به گزارش مشرق، پس از یک دوره استراحت باز هم به مجلس آمد و بر کرسی هیأت رئیسه مجلس دهم تکیه زد.
از مشکلات مردم میگوید و بر رفع آن تاکید دارد، مشکلاتی از جنس رکود و بیکاری.
رنجبرزاده معتقد است رسانه در کنار سه قوای کشور به مثابه یکی از حفرههای قلب جامعه عمل میکنند که بدون آن کشور نمیتواند نفس بکشد و امور به نحو مطلوب پیش نمیرود.
در بخش زیر متن کامل مصاحبه اکبر رنجبرزاده نماینده مردم اسدآباد و عضو هیأت رئیسه مجلس دهم را میخوانید:
*رسانه هم سنگ دستگاه های اجرایی حامی خوبی برای نقشه طراحی شده ذهن های نخبگان است
آقای دکتر برای مقدمه اگر صحبتی هست، میشنویم.
رنجبرزاده: خبرگزاری فارس در گستره کشور هم شناخته شده است و هم توانسته در رقابت سخت رسانهای در سطح داخلی و بین المللی خود را نشان داده و حائز رتبه شود.
من بر این باور هستم که تمامی رسانهها میتوانند در مسیر توسعه کشور همسنگ با همه دستگاههای اجرایی مفید و موثر واقع شوند همچنین به عنوان حامی جریانات ساختار طراحیشده و نقشه حرکت جامعه باشند، یعنی حامی جدی و اساسی نقشه طراحیشده ذهنهای نخبگان جامعه؛ تا به این واسطه مسیر روشن شود.
با این تعریف، جایگاه رسانه را در حال حاضر چگونه تبیین میفرمایید؟
رنجبرزاده: من فکر میکنم باید جایگاه همه رسانهها را ارج بنهیم و خداقوت بگوییم، به ویژه سرعت خبررسانی به افراد و مخاطبان، صحت، سلامت خبر، دقتعمل، جرأت و جسارت ستودنی است. به نظر من این مفاهیمی است که شایسته این جایگاه و مجموعه است و ما خوشحال هستیم که چنین رسانههایی داریم که میتوانند هم در عرصه بینالمللی صاحب جایگاه باشند و هم در عرصه داخلی حرفی برای زدن دارند.
* رسانههایی که صلابت خود را فدای مصالح مقطعی میکنند از قافله عقب میمانند
شاید در گذشتههای دور ما ابزارهای دیگری را دنبال میکردیم، به عنوان مثال موضوعات را به سمت درمان میبردیم و کمتر به پیشگیری اندیشه می کردیم؛ بیشتر به دستگاه قضا رجوع میشد که موضوعات پس از وقوع حادثه به این دستگاه واگذار شود، ولی با راهاندازی رسانهها و خبرگزاریها وضعیت بهتر شد. به ویژه خبرگزاریهایی که سلامت و صلابت خود را فدای مصالح مقطعی نکردند. چرا که هر کس نزدیک را ببیند، تصادف میکند. یعنی آنهایی که خیلی پیش پای خود را نگاه میکنند (در همه رسانهها ممکن است اتفاق بیفتند) معمولاً از قافله هم جا میمانند و سرعت آنها هم کند میشود.
یکی از علتهایی که خبرگزاری فارس توانسته است سرعت و جرأت را بالا برده و تعداد مخاطبان خود را افزایش دهد، این است که مصالح کشور و نظام را فدای مصلحتهای خاص، جناحی و گروهی نکرده و آنچه نظام، اقتدار کشور و صلابت ایران را دنبال میکند همان را درعین واقعیت به مردم معرفی می کند که این میتواند کمککننده و پیشگیرنده باشد که در توسعه کشور نیز نقش برجسته ای ایفا کند.
*رسانه یکی از حفره های اصلی قلب کشور است که حیات را به جامعه تزریق می کند
بنده یک پزشک هستم، درجایی مثالی زدم قلب انسان 4 حفره دارد، اگر 3 حفره آن را هرکدام برای جایگاههای 3 قوه کشور در نظر بگیریم، همسنگ 3 قوه، یک جایگاه نیز باید برای جایگاه رسانه لحاظ کنیم؛ چرا که هر 4 مجموعه با هم هماهنگ، دقیق، منضبط و درست کار کنند. در این صورت است که میتوانند حیات را به پیکره جامعه تزریق و پمپاژ کنند، همان گونه که قلب انسان خون را پمپاژ کرده و به پیکره انسان میرساند، اینها هم می توانند حیات، سلامت، توسعه، پیشرفت و تغذیه، معیشت و اشتغال را (به شرطی که همه در مقابل هم قرار نگرفته و هر کدام مسیر را برای دیگری باز کند) برای جامعه فراهم کنند.
