به گزارش مشرق، مصر در سال 94 اگرچه شاهد تحولاتی راهبردی در حوزه داخلی و خارجی بود اما واقعیت این است که رویدادهای پرشتاب و موثری که طی سالهای 2011 تا 2014 در این کشور رخ داد، کمتر در سال 94 تکرار شد. مصر در این سال شاهد بحرانهایی بود که ریشه در گذشته دارد و در آینده نیز ادامه خواهد داشت. آنچه در ادامه میآید نگاهی به تحولات مصر است در سال 94 و همچنین برآوردی از آنچه ممکن است در سال آینده در این کشور مهم عربی و اسلامی رخ دهد.
1. تحولات راهبردی در سال 94
1-1. روابط خارجی
در 8 فروردین 94 بیست و ششمین دور اجلاس اتحادیه عرب به ریاست عبدالفتاح السیسی در مصر برگزار شد. در این جلسه شرکتکنندگان با تشکیل نیروی نظامی عربی موافقت کردند. این نیروی نظامی جدید، مداخله نظامی سریع برای مقابله با چالشهایی که امنیت و سلامت کشورهای عضو، حاکمیت ملی این کشورها و امنیت قومی عربی را تهدید میکرد، عنوان شد. اگرچه بعدها خبرهایی در خصوص تلاش اعراب برای تدوین اساسنامه و کم و کیف این نیروی نظامی منتشر شد اما واقعیت این است که چنین نیرویی هنوز در معادلات منطقهای، ورود عینی نداشته و اساسا موجودیت آن محل تردید است. مصر به عنوان میزبانی نشستی که چنین تصمیمی در آن اتخاذ شد، اگرچه رویکردهای نظامی و مداخلهجویانه عربستان در یمن و سوریه را تائید میکند اما با آن همراه نشده است. مصر حتی با مواضع سیاسی عربستان در قبال سوریه هم اشتراک نظری ندارد. احمد ابوزید وزیر خارجه مصر در 24 مهر ماه به روزنامه الحیات گفت: «با عربستان در زمینه مفاد توافق ژنو توافق نظر داریم اما درباره آینده بشار اسد که باید در قدرت باقی بماند یا اینکه کنار گذاشته شود اختلاف نظر داریم و معتقدیم این مسأله وابسته به مردم سوریه است که آینده او را رقم خواهند زد.»[1] مصر قدرت گرفتن گروههای تندروی اسلامگرا در سوریه را تهدیدی برای امنیتی ملی خود میداند و لذا حضور بشار اسد در قدرت تا یافتن جایگزینی معقول را امری ضروری میپندارد. در پرونده یمن هم مصر حاضر به همراهی نظامی با عربستان نشد. با این وجود روابط عربستان و مصر همچنان مستحکم است.
سفر عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر به چین در آبان 94 یکی از مهمترین سفرهای خارجی السیسی محسوب میشود. او در این سفر با همتای چینی خود دیدار و در خصوص روابط دوجانبه گفتگو کرد. نکته حائز اهمیت این است که مصر در تلاش است تا ضمن حفظ روابط راهبردی خود با آمریکا، به روابط خارجیاش با قدرتهای بزرگ تنوع دهد. تعمیق روابط مصر با چین در این راستا تفسیر میشود. رئیس جمهور چین هم در اقدامی متقابل به مصر سفر کرد تا روابط مشارکتی راهبردی پکن و قاهره در حوزههای مختلف عملیاتی شود. این سفر میتواند دستاوردهای اقتصادی مهمی برای دو طرف داشته باشد. در این سفر 21 توافقنامه فنی و اقتصادی امضاء شد. ساخت زیرساختها برای پایتختی جدید و توسعه مرکزی صنعتی و تجاری در اطراف کانال سوئز از جمله قراردادها است. دولت پکن همچنین قرار است مبلغ یک میلیارد دلار به بانک مرکزی مصر کمک کند. روزنامه الاهرام پیشتر اعلام کرده بود ارزش این قراردادها 14 میلیارد دلار است.[2]
روابط مصر و روسیه هم در سال 94 عمیقتر از قبل شد. پس از سفر پوتین به قاهره در اواخر سال 93، حجم روابط میان این دو در سال 94 افزایش یافت. این روابط در حوزههای تجاری، نظامی و گردشگری صورت گرفت. همسویی سیاسی روسیه و مصر در پرونده سوریه هم حائز اهمیت است. دیگر مسالهای که میان این دو کشور خبرساز شد، انفجار هواپیمای مسافربری روسیه در العریش مصر بود. این انفجار که ظاهرا از سوی داعش صورت گرفته بود، موجب برخی محدودیتها در سفر روسها به مصر گردید اما خدشهای به روابط حسنهی میان این دو وارد نساخت.
