در ابتدا آبیار در خصوص شکل گیری ایده فیلم گفت: ایده این اثر بر اساس رمانی نوشته خودم به همین نام، از حدود 4 سال پیش شکل گرفت. بعد از اتمام نگارش پورمحمدی و قاسمی کار را خواندند و بعد از ابراز رضایت، همکاری ما شکل گرفت.
وی افزود: چالش نگارش فیلمنامه برای من بیشتر به جهت غالب شدن زبان شیرین کودکانه بود؛ اما خوشبختانه در نهایت به پیامد مثبتی دست پیدا کردیم.
وی در پاسخ به این سوال که چرا زن ایرانی در «شیار 143» نسبت به «نفس» محکم و با عظمتتر است بیان کرد: قرار نیست در همه آثارم زن را قوی و محکم نشان دهم. اتفاقاً زن قصه در فیلم اول، با تردیدها و سستیهایی هم روبرو بود. اینجا اما جهان من کودکانه است و تصویر زن خاکستری و باورپذیرتر است. شخصیت زن ما در فیلم «نفس» مادر تنی بچهها نیست و در عین مسن بودن زحمات زیادی برای بزرگ کردن بچه ها میکشد.
وی افزود: رسالتم این نیست که همیشه یک نوع انسان را در فیلمهایم نشان
دهم. باید انسانهای مختلف را در آثارم به تصویر بکشم تا مخاطبان با چالش
روبرو شوند و ذهنشان درگیر شود.
در ادامه مهران احمدی در پاسخ به این سوال که آیا نرگس آبیار نسبت به فیلمهای گذشته تا به امروز تغییر کرده، عنوان کرد: قطعاً تغییر کرده، مگر میشود فیلم سومش را بسازد و تغییر نکند؟! او به یک پختگی و سرانجام فکری رسیده که این موضوع باعث شد، تمام اهداف ما به تحقق برسد. چون همه ما در فکر خلق فکر اولیهای بودیم که آبیار آن را پخته کرد.
وی افزود: آبیار باید نگاهش را در این فیلم فانتزی میکرد و در قالب یک
کودک نشان میداد. بازی در کنار بچهها نیز کار ما را بیشتر سخت میکرد.
همچنین لوکیشنهای صعبالعبور به دشواری کار میافزود. در کل تجربه من با
آبیار دل انگیز و سخت اما شیرین بود.
آبیار در بخش دیگری از صحبتهای خود در پاسخ به این سوال که چرا فیلم را به جای 120 دقیقه در 70 دقیقه نشان نداده، اظهار داشت: فیلم «نفس» دو برهه مهم زمانی از کشور ما را نشان میدهد. زمانی که میخواستیم این وقایع را از فکر و ذهن کودک به زبان بیاوریم، قاعدتاً مستلزم صرف زمان زیادی بود تا به خوبی تخیلات، اتفاقات، جزئیات و ... را به نمایش بگذاریم. این که تماشاگر ایرانی عادت کرده فقط فیلم 90 دقیقهای ببیند، به سینما ضرر میزند؛ چون نمی توان به برخی از فیلمنامههای خوب و بیشتر از 90 دقیقه نپرداخت.
وی افزود: در نگارش فیلمنامه «نفس» از تمام شنیدهها، دیدهها و تجربیات اطرافم بهره بردم. به عنوان نمونه حتی از اعمال و رفتار دوقلوهای برادرم و گشت و گذار در بازار تهران و دیدهها و شنیدهها استفاده کردم.
در ادامه شبنم مقدمی بازیگر فیلم گفت: سهم کوچک من از «نفس» بسیار ارزشمند است و تجربه خاصی برای من خواهد بود. زمان خواندن فیلمنامه معصومیت رفتاری و نگاه شاعرانه کودک را میدیدم که این موضوع را بعد از نمایش فیلم روی پرده نیز مشاهده کردم.