*******
برای اولین بار، متوسلیان به شهر کن فرانسه رفت!
محمد سرشار، مدیر گروه شبکه کودک و نوجوان صدا و سیما، در کانال تلگرامیاش نوشت: دیدن تصویرهای حاج احمد متوسلیان و حاج حیدر روی دیوار غرفهای در بازار فیلم کن فرانسه، به شدت ذوقزدهام کرده.
همیشه از دیدن تصاویر آنهایی که دلشان در گرو غرب بود و به اجبار خداوند، در ایران اسلامی به دنیا آمده بودند؛ دلمان به درد میآمد اما امسال، به همت جمعی از جوانان مؤمن و انقلابی، عطر یاد فرمانده جاویدالاثر، حاج احمد متوسلیان از فیلم «ایستاده در غبار» و دغدغههای گفتمان انقلاب اسلامی از فیلم «بادیگارد»، در بازار فیلم کن شنیده میشود.
امیدوارم روزی برسد که عطر هنر انقلابی اسلام ناب محمدی، بوی تعفن دیگران را کنار بزند و سیرابکننده جانهای غربیان و شرقیان تشنه عدالت و معنویت باشد.
پخش تصویر فائزه هاشمی در دیدار با بهاییان تصادفی نیست
عبدالله شهبازی در کانال تلگرامیاش مینویسد: برای من، که به وجود سازمان مخفی بهائیت در ایران، بجز تشکیلات علنی آن، باور دارم، و کارکردهای پنهان و تخریبی این فرقه را، از نفوذ و ترور تا عملیات گسترده و مافیایی مالی، در دوران قاجاریه و پهلوی شناخته و شناسانیدهام، «ضوضاء»[1] اخیر نمیتواند عادی جلوه کند.
همبند کردن خانم فائزه هاشمی با سران بلندپایه تشکیلات بهائیت، نه بهائیانی معمولی، در دوره گذرانیدن محکومیت وی، با توجه به روحیات ایشان و تجربه طولانی مبلغین بهائی در تأثیرگذاری بر افراد ساده و ناآگاه از طریق تحریک عواطف انسانی، به تأمل جدی نیاز دارد. دیدار خانم هاشمی با یکی از این همبندان سابق که اخیراً به مرخصی آمده (فریبا کمالآبادی عضو «جمعیت یاران» که در غیاب «محفل ملی روحانی» هدایت سازمان بهائیت را در ایران به دست داشت) و پخش وسیع تصویر این دیدار و موج گسترده ناشی از آن نیز قطعاً تصادفی نیست.
تأمل در بحثهای جاری مرا به این یقین رسانیده که این ماجرا تماماً مهندسی شده است و به شکلی سازمانیافته همچنان به این «ضوضاء» دامن میزنند بدون توجه به استدلالهایی که در پیرامون تفاوت بنیادین میان حق شهروندی فرد و به رسمیت شناختن سازمانی غیرقانونی (بیتالعدل حیفا) و تفاوت دو پدیده «دین» و «کالت» ارائه میشود، و بدون توجه به محدودیتهایی که در جوامع غربی برای «کالتها» قائلاند به دلیل خطر تشکیل مافیاهای قدرتمند مالی- سیاسی و تهدیدهای جدی اینگونه سازمانهای متمرکز و بسته برای شهروندان و برای دمکراسی.
بحثهای جاری تکراری و شعاری است و تنها عواطف و احساسات انسانی را نشانه گرفته. بحث درباره حقوق شهروندی است ولی تعمداً به بحث تخصصی در این زمینه توجه نمیکنند و به این پرسش پاسخ نمیدهند که آیا بهائی به عنوان فرد، یعنی بدون عضویت و تبعیت سیاسی از سازمانی بیگانه و مستقر در خارج از قلمرو ایران، میتواند از حقوق شهروندی برخوردار باشد یا خیر؟ و آیا چنین فرد بهائی، ناوابسته به تشکیلات حیفا، وجود دارد یا خیر؟
طفره رفتن از این پرسش و تکرار مکرر شعارهای عاطفی انساندوستانه را تنها میتوان خلط مبحث و سفسطه و ضوضاء نامید لاغیر.
