راهکارهای گسترش عدالت آموزشی درکشور از مسائلی است که با تفسیرها و اقدامات متفاوتی در فضای برنامه ریزی کشور روبهرو شده است و حتی واگذاری مدارس دولتی به بخش خصوصی با عناوین مختلف در دستور کار دولتها قرار گرفته است و دولت وقت نیز اهتمام جدی بر این امر دارد؛ اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می گویـد: دولت موظف است وسایل آموزش و پروش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
معاون وزیر آموزش و پرورش در امور مدارس غیر انتفاعی: ما از مدارس غیر دولتی میخواهیم که کمتر به سود فکر کنند!
محسن مقصودی در ابتدای گفتگو خاطرنشان کرد: بحث خصوصی سازی آموزش و پرورش بحثی است که از سال 68 وجود داشته و بحث یک دولت و دو دولت نیست اما در چند سال اخیر شیب این خصوصی سازی تندتر شده است و لایحهای هم با عنوان "لایحه مدارس و مراکز آموزشی غیردولتی" که به مجلس داده شده این است که قانونی را که مدارس غیرانتفاعی بصورت آزمایشی بوده است را میخواهد دائمی بکند و این امر دغدغه بسیاری از کارشناسها و همچنین رهبر انقلاب است.
دکتر محمدصادق کوشکی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه نظر شما در خصوص معایب و مزایای ورود بخش خصوصی به آموزش و پرورش چیست، اظهار داشت: از سال 68 با روی کار آمدن دولت سازندگی بحثی با عنوان مشارکت مردم در بحث آموزش مطرح شد و اسم مدارس غیر انتفاعی شد یعنی هدف کسی که این مدرسه را تاسیس میکند سودآوری نیست و هدف فقط این است که امکان مشرکت مردم فراهم بشود؛ در لایحهای که سال 93 از سوی دولت کنونی به مجلس تقدیم میشود واژه غیر انتفاعی به غیر دولتی تبدیل میشود.
وی با بیان اینکه من میخواهم از صحبتهای معاون وزیر آموزش و پرورش در امور مدارس غیر انتفاعی مطرح کردهاند، استفاده کنم، اظهار داشت: ایشان گفتهاند که ما از مدارس غیر دولتی میخواهیم که کمتر به سود فکر کنند!
لایحهای که دولت در رابطه با آموزش و پرورش داده است مانند لوایح صنعتی است!
کوشکی ادامه داد: بهانه، افزایش مشارکت مردم بود و دولت سال 93 لایحه را در ظاهر تغییر میدهد (که البته باید بررسی شود که آیا از ابتدا هدف از ایجاد مدارس غیر انتفاعی مشارکت مردم بوده یا سودآوری؟)؛ نتیجه این امر به اینجا میرسد که خود مسئول مستقیم این بحث میگوید که ما از مدارس غیر دولتی میخواهیم که کمتر به سود فکر کنند.
این استاد دانشگاه گفت: در مقدمه لایحهای که دولت مطرح کرده است اولین بند صرفه جویی و کاهش تصدیگری دولت از توسعه مشارکت عمومی است، در بند 15 دوباره صرفه جویی و کاهش بار ملی دولت مطرح شده است و جالب است که اولین و آخرین دلیلی که ذکر میشود یکی است؛ در این لایحه در بند 7 میگوید که "ایجاد امنیت سرمایهگذاری در بخش غیردولتی برای موسسان" و در بند 12 میگوید "ایجاد انگیزه ورود سرمیهگذاران دربخش فرهنگی با استفاده از تسهیلات و معافیتهای مالیاتی"؛ اگر ما عنوان این مقوله را حذف کنیم و این دو بند را برای مخاطب بخوانیم قطعا مخاطب فکر میکند که یک بحث صنعتی مطرح است! نگار نه انگار از آموزش و تعلیم صحبت میشود آنهم درکشوری که براساس اصل 30 قانون اساسی ایجاد آموزش رایگان تا دیپلم برای همه اقشار کشوروظیفه حاکمیتی است.
