به گزارش مشرق، مردم میگویند سالهاست بانکها دیگر میلی به پرداخت تسهیلات خُرد و وامهای کوچک که دوره بازپرداخت آن هم بیش از یکسال است، اقبالی نشان نمی دهند. شبکه بانکی برای سرمایه گذاری در پروژه های کلان و سودآور در حوزه های مختلف مانند نفت و صنایع استراتژیک همیشه حاضر است و تمایل دارد پولی که شاید تمام و یا بخش بزرگی از آن سپرده های خُرد مردم باشد را در کارهایی وارد کند که می داند قطعا سود خوبی نصیبش خواهد شد.
هرچند ممکن است بانکها در پرداخت تسهیلات کوچک نیز سود مناسبی به همان نسبت بگیرند ولی به اصطلاح عامیانه دیگر حوصله تحمل چند سال زمان برای بازگشت اصل و سود وام پرداخت شده را ندارند و می خواهند پول های کلان را به جایی ببرند که زود به سود برسد. همچنین نگاه شبکه بانکی شاید این باشد که پرداخت تسهیلات کلان به چند بنگاه و برخی اشخاص حقیقی و حقوقی شاید بسیار بهتر از پرداخت همان تسهیلات به صورت کوچک به چند هزارنفر باشد.
مشتریان همیشه خوش حساب بانکها
جالب اینکه به گواه خود بانکها و مقامات شبکه بانکی، تنها این مشتریان وامهای کوچک و خُرد هستند که بخش کوچکی از معوقات بانکها را تشکیل داده و اقساط تسهیلات اخذ شده را به موقع می پردازند و بانک ها بیشتر در آن بخشی به مشکل بر می خورند که تصور می کنند سرمایه گذاری خوبی خواهند داشت و وام های کلانی را به برخی اشخاص حقیقی و یا حقوقی پرداخته و حالا نه اصل پول و نه سود آن را می توانند بگیرند.
جوانان می گویند چگونه بانک ها می توانند میلیاردها تومان برای خرید املاک و ساختمان های خود از جیب مردم هزینه کنند، اما توان پرداخت چند میلیون تومان وام ازدواج را ندارند؟ شاید پاسخ مقامات بانکی این باشد که این دو ارتباطی به هم ندارند و اصلا محل تامین اعتبارت نیز متفاوت است، ولی در هر صورت اینگونه رفتارها همواره نوعی دلخوری، ابهام و سوالات بی پاسخ برای جامعه باقی می گذارد. شاید مردم بگویند پس پول هست ولی بانک ها ترجیح می دهند هر جا که خودشان خواستند آن را خرج کنند.
بانک ها آنقدر که برای جذب سپرده و کشاندن پول های مردم به حساب شُعب خود تلاش می کنند و شرایط را آسان سازی کرده اند، در آنسوی کار برعکس عمل کرده و زمانی که بخواهند بخشی از همان منابع جمع آوری شده را به همان مشتریان و یا متقاضیان دیگر وام بدهند، انواع موانع و هفته خوان های مصنوعی ایجاد می کنند.
در اصل بانک ها چند وقتی از ابتدای هر سال و انتهای همان سال را به بهانه اینکه هنوز دستورالعمل پرداخت تسهیلات سال جدید ابلاغ نشده و آخر سال هم به بهانه اینکه دیگر آخر سال است و پرداخت تسهیلات متوقف شده، جلوی تسهیلات کوچک بانکی را می گیرند.
لبخند به سپرده گذار و اَخم به وام گیرنده
پس از آن در میانه سال نیز برای پرداخت برخی از وام ها تضامین بسیار سخت گیرانه و غیرواقعی طلب می شود. بانک ها حتی چند راه برای تامین تضامین لازم را هم پیش پای مشتریان و متقاضیان قرار نمی دهند و تنها به آنچه که خود فکر می کنند، پافشاری می کنند.
معرفی ضامن کارمند دولتی با فیش حقوق فلان میزان و گواهی کسر از حقوق در صورت نپرداختن تسهیلات توسط مشتری، گواهی کسر از حقوق و معرفی نامه خود فرد متقاضی در صورت غیر کارمند بودن و اشتغال در بخش خصوصی، اخذ سفته و یا چک بانکی معتبر احتمالا کارمندی و مسائلی از این دست مواردی است که بانک ها بر دریافت آنها اصرار می ورزند.
شُعب بانک ها در اینباره به مشتریان می گویند دستور بانک مرکزی است و اینگونه خود را از انتقادها و درخواست همکاری مشتریان خلاص می کنند. البته شگرد برخی بانک ها این است که می گویند از شعب دیگر بانک بپرسید شاید آنها شرایط شما را قبول کنند!
برخی شعب بانک های کشور نیز ایده دیگری برای تسهیلات دادن (بخوانید تسهیلات ندادن) دارند و در سخت گیری از بقیه بانک ها سبقت می گیرند به نحوی که به متقاضی دریافت وام کوچک می گویند اگر بتواند ضامنی که کارمند دولت باشد و حقوق وی نیز از طریق همان بانک پرداخت می شود و یا فرد ضامنی را معرفی کند که کارمند رسمی بوده و از آن شعبه که فرد تقاضای وام کرده نیز حقوق می گیرد، می تواند درخواست وام بدهد.
