سرویس جهان مشرق- خلاصه گزارش: «توماس مَسی» نماینده جمهوریخواه ایالت کنتاکی در مجلس نمایندگان آمریکا اخیراً واقعیتی را افشا کرد که اگرچه عجیب یا دور از انتظار نیست، اما کمتر نمایندهای تا کنون با این صراحت درباره آن صحبت کرده است. وی پس از سه سال و نیم فعالیت در کنگره، اکنون خاطرهای را از ابتدای کارش تعریف میکند که به خوبی نشان میدهد لابیها و پولهایی که خرج میکنند چه اندازه در تعیین و تصویب لایحهها و قوانین کنگره تأثیرگذار است. «مسی» میگوید یکی از این لابیگرها او را به جلسهای دعوت کرده و به او پیشنهاد داده که میتواند عضویتش در کمیته رؤیایی «راهها و روشها» را تضمین کند؛ قطعاً به این شرط که «مسی» هم در مقابل، قوانین مدنظر لابیگر را در کمیتهای تصویب کند که مهمترین وظیفهاش وضع قوانین مالیاتی است.
«توماس مسی» اخیراً به ارتباط مستقیم میان لابیها و اعضای
کمیتههای تخصصی در کنگره آمریکا اشاره کرده است
درباره ارتباط میان پول و قدرت در آمریکا آنقدر مطلب نوشته شده که دیگر جای هیچ شک و شبههای باقی نمانده است که ثروت در آمریکا قدرت سیاسی و حتی حق تغییر سرنوشت مردم و تعیین رئیسجمهور کشور را به دنبال میآورد. با این وجود، اینکه یک سیاستمدار رسماً به این ارتباط مستقیم اعتراف کند، اتفاق کمسابقهای محسوب میشود. «توماس مَسی[1]» نماینده جمهوریخواه ایالت کنتاکی در مجلس نمایندگان آمریکا یکی از معدود افرادی است که دست به این نوع افشاگری زده است.
اینکه نظر مردم آمریکا در کنگره هیچ اهمیتی ندارد - دانلود
«توماس مَسی» کیست؟
«مسی» سابقه اقدامات مستقل و جنجالی را در پرونده خود دارد. وی ماه دسامبر سال 2015 به همراه «والتر جونز» دیگر نماینده جمهوریخواه، تنها نمایندگانی بودند که لایحهای را پیشنهاد دادند[2] و خواستار توقف پرداخت هزینه چند ده میلیون دلاری از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی به سخنگوهای کنگره بعد از پایان دوره کاریشان میشد[3]. طبق قانون فعلی، سخنگوی کنگره اجازه دارد حتی بعد از پایان دورهاش، تا مدت 5 سال دفتر کار خود را نگه دارد. در این 5 سال، همه هزینهها از جمله هزینه ثابت برای تجهیز دفتر و پرداخت حقوق چند صد هزار دلاری به هر یک از سه کارمند دفتر، به سخنگوی سابق پرداخت میشود.
«مسی» که به تأیید «راند پال» (جمهوریخواه دیگری که عضو جنبش «تی پارتی» و به استقلال و جنجالآفرینی مشهور است) یکی از دوآتشهترین اعضای جنبش تی پارتی است[5]، اوایل ماه مارس سال 2014 اقدام جنجالی دیگری هم انجام داد. بعد از آنکه لابی صهیونیستی آیپک بعد از حدود یک سال لابیگری، لایحهای را در مجلس نمایندگان آمریکا به رأی گذاشت که رژیم صهیونیستی را به عنوان اولین متحد آمریکا یک «شریک مهم استراتژیک» معرفی میکرد، این لایحه با 410 رأی موافق و 1 رأی مخالف، به سنا رفت تا به قانون تبدیل شود. آن یک رأی مخالف را «توماس مسی» به این لایحه داده بود. لایحه مذکور، به ساکنین سرزمینهای اشغالی اجازه سفر به آمریکا بدون دریافت ویزا را میداد و همچنین مجوزِ دادن جنگنده و تانکرهای نظامی به رژیم صهیونیستی بود[6].
«راند پال» (راست)، «مسی» را یکی از آتشیترین اعضای
جنبش تی پارتی میداند
اعتراف «مسی» به تلاش لابیگرها برای خریدن او
«مسی» میگوید
اوایل دوره نمایندگیاش در کنگره، درس شگفتانگیزی درباره ارتباط پول و نفوذ در واشنگتن
گرفته است. وی توضیح میدهد که چگونه یک لابیگر به او گفته که میتواند آنقدر پول
برای او جمع کند تا بتواند عضو کمیته «راهها و روشها» شود[7]. کمیته روشها و ابزارها یکی
از پرنفوذترین کمیتهها در کنگره و از جمله اختیاراتش نظارت و تأیید سیاستهای مالیاتی
است[8]. نشستن بر کرسیهای این کمیته
همیشه آرزوی هر نمایندهای در مجلس نمایندگان است، حتی با وجود اینکه اعضای این
کمیته اجازه ندارند عضو هیچ کمیته دیگری در مجلس نمایندگان شوند، مگر آنکه از پستهای
رهبری در حزب خود کنارهگیری کنند.
