گروه سیاست مشرق - اصلاحطلبان پس از مغلوب شدن عارف در انتخابات ریاست موقت مجلس هزینههای شکستشان را به گردن وی انداختند و برخی با انتقاد از اینکه چرا عارف متوهمانه به میدان فرستاد شد، سخنپراکنی کردند.
انتخابات هیئت رئیسه موقت مجلس بازتاب متفاوتی در رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب داشت و به چالش عمیق این جریان در چند روز اخیر بدل شد. اصلاحطلبان بعد از شکست فاحشی که متحمل شدند از یک سو به نمایندگانی که به عارف رای نداده بوند تاختند و آنها را « زنبیل به دست»، «هواشناس»، «خائن» و ... نامیدند. از سوی دیگر اصولگرایان را به جرزنی متهم کردند و در ادامه نیز عارف را نواختند.
غلامحسین کرباسچی شهردار جنجالی تهران در دوران کارگزاران و اصلاحات در مصاحبهای به شدت از کاندیداتوری عارف انتقاد کرده و بیان میکند که چه کسی عارف را به این کارزار فرستاده است. وی تاکید می کند: «در اردوگاه اصلاحات دوستان ما با وزنكشي اشتباه بزرگي را رقم زدند.
بايد در اين ميان كسي به عنوان كانديداي رياست مطرح ميشد كه يا با شخصيت كاريزماتيك خود بتواند نيروهاي مختلف را به دور خود جمع كند يا ازعوامل و عناوين كمهزينهتري براي رايآوري استفاده ميكرد.»
کرباسچی با مقایسه آرای پزشکیان و عارف او را اصلاحطلبتر از مرد انصرافهای انتخاباتی برمیشمارد و میگوید: «راه دوري نرويم. سخنرانيهاي طي چهار سال گذشته مسعود پزشكيان كه زير فشار تندروها و نگاههاي خصمانه افراطيون انجام ميشد را اگر مقابل هر مستقلي قرار دهيم، تاييد خواهد كرد كه تا چه حدي در مسير اهداف و آرمانهاي اصلاحات حركت ميكرد.»
روزنامه اصلاحطلب آرمان نیز در همین زمینه مینویسد: «كانديدا شدن عارف براي رياست اگرچه يك حق براي او و جريان اصلاحات بود اما جايگاه اين حق در ساختار منافع ملي و تحقق خواست ملت در كجا بود؟ آيا بايد آن گونه رفتار ميشد كه لاريجاني مجبور شود در نشست خبري خود آنچنان جايگاهي براي ليست اميد در پيروزي خود قائل نشود؟ معرفي نكردن كانديدايي غير از لاريجاني براي رياست سبب تسهيل در رسيدن به آن هدف نبود؟ ايجاد دو قطبي عارف- لاريجاني براي كرسي رياست و گذاشتن نمره منفي در رزومه مجلسي اصلاحطلب در راستاي تدبير است؟ در نهايت بايد فارغ از راي نياوردن عارف به اين مهم اعتراف كرد كه باز هم اصلاحات باخت؛ اينبار به توهم پيروزي باخت...»
به نظر میرسد حضور پزشکیان به عنوان نائب رئیس اول مجلس دهم در هئیت رئیسه نیز بیشتر از پیش این انتقادات را به سمت عارف روانه سازد. اما اگر نگاهی به استدلالهای اصلاحطلبان که سبب شد اسب عارف برای رقابت با لاریجانی زین شود، بیندازیم به خوبی مشاهد میکنیم که جنس این استدلالها با جنس حرفها امروز اصلاحطلبان از زمین تا آسمان تفاوت دارد. پیش از انتخابات هئیت رئیسه موقت مجلس عارف به عنوان یک «ژنرال فرهمند» و «هویت اصیل اصلاحطلبان» به شمار میآمد که قرار بود از سرخوردگی بدنه اجتماعی این جریان جلوگیری و از حیثیت آنان دفاع کند اما با شکست وی ورق برگشت و عارف به یکباره از یک شخصیت کاریزماتیک چنان افول کرد که اصلاحطلبان او را «توهم» نامیدند.
آنچه از واقعیت امر پیداست داستان ظهور و افول عارف در مجلس دهم را اصلاحطلبان رقم زدند و شکست عارف بیشتر از هر چیز از ناحیه اصلاحطلبان رقم خورد . با نگاهی مقایسهای میان آرای پزشکیان و عارف که 153 نفر در مقابل 103 نفر است میتوان به وضوح این تفاوت در شکست را حس کرد. تفاوت در شکستی که به ویژگی بارز پزشکیان در مقابل عارف باز میگردد. پزشکیان اگرچه یک اصلاحطلب است اما بر خلاف ادعای کرباسچی اصلاحطلبی میانه رو است و کارنامه مشخص او نشان میدهد که کمتر اهل تحرکات جناحی در مجلس است.
