به گزارش مشرق، جنگ و جدال ورزشی - سیاسی و حتی فرهنگی ایران و عربستان به بهانه فوتبال مدتی است کلید خورده و در این میان هر دو طرف در هر فرصتی برای احقاق حق خود و آنچه که عدالت میداند، تلاش کرده است. سعودی ها برای جبران خیلی از کاستی های سیاسی و حتی عقیدتی این بار رو به ورزش آورده اند و می خواهند به کمک ورزش برخی از خواسته های غیر ورزشیشان را وصول کنند.
در جریان سهم خواهی و واکنشهای بین المللی نسبت به نفوذ عربستان در کنفدراسیون فوتبال آسیا و صدور احکام سیاسی، اهالی فوتبال تا حدودی زیادی از فدراسیون فوتبال ایران ناامید شدند، البته که تنش سیاسی بین دو کشور ایران و عربستان آنقدر زبانه گرفته بود و تند پیش میرفت که شاید مقامات فوتبال ایران تا حدودی به خاطر سکوت و تعلل خود، حق داشتند. در هر حال نداشتن کرسی، نفوذ، فن مذاکره و هنر پیگیری و جدیت در مباحثه باعث شد تا AFC احکامی علیه ایران و به سود عربستان صادر کند.
در آغاز این مذاکرات مقامات فوتبال ایران (به تبع صلاحدید مقامات امنیتی کشور) با صراحت اعلام کردند که هرگز زیر بار نخواهند رفت و محال است در کشور ثالث با عربستان یا نمایندگان باشگاهی این کشور بازی کنند، نه تنها این اتفاق رخ داد بلکه ایران در این زمینه بیش از آنچه تصور میشد میدان را خالی کرد. مقامات فوتبالی و غیر فوتبالی عربستان هم در رسانههای ورزشی و غیر ورزشی خود هر چه خواستند علیه فوتبال ایران و ایرانیان گفتند و نوشتند و دریغ از یک واکنش رسمی از سوی ورزشی ها یا اعتراضهای بین المللی!
بر خلاف مقامات فوتبال ایران، این مقامات فوتبال عراق بودند که به نوعی درس مذاکره و پافشاری و ثبات در عقیده دادند و پس از توهین یکی از مقامات فوتبال عربستان در رسانههای این کشور به فوتبال عراق و ملتش، چنان معترض شدند که پافشاری آنها در نهایت تسلیم عربستان را در پی داشت، خبرنگار و کارشناس مربوط به انتشار خبر اخراج شد و مقامات فوتبال عربستان از تمام کسانی که مورد تاکید عراق بودند، عذرخواهی کردند. AFC به عربستان هشدار داد و حتی کار به فیفا و دادگاه CAS نیز کشیده شد.
هفتهها گذشت و نمایندگان فوتبال ایران برای بازی با تیمهای عربستانی با هزینه بیشتر، بدون تماشاگر در هتلهایی که در شانشان نبود و بازیهایی که مکان و زمکانش تغییر میکرد به کشور ثالث سفر کردند. تا این که ماجرای عراق پیش آمد و مذاکرات و مباحثات و پافشاری طرف عراقی برای میزبانی از بازیهایش در خاک ایران، حتی مقامات فوتبال ایران را هم به وجد آورد. کارهای نکرده و اقدامات به عمل نیامده ما را، طرف عراقی به رخ میکشید و در نهایت کنفدراسیون فوتبال آسیا حکمی را صادر کرد که باعث شد، نویسنده شرح ماوقع را کنار گذاشته به دردی تازه در فوتبال قاره کهن بپردازد.
سوالی که پس از حکم صادر شده توسط AFC در ذهن تداعی میکند این است، اگر ایران امنیت دارد و عراق در خاک همین ایران میزبان همه بازیهایش خواهد بود، چرا منهای عربستان؟
آیا این مصداق روشن و واضح دخالت سیاست در ورزش نیست؟ آیا مقامات کنفدراسیون فوتبال آسیا سرنوشت مافیای اقتصاد و سیاست فوتبال، بلاتر پیر را نمیبینند؟ آیا هیچ آینده نگری در فوتبال قاره کهن وجود ندارد؟ کسی از بررسی اسناد و مدارک به ظاهر محرمانه AFC در آینده هراس ندارد؟
اصحاب رسانه این حق را به خود میدهد که مقابل ساختمان سیاه سئول بایستند و با صدایی که شاید به طبقه پنجم برسد، بپرسند: چه کسی نسبت به این توهین آشکار به ملت ایران، به صورت آگاهانه و عالمانه، اعتراض خواهد کرد؟ منتخب مجمع در انتخاباتی که پیش روی ما است، آیا توان مذاکره بین المللی جهت احقاق حقوق فوتبال ایران را دارد؟ آیا رئیس آینده فدراسیون فوتبال ایران از نگرانی مردم بابت نمکهایی بر زخم فوتبال پاشیده میشود، خبر دارد؟
دوستان سئول نشین باید از آخرین رای AFC نهایت استفاده را ببرند، چرا که رای صادر دو پهلو است و کنفدراسیون فوتبال اسیا اگر میزبانی عراق را به ایران داده دیگر، عربستان با گوام فرقی ندارد، همه تیم های حاضر باید برای دیدار با تیم ملی عراق در تهران بازی کنند.