البته از آن سو، السیسی نمیخواهد این تنوعطلبی در روابط خارجی، اثری سوء بر روابط کشورش با آمریکا بگذارد لذا، در مرداد 94 گفتگوهای استراتژیک میان قاهره و واشنگتن پس از مدتها وقفه دوباره آغاز شد. گفتگوهای استراتژیک پس از انقلاب بیستوپنج ژانویه مصر و به دلیل نامشخص بودن فضای سیاسی این کشور به حال تعلیق درآمد. تیره شدن روابط مصر و آمریکا پس از سرنگونی مرسی و تعلیق کمکهای نظامی آمریکا به مصر در پی سرکوب جنبش اخوانالمسلمین در سال 2013 نیز یکی از عوامل طولانی شدن این تعلیق بوده است اما توانایی نظام جدید مصر در تثبیت خود و گسترش خطر تروریسم در منطقه خصوصاً صحرای سینا و لیبی باعث شد تا ایالاتمتحده در سیاست خود در قبال مصر تجدیدنظر کند بهطوری که «کای گرانجر» نماینده جمهوریخواه کنگره و رئیس کمیسیون کمکهای خارجی مجلس نمایندگان تصریح کرد که آمریکا باید از ارسال پیامهای متناقض به مصر خودداری و از استمرار کمکهای نظامی به مصر حمایت کند. از طرفی ازسرگیری کمکهای نظامی آمریکا به مصر نیز باعث گرم شدن روابط میان دو کشور شد. پس از سفر رئیسجمهور سیسی به ایالاتمتحده در سال 93 و دیدار او با مقامات آمریکایی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل برای ازسرگیری گفتگوهای استراتژیک میان دو کشور توافق شد و این گفتگوها در تاریخ دوم آگوست و به مدت یک روز در قاهره و با حضور وزرای خارجه دو کشور برگزار و در آن مسائل مورد علاقه طرفین همچون مسائل اقتصادی، بحران سوریه، لیبی، صحرای سینا و توافق هستهای ایران به بحث و بررسی گذاشته شد.[3]
سفر السیسی در 17 آذر به یونان که در جریان آن با پروکوپیس پائولو پولوس رئیس جمهور یونان دیدار کرد و طی آن راهکارهای تقویت همکاری بین دو کشور در زمینه های حمل و نقل دریایی، مبادلات تجاری و کشف و استخراج ثروت های طبیعی مورد بررسی قرار گرفت، دیگر سفر خارجی مهم السیسی محسوب میشود که عمدتا جهتگیری اقتصادی داشت.
دیگر رویداد مهم در عرصه سیاست خارجی مصر، اعزام سفیر به اسرائیل پس از گذشت سه سال از احضار سفیر قبلی این کشور از تلآویو میباشد که در پی تجاوز این رژیم به غزه در سال 2014 صورت گرفته بود. از زمان روی کار آمدن عبدالفتاح السیسی در مصر، روابط این کشور با رژیم صهیونیستی که در زمان محمد مرسی رئیس جمهور منتسب به جماعت اخوان المسلمین تا حدی تیره شده بود، بار دیگر تقویت شده است تا حدی که برخی مسئولان این رژیم از السیسی بهعنوان گنج دوم استراتژیک اسرائیل پس از حسنی مبارک یاد میکنند.[4]
روابط مصر و لیبی در سال 94 عمدتا مبتنی بر حضور داعش در لیبی ادامه یافت. مصر که در سال 93 به دلیل سر بریده شدن شهروندانش در لیبی به مواضع داعش در این کشور حمله کرده بود، اکنون نگران تقویت داعش در لیبی است. وزیر خارجه لیبی پس از دیدار با همتای مصریاش در اواخر دیماه با بیان اینکه مذاکرات مثبت و مهمی با سامح شکری داشته و دو طرف در خصوص حمایت از وفاق ملی در لیبی و مبارزه با تروریسم سخن گفته اند تصریح کرد: «قرائن زیادی وجود دارد که نشان می دهد داعش پس از قبول ضربات سنگین در سوریه و عراق قصد دارد پایگاه امنی را در لیبی برای عناصرش ایجاد کند.» احمد ابو زید سخنگوی رسمی وزارت خارجه مصر اعلام کرد که دو طرف در این دیدار بر ضرورت حمایت از تلاشها برای تشکیل دولت وحدت ملی لیبی تاکید کردند.[5]
روابط مصر و ترکیه اما در سال 94 همچنان پرتنش بود. هنوز نشانهای مبنی بر اراده طرفین برای بهبود روابط دیده نمیشود.
