اما موضوعی که اخیرا زمزمه های آن به شکل ملموس تری دنبال می شود بحث فدرالیسم در سوریه است و این با حرکتی که در شهر رمیلان در استان الحسکه صورت گرفت پر رنگ تر شد. نشستی که در شهر رمیلان انجام شد و بحث فدرالی با مخالفت داخلی سوریه و منطقه ای روبرو شد.
این در حالی بود که قبل از آن سرگئی ریابکف معاون وزیر خارجه روسیه در ۲۹ فوریه از جمهوری فدرال برای حفظ تمامیت ارضی سوریه سخن گفته بود و استفان دیمیستورا نماینده سازمان ملل در امور سوریه نیز از امکان بررسی فدرالیسم در مذاکرات حرف زده بود.
مسکو و واشنگتن از نشست رمیلان درباره فدرالی حمایتی نکردند اما به نوعی از نظام فدرالی در سوریه حمایت می کنند. درباره چرایی و چگونگی آن باید بگوییم که آمریکا از تجزیه سوریه و فدرالیسم آن به دنبال تحقق بخشیدن به خاورمیانه جدید آنهم پس از گذشت یک قرن از معاهده سایکس-پیکو است.
در واقع واشنگتن به دنبال این است که کشورهای بزرگی که در منطقه خاورمیانه شکل گرفتند و سیاست های آن را در این مدت با چالش روبرو کردند از بین ببرد. سوریه یکی از کشورهایی است که به ویژه از دهه پنجاه میلادی قرن گذشته آمریکا را رنج داده است.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در اواخر دهه هشتاد میلادی قرن گذشته و سلطه آمریکا بر جهان فرصت تاریخی برای بازنگری در ترسیم مرزهای کشورها بر اساس منافع آمریکا به وجود آورد. آمریکا از طریق کشورهای کوچک می تواند بر منطقه سلطه داشته باشد و خطر را از همپیمان خود اسرائیل دور کند و از سویی رژیم اسرائیل می تواند به عنوان یک رژیم دینی-یهودی مطرح شود.
این طرح ابتدا در زمان جنگ داخلی در لبنان مطرح شد اما هیچگاه اجرایی نشد و در حد طرح باقی ماند هر چند که در طول جنگ داخلی لبنان که با توافق طائف به پایان رسید درباره آن زیاد بحث شد.
تلاش دوم آمریکایی ها زمانی بود که رژیم صدام در عراق سقوط کرد. این طرح در عراق به شکل یک واقعیت اجرا شد.
در حال حاضر سوریه گام بعدی در طرح آمریکایی ها و خاورمیانه جدید آنها محسوب می شود. تقسیم مناطق نفوذ میان گروههای درگیر و حجم بالای آوارگان همگی گواهی دهنده گزینه فدرالیسم یا تجزیه است. همانطور که در عراق اقلیم کردستان عراق شکل گرفت در سوریه نیز زمزمه هایی در این باره و تشکیل مناطق خودمختار برای کُردها سوریه وجود دارد.
اما درباره روسیه باید گفت که سوریه همواره یک همپیمان تاریخی با موقعیت استراتژیک در منطقه عربی برای مسکو بوده است. در واقع پس از حمله آمریکا به عراق و سقوط معمر قذافی در لیبی، سوریه آخرین کشور عربی است که برای روسیه مانده است.
سوریه گذرگاه اساسی و الزامی نفت و گاز از کشورهای حوزه خلیج فارس و ایران به سوی دریای مدیترانه و از آنجا به کشورهای وارد کننده در اروپاست. ساحل سوریه مرکز ناوگان روسهاست. این پایگاه ژئواستراتژیک برای روسهای دور از آبهای گرم با اهمیت محسوب می شود. با توجه به اینکه روسیه امکان سیطره بر کل سوریه را ندارد به نفع آن است که نظام فدرالی در آن برقرار شود.
