به گزارش مشرق، با امتناع طالبان از حضور در پای میز مذاکره و شکست مذاکرات صلح افغانستان، اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان در چرخشی قابل ملاحظه، از راهبرد دولت خود در رابطه با جنگ و صلح خبر داده است. دولت وحدت ملی در دو سال کاری خود تلاشهای بیثمری برای دستیابی به صلح انجام داد اما با شکست این روند، پس از این، راه آینده را سرکوب شبهنظامیان عنوان کرد. برای نخستین بار در 15 سال گذشته، دولت افغانستان تعریفی از دوست و دشمن ارائه کرد و انتظار میرود با چرخش دیدگاه، وضعیت جنگ و صلح در افغانستان تغییر کند.
تغییر در گفتمان سیاسی
سخنرانی اخیر اشرف غنی در پارلمان افغانستان را باید نقطه عطفی در گفتمان وی در قبال طالبان دانست. اشرف غنی در زمان کمپین انتخاباتی هرگز موضع تند و خصمانه علیه طالبان اتخاذ نکرد و حتی به حضور بیشمار زندانیان طالبان در بگرام معترض بود. این رفتار وی پس از تکیه بر کرسی ریاست جمهور تدوام یافت.
غنی در نخستین روزهای به قدرت رسیدن، طالبان را مخالفان سیاسی خطاب کرد و از آنان به عنوان اهل منطق و گفتگو یاد کرد. رئیس جمهور افغانستان برای پایان دادن به جنگ دولتش با طالبان، به رغم هشدارها و انتقادهایی، روابط گرمی را با پاکستان آغاز کرد اما چنانچه بیان شد، این روند به شکست انجامید و پاکستان بر خلاف تعهدات خود در نشست ها حاضر نشد از اهرم فشار بر طالبان استفاده کند.
با آغاز حملات بهاری طالبان و به ویژه حمله انتحاری خونین کابل، غنی تحت فشار افکار عمومی نسبت به طالبان دیدگاه نوینی را اتخاذ کرد. وی در نشست مشترک خود با اعضای پارلمان و سنا، الفاظ شدیدی علیه طالبان به کار برد و این گروه را باغی (سرکش)، شرارتپیشه، محارب و دشمنان ملت خطاب کرد. این نخستین باری بود که غنی از زمان به قدرت رسیدن در سخنرانی عمومی خود علیه طالبان چنین موضع تندی اتخاذ میکرد.
با این وجود، وی از سوی برخی کارشناسان مورد انتقاد قرار گرفت که از استعمال کلمه «تروریست» در قبال طالبان خودداری کرد. از آنجا که تروریست خطاب کردن یک گروه این پیامد را در پی دارد که راه مذاکره با وی تقریبا مسدود خواهد شد و با توجه به این که تمام کارشناسان بر این اعتقادند که مذاکره تنها راه حل بحران افغانستان پس از تضعیف نظامی طالبان است، رئیس جمهور افغانستان در استفاده از الفاظ این ملاحظه را به کار برده و در نتیجه از تروریست عنوان کردن این گروه اجتناب کرد. با این وجود تغییر لحن غنی نسبت به طالبان از مخالفان سیاسی به دشمن، حائز اهمیت است.
تعریف دوست و دشمن
یکی از انتقادهای دیرینه کارشناسان و اپوزیسیون از سیاست حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان در طول 13 سال زمامداری وی، عدم تعریف مشخص از دشمن در سیاست داخلی و خارجی بود. در نتیجه سیاست نرم و دوگانه کرزی در قبال طالبان و «برادر» خطاب کردن این گروه، نوعی دوگانگی رفتار در مقامات و نیروهای امنیتی افغانستان پدیدار شد.
در سال 1393 یونس قانونی که در آن زمان معاون اول کرزی بود، نسبت به این سیاست انتقاد کرد و خواهان تعریف مشخصی از دوست و دشمن گردید. اما با این وجود، کرزی که قدرت مطلق در حکومت افغانستان بود، هیچگاه تعریف واضحی از دشمن ارائه نکرد یا به عبارتی دیگر از دشمن عنوان کردن طالبان اجتناب کرد.
اشرف غنی هم در طول مدت حکومتداری خود سیاست مشابهی را در پیش گرفت و در تدوام سیاست ترحم بر طالبان و با امید به دستیابی به صلح، تعریفی از دوست و دشمن ارائه نکرد. اما شکست روند صلح و حملات خونین بهاری طالبان سبب شد تا وی در سخنرانی ششم اردیبهشت خود در جمع نمایندگان مردم افغانستان، تعریفی از دوست و دشمن ارائه کند. برای نخستین بار در طول 15 سال گذشته است که در افغانستان تعریفی از دشمن ارائه می شود.
