به گزارش مشرق، متن یادداشت عباس سلیمی نمین با عنوان "سلطهطلبان هرگز نخواهد توانست در تعیین سرنوشت مردم ایران کمترین خللی وارد آورد" به شرح ذیل می باشد:
اینکه چرا یک رسانه رسمی صددرصد حرفهای و باسابقه در عملیات روانی، بهشیوه تأثیرگذاری غیر مستقیم خود را رها نموده و موضعی صریح و عریان در قبال رقابتهای انتخاباتی در ایران اتخاذ کرده سؤالی در محافل سیاسی مطرح است. مگر بی بی سی حساسیت فوقالعاده ایرانیان را نسبت به مداخله بیگانه در امور داخلی خود نمیداند، پس از چهرو در مقام حمایت سیاسی از یک جریان و علیه یک جریان دیگر برمیآید؟ پاسخ این سؤال را باید در نوع نگاه لندن به تقویت روزافزون جایگاه تأثیرگذاری مردم ایران در معادلات قدرت یافت.
نظام پادشاهی انگلیس که در تاریخ معاصر همواره مایل بوده در ایران با یک نفر مواجه باشد تا منویات خود را بهسهولت دنبال کند هرگز نمی پسندید که با قدرت و اراده ملت روبرو گردد؛ زیرا بسیاری از قراردادهایی که از طریق پرداخت رشوه به نخبگان چون قرارداد 1919 منعقد شده بود با آمدن مردم بهصحنه ملغی گردید.
با چنین سوابقی لندننشینان بهخوبی واقفاند که جایگاه کانونی مردم در تفویض قدرت به بالاترین سطوح هرم سیاسی در کشور راه هرگونه اقدام ضدملی را از طریق عناصر سودجوی داخلی برای بیگانگان مسدود می کند.
امروز به یمن بسته شدن دایره قدرت در داخل کشور، همه سیاستمداران ناگزیرند فعالیتهای خود را در راستای جلب رضایت مردم قرار دهند؛ به عبارت دیگر ازآن جا که در انتخاباتها مردم را محور توزیع قدرت مییابند حتی اگر اعتقادی به مردم نداشته باشند ناگزیر از تکریم آنانند.
حال آنکه در گذشته بالاترین سطوح قدرت در کشور، خود را به بیگانگان عرضه میداشتند و کسب رضایت آنان موجب ماندگاری در قدرت میشد.
سفیر انگلیس روایتی از این واقعیت تلخ در خاطراتش عرضه میدارد:« ... هویدا برای چاشتی گوارا مرا به دفترش فراخواند ... ناگهان پرسید: آیا در تفسیر مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران و اسرائیل یا هرجای دیگر، اظهار نظر در مورد افراد و شخصیتها از همان شیوهای تبعیت میکنید که با آقای علم داشتید؟ آیا در کیفیت کار خودتان با ما دو نفر به تساوی رفتار میکنید؟... گفتم: ... تردید نداشته باشید که من شما را به او و او را به شما ترجیح نخواهم داد. (یادنامه، خاطرات مئیر عزری، سال 2000 میلادی، بیت المقدس، جلد اول، صفحه 143)
اوج ذلت یک ملت زمانی رقم میخورد که مسئولان کشورش مشروعیت خود را از بیگانگان دریافت دارند و آنان را عامل ماندگاری در قدرت ارزیابی کنند. هویدا که اینگونه حقیرانه در برابر نماینده صهیونیست ها ظاهر میشود طبیعی است که برای باقی ماندن بر مسند، به جای خدمت به مردم تمام تلاش خود را جلب نظر بیگانه بهکار گیرد.
همه جریانات فعال در چارچوب مصالح کشور قطعاً بهگونهای عمل خواهند کرد که هر روز شأن ملت ایران فزونی یابد. تصور نشود که وارد کردن بیگانه به رقابتهای داخلی موجب تقویت قشری از دلسوزان این مرز و بوم خواهد شد بلکه اگر بدخواهان ملت فرصتی برای اعمال نفوذ بیابند در هر دوره جناحی را با جناح دیگر خواهند کوبید تا نهایت به سستعنصرترین افراد مطلوب خود دست یابند؛ بنابراین میبایست قاطعانه نشان دهیم امکانات سلطهطلبان هرگز نخواهد توانست در روند رو به رشد جایگاه ملت ایران در تعیین سرنوشت خویش کمترین خللی وارد آورد؛ البته ملت بیش از دیگران در پای صندوقها پاسدار شأن خویش خواهد بود.