«مسی» میگوید: «این جلسه یکی از نفرتانگیزترین دیدارهایی بود که تا کنون داشتهام. در حالی آنجا را ترک کردم که [از شدت تعجب و ناراحتی] تلوتلو میخوردم. داشتم فکر میکردم اینجا [کنگره] چگونه کار میکند، وقتی لابیگرها انتخاب میکنند که چه کسی در کدام کمیته عضو شود[9].» این پیشنهاد که از نظر سیاستمداران بسیار وسوسهانگیز است، با دست رد «مسی» مواجه شد، اما نقطه عطفی هم در نگرش وی به نمایندگی در کنگره محسوب میشود.
برای دریافت درآمدهای نجومی، لابیگر شدهاند - دانلود
وی توضیح میدهد که عملاً آن لابیگر میخواسته به او کمک کند تا به یک مقام بالا دست یابد و در ازای این کمک، «مسی» باید قوانینی را تصویب میکرد که به نفع لابیگر باشد. البته وقتی ردپای بسیاری از پولها در نظام سیاسی آمریکا را دنبال کنید، متوجه میشوید که اینگونه «کمک»های متقابل کاملاً عادی و رایج است، اما باز هم اظهارات «مسی» نشان میدهد لابیگری با پول، چه اندازه نقش مستقیمی در تعیین سیاستهای آمریکا دارد.
اظهارات «مسی»؛ دروغ یا واقعیت
بعد از آنکه «مسی» دیدار با لابیگر ناشناس را توضیح داد و گفت چهقدر از این دیدار شگفتزده شده است، دیگر نمایندگان مجلس و لابیگرها هم گفتند به اندازه خود «مسی» از شنیدن این اظهارات شوکه شدهاند، چون تا کنون هیچگاه نشنیدهاند پیشنهادی به این بزرگی، یعنی عضویت در کمیته راهها و روشها، به کسی داده شود.
«استیون لاتورت» نماینده سابق جمهوریخواهان در کنگره این اظهارات «مسی» را «احمقانه» (بسیار عجیب) توصیف میکند و میگوید هر لابیگری، هر قدر هم پرنفوذ و قدرتمند، اگر چنین پیشنهادی را داده، دروغ گفته است، چون یک لابیگر هر اندازه هم که ارتباطات و دسترسیهای قوی سیاسی داشته باشد، باز هم نمیتواند یک کرسی را در یکی از کمیتههای مدنظر خود برای یک نماینده خاص، تضمین کند.
«لاتورت» که احتمال ارائه پیشنهاد عضویت در کمیته راهها و روشها
به «مسی» را رد میکند، خودش از لابیگرها کمک گرفته است
البته اینکه لاتورت چه اندازه در اینباره واقعیت را گفته است، جای بحث و تردید دارد، اما اشاره به یک نکته در اینجا ضروری به نظر میرسد: این نماینده سابق کنگره آمریکا در حال حاضر خودش یک لابیگر در واشنگتن است. با این حال، وی میگوید امکان ندارد لابیگرها بتوانند برای عضویت در کمیتههای تخصصی مجلس نمایندگان به نمایندهای کمک کنند، چون هر حزب در مجلس، اعضای «کمیتههای راهبری» خودش را انتخاب میکند و سپس اعضای این کمیتهها، اعضای کمیتههای دیگر مجلس نمایندگان را تعیین میکنند.
وی توضیح میدهد که قواعد تعیین اعضای کمیتهها، فشار فوقالعاده زیادی را روی قانونگذاران میآورد تا برای کمیتههای حزبی، پول جمعآوری کنند و این افراد هم طبیعتاً به سراغ لابیگرها میروند. لابیگرها میتوانند از مشتریان خود بودجههای خوبی دریافت کنند و از آنطرف به نفعشان هم هست که به قانونگذاران جوان و بلندپرواز کمک نمایند تا بر کرسیهای قدرتمند تکیه بزنند. در این صورت، نمایندگان تحت حمایت لابیگرها قوانین مدنظر آنها را تصویب خواهند کرد و مشتریان لابیگرها هم به هدفشان میرسند و چرخه کامل میشود.
درسهایی از رقابت بر سر ریاست راهها و روشها
آنچه به توصیف «مسی» از فعالیت لابیگرها در کنگره اعتبار بیشتری میدهد، اتفاقاتی است که پائیز سال 2015 (شهریور تا آبان 94) رخ داد. «پت تیبری» نماینده جمهوریخواه (که اتفاقاً اظهارات «مسی» را کاملاً رد میکند) و «کوین بردی» دیگر نماینده همحزبی او در رقابت برای رسیدن به کرسی فوقالعاده ارزشمند ریاست کمیته راهها و روشها[11]، بدون آنکه سر و صدایش را دربیاورند، هر کدام به سراغ تیمی از لابیگرها در واشنگتن رفتند تا برای انتخابشان به عنوان رئیس، از آنها کمک بگیرند.