غنی در این سخنرانی، طرفداران نظام، بیطرفان و اپوزیسیون سیاسی را که دارای دیدگاه و مواضع مختلف سیاسی هستند اما به منافع علیای ملی پایبندی دارند را دوست عنوان کرد. بالعکس کسانی که از احساسات پاک مذهبی جوانان سوء استفاده میکنند، گروههای داعش، القاعده، شبکه حقانی و بخشی از طالبان که از ریختن خون مردم افغانستان لذت میبرند و به جنگ ادامه میدهند، دشمن معرفی شدند.
این که رئیس جمهور افغانستان تنها بخشی از طالبان را دشمن خطاب کرد، انتقادهایی را در پی داشت. منتقدان بر این باورند که داعش و القاعده کمترین تحرکات نظامی را در افغانستان دارند و گروهی که باعث آتش جنگ در افغانستان شده است، طالبان میباشد اما قاطعیت لازم در سخنان غنی در قبال این گروه دیده نشد. اما با این وجود تغییر در نگرش غنی مبنی بر عبور از مذاکره به سوی سرکوب نظامی مشهود است. ساعاتی پس از اعلام این تصمیم، رئیس جمهور افغانستان در دیدار با تعدادی از مسئولان اداره امنیت ملی افغانستان خواستار حملات هجومی آنان به مواضع طالبان شد.
اعدام به جای آزادی
کرزی با اعتقاد بر این که اغلب زندانیان موجود در زندان بگرام بیگناه هستند، ابتدا مدیریت زندان بگرام را از تسلط نظامیان آمریکایی خارج کرد و سپس کمیسیونی را برای بررسی پرونده زندانیان تشکیل داد که در نتیجه آن تعداد قابل توجهی از افرادی که به عنوان نیروهای طالبان دستگیر شده بودند، آزاد شدند.
وی همچنین به منظور نشان دادن حسن نیت، برخی از فرماندهان طالبان و عاملان انتحاری را مورد بخشش قرار داده و آزاد کرد. در زمان حامد کرزی سیاست عفو پررنگتر از مجازات بود و اعدام زندانیان طالبان که در دادگاهها به اعدام محکوم شده بودند، به ندرت اجرا شد. شاید برجستهترین آن ها اعدام دو عامل طالبان بود که در حمله به یک بانک در شرق افغانستان بیش از 40 تن را کشته و دهها نفر را زخمی کردند.
هر چند عمر دولت وحدت ملی کمتر از دو سال است و در این مدت بیشتر وقت آن درگیر حل و فصل اختلافات سیاسی بود اما با این وجود به دلیل این که اشرف غنی بر رویکرد مذاکره با طالبان تاکید داشت، مجازات شدید علیه طالبان را در دستور کار نداشت. اما در رویکرد جدید وی، بر مجازات شبهنظامیان مجرم تاکید شده است. غنی در سخنرانی خود در پارلمان افغانستان تاکید کرد با کسانی که خون سربازان و مردم بیگناه را میریزند با قاطعیت برخورد خواهد شد. وی به طور تلویحی به سیاست عفو حامد کرزی تاخت و اعلام کرد که دوران عفو بیموجب گذشت و افغانستان متعهد است تا حکم دادگاهها حتی حکم اعدام را با قاطعیت اجرا کند.
از این اظهارات غنی استقبال زیادی شد زیرا نخستین بار است که چنین وعدهای از زبان رئیس جمهور فغانستان شنیده میشود. در بین حدود 400 زندانی محکوم به اعدام، تعدادی از فرماندهان برجسته طالبان از جمله انس حقانی، از سران ارشد شبکه مخوف حقانی وجود دارد.
آینده مذاکرات صلح
با وجود این که دولت وحدت ملی به ندرت توانسته است در عرصه سیاست داخلی و خارجی اجماع نظر داشته باشد اما به نظر میرسد در زمینه مذاکرات صلح، اکنون اجماع بر این است که راهکار مذاکره با طالبان در حال حاضر کارساز نیست. علاوه بر نهادهای مدنی، هر سه قوه مقننه، قضاییه و مجریه افغانستان در این مورد هم نظر میباشند و از غنی حمایت کامل میکنند.