* روشن شدن نقاط تاریک دستگاههای اجرایی، فساد را کم می کند
با این تفاسیر، سلامت دستگاه ها چگونه محقق می شود، آیا رسانه ها در این بخش هم می توانند دخیل باشند؟
رنجبرزاده: بله قطعا؛ در حقیقت رسانهها باید مسیر را برای سلامت دستگاهها باز کنند و با افکار، ایدهها و مسائلی که خودشان دارند نقاط تاریک جامعه را روشن کنند چرا که روشن شدن نقاط تاریک دستگاههای اجرایی، فساد را کم کرده و سلامت را بالا میبرد و نهایتاً منجر به سرعت بخشیدن به نقشه توسعه کشور در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خواهد شد.
*تعارف را کنار بگذاریم...
امیدواریم بدون تعارف همه ما در خط انقلاب، نظام و ولی فقیه کار را پیش ببریم. جایگاهی که اکنون ما در دنیا کسب کردیم جایگاه کمی نیست، هرچند در مواردی مشکلات و گرفتاریهایی داریم و معیشت مردم دارای مشکل است، ولی با توجه به عظمت و استقلال و هویتی که کشور پیدا کرده است، ارزش آن را دارد که روی همین مسیر پافشاری کرده و موانع را کنار بگذاریم، باید تحریمها و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم تا انشاءالله این کشور را پایگاه جهان اسلام بسازیم.
* تحریم ها و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم/به جای به جان هم افتادن، پازل وحدت را تکمیل کنیم
همه باید بسیج شویم فرمایشات و منویات رهبر معظم انقلاب در راستای تقویت پایههای اقتصادی کشور و اقدام و عمل اقتصاد به مقاومتی را بکار گیریم. مجلس، دولت و ملت باید دست به دست هم دهند. ما میتوانیم، ما ظرفیت بالایی در بحث نیروی انسانی، هوشیاری ملت ایران و نخبگان این کشور داریم؛ این پازل را میشود تکمیل کرد، فقط باید حوصله بهخرج دهیم و به جای به جان هم افتادن، درگیر شدن و فضاهای نامتناسب، همه همجهت با وحدت گام برداشته و ملت، دولت و مجلس همچنین قوای مختلف نیز باید دست به دست یکدیگر داده و کار را پیش ببرند.
این پازلی که از آن نام بردید چگونه تکمیل می شود؟ می توانید مصداقی برای آن بفرمایید؟
رنجبرزاده: همانگونه که تاکنون نقشههای دشمن را نقش بر آب کردیم، انشاءالله در ادامه کار در ساختن یک پایگاه اقتصادی قویِ بومی در کشور تلاش خواهیم کرد.
* به نیروی جوان کشور عزت و حرمت دهیم
ما این همه پافشاری کردیم مانند جنگ 8 ساله و بسیاری از تحریمها، تهدیدها و موضوع انرژی صلحآمیز هستهای؛ علیرغم همه مقاومتهای دشمنان، کار را پیش بردیم. اکنون نیز میتوانیم کار را پیش ببریم که برنامهریزی دقیق، مدیریت جهادی، مشارکت مردم و باورهای مسئولان و مجلس را میطلبد که در نتیجه آن، رونق تولید داخلی، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی در عرصههای مختلف، همچنین به کارگیری مغزهای ایرانی -که از جمله نیازهای مبرم کشور است- ایجاد شود. ما باید به جوان حرمت و عزت داده و در اختیار آنان امکانات قرار دهیم تا به فضل الهی شاهد ترقی و تعالی نظام جمهوری اسلامی در سایه ولایتفقیه باشیم.
اگر اجازه بدهید به سراغ مباحث تخصصی تر از جمله فراکسیون های مجلس برویم؛ فراکسیونهای مجلس تا حدودی مشخص و تعداد اعضاء تعیین شدهاند. بفرمایید که فراکسیون اکثریت مجلس را کدام فراکسیون تشکیل داده و این فراکسیون چند عضو دارد و اینکه خط و مشی این فراکسیون با توجه به نام آن چه خواهد بود؟
* فراکسیون ولایت مجلس همواره ظرفیت پذیرش افراد توانمند را دارد
رنجبرزاده: تعداد اعضای فراکسیون ولایت 175 نفر است که این تعداد قابل افزایش خواهد بود. چرا که فراکسیون ولایت باز بوده و بسته نیست که میتواند همه دوستانی که در راستای این فراکسیون و اهداف آن میتوانند موثر باشند، را در خود جای دهد و پیشبینی میشود به 200 نفر هم برسد.
این عدد که میفرمایید کی مشخص میشود.
رنجبرزاده: این عدد بستگی به رفتار اعضای فراکسیون دارد.
