به گزارش مشرق، شاهزاده «ترکی بن فیصل بن عبدالعزیز» رئیس پیشین سازمان اطلاعات عربستان و سخنگوی غیررسمی خاندان آل سعود در ادامه اظهارات مقامات سعودی مبنی بر رفتن به سمت تسلیحات هسته ای، مجددا از دستیابی عربستان به سلاح هسته ای خبر داد. بن فیصل در ادامه دیدارهای مقامات سعودی با اسرائیل در واشنگتن گفت که اگر ایران توافق هستهای را نقض و به سوی سلاح هستهای گام بردارد، بی درنگ این انتخاب پیش روی ریاض قرار دارد تا به سلاح هسته ای دست پیدا کند.»
تحلیلگران معتقدند که این اظهارات عربستان ریشه در نگرانی از برهم خوردن موازنه منطقه ای در برابر رقبا دارد که اگرچه با توجه به واقعیت ها و ظرفیت های موجود عربستان، تا حد زیادی نوعی بلوف سیاسی محسوب می شود، اما نباید این موضوع را نادیده گرفت که با توجه به وضعیت گسیخته کنونی که عملاً هیچگونه مکانیسم امنیت زا، ثبات بخش و نظم دهنده ای برای تعدیل نگرانی ها و سامان دادن به وضعیت آنارشیک کنونی در خاورمیانه وجود ندارد و طرح خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای مصداق خارجی پیدا نمی کند، رفتن به سمت سلاح هسته ای گزینه ای عقلانی و استراتژیک به حساب می آید. راهبردی که به نظر می رسد در ادراک سعودی ها از وضعیت موجود، بخشی از پروژه مقابله با نفوذ ایران در جهان عرب، عادی سازی روابط با اسرائیل و بازاندیشی در روابط با آمریکا متحد دیرینه این کشور است.
با توجه به واقعیت های موجود و به دلیل منطق بازدارندگی سلاح های هسته ای، این مسئله را نباید نادیده گرفت که در شرایط اضطرار منطقه ای و مجموع فشارها و محظورات محیطی که بر تصمیم گیرندگان سیاسی و امنیتی یک کشور تحمیل می شود، امر دستیابی به سلاح هسته ای گزینه ای محال نیست و نمی توان امکان آن را برای سعودی ها از نظر دور داشت، اما در این نوشتار تمرکز نگارنده بر موضوع موانع دستیابی عربستان به سلاح هسته ای است که به عواملی چون ظرفیت های فنی، موانع سیاسی- حقوقی و مسائل منطقه ای بر می گردد.
- فقدان ظرفیت های علمی و فنی
بررسی دستیابی کشورهای دارنده تسلیحات هسته ای نشان می دهد که فارغ از برخی شرایط و فرصت ها، این کشورها از توانمندی های علمی، فنی و انسانی برخوردار بوده که ماحصل آن دستیابی به بمب هسته ای بوده است. برای دولت عربستان سعودی که به گفته فرید ذکریا روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل بین المللی که قادر نیست حتی یک اتوموبیل بسازد، امری دشوار است که بپذیریم این کشور از رهگذر ظرفیت های بومی و پتانسیل های داخلی بتواند به این سمت حرکت کند. به فرض اگر هم اینچنین بود دیگر موانع حقوقی و سیاسی بخصوص نظارت های آژانس بین المللی انرژی اتمی مانع جدی برای حرکت در این مسیر بود. در شرایط کنونی دولت عربستان سعودی اگرچه برخوردار از نیروگاه های هسته ای و فناوری های هسته ای در بخش های کشاورزی و صنعتی است، اما این موضوع بخاطر حضور خارجی ها از جمله، فرانسه، چین و کره جنوبی در این کشور و انعقاد قراردادهای دوجانبه است و تا رسیدن عربستان به این دانش و ظرفیت، راه درازی در پیش است.
- موانع سیاسی و حقوقی
فارغ از موضوع ظرفیت ها و توانمندی های بومی که موضوع بسیار مهمی است، موانع سیاسی و حقوقی دیگر عاملی است که باعث می شود تا تلاش های احتمالی عربستان سعودی در رسیدن به سلاح هسته ای عملاً با تردید مواجه باشد. از آنجا که دولت عربستان سعودی عضوی از آژانس بین المللی انرژی اتمی است، معاهده «ان پی تی» را امضا کرده و «پروتکل الحاقی» را نیز به امضا رسانده ولی تصویب نکرده است (هرچند پارلمان به آن معنا که تصویب کننده این پروتکل باشد در عربستان وجود ندارد و صرفا یک شورای مشورتی که از سوی پادشاه عربستان تعیین می شوند، نقش مجلس را در عربستان بازی می کند که در عمل هیچگونه استقلال قانون گذاری ندارد) عملا نمی توان برای عربستان سعودی در دوره ای که نقش نظارتی آژانس نیز روز به روز بیشتر می شود، شانس زیادی قائل بود.
در بحث موانع سیاسی هم می توان به اراده و تمایل قدرت های بزرگ هسته ای اشاره کرد. اگرچه سیاست خارجی عربستان برای دهه ها نقش همراه کننده موازنه بخش راهبردهای امنیت ملی آمریکا در خاورمیانه را بر عهده داشته، اما سیاست های مربوط به منع اشاعه، عدم اطمینان به دولت های غیردموکراتیک (بخصوص که عربستان به عنوان منبع تغذیه فکری و مالی تروریسم برآمده از سلفی گری در حال شناسایی است) و همچنین حفظ برتری های استراتژیک متحدین همسو باعث شده تا این موضوع که روزی قدرت های بزرگ، سلاح هسته ای در اختیار عربستان یا دیگران قرار دهند، امری دور از ذهن است. از سوی دیگر هزینه های این اقدام در شرایط کنونی به میزانی برای دیگر قدرت های هسته ای درجه دوم چون پاکستان که روابط بسیار نزدیک با ریاض دارد، بالاست که خود اسلام آباد نیز ترجیح خواهد داد که ضمن حفظ برتری های راهبردی، خود را در مظان اتهام همکاری هسته ای با سعودی قرار ندهد.
- موازنه و امنیت منطقه ای
در واقع یکی از موانع عمده ای که نقش مهمی در منع اشاعه از سوی قدرت های هسته ای ایفا کرده و می کند، عدم تمایل جدی برای تکثیر این تسلیحات و بهره مندی دیگران از این ظرفیت بالفعل است. در واقع به دلیل منطق سلاح های هسته ای که منطق بازدارندگی و توان ضربه اول است، دستیابی دیگر بازیگران در فضای آنارشی و خودیاری(Self Help) می تواند این قابلیت را خنثی و حتی در مواردی منجر به پیش دستی هسته ای شود. بنابراین روشن است که در منطقه خاورمیانه، رژیم صهیونیستی یکی از مخالفان جدی دستیابی دیگر بازیگران به بمب هسته ای است. به عبارت دیگر؛ خط قرمز اصلی این رژیم، عدم دستیابی بازیگرانی چون ایران، عربستان، مصر و ترکیه به این تسلیحات است که برتری تل آویو را عملا خنثی می کند. اینکه گفته می شود در صورت عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل، تل آویو می تواند یکی از گزینه های تجهیز عربستان برای مقابله با تهران باشد، سرابی بیش نیست.