اما روابط قاهره و تهران در سال 94، همچنان بر واگرایی استوار بود. السیسی اگرچه در خصوص بحران سوریه، مواضعی نسبتا همسو با ایران دارد اما واقعیت این است که بر سر روابط دو کشور، مانعی بزرگ به نام شورای همکاری خلیج فارس حضور دارد. السیسی روابط با ایران را به معنای دور شدن از عربستان تلقی میکند. رئیسجمهوری مصر در خصوص ایران و در پاسخ به این سوال الشرق الاوسط که در سایه روابط متشنج دولتهای عرب حاشیه خلیج فارس و ایران، به روابط خود با تهران چگونه مینگرید؟ گفته بود: «ما 4 عنصر مهم در مناسبات خود با کشورهای خلیج فارس داریم. اول، امنیت ملی مصر از کشورهای خلیج فارس میگذرد. دوم، امنیت خلیج فارس خط قرمز است. سوم، «فاصله ریلی» که قبلا از آن صحبت کردم [اشاره به سهولت اعزام نیروی نظامی برای دفاع از کشور عربی در خلیج فارس] و چهارم تاسیس نیروی عربی مشترک.»[6] بر این اساس السیسی معتقد است که تا وقتی ایران امنیت خلیج فارس را تهدید میکند، نباید به تهران نزدیک شود!
2-1. مسائل امنیتی
تحولات امنیتی در مصر که با کودتا علیه مرسی در سال 92 جدیتر شده بود، همچنان ادامه دارد. حضور داعش در صحرای سینا از یکسو و تحولات امنیتی و انفجارهای متعدد در برخی شهرهای بزرگ مصر، از جمله مصائب امنیتی مصر در سال 94 است. در ادامه برخی از این رویدادهای امنیتی میآید:
در 8 تیر 94 ترور هشام برکات دادستان کل مصر موجی از واکنشها در مصر را برانگیخت. وی در حین مراجعه به محل کار خود در اثر انفجار تروریستی در منطقه مصر الجدیده به شدت زخمی شده و کشته شد. به نوشته وائل عبدالفتاح نویسنده روزنامه السفیر، جرم و جنایتها محصول نامیدی است و خشونت جنبشی ایجاد نمیکند، بلکه به رکود منجر میشود. سیاستهای السیسی و جلوگیری از بروز هرگونه تفاهم سیاسی، هیچ چارهای مقابل گروههای اسلامگرا باقی نمیگذارد و آنها را به سوی سلاح و خشونت سوق میدهد؛ سیاستهای سرکوب شدید دولت و حکمهای فلهای برای رهبران اخوانالمسلمین و اتهامات اثبات نشده از جمله جاسوسی برای ایران و حزبالله و در نتیجه صدور حکم اعدام و حبس ابد برای تمام رهبران اخوانالمسلمین، چنین نتایجی را به بار میآورد.[7]
دو روز بعد از ترور برکات، حمله گروههای تروریستی به چندین پایگاه نیروهای مسلح در دو منطقه شیخ زوید و رفح که در نتیجه آن 17 نفر از نیروهای مسلح به قتل رسیدند، صورت گرفت. ده روز بعدتر، انفجاری در مقابل مقر کنسولگری ایتالیا در مرکز قاهره انجام شد. و در 9 آبان هم هواپیمای مسافربری روسیه در منطقه الحسنه واقع در جنوب العریش سقوط کرد که طی آن 224 مسافر جان باختند و به دنبال این حادثه انگلیس و روسیه پروازهای خود به شرم الشیخ را به حالت تعلیق درآوردند. داعش مسئولیت این واقعه را برعهده گرفت اما برخی تحلیلگران آن را نپذیرفتند. حضور داعش در صحرای سینا نیز همیشه محل تولید ناامنی و بیثباتی بوده است و این روند همچنان ادامه دارد.
