به گزارش مشرق، خبری که منتظر شد ظاهرا خوشحالکننده اما طبق معمول، آنی و بدون برنامهریزی.
الگوی انگلیسی، مسابقه جهانی
ابداع مسابقات سوپرجام کار انگلیسیها بود. آنها اولین بار در سال ۱۹۲۱ یعنی ۹۵ سال قبل این بازی را برگزار کردند. رقابتی که بعدها به خاطر اهدای عوایدش به امور عامالمنفعه در انگلیس به جام خیریه معروف شد. پس از جنگجهانی دوم و رونق دوباره رقابتهای فوتبال در اروپا، اتحادیه فوتبال اروپا در سال ۱۹۷۲ مسابقهای بین قهرمان جام باشگاههای اروپا و جام یوفا تحت عنوان سوپرجام برگزار کرد و به تبع آن سایر کشورها در سالهای بعد به اشکال مختلف برگزاری چنین مسابقهای را آغاز کردند.
رقابتی که هر سال به شکلی منظم در جای جای دنیا حتی بنگلادش، جزایر فارو، کنیا و سنمارینو برگزار میشود و افتتاحیهای شکیل و جذاب بین قهرمانان سال قبل هر کشور است که با رونمایی از ستارههای جدید در ترکیبشان پیش روی هواداران بیتاب، تنور مسابقات را پس از چند ماه خاموشی روشن و داغ میکنند.
آن تکلِ معروف
اولین بازی سوپرجام در ایران ۶ شهریور۸۴ بین فولاد خوزستان، قهرمان لیگ و صباباطری، قهرمان جام حذفی که آن موقع هنوز به قم منتقل نشده بود در حضور تنها ۲ هزار تماشاگر ورزشگاه دستگردی تهران برگزار شد. یک بازی پربرخورد با ۳ اخراجی و جنجالیترین تکل تاریخ فوتبال ایران. تکل ایمان مبعلی روی پای علی دایی در آخرین سالهای بازیاش. تکلی که بعدها خیلیها آن را باعث دور ماندن مبعلی آماده از تیم ملی تحت هدایت برانکو دانستند. البته آن بازی یک اتفاق جالب دیگر هم داشت. اخراج ابراهیم میرزاپور پس از ۳ تعویض فولاد که آنها را مجبور کرد ۱۰ دقیقه سید محمد علوی را درون دروازه قرار دهند. به هر حال صباییها آن بازی را ۴-۰ بردند و در بینظمی رایج آن روزهای مراسم اختتامیه، جام را هم شکستند!
سوپرجام بعدی قرار بود بین سایپا و سپاهان
برگزار شود اما دو تیم تغییر محل بازی از استادیوم آزادی به ورزشگاه شهید
درخشان رباط کریم را بیاحترامی به خود دانسته و در بازی شرکت نکردند.
وقتی
فدراسیون فوتبال با درخواست پرسپولیس در سال ۸۷ برای عدم رویارویی با
استقلال بخاطر اردوی اسپانیا موافقت کرد، مشخص شد خود فدراسیونیها هم
حوصله دردسرهای برگزاری یک بازی احتمالا جنجالی و پرحاشیه را ندارند.
حالا
چند سالی است که سپاهان درخواست احیای مجدد سوپرجام را به نام مرحوم ناصر
حجازی به فدراسیون ارائه میدهد. حرکتی شبیه به سوپرجام پرتغال که به نام
کاندیدو دیاولیویرا، بازیکن، مربی و ژورنالیست فقیدشان نامگذاری شده یا
مانند هلندیها که منتظر مرگ یوهان کرویف افسانهای نشدهاند و سوپر جامشان
را به نام و افتخار او برگزار میکنند.
چالشهای احتمالی
با این حال آنچه در برنامهریزی فدراسیوننشینها دیده نمیشود، نحوه برگزاری این مسابقه است. اگر بخواهیم از کشورهای صاحب فوتبال الگوبرداری کنیم، بعید است فدراسیونِ ما مثل اسپانیا دو بازی رفت و برگشت که معمولا تبدیل به دو الکلاسیکوی داغ و پرهیجان میشود برگزار کند. فرانسه و ایتالیا هم چند سالی میشود که این مسابقه را در کشورهای دیگر مثل آمریکا، چین و قطر برگزار میکنند که البته ما قطعا امکانش را نداریم. آلمانیها از قبل بین استادیومهایی که اعلام آمادگی میکنند، میزبان را انتخاب میکنند اما به نظر میرسد سیستم انگلیس یعنی برگزاری بازی در یک استادیوم ملی مثل آزادی برای فدراسیون موردپسندتر باشد.
چالش دیگری که فدراسیون به آن فکر نکرده، انتخاب تیم دوم در
سالهایی است که یک تیم، قهرمان هر دو جام لیگ و حذفی میشود. روش حل این
مشکل هم با الگوبرداری قابل کشف است. میتوان مثل ایتالیا و اسپانیا با
دعوت از نایبقهرمان جام حذفی دوباره سوپرجام را به تکرار نه چندان جذاب
فینال جام حذفی تبدیل کرد یا مثل آلمان نایبقهرمان لیگ را به مصاف قهرمان
فرستاد. البته راهکارهای جالبتری هم وجود دارد. مکزیکیها سوپرجام را همان
روزی که دومین قهرمانی یک تیم مسجل میشود، به این تیم اهدا میکنند اما
کرواتها راه دیگری در پیش گرفتهاند که خیلی به روحیات فدراسیون فوتبال ما
نزدیکتر است. آنها سالهاست اصلا سوپرجام برگزار نمیکنند!