به گزارش مشرق، درک باوئرمن، سرمربی پیشین تیم بسکتبال بایرن مونیخ و سرمربی فعلی تیم ملی ایران، خانه جدیدی در تهران پیدا کرده است. نکته جالب در مورد او این است که ردهبندی تیم جدیدش از سوی فدراسیون جهانی از تیم سابقش بالاتر است. مصاحبه او را با یک سایت خبری آلمانی میخوانید:
*شما در سالهای گذشته، آرام آرام از آلمان به سمت شرق حرکت کردید.
بله. این حرکت کاملاً تصادفی بود. من بعد از جدایی از بایرن مونیخ در سال 2012، تصمیم داشتم کار متفاوتی را خارج از آلمان تجربه کنم. به همین خاطر، سرمربیگری تیم ملی لهستان را قبول کردم، سپس به لیگ لیتوانی رفتم و در نهایت در لیگ روسیه، سرمربی تیم «وولگوگراد» شدم. حالا هم در ایران هستم و در تهران زندگی میکنم.
*سازماندهی ورزش در ایران چگونه است؟
مثل آلمان که حتی لیگهای دسته 6 و 7 آن هم قانونمند است، در ایران هم سازماندهی خوبی در ورزش وجود دارد. فوتبال در ایران، بسیار پرطرفدار است. والیبال و بسکتبال پس از فوتبال قرار دارند و البته توجه خاصی به آنها میشود. رنکینگ جهانی تیم ملی بسکتبال ایران (17) در حال حاضر از آلمان (20) بهتر است. ما مسابقات انتخابی المپیک در ایتالیا را پیش رو داریم. مسابقات سختی در انتظار ماست ولی ممکن است بتوانیم به المپیک برسیم.
*تمام فدراسیونهای بسکتبال تلاش میکنند تا تیم ملی خود را تقویت کنند. این کار در ایران چگونه انجام میشود؟
در لیگ ایران، هر تیم حق استفاده از 2 بازیکن خارجی را دارد، به همین دلیل بازی کردن بازیکنان ایرانی تا حد زیادی تضمین شده است. از طرفی تقریباً همه ملیپوشان ایرانی مثل فرانسه در لیگ این کشور مشغول هستند و فقط تعداد کمی از آنها با تیمهای چینی قرارداد دارند. کلاسهای آموزش مربیان و همچنین تمرینهای تیمهای پایه نیز به صورت متمرکز در تهران برگزار میشود.
*برای یک مربی حرفهای آلمانی، کمی غیرعادی است که در ایران فعالیت کند.
ایران پیش از این هم تجربه حضور مربیان بزرگ را داشته و برای من خیلی جالب است که در این کشور هستم. البته ایران با آلمان متفاوت است ولی میتوان به همه چیز به عنوان قسمتی از یک جریان رو به رشد نگاه کرد. بسیاری از شرکتهای غربی در حال برقراری ارتباط با ایران بعد از رفع تحریمها هستند که ایران را با توجه ذخایر زیاد مواد اولیه به کشوری ثروتمند تبدیل خواهد کرد. ایران حدود 80 میلیون نفر جمعیت دارد که درصد جوانان زیر 30 سال در آن بسیار زیاد است. بازیکنان در ایران، خوب تمرین میکنند. تصاویری که از تلویزیون آلمان در مورد ایران پخش میشود، تنها بخشی از حقیقت است که برای نمایش انتخاب شده است. من جامعه پویا و کاملاً باز ایران را تجربه کردهام.
*قبل از پیوستن به تیم ملی ایران در لیگ روسیه و در شهر «وولگوگراد» شاغل بودید. نام قبلی این شهر، «استالینگراد» است که در جنگ جهانی دوم، یکی از سختترین درگیریهای ارتش آلمان نازی مقابل شوروی سابق در آن انجام شد. به عنوان یک آلمانی چه برخوردی شما در این شهر شد؟
من هم به این موضوع فکر میکردم ولی مردم این شهر، برخورد بسیار دوستانهای با من داشتند. هنگام ورود به «وولگوگراد» یکی از خبرنگاران روسی به من گفت که جنگ جهانی دوم بین آنها و نازیها انجام شده و نه آلمانیها. من به عنوان یک آلمانی در خانه، خیابانها و تیم، چیزی جز احترام ندیدم.
*شما را میتوان به نوعی سفیر آلمان در کشورهای خارجی دانست.
فکر کردن به این موضوع باعث افتخار من است. حضور در تیم ملی ایران و همچنین لیگ بسکتبال حرفهای آمریکا (آمریکا) حس خوبی به من میدهد. حتی وزیر کشور آلمان هم در این مورد با من صحبتهایی داشت و من از این لحاظ احساس مسئولیت میکنم.
