به گزارش مشرق، ثبت نام از نامزدهای ریاست فدراسیون فوتبال از یازدهم اسفندماه آغاز خواهد شد و تا بیست و دوم ادامه خواهد داشت. با مشخص شدن رسمی افرادی که برای ریاست ثبت نام خواهند کرد، بیشتر میتوان انتخابات اردیبهشت ۹۵ فدراسیون فوتبال را از زوایای مختلف بررسی و تحلیل کرد. اما از مدتها قبل جناحبندیها و برنامه ریزیها برای حضور افراد مختلف در عرصه انتخابات آغاز شده است. نتیجه این اتفاقات درست همان چیزی است که سایت فردا در این گزارش به آن خواهد پرداخت.
مردی که می خواهد بماند
کفاشیان میخواهد بماند. به همین علت با هیچ اتفاق و واقعیت دیگری جز این کنار نخواهد آمد. او اولین باربه صورت رسمی اوایل آذرماه بود که اعلام کرد برای انتخابات فدراسیون فوتبال ثبت نام خواهد کرد. البته قبل از آن تلاشهای بسیار زیادی داشت تا بتواند با مقامات عالیرتبه دولت جلساتی را برگزار کند. به هر حال هدف این بود با ارائه برنامهها و وعدههای مختلف حمایت سیاسیون برای ادامه حضور در فوتبال برای چهار سال دیگر جلب شود. هرچند در نهایت تلاش برای ملاقات با حسن روحانی نتیجه دلخواه را به دنبال نداشت و رئیس جمهور کفاشیان را به حضور نپذیرفت؛ اما این اتفاق باعث نشد که نفر اول فوتبال ایران از تلاش برای مذاکره با دولتیها خسته شود.
مدتهاست که در خبرها میخوانیم علی کفاشیان به دلیل بازنشسته بودن برای انتخابات پیش رو فدراسیون فوتبال هیچ شانسی نخواهد داشت. حتی اگر ثبت نام کند. آن هم به یک دلیل ساده؛ دولت و وزارت ورزش و جوانان روی اجرای درست قانون تاکید ویژه دارند. درست است کفاشیان و سایر مدیران فدراسیون بارها و بارها در مصاحبههای مختلف اعلام کردهاند فدراسیون فوتبال اساسنامهای جدا دارد و نهادی غیر دولتی به حساب میآید و به همین دلیل ممانعتی برای حضور فرد بازنشسته در فدراسیون فوتبال وجود ندارد. اما حرف مسئولان و قانون تا به امروز عوض نشده وکفاشیان دو شغله به هیچ عنوان اجازه حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال را نخواهد داشت. رئیس فدراسیون حتی وقتی باز هم در خبرها اعلام شد تنها شانس او برای شرکت در انتخابات اخذ مجوز از هیئت دولت است، این خبر را تکذیب و تاکید کرد و مثل چهار سال پیش برای حضور در انتخابات فدراسیون هیچ نیازی به مجوز هیئت دولت هم ندارد. با این وجود حرف و حدیث درباره این مدیر هنوز زیاد است.
شاید اگر «فراموشکاری» یک فرهنگ غلط جا افتاده در فرهنگ جامعه نبود، امروز مشکلات کفاشیان برای اداره فدراسیون به مراتب بیشتر از بحرانهای شدیدی بود که در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم میکند. شاید یک مثال ساده به راحتی همه چیز را برای مردم و رسانهها و آنهایی که فوتبال ایران را دنبال میکنند روشن کند.
چهار سال پیش وقتی کفاشیان بهروز منتقمی را به عنوان نایب رئیس دوم ورئیس سازمان لیگ معرفی کرد، مجمع به این گزینه رای نداد. به همین ترتیب غلامرضا بهروان با تصمیم کفاشیان به عنوان سرپرست نایب رئیسی دوم فدراسیون شروع به کار کرد. بعدها در اولین جلسه مجمع عمومی فدراسیون اعضا به نایب رئیسی بهروان رای دادند اما بعد از مدتی نامهای از سوی سازمان بازرسی به دفتر کفاشیان در ارتباط با ممنوعیت حضور مدیران دو شغله در فدراسیون فوتبال ارسال شد. فشارهای به روی رئیس به قدری بود که او در نهایت مجبور شد غلامرضا بهروان را از نایب رئیسی دوم فدراسیون وریاست سازمان لیگ بدون هماهنگی با این مدیر با تصمیمی یک طرفه عزل کند و مهدی تاج را جاشین او کند. سوالی که علی کفاشیان هیچ وقت پاسخ قانعکنندهای برای آن ارائه نداد هم این است. «اگر فدراسیون فوتبال اساسنامهاش منطبق با فیفا است و نهادی غیر دولتی به حساب میآید، پس چرا غلامرضا بهروان را به خاطر بازنشسته بودن از ریاست سازمان لیگ و نایب رئیسی دوم عزل کرد؟ ضمن اینکه چرا بهروان شامل قانون بازنشستهها شد اما علی کفاشیان نه؟!».
نکته قابل تامل اما اینجا است که انگار مدیران کنونی فدراسیون قوانین را برای خودشان تفسیر به رای میکنند. علی کفاشیان به خوبی امروز میداند که بازنشستگی اولین مانع بزرگ پیش روی او برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال به حساب میاید.
طبق اساسنامه فدراسیون فوتبال مدت زمان ماموریت رئیس و اعضای هیئت رئیسه چهار سال است. به همین دلیل پانزدهم اسفند ماه طبق قانون، دوران حضور کفاشیان و تمام اعضای هیئت رئیسه در فدراسیون به پایان خود خواهد رسید. این ماجرا در یک ماه گذشته حرف و حدیثهای بسیار زیادی در محافل ورزشی به راه انداخته و علنا مدیران وزارت ورزش و فدراسیون را در مقابل هم قرار داده است. وقتی نصرالله سجادی در مصاحبهای اعلام کرد بعد از تاریخ ۱۵ اسفند باید برای فدراسیون سرپرست انتخاب شود، فدراسیونیها در مصاحبههای مختلف این حرف را نقض کردند. جلسه هیئت رئیسه برگزار شد و تمام اعضایی که از پانزدهم اسفند حضورشان در فدراسیون غیر قانونی خواهد بود، با این تفسیر که در اساسنامه چیزی به اسم سرپرست برای فدراسیون فوتبال وجود ندارد، رای به ادامه حضور خودشان در انتخابات فدراسیون فوتبال دادند. این در حالی است که اساسنامه برای ادامه حضور آنها در فدراسیون هم سکوت اختیار کرده و مدیران فدراسیون برای ادامه فعالیت در فدراسیون مصوبه مجمع را هم در اختیار ندارند. پس اگر اساسنامه برای تعیین سرپرست در فدراسیون هیچ قانونی ندارد برای ادامه حضور کفاشیان و یارانش در این مجموعه هم در شرایط کنونی قانونی تعریف نکرده است. با این حال شنیده میشود که سکوت فعلی مدیران وزارت ورزش و جوانان نقش آتش زیر خاکستر را دارد. شنیدهها حکایت از این مساله دارد که در نیمه اسفندماه اقدامات قانونی برای رسیدگی به وضعیت مدیریتی فدراسیون فوتبال با هماهنگی مراجع ذی صلاح انجام خواهد شد. پس هنوز هم این احتمال وجود دارد که برای مدیریت فدراسیون فوتبال سرپرست تعیین شود. حتی اگر کفاشیان اعلام کند در انتخابات ثبت نام نخواهد کرد. فوتبال ایران به نظر میسرسد که آبستن حوادث عجیبو غریبی باشد.