از سوی دیگر اما تکیه عارف بر جناح اصلاحطلب، نمایندگان مجلس دهم را با دغدغههایی روبرو ساخت. رحیمی، منتخب اصلاح طلب مردم تربتجام، تایباد و باخزر در کانال تلگرامی خود بهتر از این دغدغه نمایندگان که همانا « فرار از ایفای نقش سیاهیلشکر احزاب است» سخن میگوید: « برخی نمایندگان از مسائل و چالشهای مجلس ششم، دلهره داشتند برخی اصلاحطلبان بیرون مجلس هم طبق معمول که خود را صاحبنظرتر از همه میدانند، شب تا صبح نظریه میدهند حتی برای مجلس دهم با وجود و حضور یکصد و یازده دکترای تخصصی و صاحبنظر، راهکار نشان میدادند و با بیان برخی مواضع رادیکال و غیراصولی و غیر لازم به این احساس نمایندگان شدت بخشیدند که ممکن است با پیروزی دکتر عارف، بیرون مجلس تصمیم بگیرد نه داخل...طبیعی بود انتخاب با احتیاط و محافظهکاری باشد. در رأی دیروز عقلانیت و میانهروی برنده شد عقلانیتی که نمیخواست آرامش مجلس حتی بهصورت احتمالی، زایل شود. زمزمه میشد انتخاب دکتر عارف به چالش با رادیکالها ممکن است بیانجامد همین امکان ضعیف، ترس ایجاد کرد و ترس باعث محافظهکاری شد.»
موضوعی که کرباسچی هم در سخنان خود در مورد ساختار فراکسیونهای مجلس بدان اشاره میکند اما عینک جناحی وی مانع از این میشود که واقعیت موضوع را دریابد. کرباسچی در مورد آنالیز نمایندگان فراکسیون امید میگوید: «اين امر (آمارهایی که اصلاحطلبان از نمایندگان خود در مجلس میدادند) به اشتباه به باور برخي از اصلاحطلبان نشست. اعضاي منتخب ليست اميد كه متجاوز از صد و شصت نفرند الزاما عضو فراكسيون اميد نيستند اعضاي فراكسيون هم الزاما در صحن علني و رأي مخفي يكپارچه نيستند.»
آنچه از واقعیت امر پیداست عارف از تندروی اصلاحطلبان شکست خورد. اصلاحطلبانی که از مجلس ششم فضایی را رقم زدند که هر 9 روز یک بحران را در کشور شاهد بودیم و اینک با نزدیک شدن به دولت و پوشیدن لباس «اعتدال» مدعی مقابله با افراطیگرایی هستند. اما آنچه عیان است هنوز این رفتارهای رادیکالی اصلاحطلبان فراموش نشده و آنقدر این موضوع مجلس را متاثر ساخته که عارف چوب آن را میخورد و شکست را در کارنامه پر از انصراف خود تجربه میکند.
انتخابات هیئت رئیسه موقت مجلس بازتاب متفاوتی در رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب داشت و به چالش عمیق این جریان در چند روز اخیر بدل شد. اصلاحطلبان بعد از شکست فاحشی که متحمل شدند از یک سو به نمایندگانی که به عارف رای نداده بوند تاختند و آنها را « زنبیل به دست»، «هواشناس»، «خائن» و ... نامیدند. از سوی دیگر اصولگرایان را به جرزنی متهم کردند و در ادامه نیز عارف را نواختند.
غلامحسین کرباسچی شهردار جنجالی تهران در دوران کارگزاران و اصلاحات در مصاحبهای به شدت از کاندیداتوری عارف انتقاد کرده و بیان میکند که چه کسی عارف را به این کارزار فرستاده است. وی تاکید می کند: «در اردوگاه اصلاحات دوستان ما با وزنكشي اشتباه بزرگي را رقم زدند.
بايد در اين ميان كسي به عنوان كانديداي رياست مطرح ميشد كه يا با شخصيت كاريزماتيك خود بتواند نيروهاي مختلف را به دور خود جمع كند يا ازعوامل و عناوين كمهزينهتري براي رايآوري استفاده ميكرد.»
روزنامه اصلاحطلب آرمان نیز در همین زمینه مینویسد: «كانديدا شدن عارف براي رياست اگرچه يك حق براي او و جريان اصلاحات بود اما جايگاه اين حق در ساختار منافع ملي و تحقق خواست ملت در كجا بود؟ آيا بايد آن گونه رفتار ميشد كه لاريجاني مجبور شود در نشست خبري خود آنچنان جايگاهي براي ليست اميد در پيروزي خود قائل نشود؟ معرفي نكردن كانديدايي غير از لاريجاني براي رياست سبب تسهيل در رسيدن به آن هدف نبود؟ ايجاد دو قطبي عارف- لاريجاني براي كرسي رياست و گذاشتن نمره منفي در رزومه مجلسي اصلاحطلب در راستاي تدبير است؟ در نهايت بايد فارغ از راي نياوردن عارف به اين مهم اعتراف كرد كه باز هم اصلاحات باخت؛ اينبار به توهم پيروزي باخت...»
