به گزارش مشرق، وبگاه «لوبلاگ» در یادداشتی به قلم «تیلر کولیس» به دو گزینهای اشاره کرد که میتواند خطری بالقوه برای «برجام» محسوب شود: واکنش کنگره به آزمایشهای موشکی بالستیک ایران و عدم لغو تحریمها از سوی آمریکا.
در این گزارش آمده است: نگرانیها درباره احتمال شکست توافق هستهای ایران در هفتههای اخیر افزایش یافته است. پس از حمله تمام عیاری که تابستان گذشته جنگطلبان کنگره به برجام داشتند، دولت اوباما با چالشی برای دوام برجام در دوره پس از پایان ریاستجمهوریاش مواجه شده است.
جدیدترین خبرها در این زمینه نیز چندان امیدوارکننده نیست. طی هفتههای اخیر دو تهدید اساسی علیه برجام خودنمایی بیشتری داشته: نخست برنامه موشک بالستیک ایران که موجب درخواست هر دوحزب کنگره برای اعمال تحریمهای جدید ضد تهران شده و تحریم جدید نیز میتواند برجام را از بین ببرد.
دوم، برخی از تحریمهای خاص و باقیمانده آمریکا و همچنین ممانعتی است که از پیوستن مجدد ایران به اقتصاد جهانی میشود. اگر این مسائل پیش از پایان ریاستجمهوری اوباما حل و فصل نشود، نمیتوان توافقی را که دولت وی با ایران به امضا رسانده، یک توافق موفقیتآمیز دانست.
برنامه موشکی ایران دفاعی است
کولیس با شاره به آزمایشهای موشکی ایران بعد از اجرای توافق هستهای، نوشته است: با این حال برنامه موشک بالستیک ایران یک تهدید جدی به شمار نمیآید. این برنامه بدون قابلیت تهاجمی واقعی تنها ارزش بازدارندگی دارد. بیشک برنامه موشکی ایران در مقایسه با مشکلات کنونی منطقه و در رتبهبندی عوامل جنجالساز، در مقام پائینی قرار دارد.
واقعیت این است که تهدید واقعی برای توافق هستهای نه برنامه موشکی ایران بلکه واکنش کنگره به این برنامه است. همانطور که جنگطلبان کنگره نیز بخوبی میدانند که ایران بدون توجه به هزینههایی که از سوی ایالاتمتحده علیه آن تحمیل میشود، بعید است برنامه موشک بالستیک خود را تعلیق نماید. مهمتر اینکه، باتوجه به تجربه ایران در جنگ با عراق، برنامه موشکی بالستیک معنایی مهم و تاریخی برای ایرانیها دارد. برنامه موشکی ایران تنها عاملی بازدارنده در مقابل تجاوز خارجی احتمالی علیه کشوری است که طی چند دهه اخیر عمیقا مورد تهدید بوده است.
با این حال جنگطلبان کنگره به این برنامه موشکی بعنوان ابزاری برای تضعیف توافق هستهای مینگرند. در حقیقت، ما وارد چرخه خطرناکی شدهایم که در آن ایران موشکهای بالستیک خود را آزمایش میکند، دولت اوباما با اعمال دور جدیدی از تحریمها به آن پاسخ میدهد و کنگره نیز به اجرای اقدامات قانونی شدیدتر تهدید میکند؛ چرخهای که به اندازه کافی «برجام» را در خطر نابودی قرار داده است. این چرخه با تصمیم ایران برای تداوم آزمایشهای موشکیاش تشدید شده و رویکرد کنگره و دولت آمریکا برای ارائه پاسخ مناسب به این چالش نیز آن را بیشتر و بیشتر مینماید.
اعمال تحریمهای جدید ضدایران احتمالا بانکهای این کشور را که ارائهدهنده پشتیبانیهای مالی به نهادهای درگیر در توسعه برنامه موشکی بالستیک هستند، هدف قرار میدهد. کنگره تحلیل خواهد کرد که این تحریمها از منظر فنی ناقض برجام نیست. این تحلیل قابلبحث است اما بیشک اعمال مجدد تحریمهای بانکی تاثیر منفی زیادی بر انگیزه ایران برای تداوم پایبندی به «برجام» خواهد داشت.
