گروه جنگ نرم مشرق- اطلاعرسانی و پخش اخبار را میتوان یکی از مهمترین کارکردهای رسانه دانست و درک اهمیت آن از سوی سیاستگذاران و صاحبان رسانه نیز باعث شده که حجم خبر و اطلاعرسانی خبری در یک دهه گذشته در رسانههای دنیا بهشدت روند افزایشی پیدا کند. ظهور شبکههای ماهوارهای با کارکرد صرفاً خبری، اضافه شدن بخشهای خبری به شبکههای غیرخبری و تمرکز بر بررسی تأثیرگذاریهای خبر بر جامعه مخاطبان و طراحیهای متعدد و جذاب برای شیوههای انتقال خبر، همه از نشانههای این رویکرد است. بر اساس یک آمارگیری کلی، شبکههای ماهوارهای در ابتدا به طور میانگین در حدود پانزده دقیقه از برنامههای خود در هفته را به خبررسانی اختصاص میدادند، اما اکنون این پانزده دقیقه به هفتاد ساعت در هفته ارتقاء پیدا کرده است. تأثیرگذاری خبر بر مخاطبان رسانه موضوعی خارج از حوصله این مقال است، اما همین مقدار نیاز به توضیح وجود دارد که امروزه صاحبان رسانه به این نتیجه رسیدهاند که تصورات ذهنی مخاطب از طریق اخبار شکل میگیرد و به همین دلیل خبررسانی شیوهای اولویتدار برای آن دسته از شبکههایی است که در پشت پرده فعالیتهای خود اهداف سیاسی را پیگیری میکنند.
شبکه
«من و تو» از آن دست شبکههایی است که با موضوع سرگرمی فعالیت خود را آغاز کرده و
حداقل تاکنون به لحاظ میزان موفقیت و جذب مخاطب در کنار برخی از رقبای خود در
بالاترین رده قرار دارد. مسئولان این شبکه ماهوارهای موضوع سبک زندگی یا به
عبارتی دقیقتر، تغییر در سبک زندگی ایرانی- اسلامی و ارائه مدلی غربی را هدفگذاری
کردهاند و تقریباً همه برنامههای این شبکه چه در رده تولیدی و چه برنامههای ترجمه
شده و تأمینی بر اساس همین راهبرد کلی حرکت میکنند. حال در میان برنامههای متنوع
این شبکه یک برنامه با محوریت خبررسانی به نام «اتاق خبر» وجود دارد؛ گذشته از
توضیحات مقدماتی در خصوص ضرورت استفاده از بخشهای خبری در شبکههای غیر خبری، اگر
بخواهیم مشخصاً دلایل جایگیری چنین برنامهای در شبکه «من و تو» را بررسی کنیم،
باید به دو دلیل عمده اشاره کرد؛ ابتدا اینکه شبکه «من و تو» درواقع سعی دارد یک
پکیج کامل برای طیف وسیعی از مخاطبان فارسیزبان ماهواره ارائه دهد که تقریباً همه
انواع برنامههای سرگرمکننده و مورد پسند مخاطبان فارسیزبان ماهواره را شامل
گردد.
این پکیج از برنامههای موسیقی و رقص، هیجانانگیز و حادثهای، طرفداران سینما، حیاتوحش، تاریخ، سیاست و... را شامل میگردد. حال اگر مبنای این شبکه این باشد که با تأمین همه نیازهای مخاطبانش قصد دارد به جمعیتی از مشتریان ثابت دست پیدا کند، اخبار نیز بهعنوان یک بخش مهم در زندگی روزمره مورد نیاز است که «من و تو» آن را از طریق اتاق خبر تأمین میکند. دلیل دوم به ذات برنامههای خبری و کارکردهای آن بازمیگردد که اتفاقاً برای شبکهای مانند «من و تو» که تغییر سبک زندگی را هدف خود قرار داده، بسیار راهگشاست. این شبکه انگلیسی پیش از آنکه محتوای موردنظر خود را بهعنوان انگارهها و چارچوبهای ذهنی به خورد مخاطبان خود دهد، نیاز دارد بسیاری از باورهای متفاوت آنها را با نگاه سیاسی و اجتماعی موردنظر خودش هماهنگ کند که این مهم در برخی از موارد، خصوصاً برنامهریزیهای میانمدت فقط از طریق خبررسانی جهتدار حاصل میگردد.
