به گزارش مشرق، "هشتمین بوکسور هم از گردونه رقابتها حذف شد"، این تیتر اکثر رسانههای ورزشی ایران پس از شکست آخرین نماینده تیم ملی بوکس کشورمان در مسابقات کسب سهمیه المپیک در چین بود. اتفاق بسیار تلخ و نگران کنندهای که برای ورزش المپیکی کشورمان در رینگ "کیانان چین" رخ داد، اما گویا مسئولان فدراسیون چشم به روی این ناکامی بزرگ بستهاند و سیاست سکوت در پیش گرفتهاند.
تیم ملی ایران با حضور در مسابقات چین با شکست بزرگی روبرو شد و این ناکامی بدون شک در تاریخ بوکس ایران برای همیشه به تلخی ماندگار خواهد شد. با این عدم کسب نتیجه در واقع باید این طور گفت که بوکس با مدیریت فعلی و نتایجی که در چین کسب کرده به ایستگاه پایانی تقریبا نزدیک شده است.
متاسفانه در حالی که 133 روز تا آغاز المپیک برزیل زمان باقی مانده است، بوکس ایران تنها یک سهمیه حضور در المپیک "ریو" را کسب کرده و برای رسیدن به سهمیههای بیشتر تنها یک شانس دیگر در کشور آذربایجان دارد، اما خیلی از کارشناسان مدعی هستند که با این روال در کشور آذربایجان هم ملی پوشان کاری از پیش نخواهد برد.
اگر بخواهیم موشکافانه تر به موضوع بوکس و تیم ملی ایران نگاه کنیم، باید این طور بگویم که دیگر مسئولان فدراسیون حس و حال فعالیت در این مجموعه را ندارند و بوکس را به حال خود رها کردهاند، چرا که وقتی مربی تیم ملی به دلیل مشکلات مالی فدراسیون؛ دست به جیب میشود و البسه ملی پوشان را با هزینه شخصی خود تهیه میکند این نشان میدهد که آقایان برنامه بلند مدت برای این مجموعه ندارند و به صورت روز مره پیش میروند تا روزگار بوکس همچنان فقط و فقط سپری شود.
به هر حال مشغلههای کاری و تجاری که احمدناطق نوری دارد، نشان میدهد که بوکس دیگر مثل گذشتهها خیلی برای او در اولویت نیست، چرا که اواخر پاییز سال گذشته، محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان برای بازدید از تمرینات ملی پوشان راهی اردوی تیم ملی بوکس شد و احمد ناطق نوری جادههای شمال را در پیش گرفت و برای بازدید اقوام و تغییر حال و هوا راهی شمال شد و وزیر ورزش در غیاب رئیس فدراسیون از اردوها بازدید کرد. این در حالی است که تمام روسای فدراسیونها برای حضور وزیر ورزش و جوانان در اردوها لحظه شماری میکنند، اما گویا شخص نفر اول وزارت ورزش و جوانان هم برای پدر پارلمان ایران مهم نیست!
اما اگر بخواهیم از بعد فنی به این ناکامی بپردازیم، باید این طور بگوییم که علیرضا استکی، مربی جوان تیم ملی در این مدت واقعا تمام تلاش خود را کرد و هر آنچه در چنته داشت را رو کرد، اما در رینگ مهم و حساس چین شاگردان جوان او نتوانستند نتیجه کسب کنند و خیلی راحت از گردونه رقابتها حذف شدند.
حال این سوال پیش آماده که چرا در اعزام بوکسورها به مسابقات حساس کسب سهمیه المپیک، شرایط فنی ملی پوشان اعمال نشد و همه چی به صورت سلیقهای پیش رفت؟ به عنوان مثال، سجاد محمدپور پدیده بوکس ایران که این روزها در مسابقات لیگ حرفهای جهان با سن بسیار کم با بزرگان دنیا مبارزه میکند در اردوها باقی ماند و به جای او پویا ناوی جوان و بی تجربه به کیانان اعزام شد که در همان دور اول خیلی زود از گردونه مسابقات حذف شد!
