به گزارش مشرق، نیویورک
تایمز در مطلبی نوشت: عربستان سعودی سال گذشته را با خاطرات خوبی به پایان
نبرد. افت شدید بهای نفت، افزایش تنش دیپلماتیک با ایران و وقوع جنگ داخلی
در سه کشور همجوار از جمله مهمترین وقایعی بودند که در مجموع باعث شدند
عربستان سعودی سال خوبی را به پایان نبرد.
کاهش کمسابقه بهای نفت توانایی این کشور برای مواجهه با بحرانهای منطقهای را به شدت کاهش داده است و این در حالیست که ایران به طور فزایندهای در حال افزایش نفوذ خود در سطح منطقه است.
سعودیها سال گذشته در حرکتی غیرقابل پیشبینی و در تعارض با منافع واشینگتن وارد یک رویارویی نظامی پرهزینه با کشور همسایه خود یمن شدند که این رویارویی نظامی نه تنها باعث شکست معترضان حوثی نشد، بلکه به تقویت پایگاه القاعده در این کشور نیز کمک کرد.
سعودیها همچنین دهها نفر از جمله شیخ نمر النمر - روحانی معترض شیعه - را به بهانههای مختلف از جمله مقابله با تروریسم و حفظ امنیت داخلی خود اعدام کردند و با افزایش نفوذ ایران در لبنان، از کمک مالی وعده داده شده خود به این کشور نیز عقب نشستند.
این وضعِ عربستانی است که قرار است فردا در ریاض از باراک اوباما – رئیس جمهور آمریکا – استقبال کند و جالب آنکه، خود اوباما سهم بزرگی در نگرانیهای این کشور دارد. بسیاری از سیاستگذاران سعودی از مدتها قبل بر این باور بودند که منافع اوباما همسو با منافع منطقهای عربستان نیست و پس از آنکه ماه گذشته اوباما، مقامات سعودی را تحت عنوان "خودسر" مورد انتقاد قرار داد، این باور به ترس تبدیل شده است.
شاید اوباما بکوشد از این سفر برای ترمیم روابط خود با دربار سعودی استفاده کند؛ اما آیا میتوان آسیبی که در این چند سال به روابط آمریکا و دربار سعودی وارد شده است را با یک دیدار چند ساعته به حالت سابق بازگرداند؟
«ترکی الفیصل» - عضو پرنفوذ خاندان سلطنتی عربستان که پیشتر سفیر این کشور در آمریکا بود - معتقد است هم آمریکا و هم عربستان هر دو تغییر کردهاند و بنابراین باید درک قبلی خود از یکدیگر را نیز تغییر داده و دوباره با هم متحد شوند.
با توجه به نگرانیهای اقتصادی، امنیتی و راهبردی عربستان سعودی، این کشور در حال حاضر شرایط دشواری را هم در داخل و هم در سطح منطقه تجربه میکند. در داخل، موج فزایندهای از جوانان سعودی در شرایطی که قیمت پایین نفت، فرصتهای اقتصادی را محدود کرده است، در حال ورود به بازار کار هستند. در سطح منطقه، ایران در کشورهای عرب مهم منطقه عرصه را بر عربستان تنگ کرده است و در سطح جهان نیز فاصله گرفتن آمریکا از دربار سعودی، امید آنها برای اتکا به قدرتمندترین کشور جهان را کاهش داده است.
تمامی این عوامل باعث شده است که عربستان سعودی چه در داخل و چه در خارج، خود را در معرض تهدیدات و چالشهای مختلف احساس کند.
برای دهها سال، پادشاهان و شاهزادگان سعودی با تکیه بر ثروت نفتی و نفوذ مذهبی خود به عنوان متولیان مقدسترین اماکن اسلامی، در جهان عرب و فراتر از آن اعمال قدرت میکردند؛ اما از آنجا که هرگز توان نظامی لازم برای محافظت از خود را در اختیار نداشتند، اتحاد نظامی آنها با آمریکا یک ضرورت انکارناپذیر بود.
عربستان اطمینان داشت که با پمپاژ مداوم نفت به سمت آمریکا و میلیاردها دلاری که عاید صنعت تسلیحاتسازی این کشور میکند، آمریکا اگر متحدش با تهدید موجودیتی مواجه شود به کمک آن میآید و علاوه بر این، در مورد نظام سیاسی بسته این کشور و وضع نامناسب حقوق بشر در آن نیز هرگز سخنی به زبان نخواهد آورد.