مسئولان این شبکه ماهوارهای موضوع سبک زندگی را هدفگذاری کردهاند و تقریباً همه برنامههای این شبکه چه در رده تولیدی و چه برنامههای ترجمه شده و تأمینی بر اساس همین راهبرد کلی حرکت میکنند
پیش از آنکه وارد بحث تکنیکها و شیوههای مورد استفاده «من و تو» در برنامه اتاق خبر آن شویم، ابتدا باید به شیوه متفاوت این شبکه در ارائه اخبار اشاره کنیم که خودش موضوعی مفصل و کاملاً تکنیکی و علمی است. خلاصه این مبحث این است که اساساً آنچه ما امروز بهعنوان ساختار تولید خبر و گاهی قوانین ارائه آن میشناسیم و در رسانههای متنوع خبری، خود را ملزم به رعایت آن میدانیم، سالهاست که در سطح خبرگزاریهای برجسته دنیا منسوخ شده و صرفاً چارچوبهای معیار، آن چیزی است که مخاطب میپسندد و بهوسیله آن جذب میشود. یکی از مصادیق آشنای این موضوع شیوه و بیان کاملاً رسمی، جدی و خشک گویندگان خبر است که همچنان در برخی از بخشهای خبری صداوسیما مشاهده میشود. این در حالی است که از مدتها پیش گویندگان خبر در رسانههای خبری بزرگ دنیا به شکلی کاملاً طراحیشده، بر روی آنتن زنده با یکدیگر، یا حتی بینندگان شوخی میکنند و از این طریق برنامههای خبری را نهتنها از فضایی خستهکننده خارج کردهاند که اتفاقاً باعث ایجاد ظاهری سرگرمکننده در آن شدهاند. این شیوه ارائه خبر کمک میکند تا مخاطبانی که عموماً تمایلی به تماشای اخبار ندارند نیز مشتاق شنیدن خبر شده و در سیطره عملیات روانی رسانه مذکور قرار گیرند.
مشخصاً اگر بخواهیم ویژگیهای ارائه خبر در برنامه اتاق خبر شبکه «من و تو» را عنوان کنیم، باید به ارائه خبر در قالب گفتوشنود و قصهگویی اشاره داشته باشیم. دکور برنامه اتاق خبر و همچنین چینش نفرات آن نهتنها کاملاً متفاوت با استانداردهای پیشفرض در ذهن مخاطب ایرانی طراحی شده، بلکه تداعیکننده برخی برنامههای گفتوشنود در موضوعات سرگرمکننده است. این مسئله در ادبیات مجریان، شیوه صدازدنها که همواره با اسامی کوچک و بسیار صمیمانه صورت میگیرد و همچنین انتقال کامل احساسات با استفاده از تکنیک زبان بدن در هنگام قرائت خبر یا شنیدن آن است. همه این تکنیکها و شیوههای متفاوت ولی جذاب برنامه اتاق خبر که به شکلی اجمالی بدان اشاره شد، برای آن است که محتوای این برنامه با درصد تأثیرگذاری و باورپذیری بیشتری در ذهن مخاطبان جای گیرد. محتوایی که کاملاً هوشمندانه و جهتدار انتخاب شده است. برای بررسی محتوا نیاز به برشماری راهبردهای کلی و گزارههای تشکیلدهنده ساختار محتوای برنامه اتاق خبر داریم.
