به گزارش مشرق، «هوانیروز» از آن بخش های جذاب ارتش هاست. تجربه پرواز با بالگرد هم از آن تجربه های شیرین است، اما همه این شیرینی و جذابیت تازمانی است که موشک به سمت ات نیاید! با جنگنده یا پدافند دشمن مواجه نشوی و... امروز سالگرد شهادت شهید علی اکبر شیرودی، است.
حالا 35 سال از روزی که او مظلومانه در ارتفاعات «بازی دراز» دشت ذهاب به شهادت رسید می گذرد و روزنامه خراسان به پاس گرامیداشت مقام این شهید و سایر خلبانان شهید ارتش و هوانیروز و نیز تقدیر از تلاش های این یگان رزمی، در گفت و گو با امیر خلبان «هوشنگ یاری» فرمانده هوانیروز ارتش به فعالیت های این یگان می پردازد.
این بار اما به سراغ بخش های ناگفته یا کمتر گفته شده از ماموریت ها و وظایف این نیرو رفته ایم؛ در جایی وی از حضور پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش در بالگردی که برای شناسایی مواضع داعش رفته بود سخن می گوید.
یا این که تاکید دارد: «در جریان مبارزات مردمی انقلاب اسلامی، حتی نمونه ای از حضور هوانیروز در سرکوب مردم نداریم». یا ماجرای نقل و انتقال هوگوچاوز رئیس جمهور فقید ونزوئلا به مرزهای عراق در اوج بحران و ناامنی این کشور و یا حتی مسئولیت های این یگان که از جنس دیگری است. مثلا تولد یک سه قلو هنگام انتقال یک مادر حامله به بیمارستان، یا تلاش تیم های پروازی 11 نفره برای این که در عمق دره های دور افتاده بتوانند رای فقط چند نفر از مردم را در انتخابات بگیرند، تا صدای دلنشین پره های بالگرد، وقتی یک مصدوم زیر آوار مانده زلزله آن را می شنود.
سرتیپ «یاری» گریزی هم به رشادت های شهید شیرودی می زند و این که این شهید مقابل تخلیه پادگان ابوذر و انهدام مهمات آن ایستاد و دشمن را عقب راند. گفت و گوی خراسان را با فرمانده هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران می خوانید.
وضعیت هوانیروز و تجهیزات بالگردی ایران در قبل از انقلاب و از زمان ایجاد این نیرو در ایران چگونه بود؟
در ایران از حدود دهه 30 شمسی به این نتیجه رسیدند که بالگرد نقش مهمی به ویژه در جنگ ها می تواند داشته باشد بنابراین در نیروی زمینی آن زمان که همزمان با ورود پول های هنگفت نفتی و اوج گیری رابطه با آمریکا دچار تحولاتی شده بود قرار شد که یک یگان بالگردی تشکیل شود. بعدا شنوک و بالگرد 205 و 206 از آمریکا آمد تا اینکه بالگرد 214 را مطابق با آب و هوای ایران ساختند.
بعد از انقلاب اسلامی بحران های داخلی و تجزیه طلبانه را در کشور شاهد بودیم. هوانیروز در این رخدادها چه نقشی داشت؟
کسانی که آن زمان را به یاد می آورند مطلع هستند که برخی به دنبال انحلال ارتش بودند اما از جمله جاهایی که کمترین تغییرات را داشت هوانیروز بود و کسانی که استخدام شان با انقلاب فاصله کمی داشت و ولایتمدار بودند بالگردها را حفظ کردند در حالی که بسیاری از پادگان ها مورد دستبرد قرار گرفت.
حتی در انقلاب نیز نمونه ای از حضور هوانیروز در سرکوب مردم نداریم. در زمان حضور امام در نجف برخی از افراد شاخص هوانیروز با ایشان دیدار کرده بودند و همین ارتباطات باعث شد تا بیش از 95 درصد هوانیروز بعد از انقلاب ماندگار شده و به همراه ارتش و سپاه و بسیج به عنوان اولین یگان های عمل کننده در کردستان، گنبد و خوزستان حضور پیدا کنند که به امنیت بیشتر این مناطق انجامید.