«زمین بیطرف» و نمایش تیم های ایرانی مقابل نمایندگان عربستان نشان داده که سیاهنمایی بیش نبوده چرا که دو تیم از نمایندگان ایران در خارج از خانه نمایندههای سعودی را زمین گیر کردند، اما داستان این بار از بازی در خانه یا خارج از خانه متفاوت تر است و برای اثبات خیلی حقانیت ها مقابل زیادهخواهی عدهای که حداقل در امر ورزش دوران افتشان را سپری می کنند ایستادگی کرد.
در جریان سهم خواهی و واکنشهای بین المللی نسبت به نفوذ عربستان در کنفدراسیون فوتبال آسیا و صدور احکام سیاسی، اهالی فوتبال تا حدودی زیادی از فدراسیون فوتبال ایران ناامید شدند، البته که تنش سیاسی بین دو کشور ایران و عربستان آنقدر زبانه گرفته بود و تند پیش میرفت که شاید مقامات فوتبال ایران تا حدودی به خاطر سکوت و تعلل خود، حق داشتند. در هر حال نداشتن کرسی، نفوذ، فن مذاکره و هنر پیگیری و جدیت در مباحثه باعث شد تا AFC احکامی علیه ایران و به سود عربستان صادر کند.
در آغاز این مذاکرات مقامات فوتبال ایران (به تبع صلاحدید مقامات امنیتی کشور) با صراحت اعلام کردند که هرگز زیر بار نخواهند رفت و محال است در کشور ثالث با عربستان یا نمایندگان باشگاهی این کشور بازی کنند، نه تنها این اتفاق رخ داد بلکه ایران در این زمینه بیش از آنچه تصور میشد میدان را خالی کرد. مقامات فوتبالی و غیر فوتبالی عربستان هم در رسانههای ورزشی و غیر ورزشی خود هر چه خواستند علیه فوتبال ایران و ایرانیان گفتند و نوشتند و دریغ از یک واکنش رسمی از سوی ورزشی ها یا اعتراضهای بین المللی!
بر خلاف مقامات فوتبال ایران، این مقامات فوتبال عراق بودند که به نوعی درس مذاکره و پافشاری و ثبات در عقیده دادند و پس از توهین یکی از مقامات فوتبال عربستان در رسانههای این کشور به فوتبال عراق و ملتش، چنان معترض شدند که پافشاری آنها در نهایت تسلیم عربستان را در پی داشت، خبرنگار و کارشناس مربوط به انتشار خبر اخراج شد و مقامات فوتبال عربستان از تمام کسانی که مورد تاکید عراق بودند، عذرخواهی کردند. AFC به عربستان هشدار داد و حتی کار به فیفا و دادگاه CAS نیز کشیده شد.
هفتهها گذشت و نمایندگان فوتبال ایران برای بازی با تیمهای عربستانی با هزینه بیشتر، بدون تماشاگر در هتلهایی که در شانشان نبود و بازیهایی که مکان و زمکانش تغییر میکرد به کشور ثالث سفر کردند. تا این که ماجرای عراق پیش آمد و مذاکرات و مباحثات و پافشاری طرف عراقی برای میزبانی از بازیهایش در خاک ایران، حتی مقامات فوتبال ایران را هم به وجد آورد. کارهای نکرده و اقدامات به عمل نیامده ما را، طرف عراقی به رخ میکشید و در نهایت کنفدراسیون فوتبال آسیا حکمی را صادر کرد که باعث شد، نویسنده شرح ماوقع را کنار گذاشته به دردی تازه در فوتبال قاره کهن بپردازد.
سوالی که پس از حکم صادر شده توسط AFC در ذهن تداعی میکند این است، اگر ایران امنیت دارد و عراق در خاک همین ایران میزبان همه بازیهایش خواهد بود، چرا منهای عربستان؟
آیا این مصداق روشن و واضح دخالت سیاست در ورزش نیست؟ آیا مقامات کنفدراسیون فوتبال آسیا سرنوشت مافیای اقتصاد و سیاست فوتبال، بلاتر پیر را نمیبینند؟ آیا هیچ آینده نگری در فوتبال قاره کهن وجود ندارد؟ کسی از بررسی اسناد و مدارک به ظاهر محرمانه AFC در آینده هراس ندارد؟
اصحاب رسانه این حق را به خود میدهد که مقابل ساختمان سیاه سئول بایستند و با صدایی که شاید به طبقه پنجم برسد، بپرسند: چه کسی نسبت به این توهین آشکار به ملت ایران، به صورت آگاهانه و عالمانه، اعتراض خواهد کرد؟ منتخب مجمع در انتخاباتی که پیش روی ما است، آیا توان مذاکره بین المللی جهت احقاق حقوق فوتبال ایران را دارد؟ آیا رئیس آینده فدراسیون فوتبال ایران از نگرانی مردم بابت نمکهایی بر زخم فوتبال پاشیده میشود، خبر دارد؟
دوستان سئول نشین باید از آخرین رای AFC نهایت استفاده را ببرند، چرا که رای صادر دو پهلو است و کنفدراسیون فوتبال اسیا اگر میزبانی عراق را به ایران داده دیگر، عربستان با گوام فرقی ندارد، همه تیم های حاضر باید برای دیدار با تیم ملی عراق در تهران بازی کنند.
«زمین بیطرف» و نمایش تیم های ایرانی مقابل نمایندگان عربستان نشان داده که سیاهنمایی بیش نبوده چرا که دو تیم از نمایندگان ایران در خارج از خانه نمایندههای سعودی را زمین گیر کردند، اما داستان این بار از بازی در خانه یا خارج از خانه متفاوت تر است و برای اثبات خیلی حقانیت ها مقابل زیادهخواهی عدهای که حداقل در امر ورزش دوران افتشان را سپری می کنند ایستادگی کرد.