به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ براي وقوع انقلاب ايران عوامل گوناگوني برشمردهاند؛ اقتصادي، سياسي مذهبي و ... شايد يكي از عواملي كه از آن كمتر نام بردهاند و كم به آن پرداختهاند عامل خطاي بشري ميباشد. خطاها و اشتباهاتي كه از انسانها سر ميزند كه گاه تاوان آن سنگين و جبرانناپذير است. اعمالي كه شخص انجام دهنده آن در آن لحظه نميتواند بپذيرد كه برآيند اين عمل چه ميتواند باشد. حال هر چه شخص انجامدهنده عمل مطلقالعنان تر باشد نتيجه آن بزرگتر و مصيب بارتر است.
در سقوط حكومت پهلوي از اين خطاها به سادگي نبايد گذشت. حكومت فردي محمدرضا پهلوي كه اجازه مشورت به ديگران نميداد و يا اگر ميداد جز مشورت بنابه ميل ذات ملوكانه نبود. تكيه بر آدمهاي بوركرات بله قربانگو و فاقد شخصيت ذاتي ثمري جز قدرت يافتن كاذب شاهانه نداشت. حضور افرادي چون هويدا، اردشير زاهدي، شريف امامي، جمشيد آموزگار و... در رأس ارگانهاي سياسي و اقتصادي. نظامياني چون؛ ازهاري، اويسي، نصيري، مقدم و ... در رأس ارگانهاي نظامي و امنيتي و نيز حلقههاي فراوان درون درباري، چون حلقه افراد حاضر به دور فرح مانند ليلي اميرارجمند، ليلي دفتري و خانواده ديبا و ديگر حلقهها همچون اسدالله علم، عبدالكريم ايادي، مجيد اعلم، محمود حاجبي، هوشنگ دولو و صدها نفر ديگر كه نقش مهمي در جهتدهي اوضاع سياسي و اقتصادي داشتند نشانه سقوط قريبالوقوع حكومت پهلوي بود. اينان افرادي بودند كه در اشتباهات حكومتي شاه پس از دهه چهل نقش عمدهاي داشتند اشتباهاتي كه عبارتند از:
اعلام اصلاحات ارضي، خريدهاي غيرلازم نظامي، ورود كالاهاي غيرضروري و تجملي، اعلام حركت به سوي تمدن بدون تشخيص ظرفيتها و پتانسيل نيروي داخلي و تكيه عمده بر متخصصين و دولتهاي خارجي، ولخرجيهاي سفر شاهانه به خارج و برگزاري جشنهاي بي ثمري چون تاجگذاري و جشنهاي فرهنگي همچون جشن هنر شيراز و شايد بسياري مسائل ديگر كه بتوان به اين ليست اضافه كرد.
مشاوريني كه جز خوشايند شاه و منافع خودشان سخني نميگفتند، پشت صحنه اين جريانهاي حكومت به بادده بودند. و گاه خود در جاهايي كه منافعشان اصطكاك پيدا ميكرد آبروي يكديگر را ميريختند. در خاطرات شخصي منتشرشده پس از انقلاب به فراواني از جنگ و جدال اينان سخن به ميان آمده است. در اين شماره تعدادي از اين افراد را گرد هم ميآوريم و به يادگار عكسي از آنان ميگيريم.
در سقوط حكومت پهلوي از اين خطاها به سادگي نبايد گذشت. حكومت فردي محمدرضا پهلوي كه اجازه مشورت به ديگران نميداد و يا اگر ميداد جز مشورت بنابه ميل ذات ملوكانه نبود. تكيه بر آدمهاي بوركرات بله قربانگو و فاقد شخصيت ذاتي ثمري جز قدرت يافتن كاذب شاهانه نداشت. حضور افرادي چون هويدا، اردشير زاهدي، شريف امامي، جمشيد آموزگار و... در رأس ارگانهاي سياسي و اقتصادي. نظامياني چون؛ ازهاري، اويسي، نصيري، مقدم و ... در رأس ارگانهاي نظامي و امنيتي و نيز حلقههاي فراوان درون درباري، چون حلقه افراد حاضر به دور فرح مانند ليلي اميرارجمند، ليلي دفتري و خانواده ديبا و ديگر حلقهها همچون اسدالله علم، عبدالكريم ايادي، مجيد اعلم، محمود حاجبي، هوشنگ دولو و صدها نفر ديگر كه نقش مهمي در جهتدهي اوضاع سياسي و اقتصادي داشتند نشانه سقوط قريبالوقوع حكومت پهلوي بود. اينان افرادي بودند كه در اشتباهات حكومتي شاه پس از دهه چهل نقش عمدهاي داشتند اشتباهاتي كه عبارتند از:
اعلام اصلاحات ارضي، خريدهاي غيرلازم نظامي، ورود كالاهاي غيرضروري و تجملي، اعلام حركت به سوي تمدن بدون تشخيص ظرفيتها و پتانسيل نيروي داخلي و تكيه عمده بر متخصصين و دولتهاي خارجي، ولخرجيهاي سفر شاهانه به خارج و برگزاري جشنهاي بي ثمري چون تاجگذاري و جشنهاي فرهنگي همچون جشن هنر شيراز و شايد بسياري مسائل ديگر كه بتوان به اين ليست اضافه كرد.
مشاوريني كه جز خوشايند شاه و منافع خودشان سخني نميگفتند، پشت صحنه اين جريانهاي حكومت به بادده بودند. و گاه خود در جاهايي كه منافعشان اصطكاك پيدا ميكرد آبروي يكديگر را ميريختند. در خاطرات شخصي منتشرشده پس از انقلاب به فراواني از جنگ و جدال اينان سخن به ميان آمده است. در اين شماره تعدادي از اين افراد را گرد هم ميآوريم و به يادگار عكسي از آنان ميگيريم.
{$sepehr_album_35724}
*موسسه مطالعات تاریخ معاصر