نقش هوانیروز در دفاع مقدس چگونه بود و شهید شیرودی چه نقشی داشت؟
تمام کسانی که به نحوی در جنگ حضور داشتند اعم از بسیج و سپاه و ارتش اتفاق نظر دارند که هوانیروز نقش اثرگذار و انکار ناپذیری داشته است. شما عملیاتی در 8 سال دفاع مقدس نمی بینید که هوانیروز در آن نباشد. از پیروزی انقلاب تا زمان جنگ، چون هوانیروز در امنیت کردستان شرکت داشت تجارب خوبی به دست آوردیم و آمادگی داشتیم و همین آمادگی باعث شد در روز اول جنگ در ساعت 2بعد از ظهر روز 31 شهریور 59 ، اولین پادگان هوانیروز ما در کرمانشاه بمباران شود که بلافاصله بالگردها به مناطق امن برده شدند تا منهدم نشوند و روز بعد سه تیم پروازی بسیار قدرتمند در منطقه غرب شامل شهید شیرودی در پادگان ابوذر ، شهید کشوری در ایلام و شهید شمشادیان در سومار حضور پیدا می کنند. روز دوم و سوم در یک فاصله کم بیش از پنجاه تانک عراق را منهدم می کنند و عراق می فهمد که در طراحی خود نقش هوانیروز را ندیده بوده است .
شهید شیرودی در پادگان ابوذر با حجم بالای ورود دشمن روبه رو شد برخی تفکرشان این بود که زمین را بدهیم و زمان را بگیریم. مهمات زیادی در پادگان بود و می گفتند پادگان ابوذر تخلیه و مهمات منهدم شود اما شیرودی و همکارانش به جای این کار، مهمات را روی سر دشمن تخلیه و در یک روز از صبح تا غروب هر چه مهمات و موشک و راکت بود را روی سر عراق خالی کردند و باعث فرار دشمن شدند. البته ما دنبال سهم خواهی نیستیم و نمی گوییم فقط ما بودیم چون همه نیروها زحمت کشیدند و اثر داشتند اما میزان اثرگذاری ها فرق دارد.
وضعیت هوانیروز بعد از جنگ در حوزه آموزش و ساخت تجهیزات و نگهداری بالگردها چگونه بوده است؟ در همین زمینه خبرهایی از ساخت بالگرد در ایران شنیده شده است اما عملا شاهد پرواز ویژه ای نبودیم. در این حوزه در چه مرحله ای قرار داریم؟
هر سازمان و سیستمی وظایفی دارد و هوانیروز یک یگان اجرایی و عملیاتی است و کسانی که باید بالگرد بسازند صنایع و وزارت دفاع هستند. در بعضی موارد هم اطلاعات طبقه بندی شده است که نمی شود آشکار کرد. ما از 8 سال دفاع مقدس تجارب سودمندی به دست آوردیم و شهدای گرانقدری را تقدیم انقلاب کردیم.برای کسی که بخواهید اطمینان کنید وبالگرد را به او بسپارید میلیاردها تومان خرج شده است وباید این سرمایه را حفظ کرد.
در هوانیروز 260 شهید که هر کدام سرمایه کشور محسوب می شوند داریم و هر کدام دنیایی از دانش و ولایتمداری هستند. همین ها خلبان های دیگری را آموزش می دادند. ما در تاکتیک ها و تکنیک های خود متناسب با تهدیدات آمادگی را حفظ کردیم. در صنایع در حوزه ساخت بالگرد اقداماتی انجام شده اما به دلایلی بیان نشده است.
با توجه به اینکه آمریکایی ها به ما بالگرد نمی دادند چرا ما بعد از جنگ به سمت بالگردهای شرقی و روسی نرفتیم؟
سیستم هوانیروز یک سیستم غربی است و از لحاظ تعداد و تنوع بالگردی چنان ما غنی بودیم که این نیاز را حس نکردیم و هنوز هم نیازی نمی بینیم. از طرفی بالگرد شرقی هم داریم اما در جاهای دیگر استفاده می شود. الان ما بالگرد شناسایی ،آموزشی ،ترابری ، هجومی و ... داریم که شامل بالگردهای 206،205 ، 214 ، شنوک ، کبری و ... می شوند.