«شرط انقلابی ماندن حوزههای علمیه» از نظر استاد میرباقری
در کانال تلگرامی فرهنگستان علوم اسلام قم بخشی از سخنرانی استاد سیدمحمد مهدی میرباقری درباره انقلابی مانده حوزه اینگونه منعکس شده است: حوزه اگر با همان دقت و وسواسی وارد این عرصهها نشود، طبیعی است که پاسخگوی نیازهای انقلاب اسلامی در مقیاس ایجاد دولت اسلامی، جامعه اسلامی وتمدن اسلامی نخواهد بود و قهراً منزوی خواهد شد و در قدم بعد یا انقلاب اسلامی مجبور به ایجاد دستگاه موازی خواهد بود و یا در دولت سازی، جامعه سازی و تمدن سازی از ادامه راه ناتوان شده، تحت تأثیر ادبیات مدرن قرار میگیرد.
بنابراین اگر انقلاب اسلامی بخواهد به عنوان یک حرکت رو به پیش برای ایجاد یک تمدن اسلامی و بعد استحاله فرهنگ مادی غرب در درون تمدن اسلامی اقدام کند باید رابطه بین اسلامیت و تمدن و جامعه و دولت اسلامی منطقاً حل شود که این کار حوزههای علمیه و شرط انقلابی ماندن حوزه و حکومت است.
معاشرت فائزه هاشمی با بهاییان مصرف خارجی داردسعدالله زارعی در کانال تلگرامیاش مینویسد: در ماجرای دیدار فائزه هاشمی و چند زن بهایی که سر برهنه در عکس دیده میشوند، بیش از هر چیز خط شکنی مد نظر است. بهائیان در ایران هر تعداد هم که باشند، آنقدر نیستند که معرف گروه بزرگی از جامعه ایران باشند تا به کار روز رأی گیری بیایند. این در حالی است که شیعیان که اکثریت قاطع جامعه ایران را تشکیل میدهند، همگرایی با بهائیان که همه مراجع و رهبران شیعه آنان را فرقهای ضاله و در نتیجه کافر و نجس به حساب می اورند را نمیپسندند و به فائزه و جریانی که او دران جریان تعریف میشود، بدبین میشوند.
با این وصف معاشرت فائزه هاشمی و جریان مألوف وی قاعدتاً مصرف خارجی دارد و با هدف جلب بیشتر حمایت خارجی انجام شده است.
از همین جا میتوان حدس زد که جریان خارجی از این جریان داخلی، هنجارشکنی بیشتر بخصوص در حوزه فرهنگی را طلب کرده و آزادی بیشتر بهائیان و رسمیت پیدا کردن فعالیت آنان به عنوان شاخص بهبود فضای فرهنگی را تحمیل کرده است.
در اینجا طبعاً منظور اصلی غرب آزادی عمل بهائیان در ایران نیست چرا که از یک سو اینها یعنی بهائیان در حال حاضر انچنان منشأ اثر نیستند تا آزادی عمل آنان گرهی از غرب را در ارتباط با جامعه ایران باز کند و از سوی دیگر غرب میداند به فرض که در سطوح رسمی فضا برای فعالیت بیشتر و آزادانه تر بهائیان باز شود، مشکل بهائیان در سطوح اجتماعی به دلیل هنجارهای حاکم شیعی باقی میماند و در عمل انفتاحی در فعالیت بهائیان در ایران روی نمیدهد.
بنابراین به نظر می اید که هدف غرب در اصل منفعل کردن سیستم رسمی ایران در برابر هنجارهای غرب است که در این بین آزادی عمل بیشتر بهائیان در ایران مقدمه تحمیلهای بعدی است که از حساسیت کمتری به نسبت تحمیل بهائیان برخوردار هستند. وقتی سد شکسته شود هر اتفاقی طبیعی جلوه میکند و حساسیت را از بین میبرد.
از این روست که دیدار فائزه هاشمی که به دلیل انتسابش به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و انتساب هاشمی رفسنجانی به دولت، یک اقدام سیستمی تلقی میشود، حائز اهمیت بسیار است و باید در انتظار وقوع انواعی از اقدامات هنجارشکنانه بود که از نفس انداختن نظام جمهوری اسلامی را نشانه رفتهاند.
مقام معظم رهبری چه کسانی را لعنت کرد؟
کانال تلگرامی پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای اقدام به انتشار فیلمی از بیانات ایشان درباره ازدواج کرده که در ادامه ملاحظه میکنید:
صحبتهای فائزه مقدمه تحریمهای جدید علیه ایران است
دکتر رضا سراج در کانال تلگرامیاش درباره علت دیدار فائزه هاشمی با جمعی از بهاییان مینویسد: انتشار تصاویر دیدار فائزه هاشمی با بهائیان، موجی از انتقاد را متوجه جهت گیری ضد دینی و ضدانقلابی برخی از اعضای خاندان آقای هاشمی کرد. اما در این میان واکاوی علل انتشار این تصاویر، کمتر مورد بررسی قرار گرفت.