تامین صلح در افغانستان بدون همکاری صادقانه پاکستان ممکن نیست. غنی از زمان روی کار آمدن تلاش کرد تا حسن نیت خود را به پاکستان ثابت سازد و در نتیجه این تلاشها یخ روابط کابل – اسلامآباد باز شد. اما عدم پایبندی پاکستان به اجرای توافقاتی که در مذاکرات چهارجانبه متعهد شده بود، رئیس جمهور افغانستان را نسبت به دولتمردان پاکستانی بیاعتماد ساخت.
از سویی دیگر پاکستان بار دیگر حملات موشکی به نقاط مرزی افغانستان را آغاز کرده است. اسلام آباد در اقدامی تحریک آمیز، به تازگی میزبان هیئتی از طالبان دفتر قطر بود که براساس اعلام طالبان، موضوع مذاکره مواردی است فقط دولت افغانستان صلاحیت دارد در آن باره با کشورهای دیگر مذاکره کند. در تلافی این موارد، غنی به نماینده افغانستان در سازمان ملل دستور داده است تا به دلیل حمایت پاکستان از تروریسم شکایت کتبی افغانستان را به شورای امنیت سازمان ملل تسلیم کند. این موضوعات سبب شدهاند که بار دیگر دیوار بیاعتمادی بین کابل و اسلام آباد بنا شود.
آمریکا که از بازیگران اصلی افغانستان است، در حال حاضر برنامهای برای مذاکرات صلح ندارد. با توجه به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دموکراتها فقط درصدد حفظ اوضاع کنونی افغانستان و جلوگیری از بحرانی شدن آن هستند. تا برگزیده شدن رئیس جمهور آینده آمریکا، تلاشی ویژه را از جانب واشنگتن در زمینه مذاکرات صلح شاهد نخواهیم بود. کشورهای منطقه مانند روسیه و چین در راستای منافع و نگرانیهای خود متمایل به نقش آفرینی در حل بحران افغانستان هستند اما از آنجا که ابزارهای لازم در کنترل آن ها نیست، اثرگذاری لازم را ندارند. بنابراین در کوتاه مدت چشم انداز روشنی برای مذاکرات صلح دیده نمیشود و باب مذاکره برای مدتی نامعلومی بسته خواهد بود.
برافروخته شدن آتش جنگ
همان گونه که ذکر شد، برتری طالبان در میدانهای جنگ و گسترش سلطه آنان بر بخشهای وسیعی از جغرافیای افغانستان یکی از علل تمرد این گروه در پیوستن به مذاکرات صلح است. در چنین شرایطی اگر مذاکرهای هم شکل گیرد، به نفع طالبان تمام خواهد شد. توصیه اغلب کارشناسان بر این است که دولت افغانستان باید ابتدا برتری نظامی خود در میدانهای جنگ را به دست آورد و سپس از موضع قدرت وارد مذاکره گردد.
بر اساس رویکرد جدید اشرف غنی، نیروهای نظامی افغان به جای عملکرد دفاعی، رویکرد تهاجمی در پیش خواهند گرفت. در چند روز گذشته بر شدت حملات نیروهای افغانستان افزوده شده و در ولایتهای مختلف عملیاتهای نظامی راه اندازی شده است. عملیات «عمری» یا عملیات بهاره امسال طالبان نیز تاکنون تلفات زیادی به غیر نظامیان وارد کرده است.
بنابراین پیشبینی میشود، در ماههای آینده، آتش جنگ بیش از سال گذشته در شهرها و مناطق مختلف افغانستان شعلهور گردد. شاید به همین علت است که اشرف غنی در نشستی که در کاخ ریاست جمهوری با نمایندگان پارلمان افغانستان داشته، گفته است: شش ماه نخست سال جاری؛ شش ماه خونین است و ما باید این جام زهر را بنوشیم تا دیگران را به صلح واداریم.
فرجام کلام این که رئیس جمهور افغانستان پس از حدود دو سال تلاش برای مذاکرات صلح، به این نتیجه رسیده است که طالبان تمایلی به مذاکره ندارد و حامی این گروه نیز حاضر نیست طبق تعهدات خود از ابزار نظامی علیه طالبان استفاده کند. بنابراین راهبرد مذاکره را به سرکوب شبهنظامیان تغییر داده است.