خلفوعده در لغو تحریمها
این سوال همچنان باقی میماند که آیا تحریمهای لغو شده پس از برجام منفعتی عملی نیز برای ایران دارد یا خیر. در حال حاضر بسیاری از بانکهای خارجی همچنان از تعامل جدید با همتایان ایرانی خود امتناع کرده و یا از فعالیتهای تجاری در شرکتهای داخلی حمایت میکنند. نکته قابلتوجهتر اینکه برای ایران محرز شده که نمیتواند به مبلغ کلی درآمدهای نفتی خارج از کشور خود دست یابد چرا که برخی از این درآمدها بعنوان گرو در اختیار آمریکا باقی میماند.
به گفته جان کری، پس از اجرای برجام ایران به تنها 3 میلیارد دلار از مبلغ حدودا 50 میلیارد دلار درآمدهای نفتی خود در خارج از کشور دست یافته است. در مجموع اینکه، ایران نه تنها شاهد تجارت و سرمایهگذاری قابلتوجه از سوی خارجیها نبوده بلکه نتوانسته به مبلغ کلی درآمدهای نفتی خود نیز دست یابد.
این انتظارات محقق نشده در نهایت میتواند موجب تضعیف دولت روحانی شود. منتقدان برجام در تهران به اظهارات «ولیالله سیف» رییس بانک مرکزی در واشنگتن اشاره میکنند که گفت: «ایران در واقع هیچ سود اقتصادیای از برجام ندیده است.»
عدم حل مشکلات بانکی ایران به زودی این اتهام را علیه آمریکا وارد خواهد کرد که به تعهداتش طبق برجام با حسننیت عمل نمیکند و این اعتراض نه فقط از سوی ایرانیها بلکه از زبان سایرین نیز شنیده خواهد شد. شرکتهای اروپایی در دیدار با دیپلماتهای آمریکایی طی هفتههای اخیر مکررا ابراز نارضایتی کرده و لازم است که دولت اوباما این مشکل را مدنظر قرار دهد. توافق هستهای معاوضهای میان برنامه هستهای ایران با لغو تحریمهای ضد این کشور بود؛ چنانچه لغو تحریمها به رفاه اقتصادی برای مردم ایران ترجمه نشود آنها انگیزه برای تداوم پایبندی به «برجام» نخواهند داشت.
چه باید کرد؟
برنامه موشک بالستیک ایران و نحوه واکنش کنگره به آن در حال تحریک یک بحران جدید است. مخالفان برجام در آمریکا به نحوی موفق به جایگزینی نگرانی از برنامه هستهای ایران با نگرانی از برنامه موشک بالستیک این کشور شدهاند. نقشه راه برای این جنگطلبان ضدایران نیز واضح است: فشار برای اعمال دوباره تحریم علیه ایران و متقاعدسازی ایرانیها برای دور شدن از برجام. گرچه برخی در دولت اوباما این تله را شناسایی کردهاند اما کاخسفید اهمیت اندکی برای مقابله با آن از خود نشان داده است.
بنابراین اکنون زمان آن فرارسیده که دولت اوباما رویکرد جدیدی در قبال برنامه موشکی ایران اتخاذ کند، چالشها در این زمینه را روشن ساخته و حیطه انتظاراتی را که آمریکا برای محدودسازی این برنامه دارد، را تعیین نماید. واشنگتن باید اعلام کند که برنامه موشکی بالستیک ایران یک عامل بازدارنده متعارف به شمار میآید. چند ماه بیشتر به حضور اوباما در کاخسفید باقی نمانده است. گرچه وضعیت اجرای برجام چندان وخیم نیست اما گامهای موثر برای حفظ این توافق پیش از تحویل دولت به رییسجمهور بعدی مورد نیاز است.