دکور برنامه اتاق خبر و همچنین چینش نفرات آن نهتنها کاملاً متفاوت با استانداردهای پیشفرض در ذهن مخاطب ایرانی طراحی شده، بلکه تداعیکننده برخی برنامههای گفتوشنود در موضوعات سرگرمکننده است
در مرحله نخست ابتدا باید راهبرد یا سیاست کلی در انتخاب محتوای گزینشی و نتایج حاصل از آن را بررسی کنیم که برگرفته از دو نظریه کلی در مقوله خبررسانی است. اولین نظریه مربوط به دستهبندی موضوعات و اخبار بر اساس اهمیت آنهاست که البته این اهمیت بر اساس معیارهای این شبکه تعریف و اجرا میشود. این نظریه که به «نظریه برجستهسازی» مشهور است، درواقع روشی است که رسانهها با گزینش آن سعی دارند بهجای اینکه به مخاطب خود بگویند «چگونه فکر کن؟» به او القا کنند که «در چه موردی» فکر کند. این روش را میتوان یکی از مدرنترین روشهای سانسور نیز دانست. در روشهای قدیمی که درواقع نوعی عملیات روانی بهحساب میآمدند، سعی میشد به مخاطبان برای چگونه فکر کردن خطدهی شود که بزرگترین آسیب آن هم این بود که بهمحض اینکه مخاطب از نیت رسانه مذکور مطلع میشد، با درصد زیادی اعتماد خود را نسبت به آن رسانه از دست میداد. در این روش حتی رسانههای مخالف و رقیب رسانه مذکور نیز میتوانستند بهراحتی با افشای تکنیکها و ادبیات جانبدارانه و خطدار آن باعث بیاعتمادی و ریزش مخاطبیاش گردند. اما درروش دوم که نیت بر پایه هدایت ذهن مخاطب بهسوی موضوعاتی بهظاهر اولویتدارتر و پراهمیتتر است، تقریباً نشانی از شیوههای عملیات روانی و شیوههای بیان جهتدار یک خبر دیده نمیشود و به همین منظور اعتماد مخاطب عام نیز روزبهروز افزایش مییابد. اتاق خبر شبکه «من و تو» با اتکا به این روش همواره از لابهلای اخبار و رویدادها به دنبال اتفاقاتی است که سیاست کلی این شبکه در قبال ایران را تأمین میکند. این اخبار و اتفاقات که همواره از میان اخبار منفی و سیاه گزینش میگردند، بهشدت در این برنامه بزرگنمایی شده و بهخودیخود ذهنها را از رویدادها و تحولات خبری مثبت و امیدبخش در مورد ایران دور میکند. تأکید بر این دست از خبرها، افزایش کمی آنها و اختصاص زمان بالا، درنهایت منجر به تأمین خواسته برنامه اتاق خبر در هدایت بینندهها به سمت اهمیت دادن و فکر کردن به خبرهای مطلوب این شبکه میشود.
راهبرد دوم در این شبکه بر مبنای نظریهای معروف به «انگارهسازی» است. انگاره درواقع یک نوع سازه ذهنی است که متشکل از مجموعهای از اخبار و تصویرها در مورد موضوع یا شخصیتی خاص در ذهن مخاطب شکل گرفته است. بهگونهای که مخاطب هر گاه در مورد موضوع یا شخص مذکور خبری دریافت کند، بهسرعت به سازه ذهنی یا همان انگاره از پیش تشکیل شده در ذهنش مراجعه میکند. گاه این انگاره آنقدر مستحکم شکلگرفته که ذهن در برابر دریافت متقنترین و واضحترین اسناد و اخبار در مورد آن موضوع خاص مقاومت کرده و حاضر به باور واقعیت نیست. البته تعریف مذکور فقط جنبه منفی نداشته و ندارد، بدین معنی که این انگارهها میتوانند به شکلی کاملاً صحیح و بر مبنای واقعیت در ذهن مخاطبان شکل بگیرند که در این صورت چون اتفاقی بر اساس واقعیت و مستند بوده قطعاً سازه ذهنی مستحکمتری را تشکیل میدهند. انگارهسازی فقط به برنامه اتاق خبر شبکه «من و تو» اختصاص نداشته و بهمانند یک راهبرد کلان در موضوعات مربوط به ایران و فرهنگ عمومی کشور مورد استفاده قرار میگیرد. برای توضیحی مصداقیتر در این خصوص باید انگارهسازی این برنامه در ساخت تصویری منفی از زندگی در ایران را بیان نمود.