در مورد بالگرد بدون سرنشین در چه مرحله ای قرار دارید؟
ما مطالب زیادی در برنامه آینده داریم اما بنا به دلایلی نمی توانیم بگوییم و زمانی که قطعی و نهایی شد در مورد این مسائل صحبت می کنیم چون حرف ما صداقت و توانمندی است و فردا اگر اتفاقاتی در کشور افتاد توانایی هوانیروز را خواهید دید. ما مطالبی را می گوییم که بتوانیم نشان دهیم .
با توجه به تغییر تهدیدات و جنگ های نیابتی با گروه های تکفیری و تروریستی تغییر تکنیک ها و تاکتیک های شما چگونه است؟ همچنین در مورد نقش شما در زمان حضور داعش در نزدیکی مرزهای کشورمان هم بفرمایید .
به نظر ما داعش اصلا در حدی نیست که بخواهیم بزرگش کنیم یا نگران باشیم ضمن اینکه در سوابق هوانیروز جنگ های چریکی را در کردستان داشته ایم. در کردستان خلبانان ما آن قدر دقت داشتند که اگر در یک منطقه مردم عادی بودند شلیک نمی کردند و در این راه حتی خطر اصابت را هم به جان می خریدند. شهید شیرودی در یکی از عملیات هایش در کردستان وقتی دشمن زیر پل پنهان شده بود آنچنان نزدیک دشمن شد و شلیک کرد که بالگرد خودش هم مورد اصابت قرار گرفت. ما در جنگ های نامنظم و چریکی سابقه داریم و نگرانی در این زمینه نداریم.
در سال گذشته وقتی داعش نزدیک شد ما به همراه نیروی زمینی در مرزهای غربی حاضر شدیم و خود فرمانده نیروی زمینی ارتش (امیر پوردستان) در بالگرد کنترل و شناسایی بود که رفتیم شناسایی کردیم و منتظر دستور بودیم تا وارد عمل شویم اما نیاز نشد. ما برای فراتر از این تهدیدات خود را آماده می کنیم. به نظرم برخی مسائل نظامی دارای طبقه بندی است که نباید رسانه ای شود تا مورد سوء استفاده قرار نگیرد.
غیر از بحث تهدیدات نظامی ، ما برخی خرده تهدیدات در شمال غرب یا جنوب شرق از سوی اشرار ، قاچاقچیان یا گروهک های تروریستی داریم که در این مناطق سپاه هم عمل می کند. میزان همکاری و هماهنگی شما با این نیروها چگونه است؟
ما از بعد جنگ در شمال غرب به صورت مداوم و در جنوب شرق در کنار سپاه هستیم و به آن ها در ماموریت هایی که دارند کمک می کنیم. با توجه به تنوع و تعداد بالگردهایی که داریم در این حوزه همه نوع همکاری را داریم و اثرگذاریم. بعد از جنگ هم در جنوب شرق در خدمت سپاه هستیم و در مبارزه با اشرار شهدایی هم داشتیم و در شمال غرب هم شهدای گرانقدری مثل شهید پروینی داشتیم. آنها هم متخصصین هوایی دارند و خیلی راحت و با رضایت دو طرف همکاری می کنیم .
در حوزه ماموریت های غیر نظامی که هوانیروز دارد هم توضیحاتی بفرمایید.
ما علاوه بر عملیات های نظامی و رزمی یک سری ماموریت هایی با عنوان مردم یاری داریم که در زمان صلح انجام می دهیم چون بالگرد تنوع اثرگذاری دارد. حتی اگر در کوهستان یک کوهنورد دچار مشکل شود ما او را انتقال می دهیم. در زلزله ها اولین صدایی که عزیزان زلزله زده می شنوند صدای بالگرد است. ما بعد از جنگ در سازندگی سهیم بودیم، در هر جا دکل مخابراتی سنگین بود یا در سد سازی یا شناسایی ها و ... حضور داشتیم. یکی از موارد مهم بحث اورژانس است. در هشت سال دفاع مقدس یکی از ماموریت های هوانیروز حمل مجروح بود و حتی برخی شوخی می کنند.برخی می گویند هوانیروز از بیشتر شدن تعداد شهدا جلوگیری کرده است.