بر این اساس طالبان که تاکنون به دیده مخالفان سیاسی به آنان نگریسته میشد، به چشم دشمن دیده خواهند شد و برخلاف گذشته مورد ترحم واقع نخواهند شد. به دلیل حملات تهاجمی نیروهای نظامی افغانستان علیه این گروه و عملیات بهاری طالبان علیه دولت، در شش ماه آینده آتش وسیعی از جنگ افغانستان را فرا خواهد گرفت. تنها تضعیف یکی از دو جناح در جبهه جنگ و یا وساطت میانجیهای با صلاحیت خواهد توانست بار دیگر چرخ مذاکرات صلح را به گردش درآورد.
تغییر در گفتمان سیاسی
سخنرانی اخیر اشرف غنی در پارلمان افغانستان را باید نقطه عطفی در گفتمان وی در قبال طالبان دانست. اشرف غنی در زمان کمپین انتخاباتی هرگز موضع تند و خصمانه علیه طالبان اتخاذ نکرد و حتی به حضور بیشمار زندانیان طالبان در بگرام معترض بود. این رفتار وی پس از تکیه بر کرسی ریاست جمهور تدوام یافت.
غنی در نخستین روزهای به قدرت رسیدن، طالبان را مخالفان سیاسی خطاب کرد و از آنان به عنوان اهل منطق و گفتگو یاد کرد. رئیس جمهور افغانستان برای پایان دادن به جنگ دولتش با طالبان، به رغم هشدارها و انتقادهایی، روابط گرمی را با پاکستان آغاز کرد اما چنانچه بیان شد، این روند به شکست انجامید و پاکستان بر خلاف تعهدات خود در نشست ها حاضر نشد از اهرم فشار بر طالبان استفاده کند.
با آغاز حملات بهاری طالبان و به ویژه حمله انتحاری خونین کابل، غنی تحت فشار افکار عمومی نسبت به طالبان دیدگاه نوینی را اتخاذ کرد. وی در نشست مشترک خود با اعضای پارلمان و سنا، الفاظ شدیدی علیه طالبان به کار برد و این گروه را باغی (سرکش)، شرارتپیشه، محارب و دشمنان ملت خطاب کرد. این نخستین باری بود که غنی از زمان به قدرت رسیدن در سخنرانی عمومی خود علیه طالبان چنین موضع تندی اتخاذ میکرد.
با این وجود، وی از سوی برخی کارشناسان مورد انتقاد قرار گرفت که از استعمال کلمه «تروریست» در قبال طالبان خودداری کرد. از آنجا که تروریست خطاب کردن یک گروه این پیامد را در پی دارد که راه مذاکره با وی تقریبا مسدود خواهد شد و با توجه به این که تمام کارشناسان بر این اعتقادند که مذاکره تنها راه حل بحران افغانستان پس از تضعیف نظامی طالبان است، رئیس جمهور افغانستان در استفاده از الفاظ این ملاحظه را به کار برده و در نتیجه از تروریست عنوان کردن این گروه اجتناب کرد. با این وجود تغییر لحن غنی نسبت به طالبان از مخالفان سیاسی به دشمن، حائز اهمیت است.
تعریف دوست و دشمن
یکی از انتقادهای دیرینه کارشناسان و اپوزیسیون از سیاست حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان در طول 13 سال زمامداری وی، عدم تعریف مشخص از دشمن در سیاست داخلی و خارجی بود. در نتیجه سیاست نرم و دوگانه کرزی در قبال طالبان و «برادر» خطاب کردن این گروه، نوعی دوگانگی رفتار در مقامات و نیروهای امنیتی افغانستان پدیدار شد.
در سال 1393 یونس قانونی که در آن زمان معاون اول کرزی بود، نسبت به این سیاست انتقاد کرد و خواهان تعریف مشخصی از دوست و دشمن گردید. اما با این وجود، کرزی که قدرت مطلق در حکومت افغانستان بود، هیچگاه تعریف واضحی از دشمن ارائه نکرد یا به عبارتی دیگر از دشمن عنوان کردن طالبان اجتناب کرد.
اشرف غنی هم در طول مدت حکومتداری خود سیاست مشابهی را در پیش گرفت و در تدوام سیاست ترحم بر طالبان و با امید به دستیابی به صلح، تعریفی از دوست و دشمن ارائه نکرد. اما شکست روند صلح و حملات خونین بهاری طالبان سبب شد تا وی در سخنرانی ششم اردیبهشت خود در جمع نمایندگان مردم افغانستان، تعریفی از دوست و دشمن ارائه کند. برای نخستین بار در طول 15 سال گذشته است که در افغانستان تعریفی از دشمن ارائه می شود.
