی هوا دیگر از اذیت گذشته است و تهران را فلج کرده است؛ کاری هم نمی توانیم بکنیم؛ فقط یک همت همگانی می خواهیم که معضل رفع شود. من یک پیشنهاد کمدی دارم؛ به نظر شما دولت نمی تواند توربین های عظیم الجثه ای را در اطراف شهر تهران احداث کند و تولید باد کند؟ ولی دور از شوخی به نظرم واقعا معضل سخت و سنگینی است؛ یک برنامه و تفکر اساسی برای حل این معضل باید وجود داشته باشد؛ مثل مصرف آب که خودمان می گفتیم: حالا من یکی اگر لیوان آبی را هدر دهم اتفاقی نمی افتد؛ ولی همان دو لیوان، سه لیوان ها در روز حجم زیادی از آب را در تهران هدر می داد؛ آلودگی هوا هم همین طور است؛ این که بگوییم من یکی اگر با ماشینم نروم مگر چه اتفاقی می افتد؟ درست نیست؛ این فرهنگ باید به قدری انسان دوستانه و عاشقانه باشد که دیگر این اتفاق نیفتد؛ در این روزها به طور مستقیم مشکلی برای من درست نشده است اما خب همان طور که خودتان می دانید در دراز مدت این موضوع روی همه ما تاثیر خواهد گذاشت؛ بیشتر این اخبار و تصاویری که می بینم ذهنم را نگران می کند تا این که از نظر تنفسی به شکل مستقیم مشکلی برایم پیش بیاید.