یکی از آیینهای مشهور روزهای ماه رمضان «آواز زولبیافروشان گیلان» است که دقایقی بعد از افطار اجرا میشد.
هوشنگ جاوید در اینباره در کتاب «موسیقی رمضان در ایران» نوشته است: نیم ساعت بعد از افطار، بچههای میانسال، زولبیا، بامیه، رشته خشکار و رشته ختایی را در سینی میچینند و برای فروش در کوچهها به راه میافتند.
آنها برای فروختن شیرینیها شعرهایی را میخوانند مانند:
گرمه زولبیا، بارکالله زولبیا ... گرم است زولبیا
کَتَلِه دَکون، دَرِه سربیا ... کفش بپوش بیا جلو در
با پول سیا، زوتر بیا ... با پول خرد زودتر بیا
آقجانجی، پول هَگیر بیا ... از آقاجان پول بگیر و بیا
آنها همچنین میخوانند: «رشته خشکاره ... خیلی پربارِه»
نوع دیگر این آواز چنین است که بچهای داد میزند: «رشته ختایی» بچههای دیگر با هم به شادی و شوخ طبعی دم میگیرند: «تی نَنه مَردَبِدائی ... مادر یا مادربزرگ را شوهر دادی
اَمِرهِ شیرینیِ نِدائی ... ما را شیرینی ندادی»