اما در این بین، برخی بانکها نیز به این فکر افتاده اند که حتی برای پرداخت ۳ میلیون تومان وام نیز که چند ماه بعد شاید بتوانند بپردازند، فعلا تا آن زمان ۳ میلیون تومان از مشتری اخذ کرده و در حسابی بدون سود استفاده کنند تا شاید بعدا که اعتبار جدید ابلاغ شد، ۳ میلیون به مشتری وام دادند. اینجاست که مشتری می گوید اگر ۳ میلیون نقدینگی داشت دیگر به سراغ آنها برای وام نمی رفت که در جواب می شنود شرایطش همین است.
خلاقیت بانکها در سختگیری به مشتریان کوچک
اینگونه مانع ایجاد کردن پیش پای مشتریان بانک ها و متقاضیان تسهیلات خُرد باعث شده تا مردم فکر کنند بانک ها آنها را سر کار می گذراند و به اصطلاح باید به دنبال «نخود سایه» بگردند و اگر توانستند از موانع مستحکم بانکی بگذرند، آنگاه شاید بتوانند امیدوار باشند وام کوچکی به آنها تعلق می گیرد.
در عین حال، برخی بانک ها نیز حتی حاضر نمی شوند تمام مبلغ مربوط به وام های کوچک حتی زیر ۵ میلیون تومان و ۳ میلیون تومانی را به متقاضی بپردازند و به بهانه های مختلف از قبیل دریافت چند قسط اول به صورت یکجا و غیره، ۱۰ تا ۲۰ درصد مبالغ وام را نزد خود نگه می دارند و به مشتریان می گویند در پایان اقساط به آنها پرداخت خواهد شد.
متاسفانه بانک ها در عین حالی که با لبخند سپرده های هر چند اندک متقاضیان را با جان و دل می پذیرند و هر چقدر هم بخواهند به آن سود می پردازند و نخواهند هم نمی پردازند اما تمام خلاقیت و ابتکاراتشان در زمان پرداخت وام به یکباره بروز میکند.
بنابراین شاید رشد یکباره موسسات غیرمجاز بانکی در طول چند سال اخیر خیلی هم بی ارتباط با عملکرد بانک ها نباشد به گونه ای که وقتی مشتریان دریافت تسهیلات کوچک از بانک های دولتی و خصوصی برای دریافت تسهیلات ناامید می شوند، ترجیح می دهند منابع خود را به سمت موسسات تازه تاسیس مجاز و غیرمجاز بُرده تا امکان بهتر و آسانتری برای دریافت وام داشته باشند و اتفاقا این روش جواب هم داده است.
هرچند ممکن است بانکها در پرداخت تسهیلات کوچک نیز سود مناسبی به همان نسبت بگیرند ولی به اصطلاح عامیانه دیگر حوصله تحمل چند سال زمان برای بازگشت اصل و سود وام پرداخت شده را ندارند و می خواهند پول های کلان را به جایی ببرند که زود به سود برسد. همچنین نگاه شبکه بانکی شاید این باشد که پرداخت تسهیلات کلان به چند بنگاه و برخی اشخاص حقیقی و حقوقی شاید بسیار بهتر از پرداخت همان تسهیلات به صورت کوچک به چند هزارنفر باشد.
مشتریان همیشه خوش حساب بانکها
جالب اینکه به گواه خود بانکها و مقامات شبکه بانکی، تنها این مشتریان وامهای کوچک و خُرد هستند که بخش کوچکی از معوقات بانکها را تشکیل داده و اقساط تسهیلات اخذ شده را به موقع می پردازند و بانک ها بیشتر در آن بخشی به مشکل بر می خورند که تصور می کنند سرمایه گذاری خوبی خواهند داشت و وام های کلانی را به برخی اشخاص حقیقی و یا حقوقی پرداخته و حالا نه اصل پول و نه سود آن را می توانند بگیرند.
جوانان می گویند چگونه بانک ها می توانند میلیاردها تومان برای خرید املاک و ساختمان های خود از جیب مردم هزینه کنند، اما توان پرداخت چند میلیون تومان وام ازدواج را ندارند؟ شاید پاسخ مقامات بانکی این باشد که این دو ارتباطی به هم ندارند و اصلا محل تامین اعتبارت نیز متفاوت است، ولی در هر صورت اینگونه رفتارها همواره نوعی دلخوری، ابهام و سوالات بی پاسخ برای جامعه باقی می گذارد. شاید مردم بگویند پس پول هست ولی بانک ها ترجیح می دهند هر جا که خودشان خواستند آن را خرج کنند.
بانک ها آنقدر که برای جذب سپرده و کشاندن پول های مردم به حساب شُعب خود تلاش می کنند و شرایط را آسان سازی کرده اند، در آنسوی کار برعکس عمل کرده و زمانی که بخواهند بخشی از همان منابع جمع آوری شده را به همان مشتریان و یا متقاضیان دیگر وام بدهند، انواع موانع و هفته خوان های مصنوعی ایجاد می کنند.