«نظریه برجستهسازی» درواقع روشی است که رسانهها با گزینش آن سعی دارند بهجای اینکه به مخاطب خود بگویند «چگونه فکر کن؟» به او القا کنند که «در چه موردی» فکر کند
خبرهای مربوط به آلودگی هوا، ترافیک، تصادفات جادهای، برخی نارساییها در سیستمهای اداره شهری، جرائم خیابانی از قبیل زورگیری، سرقت و صدها مورد از این قبیل مکرراً در برنامههای مختلف اتاق خبر جایگزین سایر اخبار شده و عکسهای گزینشی در مورد هر کدام از این خبرها بهعلاوه بیان سوابق مشابه از این اتفاقات، برای مخاطب ساکن در ایران اینگونه تداعی میکند که زندگی در این کشور تا چه میزان سخت و ناخوشایند است. در کنار بیان این اخبار هر بار نیز سعی میشود سیستمهای مدیریت شهری، دولتی، نیروی انتظامی و دیگر ارگانهای مسئول را بیتفاوت و ناکارآمد نشان دهند. اینگونه تصویرسازی نیز سبب میشود که مسئولیت بخش قابلتوجهی از تصویرسازی در خصوص زندگی نامطلوب و ناامن در ایران متوجه نظام و دولت ایران در ذهن بیننده شکل گیرد.
با توضیح دو نظریه فوق حال میبایست نگاهی نیز به برخی تکنیکهای مورد استفاده در برنامه اتاق خبر بیندازیم تا مصداقیتر متوجه شویم که دو راهبرد برجستهسازی و انگارهسازی در این شبکه چگونه در تکنیکهای مورداستفاده آن ظهور مییابد. لازم به ذکر است که آمارهای ارائهشده در ذیل مربوط به یک پژوهش چهارماهه توسط مرکز تحقیقات صداوسیما از این شبکه ماهوارهای است.
خبرهای مربوط به آلودگی هوا، ترافیک، تصادفات جادهای، برخی نارساییها در سیستمهای اداره شهری، جرائم خیابانی از قبیل زورگیری، سرقت و صدها مورد از این قبیل مکرراً در برنامههای مختلف اتاق خبر جایگزین سایر اخبار شده و عکسهای گزینشی در مورد هر کدام از این خبرها بهعلاوه بیان سوابق مشابه از این اتفاقات، برای مخاطب ساکن در ایران اینگونه تداعی میکند که زندگی در این کشور تا چه میزان سخت و ناخوشایند است
ابتدا نوع و منبع خبر در برنامه اتاق خبر مورد بررسی قرار گرفته است که نشان میدهد در حدود 85 درصد اخبار مربوط به ایران بوده و 15 درصد مابقی خبرها نیز خارجی و غیر مرتبط با ایران است. در خصوص منبع خبر نیز باید گفت که بیش از 90 درصد خبرهای برنامه اتاق خبر با ذکر منبع عنوان میگردند و استفاده از خبرگزاریهای داخلی ایران برای منبع قرارگیری در حدود 20 درصد بیش از دیگر رسانههای خارج از ایران بوده است. البته منبع قرار دادن رسانههای ایرانی و منتسب به نظام ایران در پازل تکنیک «تظاهر به بیطرفی» معنی میگردد. حال همین خبرها که از خود خبرگزاریهای ایرانی استخراج شدهاند، بهگونهای گزینش میگردند که در خروجی آن، سهم بیش از 92 درصد برای خبرهای ناامیدکننده مشاهده میشود. در ردهبندی ارزشهای خبری نیز سهم ارزش «شهرت» و ارزش «برخورد» نیز با تفاوتی بالا بیش از دیگر ارزشهای خبری است که بهروشنی حکایت از جهتگیری برنامه اتاق خبر نسبت به مسئولان کشور و مسائل چالشبرانگیز است؛ این مهم بهعلاوه آمار بالای خبرهای ناامیدکننده که بدان اشاره شد، پازل گفتمان حقیقی این شبکه را حل میکند!
