اما اصلاحطلبان در هفته گذشته شکست مفتضحانهای در انتخابات اعضای هیئترئیسه کمیسیونهای مختلف مجلس که نمایندگان بایستی در قالب این کمیسیونها فعالیت کنند، متحمل شد. شکست اصلاحطلبان در انتخابات کمیسیونها به حدی بود که این جریان از میان 14 کمیسیون تخصصی مجلس تنها توانست به ریاست دو کمیسیون دست یابد که این موضوع برای این جریان سیاسی فاجعه است.
هفتهنامه صدا، ارگان رسانهای حزب کارگزاران از
این موضوع بهعنوان حادثه تلخی در اردوگاه اصلاحات یاد میکند که امیدها را به یاس
و ناامیدی بدل کرده است.
این نشریه در این باره مینویسد: «انتظار میرفت اصلاحطلبان ریاست حداقل یک سوم و در حالت طبیعی نیمی از کمیسیونهای 13 گانه را کسب کنند، اما سهم این فراکسیون به دو کمیسیون برنامه و بودجه و بهداشت محدود ماند. هر چند در نهایت ریاست کمیسیون اصل 90 هم به گزینه مورد حمایت اصلاحطلبان رسید؛ تا اندکی از ناامیدی حاصل از شکست در کمیسیونهای کلیدی آموزش و فرهنگی کاسته شود، گرچه ریاست این کمیسیون بیمشتری بیشتر به توفیق اجباری میمانست تا پیروزی در یک رقابت.» البته این نشریه اشاره نکرده است که «داود محمدی»، نماینده قزوین و رئیس کمیسیون اصل 90 از طیف اصولگرایان و عضو فراکسیون ولایت مجلس دهم است.
این نشریه شکست ژنرالهای اصلاحطلب در رقابت کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را تلخترین شکست در این رده میخواند و مینویسد: «در کمیسیون آموزش و تحقیقات هم که چند نماینده شاخص تهران ازجمله محمدرضا عارف به عضویت آن درآمده بودند، آنطور که خود میگویند، بازی طرف مقابل را خوردند و با «مهندسی انتخابات» مواجه شدند. این در حالی است که چهرههای اصلاحطلب مجلس و سران فراکسیون امید به دو پرسش پاسخ نمیدهند. اول آنکه، مهندسی، تدبیر و برنامه آنها در برابر رقیب برای کسب کرسی ریاست کمیسیونها چه بود؟ دوم اینکه اگر طرف مقابل با محوریت علی لاریجانی چنین به مقابله با اصلاحطلبان روی آورده، که چهرههایی چون محمدمهدی زاهدی و نصرالله پژمان فر را بر چهرههای فرهنگی و علمی اصلاح طلب ترجیح میدهد، اصلاحطلبان چه کردهاند؟»
همه این موارد سبب شده تا سیل انتقادات بهسوی محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید روانه شود. محمود صادقی، نماینده تهران و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات ضعف تشکیلاتی نمایندگان فراکسیون امید را علت این شکست میداند و در گفتگو با صدا به انتقادات نسبت به مدیریت عارف اینگونه پاسخ میدهد: «اکثر دوستان در فراکسیون امید به توصیهها گوش نمیکردند و شاید به دلیل اینکه افراد فراکسیون عقبه حزبی و تشکیلاتی نداشته یا افراد چندان التزام یا روحیه تشکیلاتی نداشتند اتفاقی که دیدیم رخ داد.»
وی میافزاید: «ما سطح انتظارات را بهصورت روانی بالابرده بودیم و این مسئله موجب شد در انتخابات هیئترئیسه و هم در مسئله کمیسیونها وقتیکه انتظارات برآورده نشد، دچار سرخوردگی شویم. من از عملکرد دکتر عارف دفاع میکنم، هرچند درمجموع میپذیریم که در فراکسیون ضعفهایی داشتهایم.»
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اضافه میکند: «من انتقادی هم به یکی از اعضای فراکسیون که رئیس یکی از شعب بودند، دارم. ایشان در هنگام رأیگیری به دلیل اینکه حزب آنها افطار داشتند، جلسه شعب را ترک کردند و هر چه اصرار کردیم نماندند و درنتیجه یک رأی کم آوردیم و خانم سلحشوری حذف شدند. ایشان که یکی از اعضای هیئترئیسه فراکسیون هم بودند در زمان حساس رأیگیری جلسه را ترک کردند. این مسئله برای من بههیچوجه قابل توجیه نیست و از ایشان نمیگذرم.»
احمد مازنی، نماینده تهران و عضو فراکسیون امید نیز درباره شکست اصلاحطلبان در انتخابات کمیسیونها میگوید:«تصور افکار عمومی این بود که اکثریت مجلس دهم اصلاحطلب است. با کاندیدا شدن دکتر عارف مشخص شد که اکثریت اصلاحطلبان نیستند اما جمعی قابل توجه است. بنابراین توقعات و انتظارات افکار عمومی هم باید متناسب با افراد اصلاحطلبی باشد که در مجلس حضور دارند نه اعضای لیست امید.»
به هر جهت آنچه از ظواهر امر پیداست شکست دیگر اصلاحطلبان در مجلس به سبب اغراق و خودبیشمار پنداری جریان اصلاحات صورت گرفته که بعد از مدتی در تلاطم واقعیات رنگ باخت و شکست این جریان سیاسی در کمیسیونها را میتوان بهعنوان پایانی تلخ بر پروپاگاندای سیاسی اصلاحات و پروژه «تکرار میکنم» در ماجرای مجلس دهم یاد کرد.