ما حتی درمردم یاری مجروح و جانباز دادیم و از سال گذشته نیز با دستور ستاد کل با اورژانس همکاری می کنیم و از بالگردهای 214 در یک سال گذشته بیش از هزار ساعت پرواز گرفتیم و هزاران نفر از هموطنان را به مراکز درمانی رساندیم از جمله سال قبل در اصفهان یک خانمی در حال زایمان بود که در داخل بالگرد هوانیروز سه قلو به دنیا آورد.
در جنگ هم کسی را سراغ ندارید که خاطراتی از بالگرد نداشته باشد.برخی می گویند وقتی صدای بالگرد می آمد ما روحیه می گرفتیم و برخی می گویند وقتی بالگرد می آمد فکر نمی کردیم بال آهنین دارد و ما اینها را به عنوان فرشتگانی می دیدیم که نجات دهنده بودند .
شما در انتخابات هم نقش ایفا می کنید. در این مورد هم توضیح بفرمایید .
در انتخابات می خواهم علاوه بر نقش هوانیروز به احترام نظام جمهوری اسلامی ایران به نقش مردم اشاره کنم. بنده خودم چون خلبان 214 هستم در این انتخابات ها بودم. در ایذه یا چهارمحال و بختیاری ، آذربایجان ها، در کردستان و خراسان و ... که مناطق صعب العبوری هستند باید چرخ بزنیم، به ته دره برویم و 11 نفر را سوار بالگرد کنیم تا در ته دره از 5 نفر رای بگیرندکه این نشان از احترام نظام برای مردم و اثر رای مردم در حکومت است. در همین انتخابات هفتم اسفند در سراسر مملکت حدود 70 ساعت پرواز داشتیم و بدون سانحه ای رای مردم را گرفتیم و خدا را شاکریم که در انتخابات هم اثر داشتیم .در واقع به نوعی یگان هوانیروز آچار فرانسه کشور است.
در حوزه انتقال شخصیت های ارشد نظام وظیفه هوانیروز چگونه است؟
یکی از ماموریت های هوانیروز بحث ترابری شخصیت هاست. مثلا خود حضرت امام زمانی که وارد ایران شدند با بالگرد به بهشت زهرا رفتند و زمانی که ایشان از دنیا رفتند تشییع و انتقال پیکر ایشان با بالگرد و توسط فرمانده وقت هوانیروز صورت گرفت .البته من خاطرات زیادی دارم و الان سراستاد خلبانی هستم که هیچ کدام از دوستان به اندازه من پرواز ندارند اما قصدی برای گفتن خاطره ندارم چون اعتقادم به تیم کاری و تیم پروازی شامل خلبان و کمک خلبان و یک مهندس پروازی به همراه تعداد زیادی تدارکات است.
در همین رژه 29 فروردین با وجود باد شدیدی که می آمد رژه بالگردی مناسبی داشتیم و من خودم در ابتدای رژه بودم. وقتی هوگو چاوز رییس جمهور فقید ونزوئلا در اوضاع بد عراق که در حال درگیری بود به کرمانشاه آمد، ما با بالگرد ایشان را به مرز در قصر شیرین بردیم از آنجا هم زنگنه به عنوان وزیر نفت حضور داشت و رفتند عراق و مذاکره کردند و برگشتند به فرودگاه کرمانشاه؛ هوگو چاوز گفت: من از این تیم پروازی که شما داشتید لذت بردم.
هوانیروز در 8 سال دفاع مقدس و تا قبل از دهه 80 همه مسئولان را انتقال می داد و از آن زمان انتقال مسئولان به آشیانه جمهوری اسلامی سپرده شده و نیروی هوایی آن را انجام می دهد.
بعد از سقوط سی 130 حامل خبرنگاران تصمیم گرفته شد که بالگرد حامل مسئولان دو موتوره باشد. بحث پروازی شخص مسئول با نیروی هوایی است و بقیه افراد اعم از محافظین ، خبرنگاران و ... را ما انجام می دهیم.
منبع: روزنامه خراسان
کد خبر 564499
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۹
- ۵ نظر
- چاپ
در سال گذشته وقتی داعش نزدیک شد ما به همراه نیروی زمینی در مرزهای غربی حاضر شدیم و خود فرمانده نیروی زمینی ارتش (امیر پوردستان) در بالگرد کنترل و شناسایی بود که رفتیم شناسایی کردیم و منتظر دستور بودیم تا وارد عمل شویم اما نیاز نشد.