ایشان
به من فرمود: بین مصر و یمن یکی را انتخاب کن سپس امورت را به خداوند عز و
جل بسپار و هر شهری که قرعه به نام آن درآمد به آن جا برو. گفتم: جانم به
فدای شما! چگونه قرعه بزنم؟
ایشان فرمودند: بر یک ورقی بنویس:
«به
نام خداوند بخشنده مهربان، بارالها! تو آن خدایی هستی که خداوندی غیر تو
نیست و عالم و دانا بر عیب و آشکار هستی. تو دانا هستی و نم از تو میپرسم،
کدام برای من بهتر است تا با توکل نمودن بر تو به آن عمل کنم. سپس به
خواست خداوند مصر را در آن ورق بنویس و برگه دیگری بردار و همین دعا را
بنویس سپس یمن را در آن بنویس، سپس در کاغذ دیگری بنویس که به هیچ شهری
نروم، سپس این ورقهها را جمع کن و با یکدیگر مخلوط نما و آنها را به یکی
از دوستانت بده تا یکی از آنها را بردارد و هرچه که بیرون آمد پس به
خداوند عز و جل توکل نما و به آن عمل کن. انشاءالله».
همچنین
امام باقر(ع) فرمود: هرگاه امام سجاد(ع) قصد حج یا عمره یا آزاد کردن
بردهای یا خرید و فروشی را مینمود، وضو میگرفت و دو رکعت نماز استخاره
میخواند و در نماز سوره رحمن و حشر را میخواند و بعد از نماز دویست مرتبه
از خداوند عز و جل خیر مسألت مینمود سپس سوره توحید، ناس و فلق را
میخواند و میفرمود:
«بارالها!
قصد انجام دادن کاری را دارم که تو به آن عالم هستی و اگر میدانی که آن
خیری برای دین و دنیا و آخرتم است برایم مقدر گردان و اگر میدانی که آن
شری برای دین و دنیا و آخرتم است پس مرا از آن منصرف گردان. پروردگارا! راه
هدایت را به من عطا فرما چه آن را بپسندم و چه نپسندم، به یاری «بسم الله
الرحمن الرحیم» و خداوند عز و جل هرچه بخواهد همان است و حول و قوتی جز با
یاری خداوند عز و جل نیست و او مرا کفایت مینماید و چه سرپرست و وکیل خوبی
میباشد». سپس تصمیم میگرفت و آن را انجام میداد.