* تعداد اعضای فراکسیون ولایت همچنان در حال افزایش است
مجلس محل تضارب آراء است. عموما برخی نمایندگان چارچوب فکریشان شکل گرفته و در یک جریان سیاسی عریض حضور دارند و امکان جابجایی آنها بسیار کم است ولی بسیاری از دوستان نماینده، هنوز در تصمیماتشان (برای یک جریان سیاسی) خیلی قوی نیستند. اینها ظرف نهایتا 3 ماه دیگر ممکن است انتخاب مجددی داشته باشند.
*بسیاری از نمایندگان ناخواسته و ناآگاه وارد لیست جریان های خاص شدند
بسیاری از افراد وارد لیست جریان خاصی شدند و این به این معنا نیست که آنها فکرشان این است، مانند آقای لاریجانی. اینکه که او (لاریجانی) را در لیست قرار دادند یا خود در لیست قرار گرفت دو مقوله جدا از هم است. بسیاری از نمایندگان هم غیر از فراکسیون ولایتی که اکنون قرار دارند میگویند ما را وارد لیست کردند در صورتی که بنده به شخصه نظر خودم مهم است و قطعاً همان را اعمال میکنم. کما اینکه مجلس هنوز شروع نشده بسیاری از گروههای سیاسی از لیستهای دیگر آمدند به فراکسیون ولایت پیوسته و به زیر چتر این فراکسیون آمدند.
دلیل این چیست؟
*ممکن است تفکری از یک جریان خاص به کاندیداها تحمیل شده باشد
رنجبرزاده: به این دلیل است که آنها حزب ساخته نبودند و خود، جریان اجتماعی را ارتقا داند. یک جریان سیاسی به دنبال آن برآمده و گفته من حامی این شخص هستم ولی قالب فکری او قبل از ثبتنام و کاندیداتوری طرف سیاسی آن جریان نبوده است لذا او قالب جریان اجتماعی و فکری خاص خود را داشته و ممکن است یک جریان سیاسی در کنار او قرار گرفته همسو شده باشد و وقتی وارد تصمیمگیری شخصی او میشوند تصمیم او عوض میشود و به جایگاهی که خود تمایل دارد باز میگردد.
لذا پیشبینی من این است که اعضای فراکسیون ولایت به بالای 200 نفر هم برسند.
با توجه به اینکه فراکسیون ولایت اکثریت فراکسیون دهم است، این فراکسیون با چه سازوکارهایی کار خود را ادامه میدهد و آیا برای آن رئیس و هیأت رئیسه انتخاب میشود و اینکه دارای شورای مرکزی و یا مجمع عمومی خواهد بود یا خیر؟
*شتاب زدگی از هم پاشیدگی می آورد
رنجبرزاده: محور سازوکار تشکیل فراکسیون ولایت تفکر خود آقای لاریجانی بود، لذا تصمیمات آتی همه طبیعتاً با ساختار نگاه وی پیریزی خواهد شد، ولی هنوز نمیدانم این فراکسیون به چه شکلی پیش میرود. به نظر من نباید برای شکلگیری هیأت رئیسه فراکسیون و سمت و جریان آن عجله کنیم؛ چراکه شتابزدگی میتواند از همپاشیدگی را هم به دنبال خود داشته باشد، بنابراین صبر و حوصله میتواند به عمق این جریان فکری و سیاسی در مجلس بیانجامد.
آقای رنجبرزاده! اخیراً یک موج حملاتی به سمت دوستانی که در لیست امید قرار داشتند، به وجود آمد. بهزعم شما این افراد یا با درخواست خود در این لیست حضور داشتند و یا مانند آقای لاریجانی در این لیست گنجانده شدند. حال با عنوانهایی مانند ذبح اخلاق و خائن برای چنین افرادی به کار می برند، اکنون نظر شما این است که آیا کسانی که اسمشان در لیست امید گنجانده شده بود، دِینی بر جریان اصلاحطلبی دارند و یا دعوای ما سر این است چه کسی به لیست وفادار است یا منافع مردم؟
* برخی افراد را به علت جایگاه و نفوذ خوب به لیست امید چسباندند نه جریان فکری موافق
رنجبرزاده: نگاه من این است که ما باید واقعیتها را به جامعه منتقل کنیم. حال ممکن است یک فرد یا گروهی رأی افرادی را همراه خود داشته باشند که جریان سیاسی خاصی را دنبال میکند که داستان آن فرق میکند و نمیتوانیم بگوییم چسبندگی به این مسئله داشته است، بلکه خود را به آن جریان سیاسی چسبانده و آن آرا را جذب کرده لذا او مدیون این جریان فکری است؛ ولی اگر کسی اسمی روی توانمندی شخصی گذاشته و از آنجایی که توانایی آن شخص بسیار بالا بوده و چسبندگی هم از بیرون به او داشتهاند، او را در لیست امید بردهاند، یعنی بود و نبود این فرد تأثیری در آرا نداشته است.