دیگر تکنیکهای برجسته این برنامه خبری مواردی از قبیل «سیاهنمایی»، «تحریک»، «پاره حقیقتگویی»، «زهر افزایی» و «مبالغه» هستند که هرکدام در جای خود مورد استفاده قرار میگیرند. در تکنیک سیاهنمایی با تمرکز بر روی خبرهای مربوط به زندانیان سیاسی، القای ناامنی در ایران، نقض حقوق بشر، ارائه تصویر نابسامان از وضعیت اقتصادی و اختلافات سیاسی سعی میگردد وضعیت کشور سیاه و آشفته نشان داده شود. همین خبرها در برخی موارد شامل تکنیک مبالغه و تکنیک زهر افزایی شده و بر شدت آن افزوده میگردد. در تکنیک مبالغه خبرهایی که حاکی از وجود یک مورد اختلافنظر در میان سران قوا یا مسئولان عالیرتبه کشور است، بهگونهای مطرح میشود که عمق اختلاف در سطح آستانه بروز درگیری و بحران نمایش داده شود و در خبرهای مربوط به یک نابسامانی اجتماعی نیز که عموماً خبر بار احساسی دارد، علائم و نقاط منفی بهعنوان زهر خبر تلقی شده و سعی میگردد در چگونگی انتقال خبر، زهر آن تا مرحله تحریک عواطف و احساسات عمومی کشور پیش برود. بر اساس پژوهش صورت گرفته توسط صداوسیما در مورد این شبکه 87 درصد از خبرها از تکنیک زهر افزایی و بیش از 77 درصد آنها نیز از تکنیک مبالغه بهره میبرند.
خبرهایی که از خود خبرگزاریهای ایرانی استخراج شدهاند، بهگونهای گزینش میگردند که در خروجی آن، سهم بیش از 92 درصد برای خبرهای ناامیدکننده مشاهده میشود
تکنیک تحریک نیز که سعی در تحریک و ایجاد اعتراض از سوی مردم علیه نظام و دولت ایران دارد در حدود 50 درصد از خبرها مشاهده میگردد و پاره حقیقتگویی نیز با حذف بخشی از یک اتفاق سعی در حصول نتیجهای غیر از واقعیت در ذهن مخاطب دارد که این مورد با فراوانی 60 درصد در خبرهای این برنامه مشاهده شده و عموماً در خبرهای مربوط به برنامه هستهای ایران استفاده میگردد. بهگونهای که عموماً آن بخش از خبر که مربوط به اذعان آژانس مبنی بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران است، از کل خبر حذف شده و باقیمانده آنکه شامل تهدیدات، تذکرات و نگرانیهای آژانس در مورد ایران است بیان میگردد.
آنچه گفته شد فقط بخش از تکنیکها و روشهای برنامه اتاق خبر بود که به دلیل محدودیت در اطاله بحث امکان ارائه مصداق برای یکایک مطالب فراهم نگردید؛ اما باید توجه کرد که در شبکه «من و تو» با موضوع سرگرمی، اتاق خبر بهعنوان تنها برنامهای شناخته میشود که بهصورت مستقیم به سیاست میپردازد و ردپای سیاستهای دولت انگلیس در آن بهخوبی قابلمشاهده است. با علم به این مهم که همواره سرمایهگذاری انگلیسی برای این شبکه و موارد مشابه، پیگیری عملیات روانی علیه ایران بوده، شیوه چینش این برنامه در لابهلای دیگر برنامههای «من و تو» نیز اینگونه القا میکند که این شبکه بهظاهر سرگرمکننده، همه برنامههای سرگرمی خود را به منظور جذب بیننده برای این بخش خبری خود طراحی کرده است.
منبع: سینما رسانه