اگر کفاشیان بتواند با پروژه فیفا هراسی و تعلیق مقدماتی را فراهم کند که خودش و دوستانش در فدراسیون باقی بمانند، باز هم او برای حضور در انتخابات مشکلات دیگری دارد. قرائت پرونده فساد فوتبال در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، بحرانهای مختلف مدیریتی در فدراسیون و تخلفاتی که باعث شد محمد علی پورمختار رئیس کمیسیون اصل نود رسما در مصاحبه با رسانهملی اعلام کند کفاشیان متهم ردیف اول پرونده فساد فوتبال ایران است، اتفاقی نیست که با خنده و شوخی بتوان از کنار آن گذشت. مدیران فدراسیون با زیر سوال بردن گزارش فساد فوتبال در مجلس سعی کردهاند تا خودشان را از هرگونه از اتهام مبرا کنند. البته اگر آنها وجود فساد در مجموعه مدیریتی خودشان را تایید میکردند جای تعجب داشت. با این وجود شرایط در حال حاضر به شکلی است که اگر کفاشان هم برای انتخابات فدراسیون فوتبال ثبت نام هم بکند، هیچ شانسی برای احراز صلاحیت شدن نخواهد شد. این واقعیتی است که هم خود او از آن با خبر است و هم سایر مدیران فدراسیون فوتبال. به همین دلیل است که اخبار غیر رسمی حکایت از این مساله دارد که کفاشیان و مدیران فدراسیون فوتبال مذاکرات مختلفی با مسئولان نهادهای مختلف برای حل این مشکل به صورت محرمانه و با چراغ خاموش داشتهاند. به طور مثال سفر علی کفاشیان به کیش برای ملاقات با مونسان رئیس منطقه آزاد کیش که اتفاقا ارتباط بسیار نزدیکی با مقامات دولت دارد یکی از همین برنامهها بود. امروز کفاشیان تمام تلاش خود را می کند که بماند. اما او از همین حالا میداند که رخ دادن چنین اتفاقی نیاز به یک معجزه دارد. دلیل تعویق انتخابات فدراسیون فوتبال به اردیبهشت ماه هم برای امید به همین معجزه بود. ضمن اینکه هفتم اسفند ماه انتخابات ریاست فیفا برگزار خواهد شد و کفاشیان این زمان را دارد تا زمان برگزاری انتخابات فدراسیون، با رایزنی با مقامات جدید فیفا مقدماتی را فراهم کند تا دوباره بتواند با فشارهای خارجی در انتخابات فدراسیون ثبت نام کند.
با این حال نباید فراموش کنیم کفاشیان در هر شرایطیی نقشی تعیین کننده در انتخابات فدراسیون دارد. او همه کار دارد میکند تا بماند. حالا سه باره به عنوان رئیس و یا این بار در قامت نایب رئیسی یا عضویت هیئت رئیسه و دبیرکلی با حمایت از کاندیدای مورد نظرش. اصرار او برای ماندن و فشار وزارت ورزش برای تعیین سرپرست و ماجرای احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست فدراسیون میتواند حتی مقدمات تعلیق فوتبال ایران را فراهم کند. اما واقعیت اینجا است که شرایط نشان میدهد رئیس به پایان حضور در فوتبال نزدیک شده است.
ائتلاف اسدی با عزیزمحمدی و فتح اللهزاده و وزارت ورزش
از روی که با فشار وزارت ورزش و جوانان به عنوان دبیرکل جانشین مهدی محمدنبی در فدراسیون فوتبال شد، همه او را گزینه اصلی ریاست فدراسیون برای انتخابات معرفی کردند. مهدی محمدنبی یار نزدیک علی کفاشیان بود که با سالها حضور در سمت دبیرکلی فدراسیون فوتبال قدرتی بیبدیل در فوتبال ایران برای خود دست و پا کرده بود. همین نفوذ بیش از حد و برخی ابهامات در فعالیتهای او که جزئیات آن هیچ وقت به صورت رسمی در اختیار رسانهها قرار نگرفت، مقدماتی را فراهم کرد که هیئت رئیسه فدراسیون در نامهای محرمانه به علی کفاشیان خواهان برکناری نبی از دیرکلی و هادی آیتاللهی دیگر یار کفاشیان از سمت نایب رئیسی اول فدراسیون شد. درگیری و اختلافات مدیریتی بعد از چند ماه به اخراج این دو مدیر از فدراسیون منتهی شد. وزارت ورزش اسدی را دبیرکل فدراسیون کرد. اما با کفاشیان برای انتخاب نایب رئیس اول هنوز به تفاهم نرسیده بود که ناگهان رئیس فدراسیون در اقدامی غیر منتظره محمود اسلامیان را برای این سمت انتخاب و معرفی کرد. اسلامیانی که علنا برای مقابله با وزارت ورزش انتخاب شد. نکته حائز اهمیت اما کجای این ماجرا بود؟ علیرضا اسدی دبیرکل طبق اخبار منتشر شده در رسانهها آلترناتیو وزارت برای جانشینی کفاشیان بود. محمود اسلامیان هم که رسانههای نزدیک فدراسیون او را مدیری نزدیک به دولت معرفی کردند گزینه کفاشیان برای نایب رئیسی و مقابله با فشار وزارت ورزش. این بازی قدرت اما تا به امروز ادامه داشته است. منتهی شرایط به گونهای پیش رفت که هر دو گزینه تبدیل به یک مهره سوخته در فوتبال ایران شدند. اما اسدی که تا روز چهارشنبه هیچ برنامهای برای ثبت نام نداشت و قبول کرده بود که به عنوان دبرکل به کار خودش ادامه بدهد، از تصمیم خود منصرف شد. علیرضا اسدی تاهمین دو هفته قبل عزم خود را برای کاندیداتوری جزم کرده بود. اما تعدادی از اعضای مجمع فدراسیون فوتبال رای او را برای انجام این کار زدند و به اسدی فهماندند که ثبت نامش در انتخابات به منزله شکست بزرگ خواهد بود. چرا که مخالفانش از مدتها قبل پروژه تضعیف او را کلید زده بودند. درگیری با کی روش و اختلافات مدیریتی با مهدی تاج به خاطر جلوگیری از حضور تیمهای لیگ برتری بدهکار در لیگ همه و همه بازیهایی بود که علیرضا اسدی را وارد آن کردند تا وجهه مدیریتیاش در بین مردم و اعضای مجمع از بین برود. با این حال علی کفاشیان حتی آماده بود با ثبت نام اسدی امیر عابدینی یا رضا افتخاری را سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال تا زمان انتخابات بکند. اما این پروژه با رایزنی اپوزیسیون مجمع تا روز چهارشنبه با اسدی با شکست همراه شده بود که در روز پنج شنبه اتفاقای رخ داد که اسدی روز جمعه اعلام کند حتما برای ریاست فدراسیون فوتبال ثبت نام خواهد کرد.