اما این وضع با برهم خوردن نظم داخلی کشورهای عرب در سال 2011 و بویژه زمانیکه مقامات سعودی دیدند که آمریکا از متحد عرب دیگرش یعنی حسنی مبارک رئیس جمهور وقت مصر عبور کرد، به کلی تغییر کرد. از آن زمان تاکنون، با فاصله گرفتن آمریکا از بحرانهای دیگر از جمله در لیبی و سوریه و توافق هستهای آن با ایران، ناامیدی میان مقامات سعودی روز به روز افزایش یافته است.
سعودیها امیدوار بودند که در سوریه اعتراضها علیه بشار اسد - رئیس جمهور این کشور - این فرصت را در اختیار آنها قرار دهد تا متحدِ ایران را از منصب خود برکنار کنند و از بطن این ناآرامیها، دولتی به قدرت برسد که روابط بهتری با عربستان داشته باشد. اما این امید پس از آنکه آمریکا از اقدام نظامی علیه دولت بشار اسد منصرف شد، به کلی بر باد رفت.
مجموع این شرایط و ناامیدی فزاینده دربار سعودی تحت حاکمیت پادشاه جدید باعث شد تا این کشور به دیپلماسی سابق خود پشت کرده و با اعدام 47 نفر در ماه ژانویه به اتهام تروریسم از جمله تعدادی از شبه نظامیان القاعده و یک روحانی معترض شیعه، پیام قاطعی را به زعم خود به تروریستها و ایران برای منصرف ساختن آنها از تلاش برای بیثبات کردن عربستان ارسال کند.
توسل مستقیم به اهرم نظامی در جنگ یمن نیز نشان داد که پادشاه جدید عربستان به کمک پسر 30 ساله خود - محمد بن سلمان - در حال پیادهسازی دکترین جدیدی است که ویژگی مشهود آن، "اتکا به خود" است. قصد این کشور برای ساخت یک پایگاه نظامی در جیبوتی را نیز در همین چارچوب میتوان ارزیابی کرد.
اما با این اوصاف، عربستان به دلیل شرایط بد اقتصادی خود و موج روزافزون چالشهای منطقهای، نمیتواند در تمام امور تنها به خود اتکا کند و شاید به همین خاطر است که در حال حاضر، تنها امید سعودیها این است که روزهای اوباما در کاخ سفید به سرعت به پایان رسیده و جانشین او رویکرد متفاوتی را در قبال آنها اتخاذ کند.
کاهش کمسابقه بهای نفت توانایی این کشور برای مواجهه با بحرانهای منطقهای را به شدت کاهش داده است و این در حالیست که ایران به طور فزایندهای در حال افزایش نفوذ خود در سطح منطقه است.
سعودیها سال گذشته در حرکتی غیرقابل پیشبینی و در تعارض با منافع واشینگتن وارد یک رویارویی نظامی پرهزینه با کشور همسایه خود یمن شدند که این رویارویی نظامی نه تنها باعث شکست معترضان حوثی نشد، بلکه به تقویت پایگاه القاعده در این کشور نیز کمک کرد.
سعودیها همچنین دهها نفر از جمله شیخ نمر النمر - روحانی معترض شیعه - را به بهانههای مختلف از جمله مقابله با تروریسم و حفظ امنیت داخلی خود اعدام کردند و با افزایش نفوذ ایران در لبنان، از کمک مالی وعده داده شده خود به این کشور نیز عقب نشستند.
این وضعِ عربستانی است که قرار است فردا در ریاض از باراک اوباما – رئیس جمهور آمریکا – استقبال کند و جالب آنکه، خود اوباما سهم بزرگی در نگرانیهای این کشور دارد. بسیاری از سیاستگذاران سعودی از مدتها قبل بر این باور بودند که منافع اوباما همسو با منافع منطقهای عربستان نیست و پس از آنکه ماه گذشته اوباما، مقامات سعودی را تحت عنوان "خودسر" مورد انتقاد قرار داد، این باور به ترس تبدیل شده است.
شاید اوباما بکوشد از این سفر برای ترمیم روابط خود با دربار سعودی استفاده کند؛ اما آیا میتوان آسیبی که در این چند سال به روابط آمریکا و دربار سعودی وارد شده است را با یک دیدار چند ساعته به حالت سابق بازگرداند؟
«ترکی الفیصل» - عضو پرنفوذ خاندان سلطنتی عربستان که پیشتر سفیر این کشور در آمریکا بود - معتقد است هم آمریکا و هم عربستان هر دو تغییر کردهاند و بنابراین باید درک قبلی خود از یکدیگر را نیز تغییر داده و دوباره با هم متحد شوند.