در اصل بانک ها چند وقتی از ابتدای هر سال و انتهای همان سال را به بهانه اینکه هنوز دستورالعمل پرداخت تسهیلات سال جدید ابلاغ نشده و آخر سال هم به بهانه اینکه دیگر آخر سال است و پرداخت تسهیلات متوقف شده، جلوی تسهیلات کوچک بانکی را می گیرند.
لبخند به سپرده گذار و اَخم به وام گیرنده
پس از آن در میانه سال نیز برای پرداخت برخی از وام ها تضامین بسیار سخت گیرانه و غیرواقعی طلب می شود. بانک ها حتی چند راه برای تامین تضامین لازم را هم پیش پای مشتریان و متقاضیان قرار نمی دهند و تنها به آنچه که خود فکر می کنند، پافشاری می کنند.
معرفی ضامن کارمند دولتی با فیش حقوق فلان میزان و گواهی کسر از حقوق در صورت نپرداختن تسهیلات توسط مشتری، گواهی کسر از حقوق و معرفی نامه خود فرد متقاضی در صورت غیر کارمند بودن و اشتغال در بخش خصوصی، اخذ سفته و یا چک بانکی معتبر احتمالا کارمندی و مسائلی از این دست مواردی است که بانک ها بر دریافت آنها اصرار می ورزند.
شُعب بانک ها در اینباره به مشتریان می گویند دستور بانک مرکزی است و اینگونه خود را از انتقادها و درخواست همکاری مشتریان خلاص می کنند. البته شگرد برخی بانک ها این است که می گویند از شعب دیگر بانک بپرسید شاید آنها شرایط شما را قبول کنند!
برخی شعب بانک های کشور نیز ایده دیگری برای تسهیلات دادن (بخوانید تسهیلات ندادن) دارند و در سخت گیری از بقیه بانک ها سبقت می گیرند به نحوی که به متقاضی دریافت وام کوچک می گویند اگر بتواند ضامنی که کارمند دولت باشد و حقوق وی نیز از طریق همان بانک پرداخت می شود و یا فرد ضامنی را معرفی کند که کارمند رسمی بوده و از آن شعبه که فرد تقاضای وام کرده نیز حقوق می گیرد، می تواند درخواست وام بدهد.
اما در این بین، برخی بانکها نیز به این فکر افتاده اند که حتی برای پرداخت ۳ میلیون تومان وام نیز که چند ماه بعد شاید بتوانند بپردازند، فعلا تا آن زمان ۳ میلیون تومان از مشتری اخذ کرده و در حسابی بدون سود استفاده کنند تا شاید بعدا که اعتبار جدید ابلاغ شد، ۳ میلیون به مشتری وام دادند. اینجاست که مشتری می گوید اگر ۳ میلیون نقدینگی داشت دیگر به سراغ آنها برای وام نمی رفت که در جواب می شنود شرایطش همین است.
خلاقیت بانکها در سختگیری به مشتریان کوچک
اینگونه مانع ایجاد کردن پیش پای مشتریان بانک ها و متقاضیان تسهیلات خُرد باعث شده تا مردم فکر کنند بانک ها آنها را سر کار می گذراند و به اصطلاح باید به دنبال «نخود سایه» بگردند و اگر توانستند از موانع مستحکم بانکی بگذرند، آنگاه شاید بتوانند امیدوار باشند وام کوچکی به آنها تعلق می گیرد.
در عین حال، برخی بانک ها نیز حتی حاضر نمی شوند تمام مبلغ مربوط به وام های کوچک حتی زیر ۵ میلیون تومان و ۳ میلیون تومانی را به متقاضی بپردازند و به بهانه های مختلف از قبیل دریافت چند قسط اول به صورت یکجا و غیره، ۱۰ تا ۲۰ درصد مبالغ وام را نزد خود نگه می دارند و به مشتریان می گویند در پایان اقساط به آنها پرداخت خواهد شد.
متاسفانه بانک ها در عین حالی که با لبخند سپرده های هر چند اندک متقاضیان را با جان و دل می پذیرند و هر چقدر هم بخواهند به آن سود می پردازند و نخواهند هم نمی پردازند اما تمام خلاقیت و ابتکاراتشان در زمان پرداخت وام به یکباره بروز میکند.
بنابراین شاید رشد یکباره موسسات غیرمجاز بانکی در طول چند سال اخیر خیلی هم بی ارتباط با عملکرد بانک ها نباشد به گونه ای که وقتی مشتریان دریافت تسهیلات کوچک از بانک های دولتی و خصوصی برای دریافت تسهیلات ناامید می شوند، ترجیح می دهند منابع خود را به سمت موسسات تازه تاسیس مجاز و غیرمجاز بُرده تا امکان بهتر و آسانتری برای دریافت وام داشته باشند و اتفاقا این روش جواب هم داده است.