داستان شرط عجیب اسلامیان برای ثبت نام
رسانهها تا به امروز مطالب زیادی درباره باند مدیران اصفهانی در فوتبال ایران منتشر کردهاند. امروز رئیس، نایب رئیس اول و دوم فدراسیون فوتبال اصفهانی هستند و اتفاقا برنامهریزی و هدفگذاری و نگاه مدیریتی نزدیکی هم با هم دارند. شنیدهها حکایت از این مساله دارد که مدیران اصفهانی فوتبال ایران به شدت در حال برنامه ریزی هستند تا مقدماتی را فراهم کنند که محمود اسلامیان برای ریاست فدراسیون فوتبال ثبت نام کند. اما مشکل بزرگ این است که نایب رئیس اول کنونی فدراسیون از کفاشیان و تاج و حتی محمدرضا ساکت که نقش مدیر سایه و برنامه ریز را در سازمان لیگ مدتهاست در کنار تاج ایفا میکند، سیاست بیشتری دارد. او از سوی دوستانش در هفتههای گذشته به شدت برای راضی شدن به انجام این کار تحت فشار بوده است. حتی اتاق فکر مدیریت حاکم در فوتبال ایران در جلساتی که در هتل المپیک برگزار شده بود، به این نتیجه رسیده بودند که کفاشیان و اسلامیان هر دو نفر برای ریاست فدراسیون فوتبال ثبت نام کنند. تا حداقل یکی از آنها حرف اول را در انتخابات فدراسیون بزند. اما هنوز به نتیجه قطعی پیرامون این طرح نرسیدهاند. چرا که اسلامیان مدیری ریسک پذیر نیست. او باید برای شرکت در انتخابات فدراسیون فوتبال از ریاست صندوق بازنشستگی کل کشور استعفا بدهد. اسلامیان به واسطه هوش ذاتی بالای مدیریتیاش به خوبی میداند که نمیتواند روی سازمان رای مجمع حسب باز کند. چرا که اعضای مجمع ارتباط نزدیکی با او ندارند. ضمن اینکه به خاطر فشارهایی که روی کفاشیان وجود دارد و از آن طرف پروژه فساد فوتبال در مجلس، همین الان هم نظر بسیاری از اعضای مجمع نسبت به مدیریت کنونی فدراسیون بازگشته و علی کفاشیان هم دیگر قدرت و تاثیرگذاری گذشتهاش را در مجمع ندارد. به همین دلیل اسلامیان حاضر نیست چنین ریسک پرخطری را بپذیرد وارد رقابتی شود که شانس برای پیروز شدنش خیلی کم است و برای این ریسک کار و ۱ست اصلی خود در صندوق بازنشستگی کل کشور را از دست دهد. شاید به همین دلیل است که امروز شایعه شده نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال شرط گذاشته تنها در شرایطی که پنجاه نفر از اعضای مجمع فدراسیون فوتبال برای او فرم حضور در انتخابات را امضا کنند و به صورت رسمی حمایتش کنند در انتخابات ثبت نام خواهد کرد. شرطی که اصلا با شرایط فعلی اجرایی نخواهد شد. این شرط اسلامیان به خوبی نشان میدهد که او ریسک حضور در یک انتخابات رقابتی را نمیپذیرد! ضمن اینکه خود او بارها و بارها در مصاحبههای مختلف اعلام کرده که به هیچ عنوان قصد حضور در انتخابات ریاست فدراسیون را ندارد.
ائتلاف مدیران سنتی برای سهمخواهی
در پشت پرده امروز اتفاقات فوتبال ایران ائتلافهایی در راستای تاثیرگذاری در انتخابات فدراسیون فوتبال شکل گرفته است. مدیران مختلفی که به عبارتی ساده از مدیریت فوتبال ایران «سهمخواهی» دارند هر کدام به یک شکل برای انتخابات برنامه ریزی کردهاند. از دل این ائتلافها شایعه ثبت نام مدیرانی چون مصطفی آجورلو، علی فتحاللهزاده، افشین پیروانی، امیررضا واعظ آشتیانی، حمید سجادی، عبدالحمید احمدی و چند نام دیگر شنیده میشود که به جرات میتوان نوشت هیچ کدام از این مدیران برگ برنده اصلی یعنی رای و اقبال مجمع عمومی برای خود را در دست ندارند. اما هر کدام از آنها ممکن است که برای این انتخابات ثبت نام کنند. در پشت پرده ائتلافهای شکل گرفته هم نامهایی چون عزیزالله محمدی، کاظم اولیایی، علی محمد مرتضوی، مهدی محمدنبی، کریم ملاحی، هادی آیتاللهی و.. هر کدام با سیاستها و برنامههای جداگانه به نوعی نقش سیاستگذار گروههای مختلف را ایفا میکنند تا بتوانند با ائتلاف به نفع یک کاندیدای خاص مقدماتی را فراهم کنند که بتوانند دوباره در راس فوتبال ایران پست مدیریت اجرایی به دست بیاورند. به این ترتیب اگر در انتخابات فدراسیون فوتبال شاهد ثبت نام چند نام آشنا و سپس کنارهگیری آنها به نفع یک کاندیدای خاص بودید به هیچ عنوان تعجب نکنید. چرا که این اتفاق ماحصل برنامهریزیهای مدیریتی برای تاثیرگذاری در انتخابات فدراسیون فوتبال خواهد بود. مدیران سنتی فوتبال که سالها نقشی تعیین کننده در ارکان مدیریتی فوتبال کشور داشتند، این بار هر کدام در یک گروه به دنبال حمایت از گزینهای خاص هستند. طبق شنیدهها علیرضا اسدی تحت تاثیر مذاکره با عزیزمحمدی و دوستانش از تصمیم خود برای عقب نشینی در انتخابات صرف نظر کرده و حالا قصد کاندیداتوری را دارد. گزینههای نایب رئیسی اول و دوم فدراسیون برای علیرضا اسدی هم علی فتحاللهزاده و سردار عزیز محمدی هستند. دبیرکل کنونی فدراسیون فوتبال روی حمایت وزارت ورزش در انتخابات فدراسیون هم حساب ویژهای باز کرده است. اما نکته قابل تامل این است که عزیزمحمدی خودش چهار سال قبل کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال شد و با اینکه در آن مقطع رئیس سازمان لیگ برتر بود و با تمام باشگاهها و هیئت های فوتبال استانها ارتباط بسیار نزدیک داشت، با ۱۱ رای همان دور اول از گردونه رقابت حذف شد و چهار سال بیرون ماند. حالا معلوم نیست اسدی با چه تفکری به ائتلاف عزیزمحمدی و همکارانش دل بسته است. ضمن اینکه حمایت وزارت ورزش از او هم میتواند بزرگترین پاشنه آشیل او برای انتخابات فدراسیون باشد. چرا که وزارت ورزش بین اعضای مجمع فدراسیون طرفدار زیادی ندارد!