با توجه به نگرانیهای اقتصادی، امنیتی و راهبردی عربستان سعودی، این کشور در حال حاضر شرایط دشواری را هم در داخل و هم در سطح منطقه تجربه میکند. در داخل، موج فزایندهای از جوانان سعودی در شرایطی که قیمت پایین نفت، فرصتهای اقتصادی را محدود کرده است، در حال ورود به بازار کار هستند. در سطح منطقه، ایران در کشورهای عرب مهم منطقه عرصه را بر عربستان تنگ کرده است و در سطح جهان نیز فاصله گرفتن آمریکا از دربار سعودی، امید آنها برای اتکا به قدرتمندترین کشور جهان را کاهش داده است.
تمامی این عوامل باعث شده است که عربستان سعودی چه در داخل و چه در خارج، خود را در معرض تهدیدات و چالشهای مختلف احساس کند.
برای دهها سال، پادشاهان و شاهزادگان سعودی با تکیه بر ثروت نفتی و نفوذ مذهبی خود به عنوان متولیان مقدسترین اماکن اسلامی، در جهان عرب و فراتر از آن اعمال قدرت میکردند؛ اما از آنجا که هرگز توان نظامی لازم برای محافظت از خود را در اختیار نداشتند، اتحاد نظامی آنها با آمریکا یک ضرورت انکارناپذیر بود.
عربستان اطمینان داشت که با پمپاژ مداوم نفت به سمت آمریکا و میلیاردها دلاری که عاید صنعت تسلیحاتسازی این کشور میکند، آمریکا اگر متحدش با تهدید موجودیتی مواجه شود به کمک آن میآید و علاوه بر این، در مورد نظام سیاسی بسته این کشور و وضع نامناسب حقوق بشر در آن نیز هرگز سخنی به زبان نخواهد آورد.
اما این وضع با برهم خوردن نظم داخلی کشورهای عرب در سال 2011 و بویژه زمانیکه مقامات سعودی دیدند که آمریکا از متحد عرب دیگرش یعنی حسنی مبارک رئیس جمهور وقت مصر عبور کرد، به کلی تغییر کرد. از آن زمان تاکنون، با فاصله گرفتن آمریکا از بحرانهای دیگر از جمله در لیبی و سوریه و توافق هستهای آن با ایران، ناامیدی میان مقامات سعودی روز به روز افزایش یافته است.
سعودیها امیدوار بودند که در سوریه اعتراضها علیه بشار اسد - رئیس جمهور این کشور - این فرصت را در اختیار آنها قرار دهد تا متحدِ ایران را از منصب خود برکنار کنند و از بطن این ناآرامیها، دولتی به قدرت برسد که روابط بهتری با عربستان داشته باشد. اما این امید پس از آنکه آمریکا از اقدام نظامی علیه دولت بشار اسد منصرف شد، به کلی بر باد رفت.
مجموع این شرایط و ناامیدی فزاینده دربار سعودی تحت حاکمیت پادشاه جدید باعث شد تا این کشور به دیپلماسی سابق خود پشت کرده و با اعدام 47 نفر در ماه ژانویه به اتهام تروریسم از جمله تعدادی از شبه نظامیان القاعده و یک روحانی معترض شیعه، پیام قاطعی را به زعم خود به تروریستها و ایران برای منصرف ساختن آنها از تلاش برای بیثبات کردن عربستان ارسال کند.
توسل مستقیم به اهرم نظامی در جنگ یمن نیز نشان داد که پادشاه جدید عربستان به کمک پسر 30 ساله خود - محمد بن سلمان - در حال پیادهسازی دکترین جدیدی است که ویژگی مشهود آن، "اتکا به خود" است. قصد این کشور برای ساخت یک پایگاه نظامی در جیبوتی را نیز در همین چارچوب میتوان ارزیابی کرد.
اما با این اوصاف، عربستان به دلیل شرایط بد اقتصادی خود و موج روزافزون چالشهای منطقهای، نمیتواند در تمام امور تنها به خود اتکا کند و شاید به همین خاطر است که در حال حاضر، تنها امید سعودیها این است که روزهای اوباما در کاخ سفید به سرعت به پایان رسیده و جانشین او رویکرد متفاوتی را در قبال آنها اتخاذ کند.