شکاف میان مدارس دولتی و مدارس خصوصی در حوزه آموزش به حدی است که عدالت آموزشی را به خطر انداخته است
دکتر کوشکی تاکید کرد: یکی از مدیران آموزش و پرورش(آقای اسفندیار چاربند) اشاره کرده که "شکاف میان مدارس دولتی و مدارس خصوصی در حوزه آموزش به حدی است که عدالت آموزشی را به خطر انداخته است" و بصورت کمی آمار این شکاف سرانه را دادهاند و گفتهاند " در مقطع ابتدایی در مدارس خصوصی 4.6برابر، در مقطع متوسطه اول 5.3برابر و در مقطع دبیرستان 7.1برابر است"؛ وقتی که در شهر تهران نتیجه این روند خصوصیسازی که به بهانه مشارکت مردم شروع شد به جایی میرسد که مدیرموزش و پرورش شهر تهران میگوید در دبیرستانها یک فاصله 7برابری داریم؛ سوال اینجاست اگر در دبیرستانها اینقدر فاصله زیاد باشد دانشگاههای ما را چه کسانی پرخواهند کرد؟ قطعا افرادی دانشگاههای ما را پر خواهند کرد که در دوره دبیرستان شهریههایی دادهاند که هیچ ضابطهای نداشته است و ما نیز هرسال این جمله تکراری را از مدیران آموزش و پرورش میشنویم که ما با افرادی که شهریه غیرقانونی بگیرند برخورد خواهیم کرد ولی در عمل میبینیم که شهریهها سقف ندارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: خروجی این بحث از یکطرف این میشود که به کسی که وارد این عرصه میشود میگویند "سرمایهگذار" و نام مشارکت فرهنگی از میان میرود و محصول این نگاه مالی و اقتصادی به آموزش و پرورش به بیعدالتی آموزشی منجر میشود و ضرر این قضیه را جامعهای میبرد که با استعدادترین بچههای آن قربانی خواهند شد چراکه نمیتوانند در مدارس باکیفیت تحصیل کنند.
معلمهایی که در مناطق محروم هستند هیچ مزایایی دریافت نمیکنند!
مهدی بهرامی، ازمعلمان مناطق محروم درخصوص نحوه کار معلمهایی که در مناطق محروم استان کرمان هستند، اظهار داشت: این معلمها هیچ تفاوتی با معلمهای کلانشهر ندارند درصورتیکه یک پزشک وقتی در مناطق محروم خدمت میکند گاها حقوق دوبرابری نسبت به پزشکی که در کلانشهر است دارد اما یک معلمی که در مناطق محروم است بالاخره از شرایط خسته میشود و انتقالیاش را میگیرد.
وی خاطرنشان کرد: در شرایطی که در کلانشهرها با امکانات فراوان دانش آموزان و مسئولین به فکر مدارس هوشمند و غیرهوشمند هستند ما در مناطق محروم و درجنوب کرمان به فکر دیوار و سقف برای مدرسه هستیم.
دولت با وام، دانش آموزان را از مدارس دولتی به مدارس غیر انتفاعی کوچ میدهد!
محسن مقصودی خطاب به دکتر کوشکی اظهار داشت: یک بحث دیگر که دولت در کنار لایحه مذبور مطرح میکند "خرید صندلیهای خالی مدارس غیرانتفاعی" است و میگویند برای اینکه مدارس غیرانتفاعی و دولتی درحال ورشکست شدن هستند و برای اینکه میخواهیم از این ظرفیت استفاده بشود و از روی دوش دولت هم باری برداشته بشود، دولت بیاید یک وامی به دانش آموز بدهد و دانش آموزانی که الان در مدارس غیردولتی هستند به مدرسه غیرانتفاعی دیگری بروند؛ به نوعی دانش آموزان را از مدارس دولتی به غیرانتفاعی کوچ میدهند.
وی همچنین از دکتر کوشکی پرسید: آیا شما ارزیابیای از عملکرد مدارس غیرانتفاعی دیدهاید که بدون هیچ ارزیابی یک قانون آزمایشی الان در حال دائمی شدن است کماینکه ما در برنامه قبلی از مسئولین وزارت آموزش پرورش سوال کردیم که آیا ارزیابیای داشتهاید که گفتند بله اما ما این ارزیابی را در هیچ جایی ندیدیم و برای هیچ دستگاهی هم نفرستادند و به ماهم ندادند!
27سال از اجرای لایحه گذشته و کمتر از 10 درصد از دانش آموزان به مدارس غیرانتفاعی رفتهاند!