کفاشیان و کاندیداها روی کدام گزینه ترس دارند؟
محمدرضا ساکت، احمدرضا نیککار اصفهانی دو مدیری هستند که در گوشه و کناراخباری درباره احتمال ثبت نام آنها برای انتخابات فدراسیون فوتبال شنیده شده است. اما با توجه به فضای داخل مجمع و جناح بندیهای شکل گرفته این دو نفر شانس زیادی برای پیروزی در انتخابات ندارند. رسانهها حتی نام نصرالله سجادی را به عنوان گزینه جدی ریاست فدراسیون فوتبال اعلام کردهاند. اما او که خودش ارتباط نزدیکی با دولت دارد و قبل از گودرزی به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان انتخاب شد، همان طور که بارها در مصاحبههایش اعلام کرده هیچ برنامهای برای ریاست فدراسیون فوتبال ندارد و در اصل صندلی ریاست فدراسیون را در قواره مدیریتی خودش نمیبیند. ضمن اینکه علیرضا اسدی که از تصمیم قطعی خود برای کاندیداتوری پرده برداشته است حالا گزینه مورد حمایت وزارت ورزش برای فدراسیون فوتبال است. در این میان اما شهاب الدین عزیزی خادم عضو اقتصادی و تحصیلکرده هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال ه اتفاقات ارتباط بسیار خوبی با اعضای مجمع دارد هم یکی دیگر از گزینههایی است که نامش برای انتخابات فدراسیون فوتبال این روزها زیاد شنیده میشود و رقبا هم تلاشهای بسیار زیادی برای مقابله با او از همین حالا شروع کردهاند. عزیزی خادم به واسطه تفکر اقتصادی و ارتباطات خوب سیاسیاش بر خلاف تمام گزینههای دیگر اتفاقا به نظر میرسد که یک نام تاثیر گذار در انتخابات فدراسیون فوتبال باشد. نکتهای که شنیدهها حکایت از این مساله دارد که کفاشیان هم این موضوع را به بعضی از مدیرانی که برای انتخابات فدراسیون برنامه دارند گوشزد کرده و تاکید داشته که این مدیر جوان اگر تصمیم به حضور در انتخابات بگیرد، با قدرت بسیار زیادی اوارد صحنه خواهد شد. مدیری که کفاشیان را مجبور کرد طبق اخبار منتشر شده در رسانهها مهدی محمدنبی و هادی آیتالهی را به خاطر ابهامات مدیریتی که داشتند از فدراسیون اخراج کند و در تمام این سالها هم مخالف این شیوه مدیریتی فدراسیون فوتبال بوده است.
دادکان منتظر حمایت رئیس جمهور
فوتبال ایران روزهای سخت، حساس و پیچیدهای را پشت سر میگذارد. دخالت احتمالی وزارت ورزش و جوانان در امور فدراسیون در نیمه اسفندماه برای تعیین سرپرست میتواند باز هم تمام معادلات امروز را بر هم بزند و زمینه ساز جنجالهای جدید در فوتبال ایران شود. اتفاقی که مقدمات را برای بازی جدید کفاشیان فراهم میکند تا برای مادن فکری تازه داشته باشد. با این وجود الان نباید این نکته را فراموش کرد محمد دادکان هم مدیری است که امکان دارد در لحظات آخر وارد صحنه انتخابات فدراسیون فوتبال شود. او که نزد اهالی فوتبال مقبولیت زیادی دارد البته ارتباطش با وزارت ورزش اصلا خوب نیست و به همین دلیل منتظر نظر مسوولان دولت است. او آماده حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال است. اما به شرطی که مقامات دولت و در راس آنها رئیس جمهور از او حمایت کنند. دادکان در شرایط کنونی سکوت مطلق اختیار کرده و درحال بررسی اتفاقات مختلف مربوط به فدراسیون است. تا به امروز که مقامات ارشد دولت هیچ پالس مثبتی به او نشان ندادهاند. برنامه او «نیامدن» است. اما دادکان فوتبال را دوست دارد و این امکان وجود دارد با برخی جلسات و تماسها شرایط برایش تغییر کند.
مجمع فدراسیون از کدام گزینه حمایت میکند؟
آرایش کنونی مدیریت انتخابات فدراسیون فوتبال در شرایط کنونی همان چیزی است که در این گزارش به آن اشاره شده است. اما پیشبینیها حکایت از این نکته دارد که باید در انتخابات فدراسیون فوتبال، منتظر اتفاقات غیر منتظره و روی کار آمدن مدیری باشیم که مجمع روی او نظر مثبت دارد. داستان این مجمع با تمام مجامع فدراسیونهای فوتبال در سالهای گذشته متفاوت است و مجمع کنونی خودش هم به فکر تغییر در فوتبال و روی کار آمدن یک مدیر اقتصادی نزدیک به دولت و از هم مهمتر با برنامه است. گزارش پرونده فساد فوتبال در مجلس هم روی انتخابات فدراسیون برون شک تاثیر خواهد گذاشت. چرا که با ارجاع پرونده به قوه قضائیه ممکن است پای بعضی از مدیران کنونی فدراسیون را به دادگاه باز کند. تا جایی که دیگر وقت مهندسی و برنامه ریزی برای انتخابات فدراسیون را نداشته باشند. به ویژه اینکه خبر میرسد گزارش دوم پرونده فساد فوتبال درباره ابهامات قراردادهای تجاری سازمان لیگ هم در مجلس در دست بررسی است و اعلام رسمی این خبر هم میتواند انتخابات و ائتلافهای مختلف مدیریتی را تت تاثیر خود قرار دهد.
