گروه فرهنگی مشرق- سیروس مقدم نخستین کارگردانی است که برای اولین بار ریسک کرد و نقش اول یک سریال تلویزیونی مهم را به شهاب حسینی سپرد و حالا بعد از 15 سال از شرایط انتخاب او و استعدادهای این بازیگر میگوید.
شهاب حسینی برای خیلی از تلویزیون بازهای قدیمی یک چهره آشناست. بسیاری از ما او را با اجراهای سر خوشانهاش در برنامه اکسیژن و «نمیدونم چی چی نمیدونم چی چی بهاران» گفتنهایش به یاد میآوریم اما شاید برای عدهای دیگر قدیمیترین تصویر او مربوط به شخصیتی به نام یونس بهگر است، کاراکتر اصلی سریال «پلیس جوان» که اولین سریال شهاب حسینی به عنوان نقش اصلی بود که سیروس مقدم آن را ساخت. به گزارش همشهری جوان این سریال سال 80 از شبکه سوم سیما پخش شد و در زمان روی آنتن بودنش طرفداران زیادی داشت و خیلیها آن را دنبال میکردند. با سیروس مقدم، کارگردان این سریال گپ زدیم. کسی که 15 سال پیش با اعتماد به شهاب حسینی به نوعی او را به سینما و تلویزیون شناساند و حالا ثمرهی اعتمادش بازیگری است با دوجین جایزهی داخلی و خارجی.
*با یک سوال کلیشهای شروع کنیم. حس و حالتان بعد از شنیدن خبر برنده شدن فیلم فروشنده در دو بخش جشنواره کن چه بود؟
من خودم اینترنت ندارم و با اینکه بسیار بسیار خسته بودیم و تازه از کار برگشته بودیم، به محض اینکه بچهها خبر را به من دادند، احساس غرور کردم، حالم خوب شد و خستگیام در رفت. افتخارات اینچنینی مثل این است که ما پس از اینکه رفتیم قلههای کوچک را فتح کردیم، رفتیم سراغ دماوند و ناگهان اورست را زدیم. رسیدن به یک جایزهی بلند و مرتفعی مثل جشنواره کن و جشنوارههای مشابه مثل زدن قلههای بزرگ است که باعث میشود توجهات جدیتری به سینما و هنرمندان ما شود.
*به طوری میتوان گفت شهاب حسینی با سریالهای شما پلیس جوان و بعد «وکیل» دیده شد، این طور نیست؟
درست است که شهاب با سریال «پلیس جوان» برای اولین بار و بعد با سریال «وکیل» با بنده کار کردند و به قول شما دیده شدند، ولی واقعیت امر این است که دوستان زیاد دیگری هم با من کار کردند ولی هیچ کدامشان به جایگاه و موقعیت شهاب حسینی نرسیدند. علت آن، این است که شهاب از همان ابتدا در درونش یک جوششی وجود داشت؛ یک توانایی، استعداد و نبوغی که در همان سریال پلیس جوان خودش را نشان داد.
*این استعداد و نبوغ دقیقا در چه وجهههایی از حضور او بود؟
خب با وجود اینکه اولین سریالش بود، استعداد، توان بازیگری، قدرت بیان، میمیک، فیزیک و البته خلاقیتاش برای ایفای نقش همه ما را مبهوت خودش کرده بود. من خیلی خوشحال شدم که موفقیت شهاب باعث شد که به 15،14 سال پیش برگردم. به روزهایی که او جوانتر بود و من میدیدم که با چه انگیزه و پشتکار و علاقهای نقش یونس بهگر را بازی کرد.
*چه شد که شما ریسک کردید و نقش اصلی سریالتان را به او که چندان شناخته شده نبود، سپردید؟
خود شهاب شاید بهتر بداند و خاطرات آن روزها را که مرور کند بیشتر یادش بیاید. ما در آستانه فیلمبرداری سریال پلیس جوان بودیم که به دلایلی بازیگر نقش یونس ما نتوانست همکاریاش با ما را ادامه دهد و جلوی دوربین بیاید، ما هم در شرایطی قرار گرفتیم که باید به سرعت بازیگری را جایگزین او میکردیم.
