چهارمین قسمت از برنامه تلویزیونی «180 درجه» شامگاه 7 اسفند ماه از شبکه افق بهروی آنتن رفت، در این قسمت از برنامه 180 درجه دو کارگردان سینما، مسعود دهنمکی و محمد مهدی عسگرپور در خصوص موضوع «نسبت سینما و سینماگران با انقلاب اسلامی» به بحث و گفتگو نشستند.
آنچه در ادامه میخوانید خلاصهای از مهمترین مباحث این دو کارگردان سینمای ایران است.
عسگرپور:
سینما در کشور ما به دو بخش قبل و بعد از انقلاب تقسیم بندی میشود؛ آنچه قبل از انقلاب در سینما وجود داشت بهاستثنای برخی آثار، ادامهاش برای مجموعه کشور غیر قابل تحمل بود.
یکی از پارامترهایی که در انقلاب تعیین کننده بود وضعیت نامطلوب سینما بود.
در حالی که در خیلی از کشورهای دنیا جنگها و انقلابها خیلی از چیزها را دگرگون و نابود میکند بهخصوص در حوزه فرهنگ اما خیلی از افتخارات سینمای ایران برمیگردد به زمان جنگ و در دورانی که خیلی از تجهیزات سینمایی تحریم بود.
از دید برخی سیاستمداران کشور در دوره جنگ، کاری که سینمای ایران در خارج از کشور انجام داد سفیر بسیار خوبی برای انقلاب اسلامی بود.
دهنمکی:
سینمای ما نسبت به انقلاب در دو بخش مسئولیت دارد؛ یکی روایت صحیح از انقلاب و دیگری طرح مطالبات انقلاب؛ آیا سینما نسبت به این دو مقوله موفق بوده است؟
تعارضاتی را که در حوزه سینما برای سینماگران مثل پدیده شهرت پیش آمده نتوانستیم حل کنیم. آیا شهرت در سینمای انقلابی چیز مذمومی است؟ هر چه آدم متدین وارد سینما کنیم باز هم عوارض شهرت گریبانگیرش خواهد شد.
خیلی آدمهای دینی آمدند تا سینما را دینی کنند اما خودشان سینمایی شدند. سینمایی به معنای نگاه روشنفکری و...
عسگرپور:
تقسیم بندی سینمای انقلاب و سینمای جنگ و... را قبول ندارم. این نوع تقسیم بندیها تبعاتی مثل ایجاد رانت، سوتفاهم و ایجاد فاصله بین سینماگران خواهد داشت.
برخی به دنبال نسبت سینما با انقلابی که انجام شد میگردند؛ بگردیم در سطح جامعه و نسبت انقلاب را با اقتصاد، شهرسازی و خودرو سازی و چیزهای دیگر ببینیم؛ آیا خروجی که در این حوزهها دریافت میکنیم با آرمانهای ما از انقلاب نسبتی دارد؟ به نظرم ندارد.
اگر بعد از انقلاب یک هزارم سرمایه گذاری که جمهوری اسلامی بر روی دو کارخانه لوس و نُنُر! خودرو سازی انجام داد در حوزه فرهنگ کرده بود آنوقت میتوانستیم مطالباتمان را طور دیگری تعریف کنیم.
در حوزه فرهنگ ما مطلقا نگاه و سرمایه گذاری استرا تژیک وجود ندارد. این در حالی که است که در برخی حوزههای دیگر سرمایه گذاریهای بیهوده انجام مگیرد.
در حوزه فرهنگ با جامعهای مواجهیم که نه میتوانید بگویید با واقعیتها پیش رفته و نه برگفته از آرمانها است.
امروز وقتی ما دوربینی را روی ماشین میبندیم و در خیابانها فیلم میگیریم در تلوزیون جمهوری اسلامی غیر قابل پخش است.
برای فیلم برداری در یکی از میادین تهران که باید 100 نفر رد شوند، خیابان را میبدیم و آدمهای خودمان با پوشش خاص را میآوریم تا صحنه قابل پخش باشد.
ده نمکی: نسل آینده سینمای ما بهتر از نسل قبل که انقلاب و جنگ را دیده بودند نخواهند بود. اگر نیروهای جوان را حفاظت نکنیم آنها ذوب در همین مناسبات سینمایی خواهند شد.
اینکه میگویند جنگ نرم به نظرم شوخی است. آیا برای این جنگ نرم سرمایه گذاری شده و آیا حساسیتهایی که در دیگر موضوعات است در باره جنگ نرم است. دولتها چقدر در حوزه فرهنگ سرمایه گذاری میکنند.
همه بودجه یک سال سینمای این کشور به اندازه تولید یک فیلم 300 است.
فیلم و فقر و فحشای من که حدود 13 سال پیش تولید شد هزینه زیادی برایم داشت و پلههای دادگاه را برای تولید این فیلم بالا و پایین رفتم؛ حالا میگویند اخیرا فیلمی تهیه شده که 150 نفر از مسوولین تراز اول کشور آن را دیدند و گریه کردند. تازه یکی از مسوولان هم گفته چرا 10 سال پیش چنین فیلمی تهیه نشد؟!
بعد از اکران آخرین فیلمم احتمالا به سراغ فیلمهای خنثی بروم که هزینهای برایم نداشته باشد.
اگر روزی بیاید که آثارم مطالبه گرانه نباشد ترجیح میدهم اثری نسازم.
عسگرپور:
این چه سیستمی است که در حوزه سینما و تلوزیون هر مسوولی که سرکارمی آید بعد از مدتی میگویند ناراضی هستیم. پس باید از مریخ آدم بیاوریم؟! این سیستم باید یک بازنگری جدی شود.
آنقدر گفتیم «نه غربی و نه شرقی» دیگر سراغ نمونههای و الگوهای درست کشورهای دیگر نمیتوانیم برویم.
تمرکز گرایی در فرهنگ در دولت و حاکمیت انجام گرفته است. در این حالت رقابت و کار نو و جدید به سختی تولید میشود.
مدیران ما از ترس تبعات واگذاری سینما به بخش خصوصی این کار را انجام نمیدهند. شاید این تبعات در کوتاه مدت سخت باشد اما ما حاضر نیستیم درد این سوزن را تحمل کنیم.
مطالبات انقلاب یعنی مطابات همان مردمی که انقلاب کردند.
آیا بعد از حصول این مطالبات مردمی، جرات و توان اعلام آن را خواهیم داشت؟ جواب منفی است؛ چون مدیران ما محافظه کار هستند.
ده نمکی:
وظیفه سینما انقلاب به تعبیر امام مطالبهگری است.
چطور میشود دولتها بودجه رسانه ملی را گرو کشی کنند.
سالها بود که تلوزیون روابط عمومی دولتها بود. چند سالی است مطالبات مردم طرح میشود.
وقتی نقدهای تلوزیون برای مسوولان دولتی سنگین تمام میشود به فکر قطع بودجه میافتند.