مردی که می خواهد بماند
کفاشیان میخواهد بماند. به همین علت با هیچ اتفاق و واقعیت دیگری جز این کنار نخواهد آمد. او اولین باربه صورت رسمی اوایل آذرماه بود که اعلام کرد برای انتخابات فدراسیون فوتبال ثبت نام خواهد کرد. البته قبل از آن تلاشهای بسیار زیادی داشت تا بتواند با مقامات عالیرتبه دولت جلساتی را برگزار کند. به هر حال هدف این بود با ارائه برنامهها و وعدههای مختلف حمایت سیاسیون برای ادامه حضور در فوتبال برای چهار سال دیگر جلب شود. هرچند در نهایت تلاش برای ملاقات با حسن روحانی نتیجه دلخواه را به دنبال نداشت و رئیس جمهور کفاشیان را به حضور نپذیرفت؛ اما این اتفاق باعث نشد که نفر اول فوتبال ایران از تلاش برای مذاکره با دولتیها خسته شود.
مدتهاست که در خبرها میخوانیم علی کفاشیان به دلیل بازنشسته بودن برای انتخابات پیش رو فدراسیون فوتبال هیچ شانسی نخواهد داشت. حتی اگر ثبت نام کند. آن هم به یک دلیل ساده؛ دولت و وزارت ورزش و جوانان روی اجرای درست قانون تاکید ویژه دارند. درست است کفاشیان و سایر مدیران فدراسیون بارها و بارها در مصاحبههای مختلف اعلام کردهاند فدراسیون فوتبال اساسنامهای جدا دارد و نهادی غیر دولتی به حساب میآید و به همین دلیل ممانعتی برای حضور فرد بازنشسته در فدراسیون فوتبال وجود ندارد. اما حرف مسئولان و قانون تا به امروز عوض نشده وکفاشیان دو شغله به هیچ عنوان اجازه حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال را نخواهد داشت. رئیس فدراسیون حتی وقتی باز هم در خبرها اعلام شد تنها شانس او برای شرکت در انتخابات اخذ مجوز از هیئت دولت است، این خبر را تکذیب و تاکید کرد و مثل چهار سال پیش برای حضور در انتخابات فدراسیون هیچ نیازی به مجوز هیئت دولت هم ندارد. با این وجود حرف و حدیث درباره این مدیر هنوز زیاد است.
شاید اگر «فراموشکاری» یک فرهنگ غلط جا افتاده در فرهنگ جامعه نبود، امروز مشکلات کفاشیان برای اداره فدراسیون به مراتب بیشتر از بحرانهای شدیدی بود که در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم میکند. شاید یک مثال ساده به راحتی همه چیز را برای مردم و رسانهها و آنهایی که فوتبال ایران را دنبال میکنند روشن کند.
چهار سال پیش وقتی کفاشیان بهروز منتقمی را به عنوان نایب رئیس دوم ورئیس سازمان لیگ معرفی کرد، مجمع به این گزینه رای نداد. به همین ترتیب غلامرضا بهروان با تصمیم کفاشیان به عنوان سرپرست نایب رئیسی دوم فدراسیون شروع به کار کرد. بعدها در اولین جلسه مجمع عمومی فدراسیون اعضا به نایب رئیسی بهروان رای دادند اما بعد از مدتی نامهای از سوی سازمان بازرسی به دفتر کفاشیان در ارتباط با ممنوعیت حضور مدیران دو شغله در فدراسیون فوتبال ارسال شد. فشارهای به روی رئیس به قدری بود که او در نهایت مجبور شد غلامرضا بهروان را از نایب رئیسی دوم فدراسیون وریاست سازمان لیگ بدون هماهنگی با این مدیر با تصمیمی یک طرفه عزل کند و مهدی تاج را جاشین او کند. سوالی که علی کفاشیان هیچ وقت پاسخ قانعکنندهای برای آن ارائه نداد هم این است. «اگر فدراسیون فوتبال اساسنامهاش منطبق با فیفا است و نهادی غیر دولتی به حساب میآید، پس چرا غلامرضا بهروان را به خاطر بازنشسته بودن از ریاست سازمان لیگ و نایب رئیسی دوم عزل کرد؟ ضمن اینکه چرا بهروان شامل قانون بازنشستهها شد اما علی کفاشیان نه؟!».
نکته قابل تامل اما اینجا است که انگار مدیران کنونی فدراسیون قوانین را برای خودشان تفسیر به رای میکنند. علی کفاشیان به خوبی امروز میداند که بازنشستگی اولین مانع بزرگ پیش روی او برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال به حساب میاید.
طبق اساسنامه فدراسیون فوتبال مدت زمان ماموریت رئیس و اعضای هیئت رئیسه چهار سال است. به همین دلیل پانزدهم اسفند ماه طبق قانون، دوران حضور کفاشیان و تمام اعضای هیئت رئیسه در فدراسیون به پایان خود خواهد رسید. این ماجرا در یک ماه گذشته حرف و حدیثهای بسیار زیادی در محافل ورزشی به راه انداخته و علنا مدیران وزارت ورزش و فدراسیون را در مقابل هم قرار داده است. وقتی نصرالله سجادی در مصاحبهای اعلام کرد بعد از تاریخ ۱۵ اسفند باید برای فدراسیون سرپرست انتخاب شود، فدراسیونیها در مصاحبههای مختلف این حرف را نقض کردند. جلسه هیئت رئیسه برگزار شد و تمام اعضایی که از پانزدهم اسفند حضورشان در فدراسیون غیر قانونی خواهد بود، با این تفسیر که در اساسنامه چیزی به اسم سرپرست برای فدراسیون فوتبال وجود ندارد، رای به ادامه حضور خودشان در انتخابات فدراسیون فوتبال دادند. این در حالی است که اساسنامه برای ادامه حضور آنها در فدراسیون هم سکوت اختیار کرده و مدیران فدراسیون برای ادامه فعالیت در فدراسیون مصوبه مجمع را هم در اختیار ندارند. پس اگر اساسنامه برای تعیین سرپرست در فدراسیون هیچ قانونی ندارد برای ادامه حضور کفاشیان و یارانش در این مجموعه هم در شرایط کنونی قانونی تعریف نکرده است. با این حال شنیده میشود که سکوت فعلی مدیران وزارت ورزش و جوانان نقش آتش زیر خاکستر را دارد. شنیدهها حکایت از این مساله دارد که در نیمه اسفندماه اقدامات قانونی برای رسیدگی به وضعیت مدیریتی فدراسیون فوتبال با هماهنگی مراجع ذی صلاح انجام خواهد شد. پس هنوز هم این احتمال وجود دارد که برای مدیریت فدراسیون فوتبال سرپرست تعیین شود. حتی اگر کفاشیان اعلام کند در انتخابات ثبت نام نخواهد کرد. فوتبال ایران به نظر میسرسد که آبستن حوادث عجیبو غریبی باشد.
