هم اکنون ترکیه و ایران وارد رقابت مسجدسازی شده اند و از ساختمان های جدید که براساس سبک های معماری خودشان است، حمایت می کنند. اما از لحاظ ایدئولوژی و گسترش دیدگاه های مذهبی و سیاسی، آنها دیر وارد این بازی شده اند.
نسل جدید مسلمانان ایدئولوژی شان را نه از امامان مساجد، بلکه به صورت آنلاین کسب می کنند. برای این جوانان، حمایت دولت آن گونه که والدینشان احساس می کنند، نشانه اعتبار و اقتدار نیست. در عوض نشانه ریاکاری است.
در نسل های قبل مساجد مورد حمایت دولت ها، سنت اذعان به اقتدار حاکم از منبر خطبه نماز جمعه را تقویت می کرد. عربستان سعودی در دهه 1970 تا 1990 که ستاره اش در میان مسلمانان می درخشید، از این اقدامات استقبال کرد.
با این حال این مسئله تبعات ناخواسته ای داشت از جمله صدور وهابیت که قرائتی سختگیرانه از اسلام را ارائه می دهد. واعظان وهابی اغلب دستور به جهاد خشونت آمیز نمی دهند مگر این که بر حسب مورد، قدرت سیاسی آن را تحریم کند. حتی در موارد نادری به حاکمی چنین اختیاری می دهند، نه این که اعلامیه ای کلی درباره پادشاهان و روسای جمهور صادر کنند.
براساس نفوذ اصلاح گرایان اسلامی، برخی از مسلمانان در اواخر قرن 20 به این اعتقاد روی آورند که باید خودشان جهاد را انجام دهند. سعودی ها به نوبه خودشان همیشه از این جهادهای فردی که خطرناک و غیرقابل کنترل هستند، می ترسند. اسامه بن لادن، یکی از این جهادی هایی بود که خودش تصمیم می گرفت و قبل از این که به ایالات متحده حمله کند، مقامات مذهبی سعودی را به چالش کشیده بود.
ترکیه و ایران علاقه دارند که بدون تکرار اشتباهات عربستان سعودی نفوذ بین المللی و پرستیژ خودشان را افزایش دهند. برای رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه این ایده خودش را در افتخارات امپراتوی عثمانی، بزرگترین و طولانی ترین امپراتوری سنی در تاریخ، نشان می دهد. این حرکت فراتر از بحث غرور به عنوان جایگزینی برای عربستان سعودی به عنوان کشور سنی، ضروری است. همچنین شامل مسئله آموزش ایده های میانه رو در مقابل وهابی ها می شود.
ایران با هدف به حداقل رساندن درگیری شیعه و سنی که به ضرر منافع منطقه است، می خواهد با نفوذ عربستان مبارزه کند. آنها می خواهند مسلمانان و غیرمسلمانان، به طور یکسان، تشیع را به عنوان یک شاخه معتبر از اسلام و نه به عنوان فرقه مرتد که برخی از سنی های افراطی در بیش از 15 سال اخیر مطرح می کنند، بشناسند.
این اهداف غیرمنطقی نیست، اما تکنیک ساخت مسجد، راهی قدیمی برای رسیدن به این مسئله است. رادیکالیزه شدن و گسترش ایده های مذهبی اسلامی در خارج از مساجد رخ می دهد. تعدادی از حمله کنندگان 11 سپتامبر مانند محمد عطا در آلمان در گروه های کوچک و خصوصی رادیکال شده اند. از دهه 1990 با ظهور اینترنت و رسانه های اجتماعی موجب غیرضروری شدن دیدارهای چهره به چهره شده است.
تلاش زیادی از سوی رسانه ها صورت گرفت تا مشخص شود که تشفین مالک پاکستانی و بزرگ شده در عربستان و سید رضوان فاروق، همسر متولد آمریکایش که عاملین حمله سن برناردینو بودند، در کجا رادیکال شده اند، اما احتمالاً آنها در اینترنت، رادیکال شده اند، جایی که انور العولقی، که توسط هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی کشته شد، سخنرانی می کرد. انریکه مارکوئز، همسایه شان که با آنها همدست بود ارتباطی فردی با این زوج داشت و ربطی به مسجد نداشت.
این تصادفی نیست که مساجد محل های اصلی برای ترویج رادیکالیزه شدن نیستند. یک مسجد تحت حمایت دولتی در داخل و خارج از کشور، مربوط به یک دولت است و تروریسم امروزی توسط بازیگران غیردولتی هدایت می شود. البته داعش دقیقاً یک دولت نیست و نمی توان با استفاده از اهرم های فشاری که به دولت ها برای حمایت از تروریسم وارد می شود با آن برخورد کرد.
ترکیه و ایران ممکن است مساجد زیبایی بسازند، اما اگر می
خواهند بر جریان ایده های اسلامی تاثیرگذار باشند، باید تکنولوژی های
اعتقادی و عقیدتی را تغییر دهند.
منبع: دیپلماسی ایرانی