*بازیگر اصلی چه کسی بود؟
ابوالفضل پور عرب قرار بود نقش یونس را بازی کند.
*چطور از پور عرب که آن موقع یک استار بود به حسینی رسیدید؟
یادم هست تعداد زیادی از دوستان حرفهای و غیرحرفهای و بچههای تئاتری و بازیگران تازه کار به خاطر این نقش پیش ما آمدند و تست دادند. ما نیز خیلی تلاش کردیم که این جایگزین، بازیگر بهتری از بازیگر قبلی باشد، زمانی که افشین سنگ چاپ، شهاب حسینی را به ما معرفی کرد(که فکر میکنم هم دانشگاهی بودند) از همان لحظه اول که در دفتر او را دیدم، یک صمیمیتی داشت که من را متقاعد کرد که یونس سریال پلیس جوان، شهاب است.
*یعنی هیچ مخالفتی با حضور او در سریال وجود نداشت؟
خب تلویزیون حساسیتهایی داشت و مدیران شبکه سه نیز نمیدانستند که آیا یک سریال به این سنگینی را میشود به یک بازیگر جوان سپرد که پیش از این مجری بوده؟ او البته در زمینهی اجرا خیلی قدر بود و مطمئن بودم که این اعتماد جواب میدهد.
*چطور این اطمینان را به مدیران شبکه منتقل کردید؟
چند سکانس سخت سریال را انتخاب کردیم و خانم مریلا زارعی لطف کردند و با شهاب آن سکانسها را اجرا کردند. وقتی نتیجه را دیدم به این یقین رسیدم که او بهترین گزینه است و یک استعداد فوق العاده خود در حال کشف شدن است و به زودی وارد سینما، تلویزیون و تئاتر میشود. مدیران وقت هم زمانی که سکانسها را دیدند با من هم عقیده شدند و در آخر همه متفق القول معتقد بودند که شهاب یک پدیده است.
*فکر میکنم خیلی از علاقهمندان سینما و تلویزیون از شما تشکر میکنند که این ریسک را کردید و فرصت را به او دادید...
به نظرم خودش این فرصت را ساخت، شاید اگر او پشتوانه نداشت این فرصت و محبوبیت و شناخته شدن را از دست میداد. یعنی اگر پشتوانه اخلاقی و حرفهای خوبی پشت سرش نبود به شدت میتوانست سقوط کند، ولی شهاب خودش را در اوج حفظ کرد.
*دقیقا بعد از همین سریال بود که مسیر هنری او تغییر کرد ...
بله، من خیلی خوشحالم که شهاب روز به روز انتخابهای درستتری داشت و به درستی رشد کرد و کارنامهاش پربارتر شد. هرگز یادم نمیآید شهاب انتخابهای خیلی بدی داشته باشد، شاید شرایط مالی نه چندان مناسبی داشته ولی قدم رو به عقب نگذاشت و همیشه رو به جلو بود و زمانی که خبر برنده شدنش را شنیدم، احساس کردم یک قله بزرگ را با تواناییهای خودش توانسته فتح کند.
*در روزهای ابتدایی ضبط سریال، کار کردن با شما و تیم بازیگران سریال برایش دشوار نبود؟
«پلیس جوان» سریالی بود پر از بازیگران حرفهای سینما و تئاتر، داریوش ارجمند، فرهاد اصلانی، مریلا زارعی، میترا حجار و خیلی دیگر از بازیگران خوب در آن حضور داشتند. طبیعتاً هر کس دیگری به جای شهاب بود در مقابل این همه بازیگر حرفهای که قرار میگرفت، ممکن بود با اعتماد به نفس کمتری جلوی دوربین بیاید و ارتباط کمتری با فیلمنامه برقرار کند، ولی شما باور نمیکنید که همه این مشکلات باعث شده بود شهاب اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و انگیزههای بیشتری پیدا کند.
*آن زمان که مثل امروز حرفه ای نبود، از لحاظ رعایت کردن استانداردها و قواعد بازیگری چطور بود؟
من یادم هست حتی از بازیگران حرفهای ما نیز بهتر عمل میکرد. او سختیها را به جان میخرید و تحمل میکرد، با بی پولیها و کم پولیها و روزهای سخت و ساعت کاری زیاد میساخت و به نظرم میرسد که از همان ابتدا عناصر و علایم حرفهای بودن و کاریزما داشتن در وجودش بود.