*آیا ممکن است که روزی به بوندس لیگا برگردید؟
من همیشه گفتهام که آماده پذیرش پیشنهادهای مختلف هستم ولی در حال حاضر همه تمرکز من روی تیم ملی ایران است.
*شما در سالهای گذشته، آرام آرام از آلمان به سمت شرق حرکت کردید.
بله. این حرکت کاملاً تصادفی بود. من بعد از جدایی از بایرن مونیخ در سال 2012، تصمیم داشتم کار متفاوتی را خارج از آلمان تجربه کنم. به همین خاطر، سرمربیگری تیم ملی لهستان را قبول کردم، سپس به لیگ لیتوانی رفتم و در نهایت در لیگ روسیه، سرمربی تیم «وولگوگراد» شدم. حالا هم در ایران هستم و در تهران زندگی میکنم.
*سازماندهی ورزش در ایران چگونه است؟
مثل آلمان که حتی لیگهای دسته 6 و 7 آن هم قانونمند است، در ایران هم سازماندهی خوبی در ورزش وجود دارد. فوتبال در ایران، بسیار پرطرفدار است. والیبال و بسکتبال پس از فوتبال قرار دارند و البته توجه خاصی به آنها میشود. رنکینگ جهانی تیم ملی بسکتبال ایران (17) در حال حاضر از آلمان (20) بهتر است. ما مسابقات انتخابی المپیک در ایتالیا را پیش رو داریم. مسابقات سختی در انتظار ماست ولی ممکن است بتوانیم به المپیک برسیم.
*تمام فدراسیونهای بسکتبال تلاش میکنند تا تیم ملی خود را تقویت کنند. این کار در ایران چگونه انجام میشود؟
در لیگ ایران، هر تیم حق استفاده از 2 بازیکن خارجی را دارد، به همین دلیل بازی کردن بازیکنان ایرانی تا حد زیادی تضمین شده است. از طرفی تقریباً همه ملیپوشان ایرانی مثل فرانسه در لیگ این کشور مشغول هستند و فقط تعداد کمی از آنها با تیمهای چینی قرارداد دارند. کلاسهای آموزش مربیان و همچنین تمرینهای تیمهای پایه نیز به صورت متمرکز در تهران برگزار میشود.
*برای یک مربی حرفهای آلمانی، کمی غیرعادی است که در ایران فعالیت کند.
ایران پیش از این هم تجربه حضور مربیان بزرگ را داشته و برای من خیلی جالب است که در این کشور هستم. البته ایران با آلمان متفاوت است ولی میتوان به همه چیز به عنوان قسمتی از یک جریان رو به رشد نگاه کرد. بسیاری از شرکتهای غربی در حال برقراری ارتباط با ایران بعد از رفع تحریمها هستند که ایران را با توجه ذخایر زیاد مواد اولیه به کشوری ثروتمند تبدیل خواهد کرد. ایران حدود 80 میلیون نفر جمعیت دارد که درصد جوانان زیر 30 سال در آن بسیار زیاد است. بازیکنان در ایران، خوب تمرین میکنند. تصاویری که از تلویزیون آلمان در مورد ایران پخش میشود، تنها بخشی از حقیقت است که برای نمایش انتخاب شده است. من جامعه پویا و کاملاً باز ایران را تجربه کردهام.
*قبل از پیوستن به تیم ملی ایران در لیگ روسیه و در شهر «وولگوگراد» شاغل بودید. نام قبلی این شهر، «استالینگراد» است که در جنگ جهانی دوم، یکی از سختترین درگیریهای ارتش آلمان نازی مقابل شوروی سابق در آن انجام شد. به عنوان یک آلمانی چه برخوردی شما در این شهر شد؟
من هم به این موضوع فکر میکردم ولی مردم این شهر، برخورد بسیار دوستانهای با من داشتند. هنگام ورود به «وولگوگراد» یکی از خبرنگاران روسی به من گفت که جنگ جهانی دوم بین آنها و نازیها انجام شده و نه آلمانیها. من به عنوان یک آلمانی در خانه، خیابانها و تیم، چیزی جز احترام ندیدم.
*شما را میتوان به نوعی سفیر آلمان در کشورهای خارجی دانست.
فکر کردن به این موضوع باعث افتخار من است. حضور در تیم ملی ایران و همچنین لیگ بسکتبال حرفهای آمریکا (آمریکا) حس خوبی به من میدهد. حتی وزیر کشور آلمان هم در این مورد با من صحبتهایی داشت و من از این لحاظ احساس مسئولیت میکنم.
*آیا ممکن است که روزی به بوندس لیگا برگردید؟
من همیشه گفتهام که آماده پذیرش پیشنهادهای مختلف هستم ولی در حال حاضر همه تمرکز من روی تیم ملی ایران است.