به گزارش مشرق، «زلمای خلیل زاد» سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد و عراق در یادداشت منتشره در نشریه «پولتیکو » در دوشنبه هفته جاری، بر نقش ایران در برقراری ثبات و امنیت در منطقه پرتلاطم خاورمیانه صحه گذاشت و ضمن اشاره به لزوم عملگرایانه و واقع بینانه رفتار کردن واشنگتن در قبال ایران نوشت: به عنوان شخصی که بیش از هر دیپلمات دیگر آمریکایی در سالهای گذشته با ایران مذاکره نمودهام، مخالف اشخاصی هستم که استدلال میکنند گفتوگو با این کشور به مثابه تسلیم شدن در برابر آنها است. من شواهد کمی دیدهام که انزوا توانسته باشد رفتار ایران را در حال یا آینده به سوی جهتی مناسب تغییر دهد.
خلیل زاد نوشت: تحت شرایط مناسب که ضرورت دارد شامل رویکردی واقع بینانه و اقدامات سخت گیرانه برای آزمایش نیات ایران باشد، واشنگتن میتواند با آوردن ایران به عرصههایی که خود و شرکایش فرصت یابند تا از اختلافها بکاهند بهره برده، به وضع قوانین و مقررات جهت رفع اختلاف پرداخته و مشکلات را حل و فصل نماید.
نویسنده با اشاره به تنشهای برخی کشورهای عرب منطقه به ویژه عربستان سعودی با ایران نوشت: ستیز بین ایران و همسایگانش بر نگرانیهای رو به ازدیاد حاکم بر خاورمیانه که پوشیده از انگیزشهای قومیتی شیعه و سنی و تمایل آنها به طرح مجدد دعوی مشروعیت مرزها در منطقه است، میافزاید.
از دیدگاه سفیر پیشین آمریکا در عراق، واشنگتن واکنشی کند و انفعالی به تغییرات هشدار دهنده منطقه داشته بهطوریکه تلاش کرده بحرانهای مختلف خاورمیانه را بدون تفکر اساسیتر درباره اینکه چگونه دیپلماسی آمریکا میتواند نظم پایدارتر در منطقه را تسریع کند، از سر بگذراند.
خلیل زاد در بخشی دیگر از این یادداشت آورده است: همه راهها ما را به سمت ایران میآورد. خاورمیانه بدون یک توافق بین ایران، عربستان سعودی و ترکیه نه تنها بر رفع ستیزهای کنونی منطقه بلکه برای توافق بر ساختار پایداری که بتواند تنشهای قومیتی را مهار کند، به ثبات نمیرسد. البته با اینکه نفوذ آمریکا در منطقه کاهش یافته است، اما این کشور تنها قدرت جهان است (ادعای نویسنده) که میتواند چنین تفاهمی را ترتیب دهد. درست همانطور که آمریکا در حوزههای منابع و انرژی سرمایه گذاری کرد و زمانی را صرف عادی سازی ژئوپلتیکی اروپا و شرق آسیا در جریان جنگ سرد نمود، ضرورت دارد که در خاورمیانه نیز تعهد اصولی را انجام دهیم.
در بخش دیگر این یادداشت آمده است: روش منفعل آمریکا در این زمینه را میتوان به فقدان اجماع نظر در واشنگتن در زمینه چگونگی مدیریت روابط با ایران با ذکر این که نیاز است این کشور در هرگونه ساختار جدید منطقهای بسان ستون حضور داشته باشد، نسبت داد. با توجه به ناآرامیهای امروز منطقه، بر این باورم که نیاز به تعقیب سیاست مبتنی بر تعامل واقع گرایانه که شامل گسترش گفتوگوها با این کشور که به بررسی سلطه جوییهای آن در منطقه میپردازد، ایران را در ترتیبات جدیدی منطقهای که البته مطابق با منافع آمریکا باشد، میآورد.
خلیل زاد در خاتمه این یادداشت با اشاره به سوابق رویکردهای آمریکا در دوره روسای جمهور گذشتهاش ، تحولات جنگ تحمیلی، نبرد در افغانستان و لشگرکشی نظامی آمریکا به عراق و افغانستان، ماجرای 11سپتامبر و مواردی دیگر نوشت: تجربیاتی که از همکاری با ایران کسب کردم یادآور این است که ما نیاز داریم به فوریت اقدامی قاطع در برابر تهاجم ایران داشته و به طور مستمر نیز با این کشور همکاری دیپلماتیک برقرار نماییم. اگر آمریکا مواضع عملگرایانه اتخاذ کند و حاضر به قبول محدودیت در امیال خود در میز مذاکره و چانه زنی باشد، آنگاه ایرانیان نیز در نقطه مقابل این واقعیت را درک خواهند کرد.