گروه بینالملل مشرق - در این تردید نیست که حزب الله تغییراتی ساختاری در اصول و مبادی جنگیاش ایجاد کرده و از تاکتیک دفاعی که بر پایه و اساس آن شکل گرفت و با تکیه بر این تاکتیک به مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی طی سال های 1982 تا 2000 و 2006 میلادی پرداخت، به تاکتیک حمله و هجوم روی آورد که هم اکنون به صورتی شفاف و آشکار طی مشارکتش در نبردهای جاری در سوریه قابل ملاحظه است.
نبردهایی که حزب الله در آنها مشارکت داشت و نتایج حاصل از آنها ثابت می کند که این حزب در این تغییر تاکتیک که موازنهها و معادلات میدانی و منطقه ای آن را بر مسئولان حزب تحمیل کرده بود، موفق بوده است، چون در غیر این صورت حزب الله هیچ گاه نمی توانست، پای از لبنان فراتر نهاده و به صورت غیر مستقیم و مستقیم در نبردهای جاری در سوریه در کنار ارتش و نیروهای مسلح این کشور حضور و مشارکت داشته باشد.
در واقع حضور در عرصه میدانی سوریه تاکید می کند که تغییراتی ریشه ای و عمیق در اصول و قواعد نظامی حزب الله درحال رخ دادن است، حزبی که در ابتدا بر اصل و قاعده جنگ های چریکی و پارتیزانی بنا نهاده شد و انقلاب های مردمی در کشورهای آمریکای لاتین از جمله کوبا در آن تبحر و مهارت بسیاری پیدا کرده بودند و در واقع ابداع کننده شکلی جدید در شیوه های مبارزاتی به ویژه در مناطق کوهستانی و صعب العبور بودند و همانگونه که گفته شد، حزب الله با تکیه بر این خط مشی شکل گرفت و اصول و مبادی مبارزاتی خود را بنا نهاد.
ارزیابی عملکرد میدانی حزب الله در جبهه های عملیاتی سوریه تاکید می کند که با وجود گذشت اندک زمان از این تغییر و انتقال تاکتیک، با این حال موفق به کسب موفقیت ها و پیروزی های مهم و خیره کننده ای شده که بر آمادگی این حزب برای حضور در میدان های مختلف نبرد حکایت دارد و اینکه حزب الله نیروهای خود را به درستی آموزش داده و آموزش های خود را تنها به تاکتیک های دفاعی محدود نکرده، بلکه آموزش تاکتیک های هجومی نیز همواره مد نظر فرماندهان میدانی این حزب بوده تا در زمان و مکان مقتضی به اجرا گذاشته شود که جبهه های مختلف عملیاتی سوریه بودند.
در حالی که حزب الله تا پیش از ورود به نبردهای سوریه و در مقابله با دشمن صهیونیستی بر تاکتیک گروه های کوچک نظامی مثلا «سریه» تکیه می کرد که معمولا گروه های نظامی متشکل از حداقل 5 نظامی است، اما در نبرد شهرک «الزبدانی»، در ریف دمشق، مشاهده شد که هریک از سریه های حزب الله دست کم 60 نیروی پیاده نظام را دربر می گرفت و تا تعداد آنها تا 150 نفر نیز افزایش می یافت و هر یک از این سریه ها از یگان های مهندسی و زره پوش جهت پوشش عملیات های سریه و پشتیبانی میدانی از نیروهای حاضر در خط اول بهره می بردند.
اطلاعات موجود نشان می دهد که در جبهه عملیاتی الزبدانی تقریبا 5 تا 6 سریه حزب الله حضور داشتند و با مشارکت در نبردهای آزادسازی این شهرک اوج هنر و تبحر نظامی خود در ادغام تاکتیک جدید و قدیم حزب الله را بر اساس واقعیت ها و حقایقی که میدان نبرد بر آنها تحمیل می کرد، به نمایش گذاشتند.
افزون بر آن نبردهای حزب الله در جبهه الزبدانی نشان داد، تغییرات رخ داده و تقسیمات جدید نظامی که تشکیل یگان ها و گردان ها و کتیبه های مختلفی بر اساس تخصص نیروهای تشکیل دهنده را درپی داشته، نه تنها موجب از بین رفتن انعطاف نظامی نیروهای آن در میدان های نبرد نشده، بلکه شناخت و درک میدانی را برای نیروهای آن آسان تر کرده و افزایش داده است.
