سرویس سیاست مشرق – اصلاحات در مجلس دهم کارنامه قابل قبولی ندارد و عملکرد فردی و فراکسیونی جماعت اصلاحطلب در مجلس در نزدیک دو ماه تشکیل آن چندان قابل دفاع نیست. از طرفی این فراکسیون نوپا قرار است در روز سهشنبه 28 تیرماه بنابر سخنان محمدعلی وکیلی سخنگوی این فراکسیون حرکت جدیتری را آغاز کند و با برگزاری انتخابات درون فراکسیونی هیئترئیسه رسمی خود را تعیین نماید. [1]فراکسیون امید پیش از آغاز به کار رسمی مجلس دهم انتخابات برگزار کرده و اعضای هیئترئیسه موقت را انتخاب کرده بود و حال به نظر میرسد که این فراکسیون با توجه به اتفاقات گذشته درصدد ترمیم بدنه و سیاست خود است. اما این فراکسیون در چه وضعیتی قرار دارد؟
وزن امید؛ کارنامه مردود فراکسیون
شکستهای پیدرپی فراکسیون امید در مجلس دهم باعث انشقاق سیاسی و ناامیدی جریان اصلاحات از این فراکسیون شده است. نوک پیکان انتقادات نیز اغلب به سمت محمدرضا عارف رئیس این فراکسیون است. اصلاحطلبان با تبلیغات و پروپاگاندای رسانهای در انتخابات مجلس پیروزی باشکوهی را در ذهن افکار عمومی جلوه دادند اما در ادامه شکستهای مکرر و مفتضحانه آنان سبب آبروریزی این جریان شد و حال فعالان سیاسی اصلاحات مطرح میکنند که هویت سیاسی این جریان در مجلس دهم بهشدت درخطر است و باید فکری به حال این اوضاع آشفته کرد.
ازاینروست که حتی از اسقاط فراکسیون امید و جایگزین کردن فراکسیون اصلاحات در مجلس آنهم با یاران کمتر سخن به میان میآورند. حتی این پیشنهادها تا جایی است که نشان میدهد اصلاحطلبان به ایجاد یک اقلیت در مقابل یک اکثریت نسبی ضعیف راضی شدهاند.
بر این اساس، علی تاجر نیا فعال سیاسی اصلاحطلب گفته است: «این فراکسیون باید یک سری چارچوبهای اصلاحطلبی را تعریف کرده و افراد را به آن متعهد کند و حتی ممکن است این عدد از ۱۰۰ نفر هم کمتر باشد، اما با معرفی این تعداد به مردم در آینده مشخص میشود که حرکتهای فراکسیون قرار است در این جهت و با این تعداد افراد انجام بگیرد.»[2]
وی بر این اساس تأکید میکند: «ما باید فراکسیونی تحت عنوان اصلاحطلبان داشته باشیم.»
این نوع اظهارنظرها ناشی از ناامیدی جریان اصلاحطلب از روند شکستهای مکرر در مجلس است تا جایی که این واکنشها به مرز هشدار در مورد سرخوردگی طرفداران این جریان رسیده است.
فراکسیون امید با پروژه «تکرار میکنم» تشکیل شد اما با تکرار شکستها با خزان روبرو شد. شکست در انتخابات ریاست مجلس و به دنبال آن شکست در انتخابات ریاست کمیسیونها، وزن واقعی این جریان در مجلس را نمایان ساخت. این موضوع با انشقاق و چندپارگی نمایندگان این جریان در اختصاص آرایشان به حقوقدانهای شورای نگهبان بیشتر نمایان شد.
این فراکسیون کارنامه مردودی هم در کنترل نمایندگان خود دارد. بهعنوان نمونه سید فاطمه حسینی در کاری ناشایست با بیانیه خوانی از تربیون ملت از غارتگران بیتالمال حمایت کرد و بعدازآن نیز اعضای فراکسیون امید با سکوت خود با کار غلط هم فراکسیونی خود همراهی کردند و ریاست این فراکسیون نیز واکنشی نسبت به کار خودسرانه این نماینده زن که کارنامه این فراکسیون را نزد مردم، مردود ساخت، نشان نداد تا هر چه بیشتر انتقادات از سوی مردم و فعالان جریان سیاسی اصلاحطلب به سمت فراکسیون امید روانه شود.
وزن اعضای فراکسیون امید
انتقادات فراوانی نسبت به عملکرد اعضای فراکسیون امید صورت گرفته است. عمدهترین انتقادات نیز به ریاست عارف در این فراکسیون بازمیگردد. به نظر میرود که رشته امور از دست عارف دررفته است و همین مسئله سبب نابهسامانی رفتارهای این فراکسیون است. اغلب اعضای فراکسیون و اصلاحطلبان بیرون مجلس ابراز میدارند که عارف بیتجربگی کرده است و نتوانسته مدیریت درستی در این فراکسیون داشته باشد.
عارف شخصیت سیاسی است که سودای ریاست جمهوری داشت و با کنار رفتن در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم همواره دولت روحانی را وامدار خود میدانست اما بعد از انتخابات مجلس و شکست در انتخابات ریاست خانه ملت و سپس شکست در کمیسیون آموزش و تحقیقات، تنها به میز ریاست فراکسیون امید چشم دوخته است؛ ریاستی که با توجه به کارنامه شکستهای متعدد این فراکسیون با انتقادات شدیدی روبروست.