اهداف مشترک طرفین برای انتشار تصاویر:
1. قبح زدایی از این فرقه ضاله صهیونیستی
2. فضاسازی تبلیغی برای طرح این فرقه ضاله
3. برجسته سازی موضوع حقوق بشر در ایران
4. بسترسازی برای اعمال فشار غربیها به نظام
5. کم رنگ نمودن مرزبندیهای خودی و غیر خودی
سناریوی اصلی چیست؟
به نظر میرسد انتشار این تصاویر، بیش از همه مرتبط با دستور کار آمریکا و اسرائیل برای تصویب بسته جدید تحریمها علیه ایران است. ایالات متحده و رژیم صهیونیستی سعی دارند معادله " تحریم هستهای " را به موضوع موشکیهای بالستیک، حمایت ایران از مقاومت و نقض حقوق بشر در ایران تعمیم داده و 3 معادله جدید تحریمی علیه ایران ایجاد نمایند. در این راستا موضوع حقوق بشر، به بهانه و پیشران موثری نیاز داشت. ضمن آنکه شکل گیری این معادلات به ویژه در موضوع حقوق بشر، مانع از ارتباط اروپاییها با ایران در پسا برجام نیز میگردد.
با این تفاسیر نیروهای انقلاب باید در کنار تقبیح و محکوم نمودن اقدامات ضد دینی و ضدانقلابی و جلوگیری از قبح زدایی پیرامون این فرقه ضاله، پشت صحنه این نمایش را نیز برای افکارعمومی تحلیل و تبیین نمایند تا از یک سو چهره نانجیبان خائن به منافع ملی بیش از پیش آشکار شود و از سوی دیگر نقش ستون پنجمی این فرقه ضاله برای دشمنان روشن گردد. البته در این میان باید مراقبت نمود که مطالبات اصلی جامعه شامل: رفع تبعیض، حل مشکلات معیشتی، وعدههای برجامی، خروج از رکود و رونق تولید ملی، به محاق برده نشود.
بزرگترین تهدید برای بشریت چیست؟
مهدی محمدی در کانال تلگرامیاش مینویسد: جان کری در آکسفورد ۳ چالش اصلی آمریکا در ابعاد جهانی را اینگونه فهرست کرده است:
1- داعش
2- حکمرانی بد
3- تخریب محیط زیست جهانی
ولسلی کلارک فرمانده پیشین ناتو و مایک فلین رییس سابق سرویس اطلاعاتی پنتاگون صریحاً گفتهاند داعش را آمریکا خلق کرده است. حکومتهای خودکامه به عنوان نمونههای ناب "حکمرانی بد" لااقل در منطقه خاورمیانه هم، جملگی متحدان آمریکا هستند. در زمینه محیط زیست نیز اطلاعات منتشر شده از سوی خود دولت آمریکا نشان میدهد این کشور بزرگترین تخریب کننده محیط زیست و نشردهنده گازهای گلخانهای در جهان است.
خلاصه اینکه آقای کری میتوانست همه این حرفها را فاکتور بگیرد و کلاً در یک جمله بگوید بزرگترین تهدید برای جهان «دولت آمریکا» ست.
وزیر ارشاد دولت یازدهم در دو سکانس
حمید رسایی در کانال تلگرامیاش مینویسد: جنتی (30 آبان 94) با اشاره به تأثیر برجام: بی تردید برجام در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و از جمله در حوزه فرهنگ و هنر تاثیرگذار است و میتواند زمینههایی را برای توسعه فرهنگ و هنر و تعامل بینالمللی فرهنگ و هنر فراهم کند.
جنتی (25 اردیبهشت 95) چهار ماه پس از اجرای برجام: باید اعتراف کنم که در طول یکی دو سال اخیر شاهد پایین آمدن تیراژ کتابها بودهایم، به طوری که میانگین تیراژ کتاب در سال ۹۳ که کمی بیشتر از ۲ هزار نسخه بود، در سال ۹۴ از ۲ هزار نسخه هم پایینتر آمده است.
این هم یکی از ثمرات برجام است که به ادعای هاشمی رفسنجانی، قرار است با شنیدن آن از خانواده خود شرمنده شویم!