به گزارش مشرق، علی پروین بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران پانزده سال قبل تاکید کرد که سرعت حرکت فوتبال شرقیهای آسیا و دیگر کشورهای درحال توسعه مثل حرکت مرسدس بنز است و سرعت حرکت ما مثل موتور گازی! از آن روزها تا امروز میتوانید سرعت حرکت رو به جلوی ژاپن، کره جنوبی، قطری که میزبان جام جهانی است و ... را ببینید و لمس کنید. قطر و ژاپن برای فوتبال ایران زنگ تفریح بودند اما حالا دیوی دو سر شدهاند که ما را میبرند، چه در رده باشگاهی و چه در رده ملی.
تیم امید مقابل ژاپن سه بر صفر بازنده شد تیم نفت هم مقابل الجیش دو بر صفر مثل آب خوردن باخت. مقصر چه کسی است؟ کارخانه سازنده مرسدس بنز که اتومبیلی ساخته که سریع حرکت می کند یا کارخانه سازنده موتور گازی که باید آن را برخی مواقع روی دوش بگیری و حرکتش دهی؟
اشکال از کیست؟ از منصوریان و خاکپور یا محمد مایلی کهن و قنبرزاده؟ اینها بی تقصیر نیستند اما همه تقصیر را هم بر گردن ندارند چرا که از موتورگازی بیش از این توقع نمیرود که نمیرود.
به استادیوم ها نگاه کنید، به زمین های چمن نگاه کنید، به تدریس علم و مربیان حرفه ای که به ایران می آیند نگاه کنید اما صبر کنید چه کسی این اختلافها را رقم زده است؟
منصوریان؟ خاکپور، مایلی یا قنبرزاده؟ پاسخ ها همه منفی است. موضوع این است که برای تبدیل مسابقهای منطقی و برابر به مسابقه خرگوش و لاک پشت کسان دیگری تقصیرات بیشتری دارند، آنها که متوجه نشدند فوتبال یک بازی ساده نیست بلکه یک حرکت مواج اجتماعی و بعضا سیاسی است.
مسئولان غیر ورزشی البته از فوتبال زیاد استفاده میکنند، در موردش حرف میزنند و انتقاد میکنند تا دیده شوند اما آنجا که باید قانون گذاری میکردند هرگز چنین نکردهاند، آنجا که خصوصی سازی باید انجام میشد قوانین را به سود بخش خصوصی تغییر ندادند و به این ترتیب بخش خصوصی هرگز برای مدت زیادی در فوتبال زنده نماند چون درآمدی نداشت.
آنجا که باید استادیومها ساخته میشد آنجا که باید وامهای بلند مدت و کم بازده به بخش خصوصی داده میشد این اتفاق صورت نگرفت و حالا به نظر میرسد کاملا عقب ماندهایم و حتی بقای فوتبال هم با چالش مواجه شده است چه برسد به پیشرفت.
در واقع موتورگازی قصه فوتبال ما هم پنچر شده است چون بخش دولتی هم دیگر توان پرداخت هزینهها را ندارد و نهایتا همه استعدادها یا از بین میروند یا به کشورهای دیگر میروند تا پول درآورند و ما مانده ایم و فوتبال ورشکسته که همچنان مسئولانش قوانینش را تغییر نمیدهند تا بخش خصوصی پا به عرصه بگذارد.
در واقع به نظر میرسد دیگر کسی نمیداند فوتبال برای چه انجام میشود؟ چون نه مثل غرب آسیا پول دولتی به قدر کافی در آن هزینه میشود و نه مثل شرق آسیا بخش خصوصی آن را جلو میبرد. برای اثبات این موضوع کافی است به همین الجیش و بازیکنان گران قیمتش نگاه کنید و البته نفت را هم ببینید که بازیکنان معمولی خودش را هم فروخت.
تیم امید مقابل ژاپن سه بر صفر بازنده شد تیم نفت هم مقابل الجیش دو بر صفر مثل آب خوردن باخت. مقصر چه کسی است؟ کارخانه سازنده مرسدس بنز که اتومبیلی ساخته که سریع حرکت می کند یا کارخانه سازنده موتور گازی که باید آن را برخی مواقع روی دوش بگیری و حرکتش دهی؟
اشکال از کیست؟ از منصوریان و خاکپور یا محمد مایلی کهن و قنبرزاده؟ اینها بی تقصیر نیستند اما همه تقصیر را هم بر گردن ندارند چرا که از موتورگازی بیش از این توقع نمیرود که نمیرود.
به استادیوم ها نگاه کنید، به زمین های چمن نگاه کنید، به تدریس علم و مربیان حرفه ای که به ایران می آیند نگاه کنید اما صبر کنید چه کسی این اختلافها را رقم زده است؟
منصوریان؟ خاکپور، مایلی یا قنبرزاده؟ پاسخ ها همه منفی است. موضوع این است که برای تبدیل مسابقهای منطقی و برابر به مسابقه خرگوش و لاک پشت کسان دیگری تقصیرات بیشتری دارند، آنها که متوجه نشدند فوتبال یک بازی ساده نیست بلکه یک حرکت مواج اجتماعی و بعضا سیاسی است.
مسئولان غیر ورزشی البته از فوتبال زیاد استفاده میکنند، در موردش حرف میزنند و انتقاد میکنند تا دیده شوند اما آنجا که باید قانون گذاری میکردند هرگز چنین نکردهاند، آنجا که خصوصی سازی باید انجام میشد قوانین را به سود بخش خصوصی تغییر ندادند و به این ترتیب بخش خصوصی هرگز برای مدت زیادی در فوتبال زنده نماند چون درآمدی نداشت.
آنجا که باید استادیومها ساخته میشد آنجا که باید وامهای بلند مدت و کم بازده به بخش خصوصی داده میشد این اتفاق صورت نگرفت و حالا به نظر میرسد کاملا عقب ماندهایم و حتی بقای فوتبال هم با چالش مواجه شده است چه برسد به پیشرفت.
در واقع موتورگازی قصه فوتبال ما هم پنچر شده است چون بخش دولتی هم دیگر توان پرداخت هزینهها را ندارد و نهایتا همه استعدادها یا از بین میروند یا به کشورهای دیگر میروند تا پول درآورند و ما مانده ایم و فوتبال ورشکسته که همچنان مسئولانش قوانینش را تغییر نمیدهند تا بخش خصوصی پا به عرصه بگذارد.
در واقع به نظر میرسد دیگر کسی نمیداند فوتبال برای چه انجام میشود؟ چون نه مثل غرب آسیا پول دولتی به قدر کافی در آن هزینه میشود و نه مثل شرق آسیا بخش خصوصی آن را جلو میبرد. برای اثبات این موضوع کافی است به همین الجیش و بازیکنان گران قیمتش نگاه کنید و البته نفت را هم ببینید که بازیکنان معمولی خودش را هم فروخت.