*بعد از پلیس جوان هم در سریال وکیل از او استفاده کردید، اگر چه آنجا دیگر نقش اصلی نبود، درست است؟
بله، در آن سریال آقای فریبرز عرب نیا کاراکتر اصلی بود که یک برادر در زندان داشت. نقش آن برادر کوتاهتر بود ولی به شدت کاراکتر تأثیر گذاری بود که شهاب آن را بازی میکرد. در آنجا هم او رگههای دیگری از قدرت بازیگریاش را نشان داد و ثابت کرد حتی نقشهایی را که از نظر حجم کمتر هستند، با قدرت بازیگریاش میتواند به کارهای مهم و نقشهای اصلی تبدیل کند.
*با وجود این همکاریهای خوب، چرا دیگر با او کار نکردید؟
واقعیتاش این است که شهاب به قدری در این دو کار درخشید و خواهان پیدا کرد که جذب سینماگران حرفهای و چهرههای خلاق سینما شد و پشت سر هم کارهای خوب و فیلمهای سینمایی درخشانی داشت و خود به خود مدیوم کاریاش به سمت سینما کشیده شد. او فیلمهای خیلی خوبی بازی کرد و یکی، دوباری که خواستیم با هم کار کنیم به دلیل پرکاری او همکاری ما میسر نمیشد.
*شهاب در کدام کارهای شما قرار بود حضور داشته باشد؟
مثلا قرار بود نقش الیاس سریال اغما ( که حامد کمیلی بازی کرد) را او بازی کند. ولی چون سریال پنج، شش ماهه بود و شهاب دو، سه تا کار سینمایی داشت، عملا نمیتوانست هماهنگ کند که به این سریال برسد.
*دنبال موقعیتی هستید که با او کار کنید؟
بله، من همیشه شهاب را به عنوان بازیگر مورد علاقهام میدانم؛ کسی که هم اخلاق و منشاش را دوست دارم و هم کار و تواناییاش را، و واقعاً دوست دارم یک بار دیگر با هم کار کنیم. این را به خودش هم گفتم و او هم ابراز علاقه کرده و هر دو منتظر فرصتی هستیم که بتوان یک بار دیگر با همدیگر کار کنیم.
شهاب حسینی برای خیلی از تلویزیون بازهای قدیمی یک چهره آشناست. بسیاری از ما او را با اجراهای سر خوشانهاش در برنامه اکسیژن و «نمیدونم چی چی نمیدونم چی چی بهاران» گفتنهایش به یاد میآوریم اما شاید برای عدهای دیگر قدیمیترین تصویر او مربوط به شخصیتی به نام یونس بهگر است، کاراکتر اصلی سریال «پلیس جوان» که اولین سریال شهاب حسینی به عنوان نقش اصلی بود که سیروس مقدم آن را ساخت. به گزارش همشهری جوان این سریال سال 80 از شبکه سوم سیما پخش شد و در زمان روی آنتن بودنش طرفداران زیادی داشت و خیلیها آن را دنبال میکردند. با سیروس مقدم، کارگردان این سریال گپ زدیم. کسی که 15 سال پیش با اعتماد به شهاب حسینی به نوعی او را به سینما و تلویزیون شناساند و حالا ثمرهی اعتمادش بازیگری است با دوجین جایزهی داخلی و خارجی.
*با یک سوال کلیشهای شروع کنیم. حس و حالتان بعد از شنیدن خبر برنده شدن فیلم فروشنده در دو بخش جشنواره کن چه بود؟
من خودم اینترنت ندارم و با اینکه بسیار بسیار خسته بودیم و تازه از کار برگشته بودیم، به محض اینکه بچهها خبر را به من دادند، احساس غرور کردم، حالم خوب شد و خستگیام در رفت. افتخارات اینچنینی مثل این است که ما پس از اینکه رفتیم قلههای کوچک را فتح کردیم، رفتیم سراغ دماوند و ناگهان اورست را زدیم. رسیدن به یک جایزهی بلند و مرتفعی مثل جشنواره کن و جشنوارههای مشابه مثل زدن قلههای بزرگ است که باعث میشود توجهات جدیتری به سینما و هنرمندان ما شود.