3-1. مسائل اقتصادی
مصر طی دهههای اخیر هیچگاه کشور ثروتمندی نبوده است. این کشور متکی به درآمدهای حاصل از صنعت گردشگری و عوارض کانال سوئز بوده است. اما اقدامات تروریستها در ماههای اخیر باعث شد مصر دیگر مکان مناسبی برای سیاحت و گردشگری نباشد. انفجار هواپیمای روسیه در آسمان صحرای سینا که برخی اطلاعات منتشر شده بیانگر تروریستی بودن آن است، تیر خلاصی بر گردشگری مصر میتواند باشد. به دنبال این انفجار هزاران توریست در مصر عازم کشورهای خود شدند و روسیه اعلام کرد 80 هزار توریست خود در مصر را طی روزهای آینده به کشور بازخواهد گرداند. این اقدام ازآنجا مهم است که 70 درصد توریستها در مصر را شهروندان روسی تشکیل میدهند و این یعنی از دست دادن 70 درصد از درآمدهای گردشگری برای مصر. این ضربه بزرگی به اقتصاد مصر خواهد بود.[8] شریف اسماعیل نخست وزیر مصر در یک مصاحبه تلویزیونی عنوان کرد که پس از انفجار یک هواپیمای مسافربری روس بر فراز شبه جزیره "سینا" و متعاقب آن عدم پرواز خطوط هواپیمایی روسیه به مقصد مصر، درآمدهای گردشگری این کشور با کاهش قابل ملاحظه 1/3 میلیارد دلاری روبه رو شده است.[9] بورس مصر هم در سال 2015 یکی از بدترین بورسهای جهان عرب بوده است.[10] اما با وجود این نابسامانیهای اقتصادی، افتتاح کانال جدید سوئز توسط عبدالفتاح السیسی و عبور نخستین کشتی از این کانال در 15 مرداد 94، با تبلیغات وسیعی از سوی رسانههای همسو با السیسی مواجه شد. اکتشاف گاز طبیعی در آبهای مدیترانه هم دستاورد دیگری بود که دولت مصر سعی داشت تا آن را یک تحول استراتژیک در زمینه انرژی معرفی کند.
4-1. سیاست داخلی
سیاست داخلی در مصر عمیقا با شکافهای ملی و هویتی ایجاد شده پس از کودتای ارتش در سال 2013 مرتبط است. واقعیت این است که مصر همچنان در فضایی حداقل دوقطبی بهسر میبرد. اسلامگرایان در یکسو قرار دارند و دولت، ارتش و حامیان حسنی مبارک در سوی دیگر. در این میان برخی افراد و گروهها همچون اسلامگرایان منشعبشده از اخوان مانند عبدالمنعم ابوالفتوح، چپگراهای ناصریستی مانند حمدین صباحی، لیبرالهایی همچون محمد البرادعی و جنبش 6 آپریل و ... اگرچه همسو با اخوان نیستند اما منتقد السیسی میباشند و به همین دلیل پس از اخوانیها، سطحی از سرکوبهای ارتش و نیروهای امنیتی شامل حال آنان نیز میشود. این سرکوبها که موجب بسته شدن فضای سیاسی در مصر شده، در سال 94 نیز با قوت ادامه پیدا کرد و همچنان نشانهای برای بهبود شرایط سیاسی در مصر دیده نمیشود.