لذا به اعتقاد کارشناسان امور نظامی حزب الله با تغییر ساختار و تقسیمات نظامی نیروهایش از یک سو و تاکتیک های نظامی سنتی اش از سوی دیگر، پای در راه تبدیل شدن به نیروی مسلح مدرن و حرفه ای گذاشته است.
نبردهایی که حزب الله در آنها مشارکت داشت و نتایج حاصل از آنها ثابت می کند که این حزب در این تغییر تاکتیک که موازنهها و معادلات میدانی و منطقه ای آن را بر مسئولان حزب تحمیل کرده بود، موفق بوده است، چون در غیر این صورت حزب الله هیچ گاه نمی توانست، پای از لبنان فراتر نهاده و به صورت غیر مستقیم و مستقیم در نبردهای جاری در سوریه در کنار ارتش و نیروهای مسلح این کشور حضور و مشارکت داشته باشد.
در واقع حضور در عرصه میدانی سوریه تاکید می کند که تغییراتی ریشه ای و عمیق در اصول و قواعد نظامی حزب الله درحال رخ دادن است، حزبی که در ابتدا بر اصل و قاعده جنگ های چریکی و پارتیزانی بنا نهاده شد و انقلاب های مردمی در کشورهای آمریکای لاتین از جمله کوبا در آن تبحر و مهارت بسیاری پیدا کرده بودند و در واقع ابداع کننده شکلی جدید در شیوه های مبارزاتی به ویژه در مناطق کوهستانی و صعب العبور بودند و همانگونه که گفته شد، حزب الله با تکیه بر این خط مشی شکل گرفت و اصول و مبادی مبارزاتی خود را بنا نهاد.
ارزیابی عملکرد میدانی حزب الله در جبهه های عملیاتی سوریه تاکید می کند که با وجود گذشت اندک زمان از این تغییر و انتقال تاکتیک، با این حال موفق به کسب موفقیت ها و پیروزی های مهم و خیره کننده ای شده که بر آمادگی این حزب برای حضور در میدان های مختلف نبرد حکایت دارد و اینکه حزب الله نیروهای خود را به درستی آموزش داده و آموزش های خود را تنها به تاکتیک های دفاعی محدود نکرده، بلکه آموزش تاکتیک های هجومی نیز همواره مد نظر فرماندهان میدانی این حزب بوده تا در زمان و مکان مقتضی به اجرا گذاشته شود که جبهه های مختلف عملیاتی سوریه بودند.
در حالی که حزب الله تا پیش از ورود به نبردهای سوریه و در مقابله با دشمن صهیونیستی بر تاکتیک گروه های کوچک نظامی مثلا «سریه» تکیه می کرد که معمولا گروه های نظامی متشکل از حداقل 5 نظامی است، اما در نبرد شهرک «الزبدانی»، در ریف دمشق، مشاهده شد که هریک از سریه های حزب الله دست کم 60 نیروی پیاده نظام را دربر می گرفت و تا تعداد آنها تا 150 نفر نیز افزایش می یافت و هر یک از این سریه ها از یگان های مهندسی و زره پوش جهت پوشش عملیات های سریه و پشتیبانی میدانی از نیروهای حاضر در خط اول بهره می بردند.
اطلاعات موجود نشان می دهد که در جبهه عملیاتی الزبدانی تقریبا 5 تا 6 سریه حزب الله حضور داشتند و با مشارکت در نبردهای آزادسازی این شهرک اوج هنر و تبحر نظامی خود در ادغام تاکتیک جدید و قدیم حزب الله را بر اساس واقعیت ها و حقایقی که میدان نبرد بر آنها تحمیل می کرد، به نمایش گذاشتند.
افزون بر آن نبردهای حزب الله در جبهه الزبدانی نشان داد، تغییرات رخ داده و تقسیمات جدید نظامی که تشکیل یگان ها و گردان ها و کتیبه های مختلفی بر اساس تخصص نیروهای تشکیل دهنده را درپی داشته، نه تنها موجب از بین رفتن انعطاف نظامی نیروهای آن در میدان های نبرد نشده، بلکه شناخت و درک میدانی را برای نیروهای آن آسان تر کرده و افزایش داده است.
لذا به اعتقاد کارشناسان امور نظامی حزب الله با تغییر ساختار و تقسیمات نظامی نیروهایش از یک سو و تاکتیک های نظامی سنتی اش از سوی دیگر، پای در راه تبدیل شدن به نیروی مسلح مدرن و حرفه ای گذاشته است.