اینکه پدر خانواده از رفتار همسر و فرزندانش نا امید شود حالتی استثنایی نیست، منتها این یاس در درون خانه «خلیفه» میتواند بسیار اثرگذار باشد زیرا مردی که انتظار دارد کشور اسلامیاش پناهگاه همه مسلمانان جهان باشد و مدینه فاضله تلقی شود، خانهاش از درون پوسیده است. برای مردی که طرفدارانش سعی وافر به کار میبرند که گفتههایش را راهبردی جلوه دهند و در مجله الکترونیکی «دابق» و سایر انتشارات دیگر آنرا به عنوان تنها راهنجات جلوهگر شوند، ناامیدشدن همسرش از زندگی در کنار او و یافتن مرکز آموزشی دیگری به جای آموزش دیدن در کشور اسلامی، ضربه دردناکی است.
«خلیفه» اکنون میشنود که همسر سابقش و دختری که از او دارد از شرایط زندگی در مرکز خلافت اسلامی شکایتها دارند. خبرنگار روزنامه سوئدی «اکسپرس» که مکانی سرّی در لبنان با سجی الدلیمی دیدار کرده میگوید: همسر خلیفه خواستار زندگی در هیچ یک از کشورهای عربی نیست و میخواهد که نه فقط زندگی آزادنهای داشته باشد بلکه چنین میخواهد که دخترش در اروپا درس بخواند چرا که به آموزشهای آکادمیهای خلافت و مدارس و حتی دانشگاههای کشورهای عربی، اعتقادی ندارد.
ما اکنون فراروی بانویی خشمگین نسبت به
وضعیت زندگیای که همسرش تلاش دارد برای او و دخترش تحمیل کند قرار داریم.
همسر خلیفه با اینکه میداند که فرصتهای او برای ورود به اروپا بنا به
دلایل زیر بسیار محدود است ولی برای رسیدن به خواسته خود به شدت در حال
تلاش است:
- خواهر مسئول جبهه النصره
- همسر سابق یکی از افسران دستگاه امنیتی صدام حسین
- همسر سابق ابوبکر بغدادی
سجی الدلیمی میداند که خلیفه هرگز نمیتواند امکاناتی که در اروپا وجود دارد را برایش فراهم کند، با این همه او از خلیفه بد نمیگوید. او در یکی از دیدارهای تلویزیونی پس از آزادیاش از زندانهای لبنان که در چارچوب معامله تبادل سربازان لبنان با جبهه النصره صورت گرفت درباره ابوبکر چنین گفت: او یک پدر معمولی در خانه بود و عاشق تربیت فرزندانش بود. دو فرزند همسر اولش را دوست داشت. او صبحها برای انجام کار از خانه خارج میشد و ظهر باز میگشت منتها نمیداند که چگونه او به یکباره خلیفه اسلامی شد.
ابوبکر بغدادی دو بار برای آزادی سجی الدلیمی تلاش کرد:
- در چارچوب معامله تبادل با راهبههای معلول.
- هنگام معامله تبادل با سربازان لبنانی.
این «خلیفه» نازکدل! با آن همه تلاشی که برای آزادی همسر سابقش کرده بود انتظار نداشت که از مادر دخترش این چنین ضربه بخورد.