دکتر محمدصادق کوشکی در پاسخ گفت: اگر بخواهیم یک ارزیابی عددی و کمی از سال 68 تاکنون داشته باشیم(البته آموزش و پرورش یک مقوله کیفی است) طبق آماری که آقای روحانی مطرح کردهاند و گفتند 10درصد دانش آموزان به مدارس خصوصی میروند میتوان گفت از 12میلیون دانش آموز یک میلیون و دویست هزار نفر در مدارس خصوصی هستند که البته آمار از این کمتر است؛ اولین نکته این است که چرا این مدارس تاسیس شد؟ گفتند که میخواهیم مردم مشارکت کنند و در هزینهها صرفه جویی بکنند و بخشی از بار آموزش و پرورش را به مردم بسپاریم؛ سوال این است که 27سال گذشته و کمتر از 10 درصد از دانش آموزان به مدارس غیرانتفاعی رفتهاند اما سوال این است که این همه تلاش و فضاسازی و امتیازاتی که به مدارس غیرانتفاعی داده شده برای این خروجی یک میلیون نفری کافی است؟!
مدارس غیرانتفاعی از سال 68راه افتاده اما هنوز باری از روی دوش دولت برداشته نشده است
وی افزود: جالب اینجاست که خود مدیران آموزش و پرورش هم گفتند که این آمار آن میزانی نیست که اگر این عده در سیستم دولتی درس میخواندند بار اضافهای برای دولت باشد؛ اتفاقی که افتاده این است که مدارس غیرانتفاعی که راه اقتاده و بعد اسمشان به خصوصی و غیردولتی و امثالهم تغییر کرده و تبعات عجیب و غریبی داشته که ارزیابیهای رسمی آن هنوز منتشر نشده است اما باری هم از روی دوش برداشته نشده است و آنطور که دولت در لایحهشان گفته صرفه جویی صورت نگرفته است.
واقعا مدارس غیرانتفاعی میپذیرند که با 700 هزار تومان یک دانش آموز را جذب کنند؟!
وی در ادامه افزود: نکته بعدی این است که دولت میخواهد این مدارس را در قالبهای دیگر احیا بکند یعنی میگویند ما در شهرهای بزرگ یک کلاس 40نفره داریم که ده تا دانش آموز طبق استاندارد اضافه هستند که این ده تا را باید بفرستیم به مدارس غیرانتفاعی بغل دست!(تعبیر آقای روحانی) و بخشی از هزینه آنها را میدهیم، همچنین خانم گرد، معاون وزیر آموزش و پرورش در امور مدارس غیرانتفاعی گفتهاند که "ما به مدارس میگوییم که تا سرحد امکان از سودشان کوتاه بیایند" اما سوال این است که واقعا مدارس غیرانتفاعی میپذیرند که با 700 هزار تومان یک دانش آموز را جذب کنند؟!
این استاد دانشگاه تاکید کرد: جالب اینجاست که طبق گفته مقامات رسمی آموزش و پرورش سرانه هر دانش آموز در مدارس دولتی یک میلیون سیصد هزارتومان در سال گذشته بوده که اگر این رقم را بپذیریم آنوقت مدارس غیرانتفاعی چرا باید دانش آموزی را با مبلغ 700 هزارتومان از دولت بگیرد؟!
یکی از توجیهاتی که آقایان دولتی دارند این است که آموزش و پرورش فقط هزینه است!
کوشکی تصریح کرد: پدر و مادر یک دانش آموز میگویند باتوجه به اینکه در قانون اساسی آمده است که باید فرزند ما رایگان تحصیل کند، چرا ما باید به مدرسه غیرانتفاعی منتقل بشویم؟ اگر دولت میگوید خیر، قرار نیست این افراد شهریه بدهند، من از دوستان دولتی میپرسم که مدارس غیر دولتی که خودتان از آنها با عنوان سرمایهگذار یاد کردهاید چرا باید یک دانش آموز را از شما بگیرند و شما 700 هزارتومان پول به مدرسه بدهید در حالیکه اینها دانش آموز 7میلیونی میگیرند؟! سوال دیگر اینجاست که آیا با این دانش آموز 700 هزارتومانی همانطور رفتار میکنند که با دانش آموز 7میلیونی برخورد میشود؟ و آیا مدارس غیرانتفاعی نشستهاند که شما بهشان توصیه بکنید از سودتان کوتاه بیایید تا آنها از سودشان کوتاه بیایند؟!
