گروه ورزشی مشرق - به نظر می رسد با تشکیل ائتلاف عجیب وزیر ورزش و اصفهانی ها در راه انتخاب رییس جدید فدراسیون فوتبال، پرطرفدارترین ورزش مملکت آینده نه چندان روشنی را پیشروی داشته باشد. تشکیل فدراسیون فوتبال با محوریت اصفهان شاید روی کاغذ شرایط را برای گروهی خاص مساعد کند؛ اما در عمل مشکلی جدید خواهد بود برای ورزشی که خود گرفتار حواشی فراوان و دربند اخذ تصمیمات عجیب و غریب است.ائتلاف دو نایب رییس اصفهانی فدراسیون فوتبال (محمود اسلامیان و مهدی تاج) با بهرام افشارزاده (مشاور وزیر و مدیرکل حوزه ریاست وزارت ورزش) در حالی قصد دارد پایه های تشکیل فدراسیونی را بنا نهد که برخی گمانه ها حکایت از اقداماتی خارج از دنیای فوتبال برای رسیدن به این هدف است. همین نیز موجب شده تا برخی نگرانی ها ایجاد شود که تصمیم بزرگ اهالی فوتبال تحت تاثیر موضوعاتی بیرونی قرار گیرد.
واضح است که سازمان لیگ فوتبال به عنوان بخشی تاثیرگذار در دو بعد فنی و مالی فوتبال ایران طی سال‌های اخیر تحت مدیریت سیستم اصفهانی، امتحانش را "بد" پس داده است. امتحانی که هنوز پرونده مردودی اش در مبحث ایجاد درآمد روی میز افکار عمومی باز است و همین نیز باعث شده تا آینده مالی فدراسیون با ابهام مواجه باشد و نگرانی بسیاری را در پی داشته باشد.
سازمان لیگ و در راس آن مهدی تاج در راه درآمدزایی لیگ برتر در دو سال اخیر با قراردادی 160 میلیارد تومانی به ظاهر مقدمات یک تحول بزرگ را فراهم کردند؛ اما در نهایت دریافت تنها 36 میلیارد تومان از کل مبلغ قرارداد نتیجه ضعیفی بود که ساختار و سازمان اقتصادی مدیریت اصفهانی ها در فوتبال (محمدرضا ساکت نیز عملا نفر دوم این تشکیلات در دوران حضور تاج بوده است) را زیر سوال برده است.
* روزهای خوش مدیران هزینه باز نخواهد گشت
همین چند سال قبل بود که با بریز و بپاش‌های زیاد، تمام رقبای دو تیم اصفهانی حاضر در سطح اول فوتبال ایران، دست هایشان را به علامت تسلیم بالا بردند.
طبیعی هم بود. زور سرخابی ها به سپاهان و ذوب آهن نمی رسید چون اصولا پول گروه های صنعتی را نداشتند. به همین دلیل هم ستاره های فوتبال به جای حضور در تیم های پرطرفدار پایتخت راهی تیم هایی می شدند که با بیشترین هزینه در خدمتشان بودند.
تا اینجای کار عنوان می شد که مدیران اصفهانی کارشان را خوب بلند و به همین دلیل تیم هایشان همواره مدعی کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر، جام حذفی و حضور در لیگ قهرمانان آسیا هستند. ولی گروه صنعتی که پول هایش را از فوتبال بیرون کشید، دیگر مدیری از دیار زاینده رود نبود که قدرت مدیریتش را در بخش ایجاد درآمدها به رخ بکشد.
با تغییر شرایط و در پیش گرفتن سیاست اقتصاد مقاومتی آشکار شد که مدیران اصفهانی تنها زمانی قادر به نتیجه گیری هستند که منابع مالی فراوان در خدمتشان باشد. به این ترتیب بود که "مدیران هزینه" هرگز نتوانستند در بخش درآمد زایی کاری از پیش ببرند و نمونه این ادعا شرایطی است که همین حالا سازمان لیگ با سرپرستش مهدی تاج گرفتار آن است.
همین نیز این چالش را ایجاد کرده که فدراسیون فوتبال در دوران حضور اصفهانی ها در راس آن، خواهد توانست تدبیری درست و پایدار برای رفع مشکلات فوتبال داشته باشد یا شاهد وضعیت کنونی در سازمان لیگ، این بار در مقیاسی وسیعتر در کل فوتبال کشور خواهیم بود.