* برخی از سر شتاب زدگی به لیست امید پیوستند/ این به ضررشان تمام می شود
برای مثال بنده که در جریان اصولگرایی رأی آوردم، حال اگر لیست امید به ما میچسبید، ممکن بود رأیمان کم شود. ممکن است در آن جریان تند مسائل انتخابات که فضای فکری و تصمیمگیری محکمی وجود ندارد، افرادی در لیست امید رفته و دچار یک شتابزدگی شده باشند که قطعا به ضررشان هم بوده است، ولی برخیها اگر از صفر تا صد مشخصاً در لیست خاصی نبودند، رأی نمیآوردند و این فرد قطعا مدیون این جریان است، نمیتوانیم منکر این جریان شویم.
ما این مسئله را قبول داریم ولی موضوع این است که شما اگر روزی به لیست خود پشت کنید، از واژگان و الفاظی مثل خائن باید استفاده کرد؟ یعنی الفاظی مثل ذبح اخلاق صرف پشت کردن به لیست اصلاحطلبان یا هر جریان سیاسی دیگر درصورتی که منافع ملی درنظر گرفته شده، صحیح است؟
* بکار بردن لفظ خائن، صرف پشت کردن به لیست اصلاح طلبان زیبنده نیست
رنجبرزاده: خیر، نمیشود کلمه خائن را به کار برد. کلمه خائن را به کار بردن، زیبنده یک رسانه نیست، حال ممکن است به هر صورت بداخلاقی سیاسی صورت بگیرد. پرانتزی اینجا باز میکنم، ما میگوییم شما اگر اصلاحطلب هستید در مجلس آمدی و دیدی آقای لاریجانی یا عارف نمیتواند خواستههای مردم را محقق کند؛ یا کسی که اصولگراست اگر دید فردی مثل پزشکیان میتواند خواست مردم را مطرح کند، اتفاقاً این خیلی هم خوب است. ما که در کشور احزاب خاصی نداریم.
*هر چه که از یک جریان فکری دیکته می شود را نباید اجرا کرد
اما اگر اینها برای انتخاب رئیس بخواهند چنین حرفی بزنند، کاملا اشتباه است،به عنوان مثال فردی در لیستی قرار گرفته که اسمش در آن لیست سیاسی هست، اما در انتخاب خود گزینهای را برمیگزیند که مصلحت بوده جوانب را در نظر میگیرد، لذا هیچ ایرادی در این فرد نیست که بخواهیم بگوییم پشت کرده و خائن است و در نتیجه این شعور آگاهانه است، اگر فردی به مجلس آمده و برخلاف جریان سیاسی خود انتخابی کرد، ممکن است پشت انتخاب او منافعی برای کشورش حاصل شود، پس او خائن نیست، بلکه حامی و به عبارتی کمککننده است.
*هیچ خیانتی در موضوع ریاست مجلس صورت نگرفته است
در بحث ریاست هم من این را نمیپذیرم که خیانتی صورت گرفته، کما اینکه ممکن است از اصولگرایی داشته باشیم که به هر دلیلی به اصلاحطلب رأی دهد، این خیانت محسوب نمیشود چرا که دیدگاه شخصی این فرد است و آزادی نمایندگان بر این است که بتوانند آزادانه نظر و رأی دهند، فکر کنند، انسان که نباید در قالب حزب نگاه کند و نظر دهد و هرچه که از حزبی دیکته میشود، آن اجرا شود، این برای ما خطرناک است.
*رای دهندگان به لاریجانی، او را گزینه اصلح برای سکانداری مدیریت مجلس می دانستند
آقای رنجبرزاده! در بخش پایانی اگر موضوعی هست می شنویم.
رنجبرزاده: از کلیه نمایندگان عزیزی که در این برهه زمانی خاص، برای آرامش بخشیدن به جامعه همواره بر این باور بودند که سکاندار هدایت مدیریت مجلس را به شخص لاریجانی واگذار کنند، تشکر میکنم و امیدواریم همه دست به دست هم دهیم و راه صحیحی را برای پیشرفت و توسعه کشور هموار و باز کنیم.
* رسانه ها سردار اصلی دیپلماسی عمومی کشور هستند
این آرزوی ماست که در این سنگر بسیار خطیر، حساس، مهم، موثر و امیدوارکننده برای ملت بتوانیم موثر واقع شویم و همه مردم کمک کنند. همچنین رسانهها مسیرهای اجتماعی را برای مردم باز کنند تا بتوانیم به وظایفمان عمل کنیم. جایگاه رسانهها نیز جایگاه بزرگی است؛ چراکه سردار اصلی دیپلماسی عمومی هستند، در دنیا اکنون دیپلماسی رسمی وزارتخانههای خارجی کمتر اثرگذار است لذا اینکه رسانههای رسمی و اجتماعی ظرفیت را بالا ببرند، مهم است.