به نظر میرسد حضور پزشکیان به عنوان نائب رئیس اول مجلس دهم در هئیت رئیسه نیز بیشتر از پیش این انتقادات را به سمت عارف روانه سازد. اما اگر نگاهی به استدلالهای اصلاحطلبان که سبب شد اسب عارف برای رقابت با لاریجانی زین شود، بیندازیم به خوبی مشاهد میکنیم که جنس این استدلالها با جنس حرفها امروز اصلاحطلبان از زمین تا آسمان تفاوت دارد. پیش از انتخابات هئیت رئیسه موقت مجلس عارف به عنوان یک «ژنرال فرهمند» و «هویت اصیل اصلاحطلبان» به شمار میآمد که قرار بود از سرخوردگی بدنه اجتماعی این جریان جلوگیری و از حیثیت آنان دفاع کند اما با شکست وی ورق برگشت و عارف به یکباره از یک شخصیت کاریزماتیک چنان افول کرد که اصلاحطلبان او را «توهم» نامیدند.
آنچه از واقعیت امر پیداست داستان ظهور و افول عارف در مجلس دهم را اصلاحطلبان رقم زدند و شکست عارف بیشتر از هر چیز از ناحیه اصلاحطلبان رقم خورد . با نگاهی مقایسهای میان آرای پزشکیان و عارف که 153 نفر در مقابل 103 نفر است میتوان به وضوح این تفاوت در شکست را حس کرد. تفاوت در شکستی که به ویژگی بارز پزشکیان در مقابل عارف باز میگردد. پزشکیان اگرچه یک اصلاحطلب است اما بر خلاف ادعای کرباسچی اصلاحطلبی میانه رو است و کارنامه مشخص او نشان میدهد که کمتر اهل تحرکات جناحی در مجلس است.
از سوی دیگر اما تکیه عارف بر جناح اصلاحطلب، نمایندگان مجلس دهم را با دغدغههایی روبرو ساخت. رحیمی، منتخب اصلاح طلب مردم تربتجام، تایباد و باخزر در کانال تلگرامی خود بهتر از این دغدغه نمایندگان که همانا « فرار از ایفای نقش سیاهیلشکر احزاب است» سخن میگوید: « برخی نمایندگان از مسائل و چالشهای مجلس ششم، دلهره داشتند برخی اصلاحطلبان بیرون مجلس هم طبق معمول که خود را صاحبنظرتر از همه میدانند، شب تا صبح نظریه میدهند حتی برای مجلس دهم با وجود و حضور یکصد و یازده دکترای تخصصی و صاحبنظر، راهکار نشان میدادند و با بیان برخی مواضع رادیکال و غیراصولی و غیر لازم به این احساس نمایندگان شدت بخشیدند که ممکن است با پیروزی دکتر عارف، بیرون مجلس تصمیم بگیرد نه داخل...طبیعی بود انتخاب با احتیاط و محافظهکاری باشد. در رأی دیروز عقلانیت و میانهروی برنده شد عقلانیتی که نمیخواست آرامش مجلس حتی بهصورت احتمالی، زایل شود. زمزمه میشد انتخاب دکتر عارف به چالش با رادیکالها ممکن است بیانجامد همین امکان ضعیف، ترس ایجاد کرد و ترس باعث محافظهکاری شد.»
موضوعی که کرباسچی هم در سخنان خود در مورد ساختار فراکسیونهای مجلس بدان اشاره میکند اما عینک جناحی وی مانع از این میشود که واقعیت موضوع را دریابد. کرباسچی در مورد آنالیز نمایندگان فراکسیون امید میگوید: «اين امر (آمارهایی که اصلاحطلبان از نمایندگان خود در مجلس میدادند) به اشتباه به باور برخي از اصلاحطلبان نشست. اعضاي منتخب ليست اميد كه متجاوز از صد و شصت نفرند الزاما عضو فراكسيون اميد نيستند اعضاي فراكسيون هم الزاما در صحن علني و رأي مخفي يكپارچه نيستند.»
آنچه از واقعیت امر پیداست عارف از تندروی اصلاحطلبان شکست خورد. اصلاحطلبانی که از مجلس ششم فضایی را رقم زدند که هر 9 روز یک بحران را در کشور شاهد بودیم و اینک با نزدیک شدن به دولت و پوشیدن لباس «اعتدال» مدعی مقابله با افراطیگرایی هستند. اما آنچه عیان است هنوز این رفتارهای رادیکالی اصلاحطلبان فراموش نشده و آنقدر این موضوع مجلس را متاثر ساخته که عارف چوب آن را میخورد و شکست را در کارنامه پر از انصراف خود تجربه میکند.