غنی در این سخنرانی، طرفداران نظام، بیطرفان و اپوزیسیون سیاسی را که دارای دیدگاه و مواضع مختلف سیاسی هستند اما به منافع علیای ملی پایبندی دارند را دوست عنوان کرد. بالعکس کسانی که از احساسات پاک مذهبی جوانان سوء استفاده میکنند، گروههای داعش، القاعده، شبکه حقانی و بخشی از طالبان که از ریختن خون مردم افغانستان لذت میبرند و به جنگ ادامه میدهند، دشمن معرفی شدند.
این که رئیس جمهور افغانستان تنها بخشی از طالبان را دشمن خطاب کرد، انتقادهایی را در پی داشت. منتقدان بر این باورند که داعش و القاعده کمترین تحرکات نظامی را در افغانستان دارند و گروهی که باعث آتش جنگ در افغانستان شده است، طالبان میباشد اما قاطعیت لازم در سخنان غنی در قبال این گروه دیده نشد. اما با این وجود تغییر در نگرش غنی مبنی بر عبور از مذاکره به سوی سرکوب نظامی مشهود است. ساعاتی پس از اعلام این تصمیم، رئیس جمهور افغانستان در دیدار با تعدادی از مسئولان اداره امنیت ملی افغانستان خواستار حملات هجومی آنان به مواضع طالبان شد.
اعدام به جای آزادی
کرزی با اعتقاد بر این که اغلب زندانیان موجود در زندان بگرام بیگناه هستند، ابتدا مدیریت زندان بگرام را از تسلط نظامیان آمریکایی خارج کرد و سپس کمیسیونی را برای بررسی پرونده زندانیان تشکیل داد که در نتیجه آن تعداد قابل توجهی از افرادی که به عنوان نیروهای طالبان دستگیر شده بودند، آزاد شدند.
وی همچنین به منظور نشان دادن حسن نیت، برخی از فرماندهان طالبان و عاملان انتحاری را مورد بخشش قرار داده و آزاد کرد. در زمان حامد کرزی سیاست عفو پررنگتر از مجازات بود و اعدام زندانیان طالبان که در دادگاهها به اعدام محکوم شده بودند، به ندرت اجرا شد. شاید برجستهترین آن ها اعدام دو عامل طالبان بود که در حمله به یک بانک در شرق افغانستان بیش از 40 تن را کشته و دهها نفر را زخمی کردند.
هر چند عمر دولت وحدت ملی کمتر از دو سال است و در این مدت بیشتر وقت آن درگیر حل و فصل اختلافات سیاسی بود اما با این وجود به دلیل این که اشرف غنی بر رویکرد مذاکره با طالبان تاکید داشت، مجازات شدید علیه طالبان را در دستور کار نداشت. اما در رویکرد جدید وی، بر مجازات شبهنظامیان مجرم تاکید شده است. غنی در سخنرانی خود در پارلمان افغانستان تاکید کرد با کسانی که خون سربازان و مردم بیگناه را میریزند با قاطعیت برخورد خواهد شد. وی به طور تلویحی به سیاست عفو حامد کرزی تاخت و اعلام کرد که دوران عفو بیموجب گذشت و افغانستان متعهد است تا حکم دادگاهها حتی حکم اعدام را با قاطعیت اجرا کند.
از این اظهارات غنی استقبال زیادی شد زیرا نخستین بار است که چنین وعدهای از زبان رئیس جمهور فغانستان شنیده میشود. در بین حدود 400 زندانی محکوم به اعدام، تعدادی از فرماندهان برجسته طالبان از جمله انس حقانی، از سران ارشد شبکه مخوف حقانی وجود دارد.
آینده مذاکرات صلح
با وجود این که دولت وحدت ملی به ندرت توانسته است در عرصه سیاست داخلی و خارجی اجماع نظر داشته باشد اما به نظر میرسد در زمینه مذاکرات صلح، اکنون اجماع بر این است که راهکار مذاکره با طالبان در حال حاضر کارساز نیست. علاوه بر نهادهای مدنی، هر سه قوه مقننه، قضاییه و مجریه افغانستان در این مورد هم نظر میباشند و از غنی حمایت کامل میکنند.
تامین صلح در افغانستان بدون همکاری صادقانه پاکستان ممکن نیست. غنی از زمان روی کار آمدن تلاش کرد تا حسن نیت خود را به پاکستان ثابت سازد و در نتیجه این تلاشها یخ روابط کابل – اسلامآباد باز شد. اما عدم پایبندی پاکستان به اجرای توافقاتی که در مذاکرات چهارجانبه متعهد شده بود، رئیس جمهور افغانستان را نسبت به دولتمردان پاکستانی بیاعتماد ساخت.
