به گزارش مشرق به نقل از مهر، مراسم رونمایی از پیراهن و سرود باشگاه پرسپولیس، نشست خبری سرپرست، سرمربی، مدیرفنی، سرپرست تیم فوتبال، کاپیتان تیم و هر چیزی که مربوط به پرسپولیس و سرخپوشان تهرانی می شد، بعدازظهر امروز شنبه در سالن آمفی تئاتر شهرداری منطقه 9 تهران برگزار شد.
این مراسم با دقایقی تاخیر آغاز شد و مطابق برنامه از سرود پرسپولیس که نامش سرود سرخ است، پرده برداری شد. سرودی که گفته می شود، داریوش خواجه نوری و دوستانش برای ساخت آن بیش از سه سال زحمت کشیدهاند.
سرود با پخش تصاویری از قدیمیها پرسپولیس، علی پروین، همایون بهزادی، جعفر کاشانی، ابراهیم آشتیانی و ... آغاز شد. در بین تصاویر همه بودند، از علی پروین و علی دایی تا امروزیهای پرسپولیس؛ شیث رضایی و سپهر حیدری. سپهری که شیث می گفت، خیلی پرسپولیسی است و حتی روزی که با پیراهن ذوب آهن مقابل پرسپولیس بازی می کرده، یکی از بازیکنان این تیم بوده!
متن سرود با چند مصرع کوتاه آغاز می شد با این مضمون که " سرخ بی همتاست، سرخ بی پرواست، سرخ در رگهاست، سرخ در هرجا، هرجا، هرجا، هرجا و ..." سرود جالب بود و البته حماسی برای پرسپولیسیها. این سرود در آمیخته با تصاویری از پرسپولیسیها قدیمی بود که با دکلمهای از علی پروین و محمود خوردبین آغاز می شود، شاید یکی از ایرادهای عمده سرود این بود که ریتمش مدام عوض می شد و تعداد قطع و وصل شدنش چیزی بیش از حد مجاز!
به غیر از شیث رضایی و البته نیما نکیسا صدای باقی پرسپولیسیها دیروز و امروز چندان تعریفی نداشت به خصوص میثاق معمارزاده و محسن خلیلی که دومی اذعان کرد که صدایش زیر دوش بهتر از استودیوست!
در کل سرود بد بود و برای فوتبال ما که بیشتر غرق در سطحی نگری است، نوعی سنت شکنی و البته حرکت روبه جلو. حالا اینکه محمد پنجعلی قواعد خوانندگی را رعایت نمی کند یا میثاق معمارزاده نفسش سر خواندن کم می آید، چندان ایرادی ندارد.
جدا از رونمایی از سرود پرسپولیس تصاویری از پیشکسوتان پرسپولیس پخش شد و آنها حرفهایی زدند و خاطراتی را گفتند که طرح آنها خالی از لطف نیست.
علی پروین: من پرسپولیسی ترین، پرسپولیسیها هستم و با پرسپولیس خواهم رفت.
- اینطور که در تصاویر پخش شد، پروین برای ادای این جمله بارها و بارها تپق زد و فراموش کرد که باید چه بگوید!
کاشانی: پروین و آشتیانی یک تیم بودند.
- جعفر کاشانی خاطرهای از علی پروین و ابراهیم آشتیانی گفت. او می گفت، ابراهیم و پروین باهم جلو می رفتند و ابراهیم مدام می گفت: بده، بده، بده، بده و... که ناگهان علی پروین توپ را استپ کرد و کلمهای را گفت. (البته ما نفهمیدم این کلمه چه بود چون تصاویر به ناگاه قطع شد) کاشانی با بیان این خاطره منظور خود را رساند و فقط به یک جمله که پروین و آشتیانی یک تیم بودند، بسنده کرد.
در بین تکرار خاطرات گذشته تصاویری از بازی به یادماندنی برد 6 بر صفر پرسپولیس مقابل استقلال پخش شد و چهره محمود خوردبین به نمایش درآمد با موهایی طلایی و چشم هایی روشن، چیزی متفاوت با چهره امروز سرپرست همیشگی پرسپولیس.
عقد قرارداد با فنونی زاده در بهشت زهرا!
مرتضی فنونی زاده خاطراتش جذاب و شنیدنی بود، او که مدعی بود، در بهشت زهرا با علی پروین قرارداد بسته و پرسپولیسی شده است.
گلزنی به استقلال شیرین تر از رفتن به جام جهانی
افشین پیروانی در بخشی از تصاویر قدیمیهای پرسپولیس دقایقی کوتاه حرف زد و گفت: گل زدن به استقلال برای من شیرینتر از رفتن به جام جهانی بود.
از مرده پرستی تا استفاده از گونی به جای پنپرز!
مجتبی محرمی و مرتضی کرمانی مقدم هم در سرود سرخ خواندند و حرف زدند. کرمانی مقدم دل پردردی داشت و می گفت: ما مرده پرستیم و تا یک نفر روی تخت بیمارستان می افتد به او پست معاونت و ... می دهیم. من به خانمم وصیت کردهام اگر مردم هیچکس را خبر نکند.
از تلخی جملات گزنده کرمانی مقدم با کنایه موسپیدهای پرسپولیس کاسته شد و آنجاکه پنجعلی از خاطراتش گفت، خنده بر لب همه آمد. او می گفت: در آن زمان همه فرشاد را می دیدند. او مهاجم بود، گل می زد و می شد، آقای گل. آنوقت ما را هم کریم شیره ای می خواندند!
پنجعلی خاطره ای از مهدی فنونی زاده هم نقل می کرد که گفته بود، پنپرز من و برادرم مرتضی گونی بوده!
سرود سرخ شدنی بود و خاطرات جذاب اما در این بین جای علی دایی خالی بود. او که سهمش از این فیلم چند تصویر کوتاه بود و صدایش را هیچکس در سالن نشنید.