«بردی» در این رقابت پیروز شد[12] و در حال حاضر ریاست کمیته را به عهده دارد، اما تیبری هم قبلاً اعتراف کرده که برای رسیدن به این پست، از لابیگرها مشورت و حمایت دریافت کرده است. وی حتی گفته این مشورت و حمایت گرفتن «کار زشتی نیست. آنها پیشنهاداتی برای تبلیغ خودم پیش اعضای کمیته راهبری دادند. همچنین روابطی با قانونگذاران کلیدی داشتند که من این روابط را ندارم.» مشخص نیست از چند ماه پیش تا الآن چه تغییری در نظام تشکیل کمیتههای مجلس نمایندگان رخ داده که تیبری الآن نقش لابیگرها در تعیین اعضای این کمیتهها را به کل انکار میکند.
نمایندگان دیگر هم میگویند تعجبی ندارد که یک قانونگذار برای تأثیرگذاری بر رأی رهبران حزب خود، پیش لابیگرها برود. «دیوید هابسون» نماینده سابق اوهایو که اکنون یک لابیگر شده است، همان پائیز سال گذشته طی مصاحبهای گفته بود: «برای انتخاب شدن [به عنوان رئیس یک کمیته] نمیتوانید صرفاً بروید و [به اعضای کمیته راهبری] بگویید: من انسان خوبی هستم و باید این پست را به من بدهید، چون صلاحیت آن را دارم.» وی توضیح داد که لابیگرها با زمزمههای خوب یا بد در گوش افراد مناسب، میتوانند موفقیت یا شکست تلاشهای یک قانونگذار برای رسیدن به ریاست یک کمیته را تعیین کنند.
«تیبری» در عین اینکه خودش برای رسیدن به ریاست کمیته «راهها
و روشها» از لابیگرها کمک گرفت، اظهارات «مسی» را رد میکند
لابی قوی و پول زیاد؛ اگر ریاست کمیته را میخواهید
لاتورت هم که چنانچه گفتیم اظهارات «مسی» را شوکهکننده دانسته بود، طی اظهاراتش درباره رقابت تیبری و «بردی» بر سر ریاست کمیته راهها و روشها اذعان کرده که لابیگرها میتوانند در تصمیمگیری کمیتههای راهبری دخالت کنند. وی با اشاره به اینکه شرکتهای زیادی وابسته به قوانینی هستند که در کمیته راهها و روشها تصویب میشود، توضیح داد که تعجبی ندارد اگر تیبری و «بردی» از لابیگرهای این شرکتها خواسته باشند تا پیش اعضای کمیته راهبری جمهوریخواهان از آنها تعریف کنند.
بنا بر آنچه که گفته شد، وقتی نمایندهای به مجلس نمایندگان آمریکا راه پیدا میکند، اگر میخواهد عضو یک کمیته خوب شود، باید مدرک و تخصص خود را کنار بگذارد و به جای آنها، به دنبال جمعآوری کمکهای مالی برود. «مسی» در اینباره میگوید: «به محض ورودمان به مجلس به ما گفتند «هر کدام از این کمیتهها قیمتی دارد. اگر نمیتوانید هزینههای یک کمیته گرانقیمت را بپردازید، آن را [برای عضویت] انتخاب نکنید[13].»
آنچه «مسی» به آن اشاره میکند، یکی از اسرار واشنگتن محسوب میشود. اما این هزینهها چهقدر است؟ یکی از اعضای کنگره که عضو یکی از کمیتههای «پَستتر» است و بنابراین پول کمتری هم باید بپردازد، میگوید مجبور شده تا 160 هزار دلار کمک مالی جمعآوری کند. این در حالی است که خود «مسی» وقتی برای اولین بار به دفترش در واشنگتن رفت، یک قبض 240 هزار دلاری روی میزش بود که باید پرداخت میکرد تا سایر اعضای حزبش او را «بازیکن تیم» به حساب بیاورند[14]. هزینه عضویت در کمیتههای مختلف هم که باید جداگانه پرداخت میشد.
مردم عادی در آمریکا نسبت به رابطه پیچیده میان لابیگرها و نمایندگان کنگره بیاعتماد هستند، دقیقاً به همین دلیل که میدانند آنچه «مسی» میگوید در ابتدای کارش به او پیشنهاد شده، اصلاً دور از انتظار نیست. تا امروز هم این نفوذ مستقیم و علنی لابیگرها و به خصوص نمایندگان شرکتهای غولپیکر، بر روند قانونگذاری و سیاستگذاری در آمریکا مردم این کشور را نسبت به قانونگذاران و سیاستمداران کشورشان بیاعتماد نگه داشته است.