اگر کفاشیان بتواند با پروژه فیفا هراسی و تعلیق مقدماتی را فراهم کند که خودش و دوستانش در فدراسیون باقی بمانند، باز هم او برای حضور در انتخابات مشکلات دیگری دارد. قرائت پرونده فساد فوتبال در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، بحرانهای مختلف مدیریتی در فدراسیون و تخلفاتی که باعث شد محمد علی پورمختار رئیس کمیسیون اصل نود رسما در مصاحبه با رسانهملی اعلام کند کفاشیان متهم ردیف اول پرونده فساد فوتبال ایران است، اتفاقی نیست که با خنده و شوخی بتوان از کنار آن گذشت. مدیران فدراسیون با زیر سوال بردن گزارش فساد فوتبال در مجلس سعی کردهاند تا خودشان را از هرگونه از اتهام مبرا کنند. البته اگر آنها وجود فساد در مجموعه مدیریتی خودشان را تایید میکردند جای تعجب داشت. با این وجود شرایط در حال حاضر به شکلی است که اگر کفاشان هم برای انتخابات فدراسیون فوتبال ثبت نام هم بکند، هیچ شانسی برای احراز صلاحیت شدن نخواهد شد. این واقعیتی است که هم خود او از آن با خبر است و هم سایر مدیران فدراسیون فوتبال. به همین دلیل است که اخبار غیر رسمی حکایت از این مساله دارد که کفاشیان و مدیران فدراسیون فوتبال مذاکرات مختلفی با مسئولان نهادهای مختلف برای حل این مشکل به صورت محرمانه و با چراغ خاموش داشتهاند. به طور مثال سفر علی کفاشیان به کیش برای ملاقات با مونسان رئیس منطقه آزاد کیش که اتفاقا ارتباط بسیار نزدیکی با مقامات دولت دارد یکی از همین برنامهها بود. امروز کفاشیان تمام تلاش خود را می کند که بماند. اما او از همین حالا میداند که رخ دادن چنین اتفاقی نیاز به یک معجزه دارد. دلیل تعویق انتخابات فدراسیون فوتبال به اردیبهشت ماه هم برای امید به همین معجزه بود. ضمن اینکه هفتم اسفند ماه انتخابات ریاست فیفا برگزار خواهد شد و کفاشیان این زمان را دارد تا زمان برگزاری انتخابات فدراسیون، با رایزنی با مقامات جدید فیفا مقدماتی را فراهم کند تا دوباره بتواند با فشارهای خارجی در انتخابات فدراسیون ثبت نام کند.
با این حال نباید فراموش کنیم کفاشیان در هر شرایطیی نقشی تعیین کننده در انتخابات فدراسیون دارد. او همه کار دارد میکند تا بماند. حالا سه باره به عنوان رئیس و یا این بار در قامت نایب رئیسی یا عضویت هیئت رئیسه و دبیرکلی با حمایت از کاندیدای مورد نظرش. اصرار او برای ماندن و فشار وزارت ورزش برای تعیین سرپرست و ماجرای احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست فدراسیون میتواند حتی مقدمات تعلیق فوتبال ایران را فراهم کند. اما واقعیت اینجا است که شرایط نشان میدهد رئیس به پایان حضور در فوتبال نزدیک شده است.
ائتلاف اسدی با عزیزمحمدی و فتح اللهزاده و وزارت ورزش
از روی که با فشار وزارت ورزش و جوانان به عنوان دبیرکل جانشین مهدی محمدنبی در فدراسیون فوتبال شد، همه او را گزینه اصلی ریاست فدراسیون برای انتخابات معرفی کردند. مهدی محمدنبی یار نزدیک علی کفاشیان بود که با سالها حضور در سمت دبیرکلی فدراسیون فوتبال قدرتی بیبدیل در فوتبال ایران برای خود دست و پا کرده بود. همین نفوذ بیش از حد و برخی ابهامات در فعالیتهای او که جزئیات آن هیچ وقت به صورت رسمی در اختیار رسانهها قرار نگرفت، مقدماتی را فراهم کرد که هیئت رئیسه فدراسیون در نامهای محرمانه به علی کفاشیان خواهان برکناری نبی از دیرکلی و هادی آیتاللهی دیگر یار کفاشیان از سمت نایب رئیسی اول فدراسیون شد. درگیری و اختلافات مدیریتی بعد از چند ماه به اخراج این دو مدیر از فدراسیون منتهی شد. وزارت ورزش اسدی را دبیرکل فدراسیون کرد. اما با کفاشیان برای انتخاب نایب رئیس اول هنوز به تفاهم نرسیده بود که ناگهان رئیس فدراسیون در اقدامی غیر منتظره محمود اسلامیان را برای این سمت انتخاب و معرفی کرد. اسلامیانی که علنا برای مقابله با وزارت ورزش انتخاب شد. نکته حائز اهمیت اما کجای این ماجرا بود؟ علیرضا اسدی دبیرکل طبق اخبار منتشر شده در رسانهها آلترناتیو وزارت برای جانشینی کفاشیان بود. محمود اسلامیان هم که رسانههای نزدیک فدراسیون او را مدیری نزدیک به دولت معرفی کردند گزینه کفاشیان برای نایب رئیسی و مقابله با فشار وزارت ورزش. این بازی قدرت اما تا به امروز ادامه داشته است. منتهی شرایط به گونهای پیش رفت که هر دو گزینه تبدیل به یک مهره سوخته در فوتبال ایران شدند. اما اسدی که تا روز چهارشنبه هیچ برنامهای برای ثبت نام نداشت و قبول کرده بود که به عنوان دبرکل به کار خودش ادامه بدهد، از تصمیم خود منصرف شد. علیرضا اسدی تاهمین دو هفته قبل عزم خود را برای کاندیداتوری جزم کرده بود. اما تعدادی از اعضای مجمع فدراسیون فوتبال رای او را برای انجام این کار زدند و به اسدی فهماندند که ثبت نامش در انتخابات به منزله شکست بزرگ خواهد بود. چرا که مخالفانش از مدتها قبل پروژه تضعیف او را کلید زده بودند. درگیری با کی روش و اختلافات مدیریتی با مهدی تاج به خاطر جلوگیری از حضور تیمهای لیگ برتری بدهکار در لیگ همه و همه بازیهایی بود که علیرضا اسدی را وارد آن کردند تا وجهه مدیریتیاش در بین مردم و اعضای مجمع از بین برود. با این حال علی کفاشیان حتی آماده بود با ثبت نام اسدی امیر عابدینی یا رضا افتخاری را سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال تا زمان انتخابات بکند. اما این پروژه با رایزنی اپوزیسیون مجمع تا روز چهارشنبه با اسدی با شکست همراه شده بود که در روز پنج شنبه اتفاقای رخ داد که اسدی روز جمعه اعلام کند حتما برای ریاست فدراسیون فوتبال ثبت نام خواهد کرد.