در وزن 60 کیلوگرم نیز فروتن گل آرا بوکسور با تجربه تیم ملی که میتوانست نمایش خوبی از خود در چین به اجرا بگذارد اعزام نشد و دانا اسماعیل زاده به چین اعزام شد که او نیز در دومین دیدار خود شکست خورد و از گردونه رقابتها حذف شد! هر چند که مسئولان پرسابقه و پرتجربه فدراسیون به این بلوغ فکری رسیدهاند که رویدادهای کسب سهمیه المپیک محل تجربه اندوزی ملی پوشان بی تجربه نیست، اما اختلافات سلیقهای حاکم بین استکی و احدی( مربیان تیم های ملی) باعث شده تا مسئولان فدراسیون هم گمراه شوند و در آخر نیز تسلیم سلیقهای مربیان شوند و انتخاب و اعزام ملی پوشان را برعهده آنها واگذار کنند که در پایان نیز ناکامی بزرگ چین به دلیل اعمال سلیقه از سوی مربی تیم ملی رخ میدهد.
سوالهای بی جواب در خانواده بوکس زیاد است، این که چرا در هر اعزام، یکی از مربیان تیمهای ملی هزینه لباس ملی پوشان را پرداخت میکند! یا اینکه آیا فدراسیون بودجهای از وزارت ورزش و جوانان و یا کمیته ملی المپیک دریافت نمیکند که مربیان تیم های ملی هزینه خرید البسه ملی پوشان را پرداخت میکنند؟ اصلا بودجه فدراسیونی که نه اعزام آنچنانی دارد و نه حقوقی به ملی پوشان پرداخت میکند صرف چه اموری میشود؟!
نکته بعدی اینکه، اگر فدراسیون پول هزینه البسه ملی پوشان را ندارد، چطور به همراه تیم ملی 8 نفره، 6 مربی و همراه به عنوان توریست اعزام میکند؟ اصلا دست آورد اعزام دبیر فدراسیون به چین چه بود؟ اگر واقعا فدراسیون پول اعزام توریست به مسابقات را دارد، چرا مربی تیم ملی هزینه البسه ملی پوشان را پرداخت میکند؟!
راستی، مرد اول کمیته ملی المپیک از حذف تمام ملی پوشان در مسابقات کسب سهمیه المپیک دلگیر است و گویا منتظر گزارش رئیس فدراسیون بوکس است. به هر حال الوعده وفا، گویا مسئولان و مربیان تیم ملی پیش از اعزام به مسابقات چین قول کسب سهمیه المپیک حداقل در دو وزن را به کیومرث هاشمی داده بودند و حالا با دستان خالی به ایران بازگشتهاند.
تیم ملی ایران با حضور در مسابقات چین با شکست بزرگی روبرو شد و این ناکامی بدون شک در تاریخ بوکس ایران برای همیشه به تلخی ماندگار خواهد شد. با این عدم کسب نتیجه در واقع باید این طور گفت که بوکس با مدیریت فعلی و نتایجی که در چین کسب کرده به ایستگاه پایانی تقریبا نزدیک شده است.
متاسفانه در حالی که 133 روز تا آغاز المپیک برزیل زمان باقی مانده است، بوکس ایران تنها یک سهمیه حضور در المپیک "ریو" را کسب کرده و برای رسیدن به سهمیههای بیشتر تنها یک شانس دیگر در کشور آذربایجان دارد، اما خیلی از کارشناسان مدعی هستند که با این روال در کشور آذربایجان هم ملی پوشان کاری از پیش نخواهد برد.
اگر بخواهیم موشکافانه تر به موضوع بوکس و تیم ملی ایران نگاه کنیم، باید این طور بگویم که دیگر مسئولان فدراسیون حس و حال فعالیت در این مجموعه را ندارند و بوکس را به حال خود رها کردهاند، چرا که وقتی مربی تیم ملی به دلیل مشکلات مالی فدراسیون؛ دست به جیب میشود و البسه ملی پوشان را با هزینه شخصی خود تهیه میکند این نشان میدهد که آقایان برنامه بلند مدت برای این مجموعه ندارند و به صورت روز مره پیش میروند تا روزگار بوکس همچنان فقط و فقط سپری شود.
