گروه فرهنگ و هنر مشرق- «رسوایی 2» یک اتفاق است. تلاشی برای به تصویر کشیدن سینمای فاجعه. هوش
ژورنالیستی دهنمکی آنقدر بالا هست که توقع استقبالی به اندازه سهگانه
اخراجیها را از رسوایی 2 نداشته باشد. در میان انبوه فیلمهای آپارتمانی و
زن و شوهری، دهنمکی این بار ریسک بزرگی کرده و با همان نگاه همیشگیاش که
مخالفان جدی داشته به لحاظ فنی یک پله بالاتر آمده و از آن مهمتر سراغ
موضوعی رفته که تا به حال کسی طرف آن نرفته است.
به نظرم گفتن جملاتی از
قبیل اینکه «رسوایی 2 قصه ودرام محکمی ندارد!» «فیلمساز حرفهایش را بدون
ظرافت بیان کرده!» «فیلمنامهاش را با جکهای شبکههای اجتماعی ساخته!»
«فیلمهایش مثل یک یادداشت تند ژورنالیستی است!» «این بدترین فیلم دهنمکی
است» (جملهای که منتقدان او بعد اخراجیها به فیلمهای بعدی او لقب دادند،
مثلا گفتند اخراجیها 2 بدتر از اخراجیهاست، اخراجیهای 3 بدترین فیلم در
میان سهگانه اخراجیهاست!
معراجیها که اصلا فیلم نیست و این بار هم
برگشتهاند سر نقطه اول و رسوایی 2 را با اخراجیها مقایسه میکنند!!!) و
.... که غالبا بدون تماشای فیلم به نگارش در میآیند! خیلی کلیشهای شده،
کلیشهایتر از مضامین و حرفها خود دهنمکی قطعا فیلمنامه رسوایی 2
ضعفهایی دارد که اگر به آن توجه میشد با اثری بهتر مواجه بودیم اما
فراموش نکنیم که در میان این همه کارگردان جشنوارهای و کارگردانهای عزیز
کرده، دهنمکیست که سراغ موضوعی چون رسوایی 2 میرود و تلاش میکند در حد
توان خود اولین فیلم آخرالزمانی سینمای ایران را بسازد. فیلمی که هم آئینه
تمام نمای فیلمسازش است و هم درتصویرسازی و استفاده از جلوههای ویژه
کامپیوتری آغاز خوبی برای سینمای ایران است. رسوایی 2 فیلم جشنواره نبود و
شاید بزرگترین اشتباه دهنمکی نمایش فیلماش در جشنواره فیلم فجر بود.
اما اکران عمومی به نمایش چنین فیلمهایی نیاز دارد.