داستان شرط عجیب اسلامیان برای ثبت نام
رسانهها تا به امروز مطالب زیادی درباره باند مدیران اصفهانی در فوتبال ایران منتشر کردهاند. امروز رئیس، نایب رئیس اول و دوم فدراسیون فوتبال اصفهانی هستند و اتفاقا برنامهریزی و هدفگذاری و نگاه مدیریتی نزدیکی هم با هم دارند. شنیدهها حکایت از این مساله دارد که مدیران اصفهانی فوتبال ایران به شدت در حال برنامه ریزی هستند تا مقدماتی را فراهم کنند که محمود اسلامیان برای ریاست فدراسیون فوتبال ثبت نام کند. اما مشکل بزرگ این است که نایب رئیس اول کنونی فدراسیون از کفاشیان و تاج و حتی محمدرضا ساکت که نقش مدیر سایه و برنامه ریز را در سازمان لیگ مدتهاست در کنار تاج ایفا میکند، سیاست بیشتری دارد. او از سوی دوستانش در هفتههای گذشته به شدت برای راضی شدن به انجام این کار تحت فشار بوده است. حتی اتاق فکر مدیریت حاکم در فوتبال ایران در جلساتی که در هتل المپیک برگزار شده بود، به این نتیجه رسیده بودند که کفاشیان و اسلامیان هر دو نفر برای ریاست فدراسیون فوتبال ثبت نام کنند. تا حداقل یکی از آنها حرف اول را در انتخابات فدراسیون بزند. اما هنوز به نتیجه قطعی پیرامون این طرح نرسیدهاند. چرا که اسلامیان مدیری ریسک پذیر نیست. او باید برای شرکت در انتخابات فدراسیون فوتبال از ریاست صندوق بازنشستگی کل کشور استعفا بدهد. اسلامیان به واسطه هوش ذاتی بالای مدیریتیاش به خوبی میداند که نمیتواند روی سازمان رای مجمع حسب باز کند. چرا که اعضای مجمع ارتباط نزدیکی با او ندارند. ضمن اینکه به خاطر فشارهایی که روی کفاشیان وجود دارد و از آن طرف پروژه فساد فوتبال در مجلس، همین الان هم نظر بسیاری از اعضای مجمع نسبت به مدیریت کنونی فدراسیون بازگشته و علی کفاشیان هم دیگر قدرت و تاثیرگذاری گذشتهاش را در مجمع ندارد. به همین دلیل اسلامیان حاضر نیست چنین ریسک پرخطری را بپذیرد وارد رقابتی شود که شانس برای پیروز شدنش خیلی کم است و برای این ریسک کار و ۱ست اصلی خود در صندوق بازنشستگی کل کشور را از دست دهد. شاید به همین دلیل است که امروز شایعه شده نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال شرط گذاشته تنها در شرایطی که پنجاه نفر از اعضای مجمع فدراسیون فوتبال برای او فرم حضور در انتخابات را امضا کنند و به صورت رسمی حمایتش کنند در انتخابات ثبت نام خواهد کرد. شرطی که اصلا با شرایط فعلی اجرایی نخواهد شد. این شرط اسلامیان به خوبی نشان میدهد که او ریسک حضور در یک انتخابات رقابتی را نمیپذیرد! ضمن اینکه خود او بارها و بارها در مصاحبههای مختلف اعلام کرده که به هیچ عنوان قصد حضور در انتخابات ریاست فدراسیون را ندارد.
ائتلاف مدیران سنتی برای سهمخواهی
در پشت پرده امروز اتفاقات فوتبال ایران ائتلافهایی در راستای تاثیرگذاری در انتخابات فدراسیون فوتبال شکل گرفته است. مدیران مختلفی که به عبارتی ساده از مدیریت فوتبال ایران «سهمخواهی» دارند هر کدام به یک شکل برای انتخابات برنامه ریزی کردهاند. از دل این ائتلافها شایعه ثبت نام مدیرانی چون مصطفی آجورلو، علی فتحاللهزاده، افشین پیروانی، امیررضا واعظ آشتیانی، حمید سجادی، عبدالحمید احمدی و چند نام دیگر شنیده میشود که به جرات میتوان نوشت هیچ کدام از این مدیران برگ برنده اصلی یعنی رای و اقبال مجمع عمومی برای خود را در دست ندارند. اما هر کدام از آنها ممکن است که برای این انتخابات ثبت نام کنند. در پشت پرده ائتلافهای شکل گرفته هم نامهایی چون عزیزالله محمدی، کاظم اولیایی، علی محمد مرتضوی، مهدی محمدنبی، کریم ملاحی، هادی آیتاللهی و.. هر کدام با سیاستها و برنامههای جداگانه به نوعی نقش سیاستگذار گروههای مختلف را ایفا میکنند تا بتوانند با ائتلاف به نفع یک کاندیدای خاص مقدماتی را فراهم کنند که بتوانند دوباره در راس فوتبال ایران پست مدیریت اجرایی به دست بیاورند. به این ترتیب اگر در انتخابات فدراسیون فوتبال شاهد ثبت نام چند نام آشنا و سپس کنارهگیری آنها به نفع یک کاندیدای خاص بودید به هیچ عنوان تعجب نکنید. چرا که این اتفاق ماحصل برنامهریزیهای مدیریتی برای تاثیرگذاری در انتخابات فدراسیون فوتبال خواهد بود. مدیران سنتی فوتبال که سالها نقشی تعیین کننده در ارکان مدیریتی فوتبال کشور داشتند، این بار هر کدام در یک گروه به دنبال حمایت از گزینهای خاص هستند. طبق شنیدهها علیرضا اسدی تحت تاثیر مذاکره با عزیزمحمدی و دوستانش از تصمیم خود برای عقب نشینی در انتخابات صرف نظر کرده و حالا قصد کاندیداتوری را دارد. گزینههای نایب رئیسی اول و دوم فدراسیون برای علیرضا اسدی هم علی فتحاللهزاده و سردار عزیز محمدی هستند. دبیرکل کنونی فدراسیون فوتبال روی حمایت وزارت ورزش در انتخابات فدراسیون هم حساب ویژهای باز کرده است. اما نکته قابل تامل این است که عزیزمحمدی خودش چهار سال قبل کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال شد و با اینکه در آن مقطع رئیس سازمان لیگ برتر بود و با تمام باشگاهها و هیئت های فوتبال استانها ارتباط بسیار نزدیک داشت، با ۱۱ رای همان دور اول از گردونه رقابت حذف شد و چهار سال بیرون ماند. حالا معلوم نیست اسدی با چه تفکری به ائتلاف عزیزمحمدی و همکارانش دل بسته است. ضمن اینکه حمایت وزارت ورزش از او هم میتواند بزرگترین پاشنه آشیل او برای انتخابات فدراسیون باشد. چرا که وزارت ورزش بین اعضای مجمع فدراسیون طرفدار زیادی ندارد!
