1. اسلام آمریکایی، همان دین بی یال و دم و کوپالی است که در برابر اسلام ناب محمدی قرار دارد و امام خمینی(ره) به صراحت از خطرات آن یاد کردند!
2. تفسیر آمریکایی، همان تفسیر تجربی و مادیگرایانه از قرآن برای سازش با مدرنیسم و دنیای تجدد است که در برابر تفسیر اصیل و مستند قرآن قرار دارد!
3. فقه آمریکایی، همان فقهی که به اسم پویایی راه را برای ورود استنباط های شخصی و حزبی فراهم می سازد و در برابر فقه جواهری امام خمینی(ره) و حوزه های علمیه قرار دارد!
4. اصلاحات آمریکایی، همان توسعه سیاسی غرب گرایی است که به اسلام جامعه مدنی همه مرزهای خلاقی و فرهنگی و دینی را از بین برد و در برابر اصلاحات واقعی و پیامبرانه است.
5. اعتدال آمریکایی که به اسم میانه روی زمینه های سازش پذیری و انحطاط سیاسی را رقم می زند و در برابر عدالت دینی قرار دارد!
این فتنه بدترین نوع فتنه هاست که با بهره گرفتن از آموزه های فلسفی و اخلاقی دینی، درصدد ایجاد تحریف و تغییر و وادادگی، اشرافی گری، الیت گرایی، سازش و تسلیم و ... می تواند خطرات بسیار بزرگ و جبران ناپذیری وارد کند و همه را غرق سازد!! به نظر بنده بدترین فتنه فرهنگی آخرالزمانی در رویکرد اعتدال آمریکایی دیده می شود؛ به خصوص آنجایی که یکی از مدعیان آن به صراحت می گوید: "بسیاری از سایتها وجود دارند که به ارائه مطالب و مقالات مفیدی میپردازند اما در بخشهایی از آنها صفحات غیراخلاقی وجود دارند. با این وجود درست نیست بخاطر اینکه 10 درصد از یک سایت غیراخلاقی است کل سایت بسته شود!!" یعنی تفکر و گفتمان آمریکایی که با رضایت به وجود فساد ۱۰ درصدی ، فردا و پس فردا آن را به ۲۰ درصد و ۳۰ درصد و ... می رساند تا رضایت عده ای برای چند صباح مقام داشتن جلب کند !!" و با دیگری می گوید: "در حال حاضر آمریکاییها مشغول نصب ۱۴ ماهواره در ارتفاع پایینتر از هزار کیلومتر هستند. بعد از آن شما راحت میتوانید با موبایلهایتان شبکههای ماهوارهیی را در کوچه و خیابان ببینید. ما به جای اینکه فکر کنیم چگونه بهترین استفاده را از این امکانات ببریم فکر میکنیم چطور رویش پارازیت بیندازیم که دیگران هم نتوانند از آنها استفاده کنند. باید این ذهنیت اصلاح شود وگرنه با این فکرها فرهنگ رشد نمیکند!!!!"
و ده ها و صدها نمونه از این سخنان و گفتارها که به علت دوری از سیاست زدگی به آنها اشاره نمی شود؛ زیرا این نوشتار فقط می خواهد با ارائه معیارها و شاخص های روایی شناخت فتنه های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی آخرالزمانی، باورمندان به مهدویت و انتظار راستین را نسبت به آنها آگاه و هوشیارتر سازد و به سنگینی مسئولیت های خود در این زمانه ناپایدار و شبهه ناک پرغبار، متوجه کند!