اما مهمترین رویداد در عرصه سیاس داخلی مصر، انتخابات پارلمانی این کشور است. اواخر مهر و آبان 94 انتخابات پارلمانی مصر در داخل و خارج این کشور و در دو مرحله برگزار شد. چند روز پس از برگزاری مرحله دوم انتخابات، ایمن عباس رئیس کمیته عالی انتخابات نتیجه انتخابات مجلس نمایندگان را اعلام کرد و گفت که مشارکت در این انتخابات 28.3 درصد بوده است؛ مشارکتی بسیار پائین که البته مخالفان السیسی همین میزان مشارکت را هم دروغ شمرده و میزان واقعی را عددی کمتر از 28.3 معرفی کردند. کمیته عالی انتخابات مصر اعلام کرد که ائتلاف «فی حب مصر» ائتلاف حامی عبدالفتاح السیسی بیشترین آراء انتخاباتی را در دو مرحله انتخابات پارلمانی این کشور به خود اختصاص داد. ائتلاف مذکور توانست تمامی کرسیهای اختصاص داده شده در انتخابات را از آن خود کند. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران بر این باور هستند که انتخابات پارلمانی مصر در فضایی به دور از رقابت و محدودیت آزادی های عمومی برگزار شد.[11]
دیگر رویدادی که سیاست داخلی مصر را تحت تاثیر قرار داد و موجی از موافقتها و مخالفتهای منطقهای را هم بههمراه داشت، صدور حکم اعدام مرسی و رهبران اخوان المسلمین بود. در 26 خرداد 94 حکم اعدام محمد مرسی رئیس جمهور سابق مصر، در ارتباط با پرونده «حمله به زندانها» تأیید شد. 5 تن از سران ارشد گروه اخوان المسلمین از جمله محمد بدیع مرشد اخوان المسلمین، سعد الکتاتنی رئیس پارلمان مصر در دوران مرسی و عصام العریان از رهبران اخوان المسلمین، در ارتباط با پرونده حمله به زندانها در سال 2011 به اعدام محکوم شدند. البته این رای کماکان قابل تجدیدنظر خواهی است. همچنین دادگاه قاهره حکم حبس ابد تعدادی از سران اخوان المسلمین از جمله محمد مرسی به اتهام جاسوسی را تایید کرد. مرسی در این پرونده به افشای اسرار کشور، توطئه با همکاری حماس برای ایجاد بی ثباتی در مصر و فرار از زندان در جریان انتفاضه 2011 مردمی در اعتراض به حکومت مبارک رییس جمهوری اسبق، متهم است.
2. برآورد سال 95
مصری که زمانی یکی از اصلیترین و الهامبخشترین قدرتها در جهان عرب محسوب می شد، اکنون دچار بحرانهای اقتصادی، امنیتی و سیاسی شده است و در عرصه منطقهای نیز توان ایفاگری نقشی موثر ندارد. با توجه به ریشههای این بحرانها، به نظر میرسد مصر در سال 95 شاهد موارد زیر باشد:
- با توجه به اینکه حضور داعش در سوریه و عراق احتمالا در سال آتی تضعیف خواهد شد و از سوی دیگر و بر اساس تحلیلها و برخی نشانهها، داعش در لیبی حضور قدرتمندتری خواهد داشت، به نظر میرسد دولت و ارتش مصر با چالش جدیتری در مواجهه با داعش روبرو خواهند شد.
- دولت مصر به دلیل عدم همراهی نظامی با عربستان در یمن و عدم همراهی نظامی-سیاسی با این کشور در پرونده سوریه، احتمالا مورد بیتوجهی نسبی ریاض قرار خواهد گرفت. البته طبیعی است که عربستان در صورت چنین تصمیمی، سعی خواهد کرد تا حمایتهای خود از السیسی را تا حدی کاهش دهد که زمینه را برای قدرتگیری مخالفان او فراهم نسازد.
- به دلیل مواضع همسوی مسکو و قاهره در پرونده سوریه، امکان توسعه و تعمیق روابط روسیه و مصر در سال آتی وجود دارد. هرچقدر که راهکار سیاسی برای حل بحران سوریه از سوی طرفهای مختلف به صورت جدیتری مطرح و پیگیری شود، روابط مسکو و قاهره نیز مبتنی بر اشتراک نظر در این خصوص، تقویت میشود.
پی نوشت ها:
[1] . http://www.farsnews.com/13940725001307
[2] . http://www.presstv.ir/DetailFa/2016/01/21/446734/egypt-china-Sisi-Jinping-saudi-arabia-iran
[3]. بروایه، احمد. «گفتگوی استراتژیک مصر و آمریکا؛ اهداف و پیامدها». اندیشکده راهبردی تبیین. مرداد 94.
[4] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/12/06/1011207
[5] . http://www.mehrnews.com/news/3028261
[6] . http://aawsat.com/home/article/300336
[7] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940409000899
[8] . http://kayhan.ir/fa/news/60237
[9] . http://shomanews.com/NewsDetail/633111
[10] . https://www.eghtesadnews.com/Live/Stories/DEN-111426
[11] . http://www.mehrnews.com/news/2991298
اندیشکده تبیین