درست است که شهاب با سریال «پلیس جوان» برای اولین بار و بعد با سریال «وکیل» با بنده کار کردند و به قول شما دیده شدند، ولی واقعیت امر این است که دوستان زیاد دیگری هم با من کار کردند ولی هیچ کدامشان به جایگاه و موقعیت شهاب حسینی نرسیدند. علت آن، این است که شهاب از همان ابتدا در درونش یک جوششی وجود داشت؛ یک توانایی، استعداد و نبوغی که در همان سریال پلیس جوان خودش را نشان داد.
*این استعداد و نبوغ دقیقا در چه وجهههایی از حضور او بود؟
خب با وجود اینکه اولین سریالش بود، استعداد، توان بازیگری، قدرت بیان، میمیک، فیزیک و البته خلاقیتاش برای ایفای نقش همه ما را مبهوت خودش کرده بود. من خیلی خوشحال شدم که موفقیت شهاب باعث شد که به 15،14 سال پیش برگردم. به روزهایی که او جوانتر بود و من میدیدم که با چه انگیزه و پشتکار و علاقهای نقش یونس بهگر را بازی کرد.
*چه شد که شما ریسک کردید و نقش اصلی سریالتان را به او که چندان شناخته شده نبود، سپردید؟
خود شهاب شاید بهتر بداند و خاطرات آن روزها را که مرور کند بیشتر یادش بیاید. ما در آستانه فیلمبرداری سریال پلیس جوان بودیم که به دلایلی بازیگر نقش یونس ما نتوانست همکاریاش با ما را ادامه دهد و جلوی دوربین بیاید، ما هم در شرایطی قرار گرفتیم که باید به سرعت بازیگری را جایگزین او میکردیم.
*بازیگر اصلی چه کسی بود؟
ابوالفضل پور عرب قرار بود نقش یونس را بازی کند.
*چطور از پور عرب که آن موقع یک استار بود به حسینی رسیدید؟
یادم هست تعداد زیادی از دوستان حرفهای و غیرحرفهای و بچههای تئاتری و بازیگران تازه کار به خاطر این نقش پیش ما آمدند و تست دادند. ما نیز خیلی تلاش کردیم که این جایگزین، بازیگر بهتری از بازیگر قبلی باشد، زمانی که افشین سنگ چاپ، شهاب حسینی را به ما معرفی کرد(که فکر میکنم هم دانشگاهی بودند) از همان لحظه اول که در دفتر او را دیدم، یک صمیمیتی داشت که من را متقاعد کرد که یونس سریال پلیس جوان، شهاب است.
*یعنی هیچ مخالفتی با حضور او در سریال وجود نداشت؟
خب تلویزیون حساسیتهایی داشت و مدیران شبکه سه نیز نمیدانستند که آیا یک سریال به این سنگینی را میشود به یک بازیگر جوان سپرد که پیش از این مجری بوده؟ او البته در زمینهی اجرا خیلی قدر بود و مطمئن بودم که این اعتماد جواب میدهد.
*چطور این اطمینان را به مدیران شبکه منتقل کردید؟
چند سکانس سخت سریال را انتخاب کردیم و خانم مریلا زارعی لطف کردند و با شهاب آن سکانسها را اجرا کردند. وقتی نتیجه را دیدم به این یقین رسیدم که او بهترین گزینه است و یک استعداد فوق العاده خود در حال کشف شدن است و به زودی وارد سینما، تلویزیون و تئاتر میشود. مدیران وقت هم زمانی که سکانسها را دیدند با من هم عقیده شدند و در آخر همه متفق القول معتقد بودند که شهاب یک پدیده است.
*فکر میکنم خیلی از علاقهمندان سینما و تلویزیون از شما تشکر میکنند که این ریسک را کردید و فرصت را به او دادید...
به نظرم خودش این فرصت را ساخت، شاید اگر او پشتوانه نداشت این فرصت و محبوبیت و شناخته شدن را از دست میداد. یعنی اگر پشتوانه اخلاقی و حرفهای خوبی پشت سرش نبود به شدت میتوانست سقوط کند، ولی شهاب خودش را در اوج حفظ کرد.