برخی از فتنه های فرهنگی و سیاسی آخرالزمانی ذیل می تواند حول گفتمان اعتدال آمریکایی شکل بگیرد و جامعه را گرفتار انحطاط و فروپاشی اخلاقی و فرهنگی کند که جبران آن به این راحتی ممکن نیست!! اما در گفتمان اعتدال اسلامی چنین فتنه هایی راه ندارد:
1.سنت شمردن کژ راهگی و انحطاط
"چگونه خواهید بود، زمانی كه فتنه ای شما را در برگیرد كه در آن كودكان بیش از آن به نظر می رسند كه هستند [سنّ و سالشان بیشتر به نظر می رسد] و جوانان به پیری می رسند. مردم به كژراهه می روند و آن را چونان سنّت خویش می گزینند و هر گاه بخشی از آن به روش درست تبدیل گردد، گفته می شود سنّت دگرگون شده است و این در نظر مردم كاری زشت آید و در پی آن، بلایا شدّت یابند و نسل به اسارت برده شود. سپس فتنه و آشوب آنان را بكوبد؛ چنان كه آتش هیزم را می كوبد و آسیاب طعمه خود را. آنها دین می آموزند؛ امّا نه برای خدا و دانش می جویند؛ امّا نه برای عمل و به وسیله كار آخرت، دنیا را می طلبند."
2. التقاط فرهنگي
"چيزي از مشرق و چيزي از مغرب بياورند(از مرامها و روشها) و امت اسلام را به آن آلوده کنند. اي واي به حال ضعيفان امت از ايشان و اي واي بر ايشان از خدا"!!
3. اسلام ظاهري، تظاهر به اسلام و غربت آن
"از دين نماند مگر اسم او" و "اسلام غريب شود؛ چنانکه در اول غريب بود"؛ و "دين از طرف مردم جا خالي کند، چنانکه آب از ظرف خالي ميشود هنگام وارونه کرد."؛ و "خود را اهل اسلام بنامند؛ اما دورترين مردم باشند از وي."
۴. تزلزل و رآی شخصی در دين
"آثار بزرگ و دين، کهنه و مندرس گردد" و "دين را به دنيا بفروشند" و "دين را ترک گفته و به دنيا بچسبند" ؛ و "آخرت را ترک گفته و به دنيا رکون کنند" ؛ و "دين مردم به رأي ايشان باشد، کتاب و احکام آن تعطيل شود!!"
۵. قبیله گرایی و دنیاگرایی در حکومت
"اگر دنيايشان سالم باشد، هر چه از دين تلف شود پروا نکنند" و "حکومت و ولايت را در مازاد (مزايده)گذارند" و "هرکس بيشتر رشوه دهد، يا عهده دار امر بيشتري شود، به رياست منصوب شود"!!
۶. زد و بند حکومت گران با اهل فسق و بدعت
"واليان ميراث را به اهل فسق و جرأت بر خدا ميدهند" و "واليان...از اهل فسق و جرأت...؛ چيزي ميگيرند و ايشانرا بهخود وا ميگذارند که آنچه خواهند بکنند" و "رأي و بدعت و تغيير حلال و حرام" رايج ميگردد؛ و "احکام باطل شود و اسلام، رو به ضعف نهد" و "بدعتها ظاهر شود" و "بدعت سنّت شود و سنّت، بدعت"!!
۷. جابهجايي احكام و غالبیت منکرات
"حلال را حرام کنند" و "حرام حلال شود و حلال حرام" و "منکرات نمايان گردد و مردم امر به منکر کنند" و "امر به معروف نهي شود"؛ و "از معروف نهي کنند" و "منکر معروف و معروف منکر شود" و "امر به معروف و نهي از منکر را منکر شمارند" و "امر کننده به معروف ذليل باشد" و "اگر کسي به حق تکلم کند، يا امر به معروف و نهي از منکر کند، ديگري به سوي او بر خيزد و او را نصيحت کند که اين امر از تو برداشته است" و "نه در مردم و نه در هيچ بلدي چيزي منکرتر از معروف و معروفتر از منکر نباشد"!!
۸. خواري و تحقیر حزب الله و پيروان دولت حق
"مؤمن، غمگين، حقير و ذليل باشد" و "مؤمن تحقير شود و فاسق توقير"؛ و "صاحب مال از مؤمن عزيزتر باشد"؛ و "هرگونه خواري از مردم زمان به مؤمن برسد" و "مؤمن مستضعف و فاسق، با شرافت باشد"؛ "هرگونه خواري از مردم زمان به مؤمن برسد"؛ "هرگونه خواري از مردم زمان به مؤمن برسد"!!!