از سویی دیگر پاکستان بار دیگر حملات موشکی به نقاط مرزی افغانستان را آغاز کرده است. اسلام آباد در اقدامی تحریک آمیز، به تازگی میزبان هیئتی از طالبان دفتر قطر بود که براساس اعلام طالبان، موضوع مذاکره مواردی است فقط دولت افغانستان صلاحیت دارد در آن باره با کشورهای دیگر مذاکره کند. در تلافی این موارد، غنی به نماینده افغانستان در سازمان ملل دستور داده است تا به دلیل حمایت پاکستان از تروریسم شکایت کتبی افغانستان را به شورای امنیت سازمان ملل تسلیم کند. این موضوعات سبب شدهاند که بار دیگر دیوار بیاعتمادی بین کابل و اسلام آباد بنا شود.
آمریکا که از بازیگران اصلی افغانستان است، در حال حاضر برنامهای برای مذاکرات صلح ندارد. با توجه به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دموکراتها فقط درصدد حفظ اوضاع کنونی افغانستان و جلوگیری از بحرانی شدن آن هستند. تا برگزیده شدن رئیس جمهور آینده آمریکا، تلاشی ویژه را از جانب واشنگتن در زمینه مذاکرات صلح شاهد نخواهیم بود. کشورهای منطقه مانند روسیه و چین در راستای منافع و نگرانیهای خود متمایل به نقش آفرینی در حل بحران افغانستان هستند اما از آنجا که ابزارهای لازم در کنترل آن ها نیست، اثرگذاری لازم را ندارند. بنابراین در کوتاه مدت چشم انداز روشنی برای مذاکرات صلح دیده نمیشود و باب مذاکره برای مدتی نامعلومی بسته خواهد بود.
برافروخته شدن آتش جنگ
همان گونه که ذکر شد، برتری طالبان در میدانهای جنگ و گسترش سلطه آنان بر بخشهای وسیعی از جغرافیای افغانستان یکی از علل تمرد این گروه در پیوستن به مذاکرات صلح است. در چنین شرایطی اگر مذاکرهای هم شکل گیرد، به نفع طالبان تمام خواهد شد. توصیه اغلب کارشناسان بر این است که دولت افغانستان باید ابتدا برتری نظامی خود در میدانهای جنگ را به دست آورد و سپس از موضع قدرت وارد مذاکره گردد.
بر اساس رویکرد جدید اشرف غنی، نیروهای نظامی افغان به جای عملکرد دفاعی، رویکرد تهاجمی در پیش خواهند گرفت. در چند روز گذشته بر شدت حملات نیروهای افغانستان افزوده شده و در ولایتهای مختلف عملیاتهای نظامی راه اندازی شده است. عملیات «عمری» یا عملیات بهاره امسال طالبان نیز تاکنون تلفات زیادی به غیر نظامیان وارد کرده است.
بنابراین پیشبینی میشود، در ماههای آینده، آتش جنگ بیش از سال گذشته در شهرها و مناطق مختلف افغانستان شعلهور گردد. شاید به همین علت است که اشرف غنی در نشستی که در کاخ ریاست جمهوری با نمایندگان پارلمان افغانستان داشته، گفته است: شش ماه نخست سال جاری؛ شش ماه خونین است و ما باید این جام زهر را بنوشیم تا دیگران را به صلح واداریم.
فرجام کلام این که رئیس جمهور افغانستان پس از حدود دو سال تلاش برای مذاکرات صلح، به این نتیجه رسیده است که طالبان تمایلی به مذاکره ندارد و حامی این گروه نیز حاضر نیست طبق تعهدات خود از ابزار نظامی علیه طالبان استفاده کند. بنابراین راهبرد مذاکره را به سرکوب شبهنظامیان تغییر داده است.
بر این اساس طالبان که تاکنون به دیده مخالفان سیاسی به آنان نگریسته میشد، به چشم دشمن دیده خواهند شد و برخلاف گذشته مورد ترحم واقع نخواهند شد. به دلیل حملات تهاجمی نیروهای نظامی افغانستان علیه این گروه و عملیات بهاری طالبان علیه دولت، در شش ماه آینده آتش وسیعی از جنگ افغانستان را فرا خواهد گرفت. تنها تضعیف یکی از دو جناح در جبهه جنگ و یا وساطت میانجیهای با صلاحیت خواهد توانست بار دیگر چرخ مذاکرات صلح را به گردش درآورد.