*دقیقا بعد از همین سریال بود که مسیر هنری او تغییر کرد ...
بله، من خیلی خوشحالم که شهاب روز به روز انتخابهای درستتری داشت و به درستی رشد کرد و کارنامهاش پربارتر شد. هرگز یادم نمیآید شهاب انتخابهای خیلی بدی داشته باشد، شاید شرایط مالی نه چندان مناسبی داشته ولی قدم رو به عقب نگذاشت و همیشه رو به جلو بود و زمانی که خبر برنده شدنش را شنیدم، احساس کردم یک قله بزرگ را با تواناییهای خودش توانسته فتح کند.
*در روزهای ابتدایی ضبط سریال، کار کردن با شما و تیم بازیگران سریال برایش دشوار نبود؟
«پلیس جوان» سریالی بود پر از بازیگران حرفهای سینما و تئاتر، داریوش ارجمند، فرهاد اصلانی، مریلا زارعی، میترا حجار و خیلی دیگر از بازیگران خوب در آن حضور داشتند. طبیعتاً هر کس دیگری به جای شهاب بود در مقابل این همه بازیگر حرفهای که قرار میگرفت، ممکن بود با اعتماد به نفس کمتری جلوی دوربین بیاید و ارتباط کمتری با فیلمنامه برقرار کند، ولی شما باور نمیکنید که همه این مشکلات باعث شده بود شهاب اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و انگیزههای بیشتری پیدا کند.
*آن زمان که مثل امروز حرفه ای نبود، از لحاظ رعایت کردن استانداردها و قواعد بازیگری چطور بود؟
من یادم هست حتی از بازیگران حرفهای ما نیز بهتر عمل میکرد. او سختیها را به جان میخرید و تحمل میکرد، با بی پولیها و کم پولیها و روزهای سخت و ساعت کاری زیاد میساخت و به نظرم میرسد که از همان ابتدا عناصر و علایم حرفهای بودن و کاریزما داشتن در وجودش بود.
*بعد از پلیس جوان هم در سریال وکیل از او استفاده کردید، اگر چه آنجا دیگر نقش اصلی نبود، درست است؟
بله، در آن سریال آقای فریبرز عرب نیا کاراکتر اصلی بود که یک برادر در زندان داشت. نقش آن برادر کوتاهتر بود ولی به شدت کاراکتر تأثیر گذاری بود که شهاب آن را بازی میکرد. در آنجا هم او رگههای دیگری از قدرت بازیگریاش را نشان داد و ثابت کرد حتی نقشهایی را که از نظر حجم کمتر هستند، با قدرت بازیگریاش میتواند به کارهای مهم و نقشهای اصلی تبدیل کند.
*با وجود این همکاریهای خوب، چرا دیگر با او کار نکردید؟
واقعیتاش این است که شهاب به قدری در این دو کار درخشید و خواهان پیدا کرد که جذب سینماگران حرفهای و چهرههای خلاق سینما شد و پشت سر هم کارهای خوب و فیلمهای سینمایی درخشانی داشت و خود به خود مدیوم کاریاش به سمت سینما کشیده شد. او فیلمهای خیلی خوبی بازی کرد و یکی، دوباری که خواستیم با هم کار کنیم به دلیل پرکاری او همکاری ما میسر نمیشد.
*شهاب در کدام کارهای شما قرار بود حضور داشته باشد؟
مثلا قرار بود نقش الیاس سریال اغما ( که حامد کمیلی بازی کرد) را او بازی کند. ولی چون سریال پنج، شش ماهه بود و شهاب دو، سه تا کار سینمایی داشت، عملا نمیتوانست هماهنگ کند که به این سریال برسد.
*دنبال موقعیتی هستید که با او کار کنید؟
بله، من همیشه شهاب را به عنوان بازیگر مورد علاقهام میدانم؛ کسی که هم اخلاق و منشاش را دوست دارم و هم کار و تواناییاش را، و واقعاً دوست دارم یک بار دیگر با هم کار کنیم. این را به خودش هم گفتم و او هم ابراز علاقه کرده و هر دو منتظر فرصتی هستیم که بتوان یک بار دیگر با همدیگر کار کنیم.