این از بحث منافع و مواضع قدرتهای بزرگ درباره موضوع فدرالیسم در سوریه است اما واقعیت های میدانی چگونه است؟ آیا شرایط موجود برپایی فدرالیسم را برای حل بحران می دهد؟
صرف نظر از نشست رمیلان در الحسکه سوریه، شواهد زیادی جدی بودن گزینه فدرالیسم را به عنوان راهکار بحران سوریه مطرح می کند که مهمترین آن بحث بافت جمعیتی و ظهور مناطق نفوذ است که به گزینه فدرالیسم کمک می کند و شاید به عنوان تنها راه پایان بحران آنها را جلوه گر می سازد.
در شمال و شمال شرقی کُردها به ویژه حزب وابسته به صالح مسلم سیطره نسبی دارد در دیگر مناطق سوریه نیز درگیری ها به آواره شدن و مهاجرت گسترده از مناطق مختلف جغرافیایی سوریه منجر شده است. این شمار زیاد آوارگان حتی در صورتی که آتش بس برقرار بماند حاضر به بازگشت نیستند.
با همه این اوصاف آنچه باید گفت این است که فدرالیسم در سوریه مسیر پر پیچ و خم را سپری می کند. این طرح مخالفان بسیاری در داخل سوریه و در منطقه دارد. وانگهی از نظر نباید دور نگه داشت که مسیر فدرالیسم مسیری طولانی است و کشورهایی که نظام فدرالی دارند از جمله سوئیس مسیر طولانی را طی کرده اند تا به شرایط کنونی رسیده اند. فدرالیسم در سوریه مشکلات این کشور را بیش از قبل خواهد کرد.
در واقع فدرالیسم در جاهایی که محقق شده ابتدا مسیر تشکیل دولت-ملت را طی کرده است و زمینه ها و شرایط برای به وجود آمدن واحدهای فدرال محقق شده سپس نظام فدرالی تحقق یافته است. در واقع واحدهای فدرال اگرچه در اموری مستقل هستند ولی به لحاظ هویتی خود را در واحد ملی تعریف می کنند.
اما در سوریه ما شاهد هستیم نیروهای گریز از مرکز و هویتهای گریز از مرکز در صورت تحقق فدرالیسم داعیه تجزیه طالبانه خواهند داشت و هیچ مسئولیتی در قبال دولت مرکزی نخواهند داشت.
مخالفت های داخلی
در داخل سوریه شیوخ عشایر و گروههای مسلح و مخالفان سوری با فدرالیسم میانه خوبی ندارند. شاید بتوان عدم موفقیت تلاشها در جنگ در اطراف الرقه از سوی نیروهای دموکراتیک سوریه را نوعی نارضایتی که در میان ساکنان عرب آن با تلاش ها برای فدرالیسم دانست. از سویی نظام سوریه نیز فدرالیسم را مورد مخالفت قرار می دهد و بر وحدت سوریه تاکید کرد.
مخالفت های منطقه ای
روی کار آمدن فدرالیسم در سوریه تاثیر مستقیم بر لبنان دارد و وحدت آن را تحت الشعاع قرار می دهد. از سویی هر منطقه کُردی که در سوریه تشکیل شود تاثیر مستقیم بر وحدت اراضی ترکیه دارد.
از سویی کشورهای عربی به سادگی از سوریه عرب و یکپارچه کوتاه نمی آیند. از این رو هر طرحی فدرالیسم در سوریه طرحی طولانی مدت است که منحصر به جغرافیای سوریه نخواهد بود و دامنه آن گسترده تر خواهد بود.
ایران نیز همواره از وحدت و تمامیت ارضی سوریه حمایت کرده است و هر طرحی که منجر به تجزیه سوریه شود به شدت مورد مخالفت تهران است. تهران از سوریه یکپارچه حمایت می کند و تجزیه این کشور را خطری جدی برای منطقه می داند.