این جوان 32 ساله که «شهرام احمدی» نام دارد، قربانی یک حادثه در دوران کودکی شده است و اکنون ساکن محله دروازهغار تهران است.
دقایقی نظارگر چرخش قلم بر روی کاغذ میشویم؛ توکلت علی الله، حسبنا الله و نعم المولی و نعم الوکیل ...
هم صحبت او میشویم؛ شهرام احمدی درباره علت مجروحیت خود گفت: محل زندگیمان در نزدیکی پادگانی در شهر زنجان بود؛ در دوران رژیم پهلوی اطراف این پادگان مینگذاری کرده بودند که تا مدتها پاکسازی نشده بود. در دوران کودکی با بچهها مشغول بازی بودیم که توپ بازیمان به طرف سیم خاردارهای پادگان رفت، من هم رفتم تا توپ را بردارم و به دلیل انفجار مین، دو دستم قطع شد.
وی ادامه داد: بعد از معلولیت هم باید درس میخواندم؛ برای درس خواندن هم باید مینوشتم؛ در ابتدا با پا شروع به نوشتن کردم اما نتوانستم. بعد از تمرینات زیاد توانستم قلم را بین دو آرنج بگیرم.
این خوشنویس جوان، خودآموخته است؛ وی درباره استقبال مردم از آثارش گفت: تا امروز مردم استقبال خوبی از کارهایم میکنند، البته بنده قیمت روی کارها نمیگذارم و مردم به هر قیمتی که میخواهند این کارها را از من خریداری میکنند.
احمدی درباره زندگیاش خاطرنشان کرد: سالها در زنجان زندگی میکردم؛ بعد از بیماری و وفات همسرم دیگر نتوانستم در زنجان بمانم و به تهران آمدم.
این خوشنویس با هیچ نهاد خصوصی یا دولتی در ارتباط نیست و مستقلاً فعالیت میکند؛ تمام ابزار کار این خوشنویس توانمند، تخته شاسی، چند تکه کاغذ و یک قلم است.