از همین روست که محمدعلی ابطحی، رییس دفتر سید محمد خاتمی در دولت اصلاحات، عملکرد فراکسیون امید به ریاست محمدرضا عارف را «نگرانکننده» خوانده و در اینستاگرام خود به وی هشدار داده است. برخی از رسانههای اصلاحطلب نیز با توجه به بکار بردن کنایههایی ازجمله اشاره به عبارت «تکرار میکنم»، احتمال دادهاند که وی این نگرانی را به نمایندگی از خاتمی مطرح کرده باشد.
ابطحی بهصراحت با خطاب قرار دادن رئیس فراکسیون امید مینویسد: «آقای دکتر عارف عزیز! انتظار فعالیت بیشتری از شما و فراکسیون امید هست. رأیدهندگان با امید به شما و این لیست رأی دادهاند. کلی «تکرار میکنم» پشت این لیست هست.»[3]
وی میافزاید: «آقای عارف عزیز! حتی با ریاست آقای لاریجانی هم میشود امید را در جامعهای که به شما رأی داد زنده نگه داشت. تکرار میکنم اگر نشاطی داخل فراکسیون وجود نداشته باشد، انسجامش از بین میرود.»
البته هشدارهای ابطحی به عارف در ظاهر یک نگاه آیندهنگرانه به ماهیت و فعالیت فراکسیون امید است اما آنچه از باطن امر و اخبار دیگر مانند درگیری لفظی محمدعلی وکیلی، سخنگوی این فراکسیون با شهین دخت مولاوردی، معاون امور زنان رئیسجمهور حاصل میشود این انشقاق زودتر از این هشدارها ایجادشده و سخنان ابطحی را میتوان تلاشی برای فرونشاندن اختلافات و دعواهای سیاسی درون جناحی توصیف کرد. درواقع اختلافات به وجود آمده در استیضاح وزیر کار گرانیگاه و مرکز ثقل این انشقاق است.
وکیلی در پاسخ به سخنان مولاوردی که اصرار وی برای استیضاح وزیر کار و رفاه اجتماعی را خودسرانه توصیف کرده بود، بیان کرده است: «در مورد اینکه خانم مولاوردی تعبیر خودسرانه را برای بنده به کار بردند، باید گفت اولاً این مطلب دون شأن یک مسئول است، دوماً ایشان در جایگاه تشخیص خودسری و غیر خودسری نیست. مگر ایشان رهبر یا سخنگوی فراکسیون است؟ ضمن اینکه او یک مقام دولتی است، آیا اظهارنظر در مسئلهای که به او مربوط نیست، آنهم بدون اجازه رئیسجمهور خودسرانه نیست؟ اظهارنظر من در موضوعی که جزو وظایف ذاتیام است، خودسرانه است یا اظهارنظر خانم مولاوردی در موضوعی که به او ارتباطی ندارد؟»[4]
روحیه مستقلی که وکیلی از خود نشان داده وی را نیز از سایر اعضای فراکسیون امید متمایز ساخته است تا جریانی مستقل در فراکسیون امید ایجاد شود. وی از سویی نیز مدعی است 60 تن از اعضای فراکسیون امید با وجود انتقاداتی که وجود دارد با وی برای استیضاح وزیر کار همپیمان و همراه هستند و وزن خود را اینگونه در فراکسیون امید به رخ دیگران میکشد. البته برخی از رسانههای این جریان این نوع رفتار وکیلی را شخصی و نه به علت آزاداندیشی و آزادگی وی عنوان کردهاند.[5]
رفتارهای خارج فراکسیونی نیز از اوائل در این فراکسیون نمود داشته است. بعد از شکست عارف در انتخابات موقت ریاست مجلس، مصطفی کواکبیان بهطور خودمختار خود را نامزد ریاست مجلس کرد که با شکست مفتضحانهای روبرو شد و ماجرای کسب آرا کمتر از آرای باطله را توسط نامزد دیگر این جریان سیاسی تکرار کرد.[6] کواکبیان در این ماجرا و واکنشهای دیگر نشان داده که به دنبال ایجاد جریان مطمح نظر خود در فراکسیون امید است و خود را فردی با تجربه میداند که بایستی در رأس امور فراکسیون امید قرار بگیرد. به نظر میرسد شکستهای پیدرپی امید نیز این انگیزه را برای این افراد به وجود آورده است که نقش بیشتری برای مدیریت این فراکسیون برای خود قائل شوند.
فاطمه حسینی که با بیانیه خوانی که «حمایت از اشرافیت از تریبون ملت» لقب گرفت نشان داد پتانسیل رفتار خارج از فراکسیون را بهطور تام و تمام دارد. البته رفتار نادر وی خارج از اصول و قوانین نمایندگی و مجلس نیز بود که بدون تذکر ماند و عدم برخورد با رفتار خلاف عرف وی این استعداد که حالا بالفعل شده است را نیز تقویت میکند. کمااینکه اصلاحطلبان به دنبال پارلمان در سایه نیز هستند و سعی دارند از نیروهای بی تجربهای مانند حسینی که بیشتر نزدیک به این جریان هستند استفاده کنند.
به هر جهت انتخابات آنچه از فعالیت و اخبار و حواشی این فراکسیون دیده و شنیده میشود انشقاق و ازهمپاشیدگی جریانی است که قرار بود اکثریت نسبی و البته تأثیرگذار مجلس باشد اما فعلاً به اقلیت منفعل و منفک از هم تبدیلشده است که انتقاد بدنه اصلاحطلبان را به دنبال داشته و سران این جریان در پی جمعوجور کردن این فراکسیون و سامان دادن به این مجمعالجزایر دور از هم هستند که تا به امروز موفقیتی حاصل نشده و دعواهای درون جناحی نیز به رسانهها کشیده شده است.