اینکه چرا یک رسانه رسمی صددرصد حرفهای و باسابقه در عملیات روانی، بهشیوه تأثیرگذاری غیر مستقیم خود را رها نموده و موضعی صریح و عریان در قبال رقابتهای انتخاباتی در ایران اتخاذ کرده سؤالی در محافل سیاسی مطرح است. مگر بی بی سی حساسیت فوقالعاده ایرانیان را نسبت به مداخله بیگانه در امور داخلی خود نمیداند، پس از چهرو در مقام حمایت سیاسی از یک جریان و علیه یک جریان دیگر برمیآید؟ پاسخ این سؤال را باید در نوع نگاه لندن به تقویت روزافزون جایگاه تأثیرگذاری مردم ایران در معادلات قدرت یافت.
نظام پادشاهی انگلیس که در تاریخ معاصر همواره مایل بوده در ایران با یک نفر مواجه باشد تا منویات خود را بهسهولت دنبال کند هرگز نمی پسندید که با قدرت و اراده ملت روبرو گردد؛ زیرا بسیاری از قراردادهایی که از طریق پرداخت رشوه به نخبگان چون قرارداد 1919 منعقد شده بود با آمدن مردم بهصحنه ملغی گردید.
با چنین سوابقی لندننشینان بهخوبی واقفاند که جایگاه کانونی مردم در تفویض قدرت به بالاترین سطوح هرم سیاسی در کشور راه هرگونه اقدام ضدملی را از طریق عناصر سودجوی داخلی برای بیگانگان مسدود می کند.
امروز به یمن بسته شدن دایره قدرت در داخل کشور، همه سیاستمداران ناگزیرند فعالیتهای خود را در راستای جلب رضایت مردم قرار دهند؛ به عبارت دیگر ازآن جا که در انتخاباتها مردم را محور توزیع قدرت مییابند حتی اگر اعتقادی به مردم نداشته باشند ناگزیر از تکریم آنانند.
حال آنکه در گذشته بالاترین سطوح قدرت در کشور، خود را به بیگانگان عرضه میداشتند و کسب رضایت آنان موجب ماندگاری در قدرت میشد.
سفیر انگلیس روایتی از این واقعیت تلخ در خاطراتش عرضه میدارد:« ... هویدا برای چاشتی گوارا مرا به دفترش فراخواند ... ناگهان پرسید: آیا در تفسیر مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران و اسرائیل یا هرجای دیگر، اظهار نظر در مورد افراد و شخصیتها از همان شیوهای تبعیت میکنید که با آقای علم داشتید؟ آیا در کیفیت کار خودتان با ما دو نفر به تساوی رفتار میکنید؟... گفتم: ... تردید نداشته باشید که من شما را به او و او را به شما ترجیح نخواهم داد. (یادنامه، خاطرات مئیر عزری، سال 2000 میلادی، بیت المقدس، جلد اول، صفحه 143)
اوج ذلت یک ملت زمانی رقم میخورد که مسئولان کشورش مشروعیت خود را از بیگانگان دریافت دارند و آنان را عامل ماندگاری در قدرت ارزیابی کنند. هویدا که اینگونه حقیرانه در برابر نماینده صهیونیست ها ظاهر میشود طبیعی است که برای باقی ماندن بر مسند، به جای خدمت به مردم تمام تلاش خود را جلب نظر بیگانه بهکار گیرد.
همه جریانات فعال در چارچوب مصالح کشور قطعاً بهگونهای عمل خواهند کرد که هر روز شأن ملت ایران فزونی یابد. تصور نشود که وارد کردن بیگانه به رقابتهای داخلی موجب تقویت قشری از دلسوزان این مرز و بوم خواهد شد بلکه اگر بدخواهان ملت فرصتی برای اعمال نفوذ بیابند در هر دوره جناحی را با جناح دیگر خواهند کوبید تا نهایت به سستعنصرترین افراد مطلوب خود دست یابند؛ بنابراین میبایست قاطعانه نشان دهیم امکانات سلطهطلبان هرگز نخواهد توانست در روند رو به رشد جایگاه ملت ایران در تعیین سرنوشت خویش کمترین خللی وارد آورد؛ البته ملت بیش از دیگران در پای صندوقها پاسدار شأن خویش خواهد بود.