۹. عزت پيروان دولت باطل
امام صادق(ع) فرمود: "حق و باطل، هركدام دولتي دارند و پيروان هريك در دولتِ ديگري خوار است." از جمله ذلت و خواري پيروان حق و دولت آن قبل از ظهور است.
۱۰. پیروی از هواها و تظاهر
"کار مردم بر ريا باشد که هيچ خدا را منظور نکنند و خوف از خدا هم در دلشان نباشد" و "پيروي هواهاي خود کنند" و "به هواها و ميلهاي مردم رفتار کنند"!!!
۱۱. وعده های دروغین حکومت گران
"مردم حريص خواهند شد بر حکومت و امارت؛ پس هر کس که از او بدوشند، حال او در امارت نيک خواهد بود، و آنکس که از او بهرهاي نباشد، روزگارش بد باشد و به امارت نرسد"؛ و "برخود والي کنند و امر خود و دين خود را بر عهده کسي گذارند که در ميان ايشان به مکر، منکر، رشوه و قتل عمل کند؛ گويا ايشان امام و پيشواي قرآناند و قرآن امام و پيشواي ايشان نيست"!!
۱۲. ناشايسته گرايي
"رويبضه( كساني كه حق تكلم ندارند) در امور عامه مردم تکلم کنند" و "برخود مقدم کنند کسي را که افضل ايشان نيست"؛ و "اشراف(حقيقي) ذليل شوند، و بي حسب و نسبها بلندي يابند"؛ و "اشرار بر اخيار، مسلط شوند"!!
۱۳. اختلاف اجتماعي
"به خدا قسم ! اختلاف شيعه آرام نميگيرد؛ به همين جهت صاحب شما پنهان ميگردد و پنهان ميماند"!!
و... .
اینها تنها گوشه ای از صدها روایت آخرالزمانی است که در هر دوره ای می تواند مصداق داشته باشد و منتظران باید در هر لحظه و در هر موقعیتی باید مواظب و مراقب این فتنه های ویران گر باشند که عموما هم از ناحیه خودی ها شکل می گیرد!! چنان که رهبر عزیز و محبوب انقلاب در دیدار با شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ 19 آذر92 ، فرمودند: بنابراین ما مسئولیت شرعی داریم، مسئولیت قانونی داریم در قبال فرهنگ کشور و فرهنگ عمومی کشور. و البته میبینیم در بعضی از مطبوعات، نوشتهها، گفتهها، بعضیها با عنوان[کردن] "دین دولتی" و "فرهنگ دولتی" می خواهند نظارت دولت را محدود کنند و تخریب کنند و بهاصطلاح یک اَنگ غلطی و مخالفتی به آن بزنند که آقا، اینها می خواهند دین را دولتی کنند، فرهنگ را دولتی کنند! این حرف ها یعنی چه؟ دولت دینی با دین دولتی هیچ فرقی ندارد. دولت جزو مردم است؛ دین دولتی یعنی دین مردمی؛ همان دینی که مردم دارند، دولت هم همان دین را دارد. دولت، وظیفه برای ترویجِ بیشتر [دین] دارد. هر کسی هر توانی که دارد، باید خرج کند؛ یک روحانی باید توانش را خرج کند؛ یک دانشگاهی باید توان خودش را صرف کند؛ یک انسانی که دارای یک منبری است، دارای یک حوزهی نفوذی است در تأثیرگذاری روی مردم، باید توان خودش را خرج کند. از همهی اینها پر توانتر هم دستگاه حکومت یک کشور است؛ خب، طبعا باید توان خودش را صرف کند در راه ترویج فضائل و جلوگیری از آنچه مزاحم رشد فضائل است. پس بنابراین فرهنگ جامعه متولی میخواهد؛ مثل اقتصاد".
یادداشت اختصاصی دکتر رحیم کارگر، مدیر گروه آینده پژوهی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی برای پرسمان مهدویت