محمدصادق کوشکی با بیان اینکه تا همین الان هم دولت سعی کرده است به مدارس غیرانتفاعی کمک بکند، اظهار داشت: تا یک مدتی به مدارس غیرانتفاعی دبیر و نیرو میدادند و مدرسه غیرانتفاعی در قبال این دبیر چندتا دانش آموز را پوشش میداد؛ صحبت سر این است که علی رغم تمام هزینههایی که برای این مدارس غیرانتفاعی یا خصوصی شد خروجیاش منجر به اختلاف طبقاتی شد و همانطور که مدیر آموزش و پرورش شهر تهران گفتند منجر به بی عدالتی آموزشی شد؛ البته نباید فراموش کنیم که ما مدارس غیرانتفاعی داریم که موسسان آن واقعا در جهت اهداف فرهنگی تلاش کردهاند اما این مدارس چند درصد هستند؟
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی از توجیهاتی که آقایان دولتی دارند این است که آموزش و پرورش فقط هزینه است و به صرفه نیست؛ حدود 50 سال پیش در اطراف زابل یک آقا پسری که 12سال پابرهنه به مدرسه میرفته که در آننجا معلمی دلسوز سر راه این پسربچه قرار میگیرد که ایشان را به تحصیل هدایت میکند و این پسربچه الان از بهترین دانشمندان ریاضی این کشور است و الان بسیار به منطقه خودش خدمت میکند حالا نکته این است که اگر ما در آن روز اینطور نگاه میکردیم که آموزش و پرورش صرف نمیکند الان کشور این آدم را نداشت و جالب این است که این فرد میگوید اگر امکان تحصیل برای من فراهم نمیشد الان من قاچاقچی بودم!
وی خاطرنشان کرد: در نظام جمهوری اسلامی که یک انقلاب فرهنگی است ما با دانش آموز و تحصیل با عنوان صرفه جویی برخورد میکنیم که صرفه جویی هم محقق نشده است!
تیمهای فوتبال جز هزینه برای بیت المال فایدهای دیگر ندارند اما واگذاریشان تا آخرین مرحله میرود و انجام نمیشود!
مقصودی خطاب به میهمان برنامه گفت: در شرایطی که بسیاری از بنگاههای اقتصادی باید طبق اصل 44 واگذار بشوند اما مقاومت میکنند و این امر میسر نمیشود؛ جاهایی مثل بهداشت و درمان و آموزش و پرورش که ماهیتی حکومتی دارد و نباید واگذار بشود در حال رفتن به لیست واگذاری است.
محمدصادق کوشکی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در جمعبندی مباحث گفت: وقتی که تیمهای فوتبالی که جز هزینهسازی برای بیتالمال کاری دیگری ندارند و طبق قانون وظیفه دولت تیم فوتبال داری نیست اما شاهدیم که واگذاری این تیمها تا آخرین مرحله میرود و واگذار نمیکنند اما آقای رئیس جمهور میگویند که مدارس باید خصوصی بشود؛ مشکل اینجا نیست که دولت پول کم دارد بلکه مشکل جای دیگری است؛ یک زمانی ما 19 میلیون دانش آموز داشتیم که در آن زمان کل نیروهای آموزش و پرورش یک میلیون شصت هزار نفر بودند، الان ما 12 میلیون دانش آموز داریم که طبق فرمایش آقای روحانی یک میلیون نفر آنها در غیرانتفاعی هستند که درحال حاضر یک میلیون و پنجاه هزار نفر در آموزش و پروش نیرو داریم و این یعنی 7 میلیون از تعداد دانش آموزانمان کم شده اما از نیروهای آموزش و پرورش حدود 10هزار نفر کم شده است؛ 650هزار نفر معلم در برابر 400هزار نفر نیروی ستادی؛ وقتی یک آدمی که علم مدیریت هم بلد نباشد ببیند که 650 هزار نفر معلم در برابر 400 هزار نیروی ستادی 19میلیون دانش آموز را اداره میکردند و الان رسیده 11 میلیون دانش آموز! این به معنای سوءمدیریت است و مشکل بودجه نیست.