کفاشیان و کاندیداها روی کدام گزینه ترس دارند؟
محمدرضا ساکت، احمدرضا نیککار اصفهانی دو مدیری هستند که در گوشه و کناراخباری درباره احتمال ثبت نام آنها برای انتخابات فدراسیون فوتبال شنیده شده است. اما با توجه به فضای داخل مجمع و جناح بندیهای شکل گرفته این دو نفر شانس زیادی برای پیروزی در انتخابات ندارند. رسانهها حتی نام نصرالله سجادی را به عنوان گزینه جدی ریاست فدراسیون فوتبال اعلام کردهاند. اما او که خودش ارتباط نزدیکی با دولت دارد و قبل از گودرزی به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان انتخاب شد، همان طور که بارها در مصاحبههایش اعلام کرده هیچ برنامهای برای ریاست فدراسیون فوتبال ندارد و در اصل صندلی ریاست فدراسیون را در قواره مدیریتی خودش نمیبیند. ضمن اینکه علیرضا اسدی که از تصمیم قطعی خود برای کاندیداتوری پرده برداشته است حالا گزینه مورد حمایت وزارت ورزش برای فدراسیون فوتبال است. در این میان اما شهاب الدین عزیزی خادم عضو اقتصادی و تحصیلکرده هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال ه اتفاقات ارتباط بسیار خوبی با اعضای مجمع دارد هم یکی دیگر از گزینههایی است که نامش برای انتخابات فدراسیون فوتبال این روزها زیاد شنیده میشود و رقبا هم تلاشهای بسیار زیادی برای مقابله با او از همین حالا شروع کردهاند. عزیزی خادم به واسطه تفکر اقتصادی و ارتباطات خوب سیاسیاش بر خلاف تمام گزینههای دیگر اتفاقا به نظر میرسد که یک نام تاثیر گذار در انتخابات فدراسیون فوتبال باشد. نکتهای که شنیدهها حکایت از این مساله دارد که کفاشیان هم این موضوع را به بعضی از مدیرانی که برای انتخابات فدراسیون برنامه دارند گوشزد کرده و تاکید داشته که این مدیر جوان اگر تصمیم به حضور در انتخابات بگیرد، با قدرت بسیار زیادی اوارد صحنه خواهد شد. مدیری که کفاشیان را مجبور کرد طبق اخبار منتشر شده در رسانهها مهدی محمدنبی و هادی آیتالهی را به خاطر ابهامات مدیریتی که داشتند از فدراسیون اخراج کند و در تمام این سالها هم مخالف این شیوه مدیریتی فدراسیون فوتبال بوده است.
دادکان منتظر حمایت رئیس جمهور
فوتبال ایران روزهای سخت، حساس و پیچیدهای را پشت سر میگذارد. دخالت احتمالی وزارت ورزش و جوانان در امور فدراسیون در نیمه اسفندماه برای تعیین سرپرست میتواند باز هم تمام معادلات امروز را بر هم بزند و زمینه ساز جنجالهای جدید در فوتبال ایران شود. اتفاقی که مقدمات را برای بازی جدید کفاشیان فراهم میکند تا برای مادن فکری تازه داشته باشد. با این وجود الان نباید این نکته را فراموش کرد محمد دادکان هم مدیری است که امکان دارد در لحظات آخر وارد صحنه انتخابات فدراسیون فوتبال شود. او که نزد اهالی فوتبال مقبولیت زیادی دارد البته ارتباطش با وزارت ورزش اصلا خوب نیست و به همین دلیل منتظر نظر مسوولان دولت است. او آماده حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال است. اما به شرطی که مقامات دولت و در راس آنها رئیس جمهور از او حمایت کنند. دادکان در شرایط کنونی سکوت مطلق اختیار کرده و درحال بررسی اتفاقات مختلف مربوط به فدراسیون است. تا به امروز که مقامات ارشد دولت هیچ پالس مثبتی به او نشان ندادهاند. برنامه او «نیامدن» است. اما دادکان فوتبال را دوست دارد و این امکان وجود دارد با برخی جلسات و تماسها شرایط برایش تغییر کند.
مجمع فدراسیون از کدام گزینه حمایت میکند؟
آرایش کنونی مدیریت انتخابات فدراسیون فوتبال در شرایط کنونی همان چیزی است که در این گزارش به آن اشاره شده است. اما پیشبینیها حکایت از این نکته دارد که باید در انتخابات فدراسیون فوتبال، منتظر اتفاقات غیر منتظره و روی کار آمدن مدیری باشیم که مجمع روی او نظر مثبت دارد. داستان این مجمع با تمام مجامع فدراسیونهای فوتبال در سالهای گذشته متفاوت است و مجمع کنونی خودش هم به فکر تغییر در فوتبال و روی کار آمدن یک مدیر اقتصادی نزدیک به دولت و از هم مهمتر با برنامه است. گزارش پرونده فساد فوتبال در مجلس هم روی انتخابات فدراسیون برون شک تاثیر خواهد گذاشت. چرا که با ارجاع پرونده به قوه قضائیه ممکن است پای بعضی از مدیران کنونی فدراسیون را به دادگاه باز کند. تا جایی که دیگر وقت مهندسی و برنامه ریزی برای انتخابات فدراسیون را نداشته باشند. به ویژه اینکه خبر میرسد گزارش دوم پرونده فساد فوتبال درباره ابهامات قراردادهای تجاری سازمان لیگ هم در مجلس در دست بررسی است و اعلام رسمی این خبر هم میتواند انتخابات و ائتلافهای مختلف مدیریتی را تت تاثیر خود قرار دهد.