به هر حال مشغلههای کاری و تجاری که احمدناطق نوری دارد، نشان میدهد که بوکس دیگر مثل گذشتهها خیلی برای او در اولویت نیست، چرا که اواخر پاییز سال گذشته، محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان برای بازدید از تمرینات ملی پوشان راهی اردوی تیم ملی بوکس شد و احمد ناطق نوری جادههای شمال را در پیش گرفت و برای بازدید اقوام و تغییر حال و هوا راهی شمال شد و وزیر ورزش در غیاب رئیس فدراسیون از اردوها بازدید کرد. این در حالی است که تمام روسای فدراسیونها برای حضور وزیر ورزش و جوانان در اردوها لحظه شماری میکنند، اما گویا شخص نفر اول وزارت ورزش و جوانان هم برای پدر پارلمان ایران مهم نیست!
اما اگر بخواهیم از بعد فنی به این ناکامی بپردازیم، باید این طور بگوییم که علیرضا استکی، مربی جوان تیم ملی در این مدت واقعا تمام تلاش خود را کرد و هر آنچه در چنته داشت را رو کرد، اما در رینگ مهم و حساس چین شاگردان جوان او نتوانستند نتیجه کسب کنند و خیلی راحت از گردونه رقابتها حذف شدند.
حال این سوال پیش آماده که چرا در اعزام بوکسورها به مسابقات حساس کسب سهمیه المپیک، شرایط فنی ملی پوشان اعمال نشد و همه چی به صورت سلیقهای پیش رفت؟ به عنوان مثال، سجاد محمدپور پدیده بوکس ایران که این روزها در مسابقات لیگ حرفهای جهان با سن بسیار کم با بزرگان دنیا مبارزه میکند در اردوها باقی ماند و به جای او پویا ناوی جوان و بی تجربه به کیانان اعزام شد که در همان دور اول خیلی زود از گردونه مسابقات حذف شد!
در وزن 60 کیلوگرم نیز فروتن گل آرا بوکسور با تجربه تیم ملی که میتوانست نمایش خوبی از خود در چین به اجرا بگذارد اعزام نشد و دانا اسماعیل زاده به چین اعزام شد که او نیز در دومین دیدار خود شکست خورد و از گردونه رقابتها حذف شد! هر چند که مسئولان پرسابقه و پرتجربه فدراسیون به این بلوغ فکری رسیدهاند که رویدادهای کسب سهمیه المپیک محل تجربه اندوزی ملی پوشان بی تجربه نیست، اما اختلافات سلیقهای حاکم بین استکی و احدی( مربیان تیم های ملی) باعث شده تا مسئولان فدراسیون هم گمراه شوند و در آخر نیز تسلیم سلیقهای مربیان شوند و انتخاب و اعزام ملی پوشان را برعهده آنها واگذار کنند که در پایان نیز ناکامی بزرگ چین به دلیل اعمال سلیقه از سوی مربی تیم ملی رخ میدهد.
سوالهای بی جواب در خانواده بوکس زیاد است، این که چرا در هر اعزام، یکی از مربیان تیمهای ملی هزینه لباس ملی پوشان را پرداخت میکند! یا اینکه آیا فدراسیون بودجهای از وزارت ورزش و جوانان و یا کمیته ملی المپیک دریافت نمیکند که مربیان تیم های ملی هزینه خرید البسه ملی پوشان را پرداخت میکنند؟ اصلا بودجه فدراسیونی که نه اعزام آنچنانی دارد و نه حقوقی به ملی پوشان پرداخت میکند صرف چه اموری میشود؟!
نکته بعدی اینکه، اگر فدراسیون پول هزینه البسه ملی پوشان را ندارد، چطور به همراه تیم ملی 8 نفره، 6 مربی و همراه به عنوان توریست اعزام میکند؟ اصلا دست آورد اعزام دبیر فدراسیون به چین چه بود؟ اگر واقعا فدراسیون پول اعزام توریست به مسابقات را دارد، چرا مربی تیم ملی هزینه البسه ملی پوشان را پرداخت میکند؟!
راستی، مرد اول کمیته ملی المپیک از حذف تمام ملی پوشان در مسابقات کسب سهمیه المپیک دلگیر است و گویا منتظر گزارش رئیس فدراسیون بوکس است. به هر حال الوعده وفا، گویا مسئولان و مربیان تیم ملی پیش از اعزام به مسابقات چین قول کسب سهمیه المپیک حداقل در دو وزن را به کیومرث هاشمی داده بودند و حالا با دستان خالی به ایران بازگشتهاند.